فلسفه مدیریتی
ارتقای کیفیت از انتخاب فلسفه مدیریتی شروع می شود. در سفر بی پایان ارتقای کیفیت نقطه شروع برای تلاشهای ارتقای کیفیت در یک سازمان انتخاب آگاهانه یک فلسفه مدیریتی است. ابتدا باید مدیران ارشد سازمان از میان فلسفه های مدیریتی رایج فلسفه ای را برای جهت دادن به تلاشهای سازمان خود انتخاب نمایند .
فقط انتخاب آگاهانه درست و توام با باور میتواند انرژی لازم را برای جهت گیری جدید سازمان آزاد نماید.باید توجه کرد که انتخاب درست اگر چه بسیار حائز اهمیت است ،ولی اگر قرار است فلسفه مدیریتی انتخاب شده موجب تحول اساسی در سازمان گردد اجرای صحیح آن کمتر از اجرای آن نمی باشد. بدین معنی که مدیران ارشد ممکن است بر اساس تجربیات دیگران به اثر بخشی یک فلسفه مدیریتی ایمان بیاورند،ولی کسی نمی تواند برای اجرای آن فلسفه در سازمانهای مختلف نسخه واحد بپیچد باید در هر سازمان با توجه به شرایط موجود،مناسبترین روش اجرایی را پیدا کرد ممکن است برای اجرای یک فلسفه واحد در سازمان های مختلف روشهای متفاوتی انتخاب گردد!
• کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟
• مدیریت جامع کیفیت فلسفه برتر
• تعریف مدیریت جامع کیفیت
• ارکان فلسفی مدیریت جامع کیفیت
• فرضها و اصول مدیریت جامع کیفیت
• عناصر ساختاری مدیریت جامع کیفیت
• مراحل اجرایی مدیریت جامع کیفیت
تعداد صفحه: 13
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
چکیده:
مقدمه:
مشکلات اساسنامه:
هدف مطالعه و تحقیق:
اهمیت مطالعه:
محدودة تحقیق:
نقد و بررسی:
روش تحقیق:
بحث و تجزیه و تحلیل:
نتیجهگیری:
چکیده:
یک مدیرکارآمد باید به منظور هماهنگسازی و سازماندهی اهداف و مأموریتهای حوزة مدیریتی خود شیوههای مختلف مدیریتی را بکارگیرد. لذا شیوههای مؤثر مدیریتی نقش بسیار مهمی در سازمان بازی میکند. شیوة بکار گرفته شده توسط مدیران متأثر از آموزههای ایشان از «کارگاه تئوری دستهبندی و ردهبندی مدیریتی» میباشد. این تئوری شامل 8 روش مدیریتی است: روش نوگرایانه و ابتکارگونه، روش مدیریت توسعه، روش مدیریت تحلیلی، روش مدیریت تشکیلاتی و مؤثر، روش مدیریت دگرگونساز و تحول گرا، روش مردمی و گروهی، روش کاری و عملی، روش اقتباسی و تقلیدی. این تحقیق مقایسهای بین 2 گروه است. گروههای کاملاً موفق و گروههای کم موفق یافتههای این تحقیق نشان میدهد که اختلاف فاحش و عمدهای بین این دو دسته وجود دارد. روش ابتکارگونه و نوگرایانه روش برتر و ممتاز در دو گروه میباشد. بررسی دلایل عدم موفقیت مدیریتهای کم موفق نشان میدهد که ایشان در اعمال شیوة مدیریت کاری و عملی ضعیف بوده و نیازمند اصلاح و بازآموزی و تقویت روشها و شیوههای ابداعی و تشکیلاتی میباشد.
مقدمه:
تعاونی انجمنی است متشکل از افرادی مستقل و پایبند به اصول و قوانین تعاونی که با هدف توسعه و پیشرفت اقتصادی در آن عضویت دارند. (قانون تعاونیها 1993). به عبارتی یک انجمن متشکل از افرادی است که با یک ارادة جمعی و وحدت، اهداف مشترک اقتصادی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و سایر آمال و آرزوهای خود را در قالب یک تشکیلات «سهامی خاص» دنبال میکنند (اساسنامه تعاونیها 1995)
مدیران گذشته رهبران فعلی محسوب میشوند. لذا باید روش مدیریتی سنتی خود را به روشهای جدید تغییر دهند. امروزه با توجه به زمینههای رقابتی و پویایی، روشهای مدیریت یک مدیر تأثیر بسزایی در موفقیت یک سازمان دارد. مهمترین چیزی که یک مدیر باید به انجام آن عامل باشد بکارگیری بالاترین توان گمانهزنیهای اساسی و استراتژیک میباشد (Finke lstein 1993). مجموعه قوانین باضافه تصمیمگیریهای قاطع و به موقع برای یک رقابت مناسب و سالم برای پاسخگویی مطالبات حوزة مدیریتی یک مدیر باید توسط مدیران ماهر و مبرّز بکار گرفته شود.
مشکلات اساسنامه:
امروزه منابع انسانی مهمترین سرمایه یک سازمان میباشد. لذا اگر شرایط برای اعمال مدیریت یک مدیر دچار تغییر گردد باید هماهنگی مناسب با این تغییر از سوی مدیر انجام گیرد. (Hammer & champy. 1943). لذا برای رسیدن به این مهم، مدیران باید هماهنگسازی مناسب را مورد عمل و آزمایش و تمرین خود قرار دهد. مدیران معمولاً برنامهریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل مراحل گوناگون یک سازمان را برعهده دارند. (.(shenhar & Reiner, 1996 مدیران همچون افرادی میباشند که همیشه در جهت شکار و رصد فرصتهای مناسب برای توسعه و افزایش میدان آگاهی بوده و در جهت برقراری یک ارتباط قوی و محکم در سازمان کوشا میباشند. در سال (1999) دروکر در یک نظریه مترقی اعلام کرد که بروز چالش در یک سازمان در ضمن اجرای تغییرات مؤثر و توسعه طلبانه نمایان میگردد.
همکاری مدیران موقعیت یک سازمان را هموار و فراهم میسازد (Ka t zenbach & smith - 1993).
این امر به پشتوانة تحقیقات انجام یافته شده در خصوص منش و خصوصیات مدیران موفق (Gupta, 1988; Bass, 1990) و روشهای اجرایی مدیران موفق دیگر عملی گردید. (Lewin & Stephens, 1992). تحقیقات و مطالعه انجام شده توسط Boeker Goodstein در سال 1991 نشان داد که مجموعه مدیران و هیأت مدیره با بکارگیری و اعمال تغییرات مفید و سازنده در سازمان خود موفقیتآمیز عمل مینمایند.
مهارتهای مدیریتی وابستگی شدید به روشهای اتخّاذ شده توسط مدیران دارد. مدیران توانا و مدبّر در انجام وظایف خود مجموعه متنوعی از روشها را بکار میگیرند (Denison et al, 1995). بنابراین، بکارگیری یک شیوة چندبعدی برای انجام امور برای یک سازمان موضوع مهمی است. اگرچه، در سال (Blanchard& Hesey (1993 با ابراز نظریهای اعلام کردند که هیچیک از تئوری مدیریتی مبتنی براساس منش و صفات مدیران که تاکنون اعلام شده نمیتواند ابزار قابل اعتنایی برای شیوة مدیران موفق باشد.