نمونه سوال اصول و اندیشه های تعاونی ها
فرمت word
چکیده:
این مطالعه با هدف تدوین یک چارچوب نظری برای بهره گیری از نظریه آموزش و پرورش رهایی بخش در عرصه سیاست و عمل تربیتی انجام شد. به همین منظور ضمن مرور مختصری بر روند تکامل تئوری انتقادی در آموزش و پرورش، نسبت نظریه انتقادی و آموزش و پرورش رهایی بخش، اصول، اهداف، و برنامه درسی مورد حمایت طرفداران رویکرد رهایی بخش به آموزش و پرورش از طریق روش تحلیل استنباطی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. بر اساس یافته های این مطالعه، «پداگوژی رهایی بخش» یا «پداگوژی آز ادیبخش»، رویکردی به آموزش و پرورش است که رسالت اصلی یک نظام آموزشی را توانمند ساختن افراد و مجهز کردن آنان به آگاهی انتقادی برای روشنگری؛ تحلیل مسائل اجتماعی و پیامدهای نابرابری اجتماعی، از خودبیگانگی، و رهایی افراد از جبرها و سلطههای موجود می داند. این نگرش که تا حد زیادی متأثر از فعالیتهای«پائولوفریره»، «ایرا شور»، «هنری جیرو»، و «پیتر مک لارن »است، در پی برانداختن موانع بین معلم و دانش آموزان است و سعی بر آن دارد تا آنها را به تفکر انتقادی در مورد زندگیشان در جهان و مسائل سیاسی واجتماعی جامعه دعوت کند. طرفداران آموزش وپرورش آزادی بخش، آموزش وپرورش را به عنوان راهی برای تغییر هم از جهت فردی وهم ازجهت اجتماعی می نگرند و از یک برنامه درسی مشارکتی مبتنی بر گفت وشنود راستین که روابط اجتماعی، همکاری، دموکراسی، خودشکوفایی و ارزشهای مثبت را ارتقاء بخشد، حمایت می کنند.
کلمات کلید :آموزش و پرورش رهایی بخش، تئوری انتقادی،پداگوژی انتقادی،پداگوژی رهایی بخش
فرمت: ppt و قابل ویرایش
تعداد اسلاید ها:» 46 اسلاید
مقدمه
هدف و دامنه کاربرد
نکات بهداشتی در مرا حل کاشت , داشت و برداشت .
واحد تولیدی مواد غذائی :طرح و امکانات
واحد تو لید مواد غذا یی : ضرورت های بهداشتی
ضرورت های بهداشتی و سلامت فردی کارکنان
ضرورتهای بهداشتی در تولید
ویژگیهای فرآورده نهایی
تألیف دکتر کورش فتحی واجارگاه
انتشارات علم استادان
تألیف دکتر بهرام محسن پور
انتشارات مدرسه
120 اسلاید
خلاصه کتاب اصول اساسی برنامه ریزی درسی و آموزشی نوشته رالف تایلر _ ترجمه دکتر علی تقی پور ظهیر
فرمت و تعداد صفحات: word و 15 صفحه
برنامه ریزی درسی چیست ؟
برنامه ریزی درسی:
برنامه ریزی درسی شامل سازماندهی یک سلسله فعالیت های یاددهی - یادگیری به منظور ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرنده و ارزشیابی میزان تحقق این تغییرات است .
در واقع برنامه ریزی درسی به هشت سوال زیر باید پاسخ دهد :
1- چرا آموزش دهیم ؟ 2- چه کسی آموزش دهد ؟ 3- چه کسی را آموزش دهیم ؟ 4- چه چیزی را آموزش دهیم ؟5- چگونه آموزش دهیم ؟ 6- چه موقع آموزش دهیم ؟ 7- کجا آموزش دهیم ؟ 8- چگونه آموزش را ارزشیابی کنیم ؟
مراحل برنامه ریزی درسی:
برای برنامه ریزی درسی مراحل مختلفی ذکر شده است که ذیلاً به دو مورد از آنها اشاره می شود :
دکتر قورچیان مراحل زیر را برای برنامه ریزی درسی معرفی نموده است :
1- تعیین جهت دهی ارزشی ، اهداف و آماده سازی رئوس برنامه . 2- تعیین استانداردهای آموزش . 3- انتخاب و سازماندهی محتوا . 4- طرح ریزی عناصر برنامه ریزی .5- برنامه ریزی عناصر برنامه درسی . 6- اعتبار بخشی به ماده درسی 7- اجرای برنامه درسی . 8- ارزشیابی برنامه درسی 9- بازنگری و بازتاب .
