تعداد صفحه: 15
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مؤلفههاى ارتباط دوستى دختر و پسر
1- برقرار کنندگان ارتباط
2- محتواى ارتباط
رابطه دختر و پسر از منظر اسلام
اصول ارتباطهاى انسانی
1- تعهد تضمینی
2- تعریف و تعیین حدود ارتباط
3-عدم مخالفت با شریعت
شرائط ارتباط دوستى با جنس مخالف
انحصارى بودن ارتباط
تعیین محدوده ارتباط
الگوى ارتباط دوستى با دختر و پسر
تعیین هدف دوستی
انتخاب دوست
طرح هدف و برنامه
پیمان و عقد دوستى بستن
اسلام چه حد و مرزی برای ارتباط بین زن و مرد قائل است؟
مؤلفههاى ارتباط دوستى دختر و پسر
دوستى با جنس مخالف یکى از انواع مختلف ارتباط میان فردى است که مؤلفههاى آن بر اساس تعریف فوق، به شرح ذیل میباشد.
1- برقرار کنندگان ارتباط
بر اساس قواعد کلى ارتباط میان فردى، دوستى با جنس مخالف، داراى دو ویژگى اساسى است که وجود آن دو براى برقرار کنندگان ارتباط لازم و ضرورى است. به گونهاى که اگر این دو شرط رعایت نشود، آن ارتباط را دوستى با جنس مخالف نمینامند.
الف) ـ اختلاف طرفین ارتباط در جنسیت؛ دوستى با جنس مخالف، بر خلاف دیگر ارتباطها از قبیل ارتباط آموزشى یا اقتصادى، بر پایه اختلاف جنسیت دو طرف بنا میشود. بنابراین ارتباط، یک سویه و یک طرفه نیست بلکه هر دو طرف چه دختر و چه پسر، در این ارتباط نقش فعال دارند. لذا برقرار کنندگان ارتباط، حداقل یک دختر و یک پسر هستند.
ب) ـ برخوردارى از کارکردهاى مبتنى بر جنسیت و توانمندى جنسی؛ از این رو، هرگز ارتباط دوستى دو بچه خردسال، هرچند یکى پسر و دیگرى دختر باشد یا پیرمردها و پیرزنها را ارتباط با جنس مخالف نمیگویند.
2- محتواى ارتباط
هدف این نوع ارتباط، غیر از اهداف یک ارتباط فرهنگى، آموزشى و اقتصادى است. هرگز به شریک تجارى یا کاسب محله که صرفاً با وى ارتباط تجارى برقرار است یا در مبادلات آموزشى و فرهنگى، بهطرف مقابل خود، عنوان دوست را نمیدهند بلکه آنها را استاد، معلم، همکار و... مینامند. آنگونه که از اسم این نوع ارتباط، یعنى دوست پسر یا دختر داشتن پیداست، پیام و محتواى آن است که همانا دوستى، محبت، صمیمیت، عشق، رفاقت، یکدلى، عاطفه و... است. البته چون دوستى و محبت، در روابط انسانى، داراى انواع و سطوح مختلف است، محبت مبادله شده در ارتباط با جنس مخالف، از نوع محبت مادرانه یا در سطح محبت دو همکار و شریک اقتصادى نیست و همچنین از نوع محبت همسرى هم نیست بلکه محبت آنها هم رنگ با محبت جنسیتى و در سطح جنسى است. بر همین اساس، رسانه و کانال در این ارتباط نیز، با دیگر ارتباطها تفاوت پیدا میکند. محبت مادرانه، از طریق نوازش، خرید اسباب بازى و...، به طرف مقابل (بچه) منتقل میشود ولى در این ارتباط، محبت از کانال دیگرى که با رفتارهاى جنسى و جنسیتى بیارتباط نیست، مبادله میگردد. لازم به یادآورى است که مقصود از رفتار جنسى مفهوم خاص نیست بلکه مفهومى فراتر از آن مورد نظر است و شامل هر نوع تمایل به جنس مخالف میشود. یعنى رفتارى که تأثیر آن در ارتباط با همجنس یکى نیست و تأثیرى متفاوت با همجنس دارد، مثلاً براى انسان نیازمند ارتباط با جنس مخالف، حتى صحبت کردن با جنس مخالف داراى تأثیرى است که این امر در ارتباط کلامى با جنس موافق به دست نمیآید. بیتردید، همین تأثیر متفاوت، ناشى از جنسیت است. از این رو، به آن رفتار جنسى یا جنسیتى میگویند.
