تعداد صفحه: 26
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
بیان مسأله
ضرورت و اهمیت مسأله
اهداف پژوهش
هدف کلی :
اهداف جزئی :
فرضیههای پژوهش
مفاهیم و متغیرها
متغیرها وابسته :
متغیر مستقل :
انگیزه
امید به آینده
ویژگیهای اقتصادی
ویژگیهای خانوادگی
ویژگیهای اجتماعی
عوامل آموزشی
پیشینه تحقیق
تعاریف انگیزش و انگیزه
تفاوت هدف و انگیزه
نظریههای انگیزش
تئوری سلسله نیازهای مازلو
تئوری آلدرفر
تئوری دو عاملی هرزبرگ
تئوری نیازهای اکتسابی مک کلند
تئوری دو ساختی انسان ( تئوریxوy)
ویژگیهای انسانها از دیدگاه دو نظریه x وy
مقدمه
روند حرکت جامعه امروزی در زمینههای مختلف از جمله در زمینه آموزش و پرورش با مسائل متعددی روبروست . نهاد آموزش و پرورش نهادی است که پایههای ضعف و قوت یک جامعه را پیریزی می نماید . آنچه در نظر صاحبنظران تعلیم و تربیت تا زمان حاضر مورد قبول واقع شده ، این نکته است که آموزش و پرورش سرمایهگذاری دراز مدت است که یا سایر نهادهای اجتماعی جامعه ارتباط متقابل دارد . از جمله مسایلی که آموزش و پرورش ایران با آن روبرو است کاهش انگیزه به تحصیل در دانشآموزان مقطع متوسطه می باشد ، « بیانگیزه بودن نسبت به تحصیل ، گذشته از افت تحصیلی و اتلاف منابع مادی منجر به ناامیدی و دلسردی دانشآموزان شده و زمینه را برای ایجاد مشکلات روحی و انحرافی اجتماعی فراهم می کند» (امیری راد ، 1378) .
در اکثر مواقع مشکل نوجوانان ما ، فهم مطالب آموختنی نیست . بلکه بی انگیزه بودن به تحصیل که مانع یادگیری می شود ، به هر حال بیانگیزگی به تحصیل منجر به افت تحصیل می شود یک محاسبه ساده نشان می دهد در برنامه پنج سال اول مبلغ 281 میلیارد در آموزش ابتدایی ، 157 میلیارد ریال در راهنمائی تحصیلی ، 79 میلیارد ریال در آموزش متوسطه یعنی جمعاً 517 میلیارد ریال صرف کسانی شده که افت تحصیلی داشتهاند . مقایسه این رقم با جمع هزینههای جاری آموزش و پرورش در طی برنامه اول که بالغ بر 2500 میلیارد ریال می باشد ، وخامت اهمیت این امر را نشان می دهد (امیری ، 1371) .
آنچه واضح است آن است که بیانگیزه بودن نسبت به تحصیل و عواقب آن نتیجه ای جز هدررفتن منابع مالی و انسانی که صرف تعلیم و تربیت می گردند ندارد . لذا بر مسئولین نظام آموزشی است که اولاً در جهت شناخت عوامل این معضل و ثانیاً جهت کم کردن و پیشگیری از آن فعالیتهایی انجام دهند .
بیان مسأله
هرکسی می داند که انگیزهاش چیست چگونه بیمیلی ملامت آور در یکسو و علاقه مشتاقانه در سوی دیگر تفاوت بوجود می آورد . شکسپیر می نویسد که کودک دبستانی نالان با کیفش و صورت درخشان صبحگاهیش مانند ماری بدون اشتیاق به سوی مدرسه می خزد .
بیشتر ما لحظههایی از یادگیری پرحرارت خود را به یاد می آوریم که نمی توانستیم حقیقت مطلب را در مورد آنچه که عمیقاً بدان توجه داشتیم به سرعت دریابیم ، در آن لحظهها همراه با شیفتگی و اشتیاق بودیم .
انگیزش عبارت از آن چیزی است که ما را از ملامت به سوی علاقه حرکت می دهد. انگیزش عبارت از آن چیزی که به ما انرژی می دهد و فعالیتهای ما را هدایت می کند . انگیزش را با موتور یا فرمان یک اتومبیل تشبیه می کنند در واقع انرژی و هدایت در مرکز مفهوم انگیزش قرار دارند . همچنین انگیزش به پیشرفت ارتباط دارد و هر دو وسیله و هدف پیشرفتهای تربیتی نیز محسوب می شوند، لذا ارتباط مستقیم با آموزش و پرورش پیدا می کنند .