56 صفحه word
اصول و مبانی برنامه ریزی
انسانها با حرکت در مسیر تکامل و رشد عقلانی خود به تدریج بر ضرورت برنامه ریزی در زندگی واقف شدند و آن را به منزله ابزاری در خدمت مدیریت و رهبری نظامهای اجتماعی، مورد توجه قرار دادند. سازمانها و موسسه های اداری امروز، به حدی پیچیده شده اند که بدون اقدام به برنامه ریزیهای دقیق امکان ادامه حیات ندارند.
برنامه ریزی از وظائف بسیار مهم مدیران است و با سایر وظائف آنها نیز ارتباط دارد. اگر نگرش مبتنی بر برنامه ریزی به سراسر زندگی افراد تسری یابد، به نوعی تعهد به عمل بر مبنای تعقل و تفکر آینده نگر و عزم راسخ بر استمرار آن، برایشان ایجاد میشود.
بعلاوه، تحقق اهداف فردی و سازمانی نیز مستلزم برنامه ریزی است به طوری که حتی برای نیل به اهدافی بسیار جزئی و زود گذر (نظیر رفتن به یک مهمانی یا فروش یک محصول) نیز باید برنامه ریزی شود. در واقع نیاز به برنامه ریزی از این مسئله ناشی می شود که همه سازمانها با فعالیت در محیطی پویا، مترصد آنند که منابع محدود خود را برای رفع نیازهای متنوع و رو به افزایش خود صرف کنند. پویایی محیط و وجود تلاطم در آن و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطیْ، بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه ریزی می افزاید.
تعریف برنامه ریزی
چند مورد از تعریف برنامه ریزی بشرح زیر است:
هدف از برنامه ریزی
1- افزایش احتمال رسیدن به هدف، از طریق تنظیم فعالیتها
2- افزایش منفعت اقتصادی از طریق مقرون به صرفه ساختن عملیات
3- متمرکز شدن بر طریق دستیابی به مقاصد و اهداف و احتراز از انحراف از مسیر
4- مهیا ساختن ابزاری بر کنترل
تعریف برنامه
برنامه سندى است که با توجه به هدف و یا اهدافى خاص حاوى مجموعه اى از عملیات و تصمیمات منظم (از نظر سلسله مراتب زمانى) و مربوط به هم (از نظر سلسله مراتب تقدم و تأخر اجرا) جهت تحقق اهداف مورد نظر است.
به عبارت دیگر برنامه عبارتست از مجموعه حقایق و ارقام مرتبطى که مشخص کننده مطلوب ترین راه تحقق اهداف است.
تفاوت میان برنامه و برنامه ریزى
برنامه یک سند است (اغلب مکتوب) که نشان دهنده یک سلسله عملیات مرتبط به هم با زمان بندى خاص. در حالى که برنامه ریزى یک فرآیند و جریان و فعل است که در نهایت منتهى به تهیه سند برنامه مى شود.
انواع برنامه ریزى در سطح کلان[1]
از آنجایى که محصول نهایى فرآیند برنامه ریزى منتج به تهیه سند برنامه مى شود لذا در تقسیم بندى انواع برنامه و انواع برنامه ریزى با اسامى مشترک و همسان سر و کار داریم. در نتیجه توضیح و شرح یکى، آن دیگرى را نیز در برمى گیرد در اینجا به علت وسعت مسأله تنها به تشریح و توصیف انواع برنامه ریزى مى پردازیم.
از جهات مختلف در انواع برنامه ریزى ها به ۴ دسته و عنوان برمى خوریم.
الف - برنامه ریزى از نظر زمانى
از این نظر برنامه ریزى به ۴ دوره مختلف تقسیم مى شود:
۱- کوتاه مدت (۲- ۱ساله)، ۲- میان مدت (۸ – ۳ ساله)، 3 - درازمدت (۲۵ – ۱۰ ساله)، ۴ - غلتان.
