معراج خاتم پیامبران حضرت محمد
تعداد اسلاید:25
ابو ریحان بیرونی در خوارزم ،منطقه ای که در مجاورت دریا ی آرال قرار دارد و امروزه همه آن را به نام کارا کلپاکسکایا می شناسند ، به دنیا آمد . کاث و جورجانیه دو شهر بزرگ این منطقه به شمار می رفتند . بیرونی در نزدیکی کاث به دنیا آمد و نام شهری که در آن متولد شد را به افتخار او ، بیرونی نام نهادند .او در هر دو شهر کاث و جورجانیه زندگی کرد و پرورش یافت ومطالعه و تحصیل علم را درحالی که خیلی جوان بود تحت نظر ریاضی دان و ستاره شناس مشهوری به نام ابو نصر منصور آغاز نمود .بی تردید بیرونی از سن 17 سالگی به انجام فعالیتهای علمی مهم و ویژه ای پرداخت .وی در سال 379 با مشاهده بیشترین ارتفاع خورشید ،عرض جغرافیایی شهر کاث را محاسبه کرد .
ابوریحان محمد بن احمد خوارزمی ، از برجسته ترین دانشمندان سراسر اعصار بشری و از بزرگترین دانشمندان ایرانی دوره اسلامی ، به سال 362 ق /973 م در " بیرون " شهرستان کاث ( شمال شرقی " خیوه " بر کرانه راست آمودریا ) و در یک خانواده گمنام خوارزمی تبار – که به قول خود او : " شاخه ای از درخت تناور ایرانی اند " زاده شد . و هم از دوره نوباوگی خصلت جستجوگری و استعداد تتبع و تحقیق علمی در وی نمایان وشکوفا گردید .
از استادان و بزرگانی که به او علم را آموختند می توان
ابونصر منصور بن علی عراق از خاندان " شاهیه " خوارزم که خود از ریاضی دانان و منجمان بزرگ ایرانی بود نام برد که امر تربیت و تعلیم او را در شهر " کاث " بر عهده گرفت .
یک عمر رنج و تلاش
محمد ، اولین فرزند خانواده بود . او روز نهم اردیبهشت سال 1297 هجری در یکی از محلات اصلی رشت به دنیا آمد. پدر محمد، شیخ ابوالقاسم، طلبه علوم دینی بود و در خواندن درس و آموختن علوم دینی ، عشق و علاقه بسیار نشان می داد ، خصوصا اینکه درسهای زیادی را نزد پدرش " شیخ محمد تقی معین العلما " (جد پدری محمد) آموخته بود.
محمد کمتر پدر را می دید. شیخ ابوالقاسم دائم پای درس عالمان مشهور شهر بود. او می دانست که هم پدر و هم مادرش از بیماری سختی رنج می برند. این موضوع را هرگاه که سر شب به تماشای نماز خواندن پدر می نشست ، حس می کرد.
چشمان پدر گود افتاده بود و دائم از خداوند طلب شفا و آمرزش می کرد. محمد می شنید که پدر، برای شفای مادر هم دعا می کند . اهل خانه، بارها پدر و مادر محمد را نزد طبیب برده بودند ؛ اما داروها اثری نداشت. کار، به جایی رسید که تصمیم گرفتند برای مراقبت بیشتر از پدر محمد، او را به خانه یکی از اقوام ببرند. چند روزی آنجا ماند و به ظاهر، حالش کمی بهتر شد، اما محمد، خیلی دلتنگ پدرش بود.
زندگی حضرت محمد (ص) را به مراحل مکه و مدینه تقسیم می کنند. این تقسیم بندی به لحاظ ترتیب زمانی معتبر است و دو جنبه مهم از زندگی او را قبل و بعد از مهاجرت او که نقطه عطفی در تاریخ است نشان می دهد. این واقعه به لحاظ تاریخی حائز اهمیت است و آغاز تقویم اسلامی را نشان می دهد.