آموزش و پرورش و نحوه آن در هر کشور ، نشان دهنده میزان رشد و ترقی می باشد ، امروزه این امر بعنوان یکی از شاخصهای رشد و توسعه به شمار می آیند . برای یک نظام آموزش موفق و پویا ، بررسی تمام عواملی که باعث افزایش کیفیت آموزش می شود ، از اهمیت بالایی برخوردار است .
یکی از مشکلات شایع نظامهای آموزشی ، در بسیاری از کشورهای جهان ، از کشورهای پیشرفته تا عقب مانده ، کاهش انگیزه تحصیلی می باشد که زیانهای علمی ، فرهنگی و اقتصادی زیادی را متوجه دولتها و خانوادهها می کند تلاش برای شناسایی عوامل مهم در کاهش انگیزه پیشرفت تحصیلی و ارائه راهبردها و انجام اقداماتی در جهت کم کردن خسارات ناشی از کاهش انگیزه تحصیلی مستلزم تحقیقات بسیاری است . در زمینه مطالعه تربیتی ، خصوصاً در کشورهای در حال توسعه معمولاً ارتباط معناداری بین مفاهیم و وضعیت اقتصادی ، ویژگیهای فردی و خانوادگی ، امکانات آموزشی ، ویژگیهای اجتماعی و میزان انگیزه به تحصیل یافت شده است (شلویری ، 1376) .
فقر اگر برای مدت طولانی در خانوادهای تداوم داشته باشد ، ممکن است بر ارزشهای حاکم بر خانواده تأثیر بگذارد . به هر حال اثرات فقر چه مستقیم و چه غیر مستقیم ، می تواند بر ادراک افراد اثر بگذارد و ادراک منفی نسبت به فعالیتهای اجتماعی تعلیم و تربیت بوجود آورد .
یکی دیگر از عواملی که به نظر می رسد می تواند بر میزان انگیزه به تحصیل دانش آموزان اثر داشته باشد ، سطح تحصیلات والدین است . در این خصوص بایستی اشاره نمود مطالعات قبلی در ایران نشان دادهاست ، سواد پدر به طور اخص بهترین معیار تعیین کننده محیط فرهنگی و اجتماعی خانواده است و می تواند مستقیم یا غیر مستقیم بر توانائیهای ذهنی فرزندان اثر بگذارد (مهریار ، 1352) .
تعداد صفحه: 18
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
(1 نوع مشکل ؛
(2 آشنائی فرد با موضوع مورد تصمیم گیری ؛
(3 اعتماد به نفس و قدرت تصمیم گیری ؛
(4 افسردگی و قدرت تصمیم گیری ؛
5)اضطراب و قدرت تصمیم گیری ؛
آشنائی با روال منطقی تصمیم گیری :
راهبردهای عملی برای افزایش قدرت تصمیم گیری :
روشهایی برای آموزش « تصمیم گیری» به کودکان :
1- اجازه دهید که کودکان خود تصمیم گیری کنند
2- محدودیت های تصمیم گیری
3- مباحثه در مورد انتخابها
4- در نظر داشتن سایر افرادی که با تصمیمات ما مرتبطند
5- از نتایج تصمیمات و انتخابهای گذشته استفاده کنید
6- تصمیم گیری خوب کودک را تحسین کنید
7- وقتی حق انتخابی وجود ندارد چرایی آنرا برای کودک توضیح دهید.
نتیجه یک تحقیق در مورد تصمیم گیری
منابع :
(1 نوع مشکل ؛
در مورد سهولت تصمیم گیری ، نوع مشکل نقش اساسی دارد. مشکلات کوچکتر معمولا خیلی راحتتر حل میشوند، چون تصمیم گیری در مورد آنها راحتتر صورت میگیرد. اما مشکلات پیچیدهتر به لحاظ نیازی که به اطلاعات تخصصیتر دارند و اغلب چند جنبه مختلف از زندگی فرد را شامل میشوند، با روند کند تصمیم گیری مواجه هستند. علاوه بر این مشکلاتی نیز وجود دارند که زمان در تصمیم گیری برای آنها بسیار اهمیت دارد، بطوری که در یک مدت زمان کوتاه ، باید تصمیم گیری مهمی را انجام دهد. در مورد این نوع موارد توجه به قدرت تصمیم گیری و بالا بردن توان آن حائز اهمیت است.