رابطه دختر و پسر از منظر اسلام
اصول ارتباطهاى انسانی
از منظر اسلام، تمام ارتباطهاى انسانى به تمام اقسام آن، باید از اصول و قواعدى پیروى کنند تا مهر صحت شرعى و امضاى شریعت به پاى آنها زده شود وگرنه آن ارتباط مردود شمرده شده و هرگز مورد پذیرش شریعت نیست و براى هیچ یک از طرفین الزام آور نیست و تعهدى را به نفع یا ضرر آنها به دنبال ندارد.
1- تعهد تضمینی
از جمله قواعدى لازم الاجرا در تمام روابط انسانى، تعهد آورى و تضمینى بودن آن است. یعنى دو طرف ارتباط، باید نسبت به اصل ارتباط و لوازم آن پایبند و متعهد باشند. شارع مقدس، بعد از قبول ضرورت این اصل در روابط بین انسانها، براى تحقق عملى آن چارهاى دقیق اندیشیده است. از این رو، در تمام ارتباطات اساسى و سرنوشت ساز، «عقد ارتباط» یا «پیمان ارتباط بستن» را یک عنصر ضرورى میداند و تمام انواع روابط انسانى را با «عقد» و «پیمان» مستحکم، براى طرفین لازم الاجرا میداند. اگرچه لازم نیست، این عقد و پیمان به شکلى خاص و به الفاظى معین بیان شود بلکه تنها وجود این پیمان و عقد ضرورى است تا طرفین را نسبت به مسئولیت خود، در برابر دیگرى متعهد سازد. نکته دیگرى که در اینجا باید به آن توجه شود. تعیین نوع عقد از بین انواع کلى عقد است. از آنجا که کارکرد و هدف مورد نظر در این نوع ارتباط، همانند ارتباط خانوادگى است و در سطوح ابتدائى یک ارتباط خانوادگى میگنجد، لذا از شرائط عقد و پیمان خانوادگى (ازدواج)، با رعایت شرائط مربوط پیروى میکند. ارتباط خانوادگى، یک نوع ارتباط انسانى است که در نوع خود به شکل عقد ازدواج دائم و عقد ازدواج موقت محقق میشود. البته کارکرد و سطح ارتباط در این نوع عقود خانوادگى، یکسان نیست. برخى از آنها با توافق طرفین معین میشود و برخى بنابر مقتضیات خود عقد تعیین میگردد. به عنوان نمونه، در عقد ازدواج موقت، نوع کارکرد و ارتباط معین است. ولى سطح ارتباط، محدود و میزان آن با توافق طرفین معین میشود. بنابراین، در ارتباط دوستى با جنس مخالف هم که یکى از اقسام عقد موقت است؛ نوع ارتباط معلوم است ولى سطح روابط، کیفیت، محدوده و میزان آن به توافق طرفین، در ضمن عقد معین شده و طرفین به رعایت آن ملزم میشوند.