به علاوه, من معتقدم که مبارزه حضرت محمد (ص) طبیعتا" به هفت مرحله تقسیم می شود. هر مرحله یک جنبه از شخصیت او را متجلی می سازد و جلوه های متفاوتی از رسالت او را برجسته می سازد. مطالعه رسالت پیامبر به لحاظ مراحل مختلف و تجزیه و تحلیل دینامیک داخلی آن بسیار حائز اهمیت است چراکه این کار ارتباط داستانی با دنیای امروز برقرار می کند. از آنجایی که برای زندگی آن حضرت در مقایسه با دیگر پیامبران و رهبران مذاهب مهم دنیا مدارک بیشتری ارائه شده است , می توان به لحاظ تاریخی زندگی آن حضرت را تجزیه و تحلیل نمود.
در جستجوی نوردر دوره ای ازتاریکی : جستجوگران حقیقت
همانطور که در زندگی نامه آن حضرت ثبت شده است حضرت محمد (ص) سالها درباره ناهنجاری های اجتماعی فکر می کرد. جامعه ای که او در آن به دنیا آمده بود در حالتی از آشفتگی اخلاقی, مذهبی و اقتصادی به سر می برد. مقاومت در مقایسه کردن دنیای هفتم هجری و وضعیت اصول اخلاقی در دنیای امروز در آغاز هزاره جدید کار مشکلی است. زن و مرد هسته ای, خانواده ای که از یک زن و یک مرد به عنوان واحد اصلی جامعه تشیل شده بود به شدت در غرب تضعیف شده است. بهره برداری های جنسی وقیحانه در مطبوعات امری عادی است و آمیزش جنسی غیرقانونی چشم پوشی و حتی پذیرفته می شود. خشونت در خانه علیه زنان بچه ها و در خیابان بسیار معمولی است. سوء استفاده های مالی در همه جا دیده می شود و ایالات متحده آمریکا بزرگترین مصرف کننده های مواد مخدر در جهان را به خود اختصاص می دهد. الکلسیم به خصوص در میان دانشجویان کالج بسیار شایع است و تلاشهای ضعیفی برای مورد توجه قراردادن مسئله انجام می گیرد. بردگان آفریقایی که در آمریکا زندگی می کنند برای یک قرن و نیم است که آزاد گشته اند , با این همه عده زیادی در چرخه بی انتهای فقر و تبعیض نژادی گرفتارند که به نوبه خود نوعی از بردگی اقتصادی است. به خاطر نظامی که رشد بی رویه ثروت ر ا بدون تشویق توزیع مناسب مجاز می داند, اختلافات و بی عدالتی های اقتصادی یه میزان نگران کننده ای به رشد خود ادامه می دهند.
نام مبارک امام پنجم محمد بود .
لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است ,بدین جهت که : دریاى دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت .
القاب دیگرى مانند شاکر و صابر و هادى نیز براى آن حضرت ذکر کردهاند که هریک بازگوینده صفتى از صفات آن امام بزرگوار بوده است .
کنیه امام ابوجعفر بود .
مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى ( ع )است .
بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن ( ع )و از سوى پدر به امام حسین ( ع ) میرسید .
پدرش حضرت سیدالساجدین , امام زین العابدین , على بن الحسین ( ع ) است .
تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجرى در مدینه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سیدالشهداء کودکى بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک میشد .
دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95 هجرى که سال درگذشت امام زین العابدین ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114 ه . یعنى مدت 19 سال و چند ماه ادامه داشته است .
در دوره امامت امام محمد باقر ( ع ) و فرزندش امام جعفرصادق ( ع ) مسائلى مانند انقراض امویان و بر سر کار آمدن عباسیان و پیدا شدن مشاجرات سیاسى و ظهور سرداران و مدعیانى مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانى و دیگران مطرح است , ترجمه کتابهاى فلسفى و مجادلات کلامى در این دوره پیش میآید , و عدهاى از مشایخ صوفیه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پیدا میشوند .
