تعداد صفحه: 25
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
تعریف مذاکره
عناصر مذاکره
فرایند مذاکره
1) تدارک و برنامه ریزی؛
2) تنظیم تاکتیک مذاکره ؛
3) توضیح و توجیه؛
4) بحث و ارائه راه حل ؛
5) تنظیم توافق نامه.
شاخص های مذاکره اثر بخش
استراتژی های مذاکره
استراتژی رقابتی
استراتژی همکاری
اصول مذاکره
هنر و مهارتهای شنیدن
تاثیر شرایط و عوامل موقعیتی بر مذاکره
شیوه های عمومی بن بست شکنی
ملاحظاتی پیرامون آخرین لحظههای حساس مذاکره
نتیجه گیری
منابع
مقدمه
بیشتر مدیران حرفه ای به اهمیت مذاکره در زندگی واقفند، زیرا زمان قابل توجهی از زندگی حرفه ای خود را صرف مذاکره می کنند. به علاوه، زندگی شخصی شان هم با مذاکره همرا ه است. موفقیت و اثر بخشی حرفه ای آنان به شدت متأثر از توانایی آنها در هنر و فن مذاکره است.این مهارت یا ناشیگری آنان در مذاکره است که نظر مدیران، همکاران، زیر دستان، مشتریان، رقبا و سایرین را درباره موفقیت کاری شان شکل می دهد. مدیران، زمان و کوشش بسیاری را صرف مذاکره می کنند، اما معدودی از آنان هنر و دانش مذاکره را به درستی می دانند.از این رو، بسیاری از مدیران حرفه ای نیازمند رویکرد بهینه در طرح ریزی و اجرای مذاکرهها هستند.
مذاکره یک فرایند بسیار پویا، و نه یک جریان ایستا، است. یعنی از زمان شروع تا پایان مذاکره، فرایند مذاکره در معرض ارزیابی و تغییر است. حتی پیش از هر کنش و واکنشی ، دو طرف، جداگانه به بر آورد نیازها، علاقه ها و هدف ها میپردازند تا موقعیت خود و طرف مقابل را بسنجند. معمولا طی تعاملاتی که در مذاکره پیش میآید، این ارزیابی ها و بر آوردها در معرض تغییر و تحول اند. اطلاعات جدیدی که می رسند، باید ارزیابی و طبقه بندی شوند این پویایی و ماهیت تغییر پذیر گفتوگو است که سبب پیچیدگی و دشواری می شود. توجه به مذاکره و دیدن آن به صورت فرایندی پویا از تبادل کنترل شده اطلاعات، بر تأثیرهای مثبت مذاکرهکننده می افزاید و مخاطرههای ناشی از نقص و خلل در گرد آوری ، پنهان سازی، افشا یا توجه کامل به اطلاعات را به حداقل میرساند.(شوئنفیلد، 1384،ص12)
تعریف مذاکره
فرهنگ مارین وبستر مذاکره را عمل یا فرایند گفت و گو با دیگری برای دستیابی به توافق بر سر مسئلهای تعریف کرده است.
در فرهنگ امریکن هریتیج مذاکره به صورت عمل یا فرایند گفت و گو با دیگران برای دستیابی به توافق یا یک موافقت نامه تعریف شده است.
گفت و گویی که هدف آن دستیابی به یک توافق است، تعریفی است که فرهنگ اکسفورد از مذاکره ارائه داده است.
همان گونه که ملاحظه می شود صرف نظر از تفاوت های جزئی، هر سه تعریف گفته شده تقریبا شبیه به هم هستند. دو عنصر گفت و گو و توافق در هر سه تعریف وجود دارد.
از دیدگاه دیگر می توان گفت، مذاکره فراگرد تصمیم گیری توافقی بین افراد به هم وابسته و با ترجیحات متفاوت است (1991:446 , Bazerman & Neal )، یا میتوان گفت مذاکره فراگردی است که دو یا چند نفر یا گروه دارای هدفهای مشترک و متضاد،طرحهای پیشنهادی خود را بیان می کنند و شرایط خاص خود را مورد بحث قرار می دهند تا احتمالا به توافق برسند (1995:446 ,Hellriegel). به عبارت دیگر،مذاکره در صورتی تصمیم گیری مشترک است که طرفین ترجیحات متفاوتی داشته باشند. یکی از صا حب نظران، مذاکره را داد و ستد یا بده بستان آشکار و داوطلبانه میان دو طرفی می داند که هر یک چیزی از دیگری می خواهد، بنابراین هر یک از دو طرف می تواند پیشنهاد طرف مقابل را نپذیرد.