(2 آشنائی فرد با موضوع مورد تصمیم گیری ؛
هرچه فرد اطلاعات و آگاهیهای بیشتری در زمینه موضوع مورد تصمیم گیری داشته باشد، قدرت تصمیم گیری فرد بالاتر خواهد بود. آنچه که در اکثر موارد فرد را با شکست در تصمیم گیری یا تصمیم گیری اشتباه مواجه میسازد، نداشتن اطلاعات و تخصص کافی میباشد. به عنوان مثال مساله تصمیم گیری در مورد انتخاب رشته تحصیلی نمونهای از مواردی است که نیاز به داشتن اطلاعات از شرائط رشتهها دارد. اگر فرد شناخت کاملی از زمینهای که رشته تحصیلی مورد نظر به آن میپردازد، نداشته باشد، به احتمال قوی انتخاب درستی که با زمینه علائق و استعدادهای او همخوانی داشته باشد، نخواهد داشت.
(3 اعتماد به نفس و قدرت تصمیم گیری ؛
افرادی که دارای اعتماد به نفس بالایی هستند، از قدرت تصمیم گیری بالاتری برخوردار هستند و در شرایط بحرانی قادر به تصمیم گیریهای مناسب میباشند. در حالی که افراد دارای اعتماد به نفس پائین ، اغلب در تصمیم گیریهای خود دچار مشکل هستند. آنها شاید برای امور خیلی جزئی ، زمان خیلی زیادی صرف کنند تا تصمیم گیری لازم را انجام دهند و برخی از آنها حتی از شرائطی که آنها را ناگزیر از تصمیم گیری میکند، فرار میکنند. به همین علت است که این افراد ریسک پذیری کمتری از خود نشان میدهند.
(4 افسردگی و قدرت تصمیم گیری ؛
در میان تمام علائمی که افسردگی دارد، ناتوانی در تصمیم گیری از علائم اساسی است. فرد افسرده حتی برای مسائل جزئی روزمره ، فاقد قدرت تصمیم گیری است. بیحوصلگی و خلق پائین او ، قدرت تصمیم گیری او را تحتالشعاع قرار میدهد و این مساله زمانی شدت پیدا میکند که ناامیدی در فرایند تصمیم گیری او دخالت میکند. فرد افسرده امیدواری کمتری به آینده دارد. بنابراین با بدبینی با مسائل برخورد میکند و توجه بیش از حد به ابعاد منفی مسائل او را از تصمیم گیری مناسب محروم میسازد. او از هر کاری که نیاز به صرف انرژی ، چه کم و چه زیاد دارد، دوری میکند. تصمیم گیری فرایندی است که به انرژی فکری زیادی نیازمند است.
5)اضطراب و قدرت تصمیم گیری ؛
اضطراب بر روی بسیاری از فرایندهای ذهنی انسان تاثیر مخرب دارد. شاید معروفترین تاثیر اضطراب ، روی حافظه باشد. زمانی که دانش آموز احساس میکند در پاسخ سوالی که آشنایی کاملی با آن دارد، حافظهاش از کار میافتد، سرش خالی میشود و احساس میکند هیچ مطلبی به ذهنش نمیرسد. همین اتفاق در فرایند تصمیم گیری اتفاق میافتــد.
اولا اضطراب مانع از آن میشود که فرد بتواند از اندوختههای ذهنی خود ، از تجارب و اطلاعات خود در فرایند تصمیم گیری استفاده کند، چون هیچ مطلب و تجربهای که برای او یاری کننده باشد، به ذهنش نمیرسد و آنچه به ذهنش میرسد، بسیار دست و پا شکسته و فاقد سودمندی لازم است. از سوی دیگر اضطراب نگرانی فرد را از احتمال شکست افزایش میدهد، قدرت ریسک پذیری او را کاهش میدهد و اجازه نمیدهد که فرد در کمال آرامش تمام جوانب را مورد بررسی قرار دهد. از این رو فرد مضطرب یا خیلی عجولانه تصمیم میگیرد و یا به قدری تصمیم گیری را طولانی میکند تا فرصتهای طلایی را از دست میدهد.