قاضیها و متکلمانى به دلخواه مقامات رسمى و صاحب قدرتان پدیدمیآیند و فقه و قضاء و عقاید و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسیر مینماید , و تعلیمات قرآنى - به ویژه مسأ له امامت و ولایت را , که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا , افکار بسیارى از حق طلبان را به حقانیت آل على ( ع ) متوجه کرده بود , و پرده از چهره زشت ستمکاران اموى ودین به دنیا فروشان برگرفته بود , به انحراف میکشاندند و احادیث نبوى را دربوته فراموشى قرار میدادند .
برخى نیز احادیثى به نفع دستگاه حاکم جعل کرده ویا مشغول جعل بودند و یا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون مینمودند .
اینها عواملى بود بسیار خطرناک که باید حافظان و نگهبانان دین در برابر آنهابایستند .
بدین جهت امام محمد باقر ( ع ) و پس از وى امام جعفر صادق ( ع )از موقعیت مساعد روزگار سیاسى , براى نشر تعلیمات اصیل اسلامى و معارف حقه بهره جستند , و دانشگاه تشیع و علوم اسلامى را پایهریزى نمودند .
تعداد صفحه: 10
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
زندگینامه
ریشههای قدرتیابی دودمان قاجار
وضعیت ایران در زمان کودکی آغا محمد خان
کودکی و نوجوانی آغامحمدخان
کریم خان و قاجار
پسران محمد حسن خان اسیر میشوند
بنیان نهادن حکومت قاجاریه
فاجعه تاریخی کرمان
مقدمه
آقا محمد خان قاجار ، (۱۱۲۱ در استرآباد - ۲۸ خرداد ۱۱۷۶ در شوشا) بنیانگذار دودمان قاجاریه در ایران است . وی به ترکی، فارسی، عربی تسلط کامل داشت و فرانسوی و روسی را توسط بازرگانان فرانسه و روسیه آموخت؛ علی رغم اخته بودن در حرمسرای وی زنهای زیادی بودند و نام برجستهترین آنها مریم خانم و گلبانو خانم بود. همچنین علاقه فراوانی به گنج و ثروت داشت؛ وی در ۱۷ سالگی پدر خویش را از دست داد و پس از آن در شیراز با محدودیت فراوانی روبرو بود.در سال ۱۱۶۱ خورشیدی آغا محمد خان که از افراد ایل قاجار بود با از میان بردن حکومت جانشینان کریم خان زند به حکومت رسید.او تهران را پایتخت خود انتخاب کرد.اغا محمد خان مردی تند خو و خشن بود که با لشکر کشیهای متعدد توانست ایران را یکپارچه سازد. سر انجام او وقتی که می خواست سپاه روسیه را از قلمرو ایران دور سازد در یکی از سفرهای خود چرا که وی به خربزه علاقه ی زیادی داشت در راه خدتمتکاران چند خربزه را در اب گذاشته بودن که خنک شود اما دو نفر از نگهبانان بی خبر خربزه ها را میخورند هنگامی که خبر به گوش آغا محمد خان میرسد دستور قتل آن دو را صادر میکند و سرانجام به دست نگهبانان شبانه در چادرش به قتل میرسید. بعد از او فتحعلی شاه به حکومت رسید.
زندگینامه
وی زادهٔ ۲۷ محرم ۱۱۵۵ هجری قمری برابر با ۲۷ خرداد ماه ۱۱۲۱ خورشیدی و ۱۷ ژوئن ۱۷۴۲ میلادی در دشت اشرفی در میانه راه ساری به گرگان است. مراسم تاجگذاریاش را در ۱۵ ربیع الثانی ۱۱۹۵ هجری قمری برابر با ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی و ۲۱ مارس ۱۷۸۲ میلادی در ساری برگزار کرد و سرانجام در ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ هجری قمری برابر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ خورشیدی و ۱۷ مه ۱۷۹۸ میلادی در شوشا درگذشت.