تعداد صفحه: 40
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
1- حقوق شهروندی (Citizenship Rights)
1ـ1. حق (Right)
2ـ1. شهروندی
3ـ1. پیشرفت
2ـ پیشینه حقوق شهروندی
3ـ حقوق بشر و حقوق شهروندی
4ـ انواع حقوق شهروندی
1ـ4. حقوق مدنیِ حقوق شهروندی
2ـ4. حقوق سیاسی حقوق شهروندی
3ـ4. حقوق اقتصادی اجتماعی حقوق شهروندی
4ـ4 . حقوق فرهنگی حقوق شهروندی
5ـ4. حقوق قضایی حقوق شهروندی
5 ـ حقوق بشر و حقوق شهروندی و حقوق شهروندی اسلامی
1ـ5. اختلاف در نگرش به انسان
2ـ5. اختلاف در ضمانت اجرا
3ـ5. اختلاف در سنجش پیشرفت
6ـ توسعه و پیشرفت در حذف مرزها
نتیجهگیری
پیشنهادات
منابع
چکیده
رعایت حقوق شهروندی به معنای مسئولیتها و امتیازاتی که شخصِ تابع کشوری از آن برخوردار است، به عنوان یکی از شاخصههای پیشرفت در جوامع غربی مطرح میباشد. در اسلام نیز حقوق شهروندی اسلامی و عوامل پیشرفت جامعه اسلامی با توجه به مبانی و اهداف قرآنی آن در قالب شهروند جهانی اسلامی تحت عنوان خلیفه خدا در روی زمین مطرح میباشد؛ شهروندی که با کرامت اخذ شده از خداوند در راستای برقراری جامعه توحیدمحور با حفظ ارزشهای الهی ـ انسانی در پهنای دنیا متعهد است. بر همین اساس، بررسی مؤلفههای تشکیلدهنده حقوق شهروندی اسلامی و غیر اسلامی و ارتباط آن با حقوق بشر لازم و ضروری مینماید. گزارش قرآن از دنیا و ارتباط آن با آخرت و محوریت خداشناسی وتوحید عبادی و نقش و اهمیت آن در پیشرفته دانستن جوامع اسلامی از دیگر مباحث مهم میباشد. مسئولیت حاکمیت و دولتها در برابر رعایت، حفظ و توسعه پایدار حقوق شهروندی اسلامی در زمینه حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی ـ اجتماعی، فرهنگی و قضایی و همچنین تعهد آحاد جامعه بشری در مقابل آن از جمله مباحثی است که در این نوشتار مورد توجه و بررسی قرار گرفته است.
واژگان کلیدی: قرآن ، حقوق شهروندی، حقوق بشر، جامعه پیشرفته اسلامی، مسئولیت شهروندی
مقدمه
حس استعلایی که در وجود انسانها به ودیعه الهی نهاده شده است، عاملی است که حرکت مستمر انسان را برای رسیدن به کمال، توجیه و تأکید میکند. همین امر باعث گردیده است که انسان به دنبال شناخت خود، محیط اطراف خود و خالق خود باشد. چگونگی تعامل و ارتباط این سه امر همیشه مورد توجه انسانها بوده است. در همین ارتباط، جایگاه جوامع انسانی و حرکت رو به جلوی آن بر اساس مبانی فکری از دیگر موضوعاتی است که اندیشمندان را به خود مشغول نموده است و بیشک، این حرکت در جوامع، نیازمند شناسایی مردم، حقوق و تکالیف آنها و شناخت دولتهای حاکم و نقش آن در توسعه و پیشرفت است. حقوق شهروندی قبل از میلاد حضرت مسیح8 نزد اندیشمندانی چون افلاطون و ارسطو مورد توجه بوده است. دنیای غرب که خود را طلیعهدار حمایت از این حقوق میداند، در ادوار مختلف، مؤلفههای آن را مورد ترمیم و بررسی قرار داده است که در حقوق معاصر، دو فاکتور اصلی در حقوق شهروندی مطرح نموده است و تضمین آن حقوق و توسعه جوامع بر اساس آن حقوق را به عنوان شاخص پیشرفت مطرح نموده است. اما آیا ملاکات و شاخصهای پیشرفت در جوامع غربی مورد پذیرش اسلام است یا خیر؟ اسلام در صورت ردّ این ملاکات، چه شاخصههایی را طرح نموده است؟ وضعیت حقوق شهروندی در غرب به چه صورت بوده است؟ پاسخ به این پرسشها ضرورت تحقیق حاضر را روشن مینماید. مراجعه به قرآن و آموزههای قرآنی در معرفی حقیقی جوامع انسانی با توجه به سنتهای حاکم بر آن، بیشک ما را در ارائه نظریههای مطرح در این زمینه، هدایت و در تنظیم قوانین مرتبط به حقوق شهروندی در تمام ساحتها و نحوه اجرای آن کمک مینمایید.