تعداد صفحه: 29
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
چکیده مقدمه بخش اول: ادبیات موضوع أ. عوامل تورم
ب. روشهای مبارزه باتورم بخش دوم: تورم، عوامل و راهکارهای مبارزه با آن در ایران 1. پیامدهای تورم در اقتصاد ایران
جدول (3): اهداف و روشهای فقرزدایی در برنامههای توسعه
2. بررسی عوامل تورم در ایران
جدول (2): روند رشد نقدینگی سالهای (1368 ـ 1382)
جدول (2): مقایسه نرخ رشد نقدینگی و نرخ تورم
نمودار (1): مقایسه نرخ رشد نقدینگی و نرخ تورم
جدول (3): مقایسه نرخ رشد متوسط نقدینگی و نرخ متوسط تورم (1357 ـ 1382)
نمودار (2): مقایسه نرخ رشد متوسط نقدینگی و نرخ متوسط تورم
نتیجه
منابع و مأخذ
چکیده
در این مقاله ابتدا به بررسی عوامل تورم در ایران پرداخته؛ سپس راهکارهای اسلامی در جهت رفع آن ارائه شده است. بررسیها نشان میدهد که عامل اصلی تورم در ایران، ساختاری است. گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت باعث تقاضا برای محصولات غذایی و تجاری شده است. وجود محدودیتهای بسیاری در دو بخش کشاورزی و صنعت سبب شده که تولید نتواند پاسخگوی این مازاد تقاضا باشد و در نتیجه قیمت نسبی آنها افزایش یافته است. در مرحله بعد، افزایش قیمت به بخشهای دیگر نیز سرایت کرده است. از طرفی افزایش درآمدهای نفتی و گسترش نقدینگی در اثر گسترش شبکه بانکی و تسهیلات بانکی روند افزایش قیمتها را تشدید کرد. در سالهای بعد از انقلاب نیز ایجاد وضعیت خاص سیاسی و اقتصادی و اجرای برخی سیاستهای اقتصادی از طرف دولت بحران را پیچیدهتر کرد.
در قسمت پایانی با ارائه الگوهایی اسلامی در زمینههای فرهنگ کار، تولید (در دو بخش صنعت و کشاورزی)، تعاون و سیاستهای دولت (سیاستهای مالیاتی، پولی و هزینهها) راهکارهایی در جهت ایجاد تحول در بخش تولید و عرضه بهمنظور مهار تورم در اقتصاد ایران، پیشنهاد شده است.
واژگان کلیدی: تورم، نرخ تورم، انواع تورم، تورم ساختاری، عوامل تورم در ایران، آثار تورم، راهکارهای مبارزه با تورم، راهکارهای اسلامی.
مقدمه
در تعریفیساده، تورم عبارت است از «افزایش سطح عمومی قیمتها در یک دوره زمانی معیّن». بر این اساس، تقسیم تورم به انواع گوناگون (ضعیف، متوسط، شدید یا افسارگسیخته) چنانکه در ادبیات اقتصادی مطرح است، در واقع ذکر مصادیق آن است؛ وگرنه همه در ماهیت (افزایش سطح عمومی قیمتها) یکسان هستنند.
پدیده تورم در بیشتر کشورهای جهان، کم و بیش وجود دارد؛ اما نرخ آن، در جوامع و زمانهای گوناگون فرق میکند. این پدیده در دورههای اخیر در کشورهای توسعهیافته، کمتر مشکلآفرین بوده؛ زیرا این کشورها گرفتار تورم شدید و مزمن نیستند؛ اما کشورهای در حال توسعه با تورمهای شدید مواجهند که آثار منفی بسیاری مانند افزایش نابرابری در توزیع درآمد، افزایش مصرف، کاهش پسانداز و سرمایهگذاری، انحراف منابع به تولید کالاها و خدمات غیرضرور، کاهش رشد اقتصادی و گسترش انواع فسادهای مالی، اداری را بهدنبال دارد.
در اوایل دهه1990 نرخ تورم در آرژانتین 3314، در برزیل 2938 و در پرو 7482 درصد بوده است. در فاصله سالهای (1985ـ 1991) کشورهای امریکای لاتین بیشترین نرخ تورم و کشورهای صنعتی کمترین نرخ تورم را داشتهاند
بررسیهای انجامشده در مورد نرخ تورم در 65 کشور جهان نشان میدهد که در سال 2002 متوسط نرخ تورم در این کشورها حدود 21/7 درصد بوده است. این بررسیها همچنین نشان میدهند که نرخ تورم در این سال در ایران حدود 15درصد یعنی تقریباً دو برابر نرخ متوسط تورم در کشورهای پیشین است. کمترین میزان تورم 4/0 درصد در ژاپن و بیشترین آن 103 درصد در آنگولا بوده است (جمهوریاسلامی، 22/3/82).