آقامحمد خان فرزند محمد حسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلی خان فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوزخان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان و در استرآباد حکومت میکرد. اینان شیعه مذهب بودند. نادرقلی خان پس از کشتن فتح علی خان رقیب سرسخت خویش در خواجه ربیع طوس و با سعی و تلاش خویش به مقام شاهی رسید.
ریشههای قدرتیابی دودمان قاجار
درباره اصل و نسب قاجارها اطلاعات درستی در دست نیست . اما اینطور که بر میآید آنها از نژاد ترک بودند.آنها از دوره صفویه در تاریخ ایران پیدا شدند. وآن مطالبی که آنها را به مغولان منتسب میکند نامعتبر میباشد [۱] در اواخر قرن نهم هجری شاه عباس آنها را برای دفاع از مرزها به سه قسمت تقسیم کرد. قسمتی در مرو برای مقاومت در برابر ازبکان، قسمتی در گنجه و ایروان و قسمت دیگر در قلعه مبارک آباد استر آباد ساکن شدند ................
تعداد صفحه: 31
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
زندگینامه
کودکی
ازدواج و فرزندان
دولتمردی و صدارت
اقدامات و رخدادها
تأسیس مدرسه دارالفنون
انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه
رسیدگی به وضع مالیه
حذف القاب و عناوین
اصلاحات اجتماعی
اصلاح وضع چاپارخانه دولتی
سر و سامان دادن به ارتش
اصلاحات مذهبی
ایجاد قراولخانه
اسلامآوردن مردم شوشتر
فرمان اعدام سیدعلی محمد باب
خاموش کردن شورش سالار
سیاست خارجی امیرکبیر
امیرکبیر و روحانیت
ماجرای عزل از صدارت و سپس قتل امیرکبیر
پیش زمینه
عزل از مقام صدارت
پس از عزل از صدارت
پیشنهاد حکمرانی ولایات
دخالت امیر مختار روسیه
خلع از تمام مناصب و تبعید
قتل
دفن
واکنشها
تصویر چهره امیرکبیر
امیرکبیر در سینما و تلویزیون
منابع
مقدمه
«میرزا محمد تقیخان فراهانی» (زاده: ۱۱۸۶ اراک، درگذشته:۲۰ دی ۱۲۳۰ کاشان) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در زمان ناصرالدینشاه قاجار بود. امیرکبیر همسر عزتالدوله، خواهر ناصرالدینشاه قاجار، پدر تاجالملوک همسر مظفرالدینشاه قاجار و پدربزرگ محمدعلیشاه، ششمین پادشاه از دودمان قاجار بود.
اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او دنبال شد. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی بنیانگذار دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوریهای نو به فرمان او در تهران پایهگذاری شد. همچنین انتشار روزنامهٔ وقایع اتفاقیه از جمله کارهای وی بهشمار میآید. امیرکبیر پس از این که با دسیسهٔ اطرافیان شاه از جایگاه خود برکنار و به کاشان تبعید شد، در حمام فین به دستور ناصرالدینشاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شدهاست.
زندگینامه
کودکی
میرزا تقی فراهانی در سال ۱۱۸۶ در روستای هزاوه (از توابع اراک) متولد شد.[۴] پدر وی کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم مقام فراهانی بود. مادر امیر نیز فاطمه نام داشت و عمری طولانی داشت و مرگ هر دو فرزندش محمد تقی و محمد حسن را دید. وی در خانه قائم مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشیگری قائم مقام را به دستآورد.