عناصر مذاکره
هرب کوهن،در کتاب خود،موسوم به می توان در مورد همه چیز مذاکره کرد سه عنصر حیاتی هر مذاکره ای را اطلاعات،زمان و قدرت معرفی می کند و نقش هر یک را در مذاکره به اختصار شرح می دهد:
با توجه به این مطالب هر یک از عناصر مذاکره را به صورت فشرده، اینگونه مورد بحث قرار می دهیم:
بیشتر افراد بر این باورند که مذاکره با انجام ملاقات بین طرفین درگیر شروع شده و پایان می یابد،در حالی که واقعیت این نیست. برای انجام یک مذاکره موفق، هفته ها،ماه ها و گاهی سالها باید وقت صرف کرد. زمان مورد نیاز پیش از انجام مذاکره، به طورعمده به جمع آوری اطلاعات در مورد هدفها،نیازمندی ها وسبکهای مذاکرهای طرف مقابل و طراحی فرایند مذاکره اختصاص می یابد. البته زمان صرف شده، در اصل انجام مذاکرات نیز اهمیت زیادی دارد. اکثر اوقات مذاکرهها در 20 درصد آخر وقت مذاکره به نتیجه میرسند. این جنبه از مذاکره از قاعده جالب پارتو (اقتصاددان و جامعه شناس ایتالیایی)موسوم به قانون20-80 پیروی می کند،که به نظر در کل زندگی انسان ساری و جاری است.مطابق این قانون 20 درصد آنچه که فرد انجام می دهد 80 درصد نتایج را به بار می آورد،و بر عکس 80 درصد آنچه که فرد انجام می دهد 20درصد نتایج را به وجود می آورد.
درمذاکره می توان این قانون را این گونه بیان کنیم که 80 درصد نتایج مورد نظر،عموماً در20درصد آخروقت، مورد توافق قرارمی گیرند. زمان و ضربالاجلها ممکن است به نفع هریک ازطرفین باشد،که این بستگی به شرایط دارد. توجه به نکتههای زیر می تواند وقت رادر خدمت طرف خبره قراردهد:
همان ذهنیت که مذاکره را فقط گفت وگو ودیدار طرفین در زمان مشخصی میداند، باعث می شود که بسیاری از افراد، بدون کسب اطلاعات لازم، پشت میز مذاکره قرار می گیرند. مذاکره یک واقعه نیست، بلکه یک فرایند است که از مدتها پیش از گفتگوی رودررو آغاز می شود.یک دلیل مهم برای اینکه خیلی زودتر از آغاز مذاکرهها باید آماده شد، این است که در جریان مذاکرهها طرف مقابل، منافع،نیازمندی ها وانگیزه های خود را پنهان می کند. به طور معمول افراد پیش از انجام دیدارهای رسمی، بیشتر ممکن است اطلاعات ارائه کنند. اطلاعات لازم برای مذاکره را می توان از هر جایی به دست آورد:جست وجو در اینترنت،گفت و گو با فرد یا افرادی که سابقه مذاکره با طرفهای مورد نظر را داشته اند،گفت وگو با دوستان وافراد مرتبط با طرف مذاکره و....
آخرین عنصر در مذاکره، قدرت است. هر چند بسیاری با شنیدن واژه قدرت مفهوم منفی از آن برداشت میکنند،اما قدرت در نفس خودش، نه خوب است نه بد.آنچه که بد است سوء استفاده از قدرت است.
گونههای مختلفی از قدرت می تواند بر نتیجه مذاکره اثر بگذارند؛ مانند: قدرت مقام، قدرت دانش و تخصص، قدرت پاداش و تنبیه و قدرت شخصیت. علت آنکه می گوییم می تواند این است که اگر از قدرت برخوردار باشیم ولی از آن بهره نگیریم،این قدرت ارزشی ندارد.(گرشاسبی، 1384: 31-33 )
تعداد اسلاید: 38
نوع فایل: PowerPoint
فرمت فایل: pptx
*** قابل ویـرایش
نمونه اسلایدها
دو سری پاورپوینت از فصل 8 کتاب اصول و فنون مذاکره
( بن بست در مذاکره)
نوشته دکتر محمدرضا شعبانعلی
وقتی طرفین احساس می کنند فضایی برای بحث و گفتگوی بیشتر وجود ندارد و بهتر است مذاکره در نقطه فعلی متوقف شود، بن بست بوجود آمده است.