ب - برنامه ریزى از نظر مکانى
این نوع برنامه ریزى از وسعت جغرافیایى تأثیر مى گیرد و شامل انواع زیر است:
۱- روستایى ۲- شهرى ۳- استانى ۴- منطقه اى ۵- کشورى یا ملى ۶- جهانى.
ج - برنامه ریزى از نظر مدیریتى
این نوع برنامه ریزى دربرگیرنده جهت گیرى هاى کلى و اساسى نظرى است:
۱- متمرکز یا اجبارى ۲- نیمه متمرکز ۳- مختلط ۴- ارشادى ۵- موضعى و موردى
د - برنامه ریزى از نظر موضوعى
۱- کلان ۲- اقتصادى ۳- بخشى ۴- بین بخشى ۵- جامع ۶- اجتماعى ۷- نیروى انسانى ۸- فیزیکى ۹- آمایش سرزمین ۱۰- بخشى - منطقه اى.
براى این که بهتر بتوانیم تصویر مناسبى از انواع برنامه ریزى داشته باشیم به تعریف و توضیح کوتاهى از برخى آنها مى پردازیم:
برنامه ریزى غلتان
[1] - انواع برنامه ریزی در سطح کلان و در سطح سازمان(یا خُرد) بطور کامل از هم مجزا نیستند و برخی از انواع هر یک در دیگری نیز ممکن است کاربرد داشته باشند.
دو سری پاورپوینت از فصل 8 کتاب اصول و فنون مذاکره
( بن بست در مذاکره)
نوشته دکتر محمدرضا شعبانعلی
وقتی طرفین احساس می کنند فضایی برای بحث و گفتگوی بیشتر وجود ندارد و بهتر است مذاکره در نقطه فعلی متوقف شود، بن بست بوجود آمده است.
پس از به بن بست رسیدن مذاکره، ارتباط موثر بین مذاکره کنندگان قطع شده و طرفین بیشتر وقت خود را به متهم کردن دیگری سپری میکنند. در یک جمله می توان گفت در این شرایط، تضاد منافع موجب می شود که طرفین فصل مشترکی برای گفتگو نداشته و رابطه متقابل سازنده، به تدریج تخریب شود.
شناخت بهتر از بن بست در مذاکرات
برای مذاکره های رقابتی، به بن بست رسیدن مذاکره چندان غیر منتظره نیست. در موارد حاد ممکن است علاوه بر به نتیجه نرسیدن مذاکره، روابط انسانی بین طرفین هم خدشه دار شود.
تعریف و بررسی ”بن بست“ و نحوه بروز آن در مسیر مذاکره
6- عدم اصلاح برداشت ها در طول مذاکره
مذاکره کنندگان، در زمان شروع مذاکره ف از یکدیگر برداشتهایی دارند. این برداشت هی به احتمال بسیار زیاد به صورت کامل بر واقعیت منطبق نیست.اطلاعاتی که هر یک از طرفین در طول مذاکره به دست می آرند باید به منظور اصلاح این برداشت ها و نزدیک تر کردن آنها به واقعیت مورد استفاده قرار گیرد.
استراتژیهای خروج از بن بست
1- توافق بر روی قوانین و رویه ها
2- کاهش تنش و عقب نشینی هم زمان د طرف
3- بهبود دقت ارتباطات و تلاش برای درک دیدگاه طرف مقابل
4- کنترل کردن تعداد و ابعاد موضوعات مورد بحث
5- ایجاد یک زمینه مشترک که بتواند به عنوان مبنایی برای توافق قرار گیرد
6- افزایش جذابیت گزینه های پیش رو برای طرف مقابل
به تدریج با شدت یافتن تعارض ، طرفین شباهت ها را فراموش کرده و تفاوتها را بیشتر و مهم تر از قبل ارزیابی می کنند. گویی که هر لحظه از یکدیگر دورتر و دورتر می شوند . جستجوی زمینه های مشترک و تمرکز بر روی آنها ، عملی است که می تواند تا حد خوبی ، از شدت یافتن تعارض جلوگیری نماید . روشهای مختلفی برای اینکار وجود دارد که در این قسمت به برخی از آنها می پردازیم .