ازدواج و فرزندان
امیرکبیر دو بار ازدواج کرد. ازدواج اول وی با «جانجان خانم» دختر حاج شهبازخان (عموی امیرکبیر) بود. به نوشته دکتر پولاک، امیر در زمان صدارت خود از این زن جدا شده و «جان جان خانم» حدود سال ۱۲۴۸ در آذربایجان درگذشت. دومین همسر امیر، یگانه خواهر تنی ناصرالدینشاه بود که «ملکزاده خانم» نام داشت و به عزتالدوله ملقب بود که در ۲۶ بهمن ۱۲۲۷ (۲۲ ربیعالاول ۱۲۶۵ ق) با وی ازدواج کرد. او دختر محمد شاه و مهد علیا بود. او در شانزده سالگی به عقد ازدواج امیر در آمد. امیر در این هنگام حدود چهل و سه ساله بوده است. این ازدواج ظاهراً به خواست و اشاره ناصرالدین شاه صورت گرفته است. این معنا از نامهای که امیر به پادشاه نوشته است بر میآید: از اول بر خود قبله عالم معلوم است که نمیخواستم در این شهر صاحب خانه و عیال شوم. بعد، به حکم همایون و برای پیشرفت خدمت شما، این عمل را اقدام کردم.
امیر از نخستین همسر خود «جان جان خانم» سه فرزند داشت. میرزا احمد خان ساعد الملک مشهور به «امیرزاده» که با منورالسلطنه دختر فرمانفرمای بزرگ ازدواج نمود و دو دختر که نام یکی از آنها سلطانه ثبت شده است. از عزت الدوله نیز دو دختر داشت که یکی «تاج الملوک خانم» و دیگری «همدم الملوک» خانم نام داشتند.
دولتمردی و صدارت
خانه امیرکبیر در تبریز.
نخستین ماموریت سیاسی میرزا تقی خان این بود که پس از قتل گریبایدوف در ایران، از جانب دستگاه دولتی ایران ماموریت یافت تا برای عذرخواهی به عنوان منشی همراه خسرو میرزا به نزد تزار روسیه برود. وی در این سفر در سال ۱۲۴۴ هجری قمری حدود ۲۲ سال داشت. ماموریت دوم وی یک ماموریت تشریفاتی بود که در زمانی که وزیر نظام آذربایجان بود به همراه ناصر الدین میرزای ولی عهد به ایروان رفت تا با تزار روس که به این شهر آمده بود دیدار داشته باشد. نخستین ماموریت سیاسی مهم امیر ریاست هیات نمایندگی ایران در کنفرانس ارزنه الروم در سال ۱۲۵۹ برای حل اختلافات مرزی با دولت عثمانی بود. این ماموریت دو سال به طول انجامید
محمد شاه در شب شنبه چهارم سپتامبر ۱۸۴۸ میلادی فوت کرد. کاردار سفارت انگلیس با فرستادن پیکی این خبر را به ناصر الدین میرزا در تبریز رساند. میرزا فضلالله نصیرالملک پیشکار ناصر الدین شاه در مهیا نمودن مقدمات حرکت شاه به تهران درماند و میرزا تقی خان مامور به این کار شد.