1- حقوق شهروندی (Citizenship Rights)
1ـ1. حق (Right)
در لغت عربی برای حق و همچنین مشتقات آن معانی مختلفی ذکر شده است و در علم فقه، حقوق و حتی فلسفه تعریفهای گوناگونی ارائه شده است، لکن در لغت عرب میتوان آن تعاریف را به یک معنا بازگرداند و آن معنا به اعتبار وجه مصدری حق «ثبوت» و به اعتبار وجه وصفی آن «ثابت» میباشد (گرجی، حق و حکم و فرق میان آنها، 29:1364)؛ از این رو، بر هرچیزی که دارای نوعی ثبوت و وجوب است، حق اطلاق میگردد (ابن منظور، لسان العرب،10:1405/50 ؛ فراهیدی، کتاب العین، 3:1409/6). چه ثبوت آن حقیقی باشد مانند وجود خداوند سبحان و یا اعتباری باشد مانند خیارات. در اصطلاح فقه و حقوق نیز حق عبارت است از توانایی خاصی (از جهت قانون یا عرف) که برای کسی یا اشخاصی نسبت به شخصی (مانند حق قصاص) یا چیزی (اعم از عین منفعت یا عقد) اعتبار شده است که صاحبان یا صاحب حق (ذو الحق) به مقتضای آن توانایی میتوانند در آن شیء یا شخص تصرف نمایند. در واقع، حق مرتبهای ضعیف از ملکیت است (طباطبایی یزدی، حاشیه کتاب المکاسب، 92: 1423). در علم حقوق نیز حق به توانایی شخص بر چیزی یا کسی گفته میشود (جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، 1378: 1669).
بررسی چهار درس کتاب بخوانیم پنجم از منظر کارکرد اجتماعی و زبان هنری
فایل دارای 39 صفحه می باشد
تحلیل محتوای کتب هدیههای آسمان چهارم و پنجم ابتدایی از منظر مؤلفه خودسازی در ساحت اعتقادی – عبادی سند تحول بنیادین - فایل بصورت word میباشد
با فرمت doc در 11 صفحه
امروزه تعامل سیستماتیک علم، فناوری و سیستم اقتصادی امری کاملاً مشخص است و با توجه به اینکه توسعه فناوری علمگرا شده و سرمایه گذاری در علم نیز وابسته به اهداف و مقاصد، اقتصاد محور و فناوری گرا شده است، دانشمندان در علوم و فناوری جدید مرز مشخصی قابل نیستند. دولت ها بر اهمیت مؤسسات آموزش عالی به عنوان بازیگران استراتژیک در توسعه ملی و منطقهای واقفند و اعتبارات خاصی را برای خروجی های مشخص از همکاریهای علمی و تکنولوژیک اختصاص میدهند.