تمرکز بر روی اهداف برتر
اهداف برتر ( Superordinate goals )، اهدافی هستند که هر دو طرف در پی آن بوده و برای دستیابی به آن چاره ای جز همکاری ندارند. ممکن است در سازمانی بین بخش های مختلف ، تعارضات جدی وجود داشته باشد . اما یک واقعیت وجود دارد که هدف برتری ، تحت عنوان « سود دهی سازمان »وجود دارد که به رغم همه اختلاف نظرها ، همه برای رسیدن به آن با یکدیگر توافق دارند. اهدافی می توانند این نقش را ایفا کنند که واقعاً برای طرفین حائز اهمیت بوده و منافع آن برای یکی از طرفین به طرز قابل ملاحظه ای بیشتر از طرف دیگر نباشد . بحرانهای سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و نیز پدیده های طبیعی نظیر سیل و زلزله و ... نشان داده اند که اشخاص و گروههای که با یکدیگر در تعارض جدی به سر می برند نیز حاضرند در مقابل هدفی برتر ، دست یاری به سوی یکدیگر دراز کنند .
دشمن مشترک
شکل دیگری از اهداف برتر ، وجود دشمن مشترک ( Common enemy ) است . وجود دشمن مشترک گاه انگیزه خوبی برای همکاری طرفین جهت خروج از بن بست در مذاکره ایجاد می کند . رهبران سیاسی در جهان به خوبی از این ترفند برای از بین بردن ( یا توقف موقت ) تعارضات موجود استفاده می کنند . ائتلاف گروههای سیاسی نیز ، معمولا در راستای غلبه بر دشمن مشترک است تا دستیابی به اهداف برتر مشترک .
پاورپوینت اصول و آموزش های اولیه برنامه نویسی به زبان++
(مقدمات زبان C++)
تعداد اسبلاید:28
عناوین کتاب های قابل ارائه توسط دانشجویان
عناوین کتاب های قابل ارائه توسط دانشجویان
و . . .
تعداد اسلاید:33
چکیده: برنامهریزی، فرآیند آگاهانه تصمیمگیری در مورد اهداف و فعالیتهای آینده یک فرد، گروه،واحد کاری یا سازمان است. مدیر یا مدیران برنامهریزی، برنامهریزی را با یک تحلیل موقعیتی آغاز مینمایند و درچارچوب محدودیت زمانی و منابع، اطلاعات مرتبط با مسأله مورد برنامهریزی را جمعآوری و تفسیر مینمایند؛ سپس با تأکید برخلاقیت، مدیران و کارکنان را تشویق کرده تا بر پایه نگرشی وسیع به امورشان بیندیشند؛ آنگاه با توجه به مزایا، مضرات و تأثیرات بالقوه هرگزینه، مناسبترین و امکان پذیرترین اهداف و طرحها را برگزیده و مدیران و کارکنان را توجیه نموده و منابع مورد نیاز را در اختیار آنان گذاشته و به انجام آن تشویق مینمایند. از آنجائیکه برنامهریزی، فرآیندی پیش رونده و تکرار شونده است، مدیران باید بطور مستمر عملکرد واحدهای تحت تکفلشان را از جهت تطابق با اهداف و برنامهها تحت نظر داشته باشند. در مقاله حاضر شما با این فرآیند و اصول و مبانی برنامهریزی آشنا خواهید شد.
مقدمه
در بحث وظایف مدیریت از پنج وظیفه اصلی سخن به میان آمده است :
1- برنامه ریزی Planning
2- سازماندهی Organizing
3- به کار گماردن Staffing
4- رهبری / هدایت Directhing
5- نظارت / کنترل control
البته غیر از تقسیم بندی فوق نویسندگان مختلف تقسیم بندیهایی دیگری نیز ارائه دادهاند برای نمونه لوترگیولیک وظایف هفت گانهای به شرح ذیل برای مدیریت بیان کرده است :
1- برنامه ریزی Planning
2- سازماندهی Organizing
3- به کار گماردن Staffing
4- هدایت Directing
5- هماهنگ کردن Coordinating
6- گزارش دادن Reporting
7- بودجه بندی Budgeting
او با به کار بردن حروف اول کلمات فوق POSDCORB را ساخته و مورد استفاده قرار داده است.