میرزا تقی با استقراض سی هزار تومان از یک تاجر تبریزی و تدارک نیروی نظامی کافی همراه شاه راهی تهران شد. شاه پس از شش هفته به تهران رسید. میرزا تقی خان برای حفظ شأن شاه جوان از آمدن چند تن از دوستان نزدیک شاه به تهران جلوگیری کرد و دلیل وی این بود که این افراد با ناصر الدین میرزا از کودکی مانوس بودهاند و احترام مقام جدید وی را رعایت نخواهند کرد. در این مدت مهد علیا در تهران مشغول هماهنگی با سفارت انگلیس برای به قدرت رساندن افراد مورد نظرش بود و میرزا آقا خان نوری که به قم تبعید شده بود را به تهران فراخواند. میرزا نصرالله صدر الممالک که خود را نامزد اصلی صدارت میدانست در منزل حاجی میرزا آقاسی منزل کرده بود و مشغول دسیسه چینی علیه میرزا تقی خان بود. اما شاه که به تهران رسید بلافاصله میرزا تقی خان را به مقام صدارت برگزید و لقب امیر کبیر را به وی اعطا کرد
شب شنبه ۲۲ ذیقعده ۱۲۶۴ ناصرالدین شاه بر تخت نشست و امیر نظام را به صدارت اعظمی تعیین کرد. عین فرمان شاه چنین است:
ما تمام امور ایران را به دست شما سپردیم و شما را مسوول هر خوب وبدی که اتفاق میافتد می دانیم. همین امروز شما را شخص اول ایران کردیم و به عدالت و حسن رفتار شما با مردم کمال اعتماد و وثوق داریم. به جز شما به هیچ کس دیگر چنین اعتقادی نداریم و به همین جهت این دستخط را نوشتیم
نخستین آشوبی که از سوی مخالفین وی در تهران بر پا شد، شورش سربازان آذربایجانی پاسدار ارگ در تهران تنها چهار ماه و نیم پس از صدارت وی بود که به تحریک برخی از درباریان انجام شد. در این آشوب دو هزار و پانصد سرباز آشوب گر خانه امیر را محاصره کرده و خواستار عزل وی شدند. روز بعد بین محافظین خانه امیر و سربازان درگیری ایجاد شد که موجب کشته شدن دو تن از محافظین شد. امیر به خانه میرزا آقاخان نوری رفت و فتنه با وساطت چند کس از جمله میرزا ابوالقاسم امام جمعه و عباسقلی خان جوانشیر فرونشست. در این آشوب مردم تهران به حمایت از امیر برخاستند و دکان ها را بسته و به مقابله با یاغیان پرداختند
امیر برای انتظام ارتباط با کشورهای دیگر به ویژه اروپاییان اهمیت زیادی قایل بود. وی میرزا محمد علی شیرازی را به وزارت خارجه گماشت و از سفرای خارجی خواست از این پس تمام مکاتباتشان مستقیماً با وزیر خارجه باشد و از رجوع مستقیم به شاه یا صدر اعظم خودداری کنند. امیر در لندن و سنت پترزبورگ سفارتخانه دایمی ایجاد کرد. امیر برای افزایش کیفیت ارتباطات خارجی هیاتی از مترجمین ایجاد کرد که میرزا ملکم خان یکی از معروفترین این افراد است
اقدامات و رخدادها
تأسیس مدرسه دارالفنون
سردر دارالفنون
مدرسه دارالفنون در زمان صدارت امیرکبیر، در هفت شعبه تأسیس شد و اولین مدرسهٔ جدید ایران بود. شاهزادگان قاجار نخستین دانشجویان دارالفنون بودند. در دارالفنون اصول علمی جدید و دانشهای مهندسی، پزشکی و فنون به جوانان آموزش داده میشد و بسیاری از معلمهای آن از اروپا و به ویژه از کشورهایی چون اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه به کار گرفته شده بودند. پس از برکناری امیرکبیر، با وجود مخالفتهای میرزا آقاخان نوری، مدرسه کار خود را ادامه داد
انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه
اولین شماره روزنامه وقایع اتفاقیه در سال سوم سلطنت ناصرالدینشاه قاجار در ۱۸ بهمن ۱۲۲۹ خورشیدی (برابر با ۷ فوریه ۱۸۵۱ میلادی) و به کوشش امیرکبیر منتشر شد. به دستور امیرکبیر اشتراک این روزنامه برای هر یک از افرادی که از دستگاه دولتی بیش از ۲۰۰ تومان حقوق میگرفتند اجباری بود. در این روزنامه، اخبار داخلی شامل خبرهای مربوط به دربار، عزل و نصبها، اعطای مقامها، نشانها و امتیازات چاپ میشد. در برخی شمارهها نیز اخبار رویدادهای شهرهای ایران به چاپ میرسید. در بخش اخبار خارجی، اخبار مربوط به کشورهای اروپایی به چاپ میرسید. همچنین این روزنامه دارای صفحه حوادث نیز بود کمتر از یک سال بعد از انتشار اولین شماره، در شماره ۴۹ این روزنامه خبر تحریفشدهای درباره مرگ امیرکبیر منتشر شد.