از این دیدگاه ارتباط دولت، دانشگاه و صنعت در ایران نیاز به مطالعه و بررسی مجدد دارد. راهکارهای فعلی نمیتوانند جوابگوی شرایط جدید کشور باشند و اگر بخواهیم تحقق اهداف پیش بینی شده در سند چشم انداز بیست ساله در بخش فناوری و تأسیس شرکتهای دانش بنیان را انتظار داشته باشیم لازم است رویکردهای جدیدی آغاز شوند. در این مقاله با نگاهی به فرآیند کارآفرینی و کارآفرینی دانشگاهی به عنوان راهی به سوی انطباق با نیازهای کشور به مأموریت سوم دانشگاهها که همان توسعه اقتصادی علاوه بر مأموریت آموزشی و تحقیقاتی است اشاره شده و دانشگاه کارآفرین به عنوان دانشگاه زاینده بنگاه مبتنی بر دانش از مهمترین عوامل پیوند علم و صنعت معرفی گردیده است. در بخش های بعدی مقاله به تبیین ضرورت تحول در دانشگاهها در جهت تحقق اهدافی مانند اتصال حلقه های دانشگاه به حلقه های اقتصادی کشور، ایجاد دانشگاههای چند وظیفهای ( که علاوه بر تولید دانش به تولید فناوری مبتنی بر دانایی، تولید کارآفرینان دانا محور، ارتقاء مهارتهای تبدیل دانش به فعالیت های اقتصادی و... میپردازند)، حرفه ای کردن مراکز تحقیقاتی - پژوهشی و تبدیل این مراکز به تولید پروژه های کاربردی با نتایج قابل فروش و ... پرداخته شده است.
کلمات کلیدی ارتباط دانشگاه و صنعت، کارآفرینی، دانشگاه کارآفرین، توسعة دانش بنیان.
کارآفرینی ترجمه نادقیقی از کلمة Entrepreneurship است. در ادبیات کارآفرینی تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. اما هنوز تعریف رسمی و استانداردی که مورد قبول تمامی صاحب نظران باشد وجود ندارد. بعضی از تعاریف آن عبارت است از :
کارآفرینی عبارت است از نوآوری همراه با مخاطرة معقول، تأمین و سازماندهی منابع به منظور کشف واستفاده از فرصت های ایجاد ارزش وایجاد کسب و کارهای جدید، توسعه کسب و کارهای موجود، حق مشکلات جامعه، دولت و بنگاه ها و بهبود زندگی فردی و خانوادگی.
عناصر مهم تعریف کارآفرینی عبارتند از : فرصت، مخاطره، منابع و نوآوری [۱٠].
خلاقیت و نوآوری، پویایی، عشق به کار و تلاش مستمر، مخاطره پذیری، آینده نگری، ارزش آفرینی، فرصت گرایی، نیاز به پیشرفت، مثبت اندیشی و رقابت مندی زیربنا و اساس زندگی کارآفرینانه است. بر این اساس میتوان گفت هدف هیچ فرد یا سازمان کارآفرین، ایجاد شغل برای خود یا دیگران نیست. [٨] بلکه ایجاد شغل میتواند از تبعات و پیامدهای فعالیت کارآفرینانه باشد.
یک فعالیت وقتی کارآفرین تلقی میشود که حداقل بواسطه یکی از طرق زیر ایجاد ارزش اقتصادی کند:
۳-کارآفرینی دانشگاهی
علاوه بر افراد کارآفرین، سازمانهای کارآفرین نیز مطرح شده است. انعطاف پذیری و آمادگی تغییر و نیز سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه از مشخصات کارآفرینی سازمانی است. همچنین مناسب بودن فضای سازمان برای حفظ و تقویت کارآفرینان از نکات مورد تأکید میباشد [۱۱].
رویکرد کارآفرینی دانشگاهی راهی به سوی انطباق دانشگاه با نیازهای کشور است. کارآفرینی دانشگاهی عبارت از حل مسائل علمی جامعه، دولت و بنگاه ها ، ایجاد زمینة توسعه نوآوری در اعضای دانشگاه، عرضه نتایج تحقیقات دانشگاهی به بازار، تولید و عرضه فناوری های جدید و نوآوری در گسترش مرزهای دانش بشری است.
نقش دانشگاه در توسعه کارآفرینی از طریق ایجاد قابلیت های لازم برای توسعه در ابعاد فردی، سازمانی و اجتماعی و الزامات ایفای درست این نقش از عناصر و اجزای اصلی تشکیل دهنده کارآفرینی دانشگاهی میباشد.
از کارآفرینی دانشگاهی سه معنی قابل استنباط است :
۴- نقش دانشگاه در توسعه کارآفرینی در کشور