پس از به بن بست رسیدن مذاکره، ارتباط موثر بین مذاکره کنندگان قطع شده و طرفین بیشتر وقت خود را به متهم کردن دیگری سپری میکنند. در یک جمله می توان گفت در این شرایط، تضاد منافع موجب می شود که طرفین فصل مشترکی برای گفتگو نداشته و رابطه متقابل سازنده، به تدریج تخریب شود.
شناخت بهتر از بن بست در مذاکرات
برای مذاکره های رقابتی، به بن بست رسیدن مذاکره چندان غیر منتظره نیست. در موارد حاد ممکن است علاوه بر به نتیجه نرسیدن مذاکره، روابط انسانی بین طرفین هم خدشه دار شود.
تعریف و بررسی ”بن بست“ و نحوه بروز آن در مسیر مذاکره
6- عدم اصلاح برداشت ها در طول مذاکره
مذاکره کنندگان، در زمان شروع مذاکره ف از یکدیگر برداشتهایی دارند. این برداشت هی به احتمال بسیار زیاد به صورت کامل بر واقعیت منطبق نیست.اطلاعاتی که هر یک از طرفین در طول مذاکره به دست می آرند باید به منظور اصلاح این برداشت ها و نزدیک تر کردن آنها به واقعیت مورد استفاده قرار گیرد.
استراتژیهای خروج از بن بست
1- توافق بر روی قوانین و رویه ها
2- کاهش تنش و عقب نشینی هم زمان د طرف
3- بهبود دقت ارتباطات و تلاش برای درک دیدگاه طرف مقابل
4- کنترل کردن تعداد و ابعاد موضوعات مورد بحث
5- ایجاد یک زمینه مشترک که بتواند به عنوان مبنایی برای توافق قرار گیرد
6- افزایش جذابیت گزینه های پیش رو برای طرف مقابل
به تدریج با شدت یافتن تعارض ، طرفین شباهت ها را فراموش کرده و تفاوتها را بیشتر و مهم تر از قبل ارزیابی می کنند. گویی که هر لحظه از یکدیگر دورتر و دورتر می شوند . جستجوی زمینه های مشترک و تمرکز بر روی آنها ، عملی است که می تواند تا حد خوبی ، از شدت یافتن تعارض جلوگیری نماید . روشهای مختلفی برای اینکار وجود دارد که در این قسمت به برخی از آنها می پردازیم .
تمرکز بر روی اهداف برتر
اهداف برتر ( Superordinate goals )، اهدافی هستند که هر دو طرف در پی آن بوده و برای دستیابی به آن چاره ای جز همکاری ندارند. ممکن است در سازمانی بین بخش های مختلف ، تعارضات جدی وجود داشته باشد . اما یک واقعیت وجود دارد که هدف برتری ، تحت عنوان « سود دهی سازمان »وجود دارد که به رغم همه اختلاف نظرها ، همه برای رسیدن به آن با یکدیگر توافق دارند. اهدافی می توانند این نقش را ایفا کنند که واقعاً برای طرفین حائز اهمیت بوده و منافع آن برای یکی از طرفین به طرز قابل ملاحظه ای بیشتر از طرف دیگر نباشد . بحرانهای سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و نیز پدیده های طبیعی نظیر سیل و زلزله و ... نشان داده اند که اشخاص و گروههای که با یکدیگر در تعارض جدی به سر می برند نیز حاضرند در مقابل هدفی برتر ، دست یاری به سوی یکدیگر دراز کنند .
دشمن مشترک
شکل دیگری از اهداف برتر ، وجود دشمن مشترک ( Common enemy ) است . وجود دشمن مشترک گاه انگیزه خوبی برای همکاری طرفین جهت خروج از بن بست در مذاکره ایجاد می کند . رهبران سیاسی در جهان به خوبی از این ترفند برای از بین بردن ( یا توقف موقت ) تعارضات موجود استفاده می کنند . ائتلاف گروههای سیاسی نیز ، معمولا در راستای غلبه بر دشمن مشترک است تا دستیابی به اهداف برتر مشترک .