رسیدگی به وضع مالیه
امیرکبیر در دوران صدراعظمی خود با رشوه خواری به مبارزه برخاست. او دستور داد دریافتیهای بیحساب و قطع مواجب بیجهتی که از دستگاههای دولتی میگرفتند؛ قطع شود. وی حقوق شاه را کاهش داد و ماهانه به دوهزار تومان رسانید و قرار گذاشت که هر ماه به او کارسازی کنند. وی مواجب بیحسابی که حاج میرزا آقاسی برقرار کرده بود، قطع کرد. وی سروسامانی به قوانین مالیاتی داد و صورت عواید و مخارج آن را تعدیل کرد. تیولدارانی که حق دیوان را نمیدادند، امیر تیول آنها را ضبط کرد
در دوره صدارت حاجی میرزا آقاسی وضعیت مالی دولت به هم ریخته و خزانه خالی بود. پولهای نقد خزانه نصیب عدهای خاص از درباریان و روحانیون مستمری بگیر میشد و نصیب دیگران براتهای بی اعتبار بود. زمانی که امیر به قدرت رسید حجم این براتهای معوقه بسیار زیاد بود. امیر اطلاعات مالی و مالیاتی را به روز رسانی کرد (اکثر از دفاتر مالیاتی بر اساس اطلاعات زمان کریمخان زند نوشته شده بودند). امیر برخی از مستمریها را قطع کرد و برخی را کاهش داد. براتهای معوقه را به قیمت پایینتر نقد کرد و دستور داد دیگر چنین براتهای بی اعتباری صادر نشود
رقم خالص در آمد کشور در آخرین سال صدارت امیر کبیر نزدیک به سه میلیون تومان بود و بیشترین عایدی مالیاتی نیز مالیات آذربایجان به مقدار ۶۲۰ هزار تومان بود. در همان سال مجموع مخارج دولت در حدود دو میلیون و ششصد هزار تومان بود او همچنین برای ماموران دولتی حقوق ثابت تعیین کرد.
در اغلب دورههای حکومتی در ایران امرا و دیوانیان و سربازان قشون به جز مالیات، اموالی را تحت عنوان هدیه و انعام و سیورسات و آذوقه و مژدگانی از مردم مطالبه میکردند. به جز این موارد رشوه نیز جزو مداخل دیوانیان بود. امیر کبیر پس از سامان دادن به وضعیت مالی کشور و برقراری مواجب منظم برای عمال دولتی دستور ممنوعیت دریافت هر نوع وجه غیر قانونی را صادر نمود. تا پیش از دوره حکومت امیر مامورین دولتی و لشکریان در هنگام عبور از نواحی آذوقه خود را از مردم مطالبه میکردند و گاهی نیز اقدام به مصادره اموال مردم مینمودند. امیر این رسم را که طلب سیورسات نامیده میشد ممنوع کرد و در چند مورد از جمله در مورد تعدیات توپچیان آذربایجانی و سربازان قصر شیرین دستور به تنبیه متخلفین و ئرداخت خسارت از اموال ایشان نمود. این موارد برای آگاهی عموم و تشویق آنها به گزارش تخلفات در روزنامه دولتی انتشار مییافت. به دستور امیر ماموریتهای دولتی باید به حکم دولت انجام میشد و دولت هزینه انجام ماموریت را به مامور میپرداخت و مامور موظف بود آذوقه اش را به قیمت روز در طول مسیر خریداری کند. از خصوصیات مهم امیر کبیر این بود که حتی از کسی هدیه هم نمیپذیرفت و به دولتیان نیز چنین دستور داد که حتی هدیه نیز از کسی نپذیرند تا کسی دستاویزی برای رشوه نداشته باشد...................