برخی دانشمندان مدیریت موضوع ایجاد انگیزه و نوع آوری را به عنوان دو وظیفه مدیریت دانسته و برخی دیگر بودجه بندی ، گزارش دادن و به کار گماردن را جزوء وظایف اصلی مدیریت نمیدانند و بسیاری نیز هماهنگی را به جای وظیفه مدیریت، هدف مدیریت به حساب میآورند
برچ در کتاب معروف خود « اصول و تجربه مدیریت » مدیریت را در چهار عنصر خلاصه میکنند که عبارتند از برنامه ریزی ، کنترل ، هماهنگی و ایجاد انگیزه .
فایول نیز وظایف پنجگانه ای برای مدیریت قائل است که عبارتند از : برنامه ریزی، سازماندهی ، هدایت ، کنترل و هماهنگی .
با توجه به اینکه هماهنگی بیش از آنکه یک وظیفه باشد، هدف مدیریت محسوب می گردد ؛ می توان وظایف اصلی مدیریت را در پنج عامل برنامه ریزی ، سازماندهی ، تأمین نیروی انسانی ، هدایت و کنترل خلاصه کرد.
آنچه مسلم است ، برنامه ریزی بر سایر وظایف مدیریت اولویت داشته و مقدم بر آن است. البته همه وظایف مدیریت باهم مرتبط هستند ولی در میان آنها برنامه ریزی از اهمیت و اولویت خاصی برخوردار است .در واقع برنامه ریزی وظیفه اساسی و شالوده مدیریت است .
توالی وظایف پنجگانه مدیریت در شکل زیر قابل تجسم است :
اهمیت و ضرورت برنامه ریزی
همانگونه که عنوان شد در میان همه وظایف مدیریت برنامه ریزی از اساسیترین آنهاست که مانند پلی زمان حال را به آینده مرتبط می سازد. به عبارت دیگر برنامهریزی میان جایی که هستیم با جایی که میخواهیم به آن برویم پلی میسازد و موجب میشود تا آنچه را که در غیر آن حالت شکل نمیگیرد، پدید آید.از آنجایی که همه سازمانها به دنبال آنند که منابع محدود خود را برای رفع نیازهای متنوع و رو به افزایش خود صرف کنند. پوپایی محیط و وجود تلاطم در آن، و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه ریزی میافزاید.
پیتر دراکر معتقد است که میان موثر بودن (انجام کارهای درست) و کارآیی(درست انجام دادن کارها) تفاوت است و این دو در مراحل انتخاب هدفها و آنگاه در چگونگی کسب آنها توأم می باشد .
تعریف برنامه ریزی
در متون مدیریتی گاهی دو واژه planning , programming را به جای یکدیگر به کار می برند ؛ در حالی که programming به نوعی برنامه ریزی جزئی تر دلالت دارد. برای برنامه ریزی تعاریف متعددی ارائه شده است ؛ بطوریکه هر یک از نظریه پردازان سعی کرده اند با توجه به زمینه تخصصی خود آنرا تعریف کنند . در ذیل چند مورد از این تعاریف ارائه شده است :
1- برنامه ریزی عبارت است از تصمیم گیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد
2- برنامه ریزی عبارتست از تعیین هدف و یافتن یا پیش بینی کردن راه تحقق آن
3- برنامه ریزی عبارتست تصور و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و پیش بینی کردن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند.
تعریف نسبتاً جامعدیگری از سیریل هودسن :
برنامه ریزی یعنی ارائه طریق بر عملیات آینده که متضمن نتایج معین با هزینه مشخص و دوره زمانی معلوم است.
هدف از برنامه ریزی
1- افزایش احتمال رسیدن به هدف، از طریق تنظیم فعالیتها
2- افزایش منفعت اقتصادی از طریق مقرون به صرفه ساختن عملیات
3- متمرکز شدن بر طریق دستیابی به مقاصد و اهداف و احتراز از انحراف از مسیر
4- مهیا ساختن ابزاری بر کنترل
و . . . تعداد صفحات:7