تعداد صفحه: 10
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
سیره علمی امام باقر (ع)
حکومت و سیاست در سیره امام باقر(ع)
سیره عملى امام باقر(ع)
1- حلم امام
2- زحمت در طلب رزق
سیره اخلاقی امام باقر(ع)
نیکوگفتاری با دیگران
منابع
چکیده
شکر و سپاس بى منتها، خداى بزرگ را، که ما را از امّت مرحومه قرار داد و به صراط مستقیم ، ولایت اهل بیت عصمت و طهارت صلوات اللّه علیهم اجمعین هدایت نمود. بهترین تحیّت و درود بر روان پاک پیامبر عالى قدر اسلام صلى الله علیه و آله، و بر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، مخصوصاً پنجمین خلیفه بر حقّش حضرت ابو جعفر، امام محمّد باقر علیه السلام و لعن و نفرین بر دشمنان و مخالفان اهل بیت رسالت که در حقیقت دشمنان خدا و قرآن هستند.
مقدمه
امام محمد باقر ـ علیهالسلام ـ پنجمین اختر فروزان آسمان امامت و هفتمین گوهر عرش عصمت است. او شکافنده و تبیین کننده علوم اسلامی است.
امامی که سراسر زندگیاش نور بود و همه لحظات عمر با برکتش، در راه ارشاد و هدایت انسانها صرف شد.
امامی که از زمینه سازیهای پدرش امام سجادعلیهالسلام در راستای معرفی مکتب تشیع، و مبارزه با طاغوتها، بهرهبرداری بسیار کرد، و با تربیت شاگردان برجسته، و تبیین فقه ناب اسلام و اهلبیت ـ علیهالسلام ـ بزرگترین قدم را برای شناسایی تشیع و مکتب اهل بیت ـ علیهالسلام ـ برداشت.
او در سن چهار سالگی در کربلا و ماجرای عاشورای حسینی حضور داشت، و در سفر کوفه و شام، همراه پدر، همه ماجراها را می دید، و براساس فرهنگ عاشورا تربیت شد.
او تجسمی از ارزشهای والای انسانی و کمالات اخلاقی بود و همه لحظههای زندگی درخشانش، درسهای بزرگ انسانی را الهام میبخشید.
بی شک، آشنایی با سیره علمی، تربیتی، سیاسی و اخلاقی آن امام همام راهنمای خوبی برای ما در مسیر پر پیچ و خم زندگی است.
سیره علمی امام باقر (ع)
زندگی امام باقرعلیهالسلام مصادف با دوران پر تلاطم زوال بنی امیه بوده است، اما به دلیل شرایط خاص آن زمان ایشان از نظر سیاسی در انزوا بودند و اعتراض های او، با این که در این راه تا سر حد شهادت حرکت کرد، به صورت یک نهضت سیاسی همه جانبه برای سرنگونی رژیم بنی امیه نیانجامید.
او دریافته بود فرهنگ تشیع در انزوا قرار دارد؛ از این رو لازم بود به یک انقلاب وسیع فرهنگی دست بزند و با تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجسته، فقه آل محمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و خط فکری تشیع را آشکار کند.
بر همین اساس امام باقرعلیهالسلام زمینهسازی بسیار عمیق و خوبی در این راستا نمود و پس از ایشان، فرزند برومندش امام صادق ـ علیهالسلام ـ با تشکیل حوزه علمیه با چهار هزار نفر شاگرد، آن را به ثمر رسانید و یک دانشگاه عظیم اسلامی در تاریخ اسلام آشکار و ماندگار شد.
بنابراین، میتوان گفت؛ امام باقر ـ علیهالسلام ـ مؤسس و بنیانگذار حوزه علمیه شیعه و نهضت فرهنگی انقلاب فرهنگی تشیع بود.