این مقاله مشتمل بر دو بخش است: بخش اول مباحث نظری تورم را بیان کرده، در بخش دوم به بررسی عوامل تورم در ایران و راهکارهای اسلامی مقابله با آن میپردازد.
بخش اول: ادبیات موضوع
قبل از پرداختن به اصل بحث، اشاره مختصری به ادبیات موجود در خصوص علل راهکارهای مقابله با تورم خواهیم داشت.
أ. عوامل تورم
صاحبنظران اقتصادی در مقام تبیین علت بروز تورم، نظریات گوناگونی به شرح ذیل ارائه کردهاند:
از طرف دیگر، افزایش تقاضا میتواند نتیجه عامل پولی باشد. مکتب پولی میگوید:
رابطه علّی بین افزایش عرضه پول و افزایش نرخ تورم وجود دارد و این رابطه بین آن دو متناسب است؛ یعنی تغییر عرضه پول هر مقداری باشد، به همان نسبت قیمتها نیز افزایش مییابند. افزایش حجم پول در اثر سیاستهای نامناسب پولی انبساطی، باعث افزایش تقاضای کلّ شده و سطح عمومی قیمتها را افزایش میدهد (گریگوری، 1375: ج 1، ص 189 ـ 195 و ص 274 ـ 276).
حال اگر دستمزدها در یک بخش اقتصادی خاص بهدلیل فشار اتحادیههای کارگری به نسبتی بیش از بهرهوری نیروی کار افزایش یابد، کارفرما مجبور است که جهت حفظ سود خود و برقراری تساوی پیشین قیمتها را افزایش داده و از سطح اشتغال و تولید بکاهند و در نهایت مارپیچ قیمت ـ مزد ـ قیمت، صعود مستمر قیمتها را بهدنبال خواهد داشت؛ بنابراین در این شرایط و لو فزونی تقاضای کلّ نسبت به عرضه کلّ وجود ندارد، ولی قیمتها افزایش مییابد و افزایش قیمت باعث کاهش تقاضای کلّ و کاهش تولید و افزایش بیکاری خواهد شد؛ پس در این شرایط تورم همراه با رکود است. (طیبنیا، 1374: ص 79 و80).
خلاصه اینکه به عقیده ساختارگرایان، افزایش عرضه پول علت تشدید تورم است که ظاهرکننده چسبندگیهای ساختاری و باعث پیدایش فشارهای تورمی است نه علت موجده تورم (همان: ص 109).
در شرایط تورم ساختاری، سیاستی (سیاستهای پولی و مالی انقباضی) که میخواهد تورم را کاهش دهد، بیکاری را افزایش داده و باعث رکود میشود. بهعبارت دیگر، تنگناهای موجود در فرایند رشد اقتصادی گسترش یافته و مانع رشد متناسب عرضه میشوند. بهعبارت دیگر، اجرای سیاستهای پولی و مالی فقط رشد اقتصادی را کاهش داده و علت اصلی تورم یعنی محدودیت و کششناپذیری عرضه در بخشهای کلیدی اقتصاد را از بین نمیبرد. بر این اساس، راهحلّ مشکل تورم منحصر در دو امر، یعنی «اصلاح و تهییج تولید داخلی مواد غذایی با انجام اصلاحات ارضی و سیاستهای تشویقی» و «عقلاییسازی فرایند توسعه صنعتی و تشویق صادرات» است؛ چنانچه کالدور و دیگران ارائه کردهاند (همان: ص 101).
تعداد صفحه: 11
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
طرح و بیان مسئله :
سؤالات کلی تحقیق :
اهمیت و ضرورت تحقیق :
اهداف تحقیق :
جامعه آماری :
فنون تجزیه و تحلیل اطلاعات :
نوع روش تحقیق و ابزار جمع آوری داده ها :
نتایج تحقیق :
نتایج تجربی فرضیه های تحقیق در گام اوّل :
نتایج تجربی فرضیه های تحقیق در گام دوّم :
الف - یافته های حاصل از تحلیل رگرسیونی نتایج ذیل را برای ما مشخص می کند :
ب- همچنین یافته های حاصل از تحلیل مسیر نتایج ذیل را برای ما مشخص می کند :
طرح و بیان مسئله :
همزمان با پایان یافتن دوران سلطه اندیشه های کلاسیک و ابزارنگارانه در مدیریت ، توجه به انسان و ابعاد وجودی او در مدیریت بیشتر شد و در نتیجه تحقیقات مربوط به رفتار سازمانی عمق بیشتری یافت و قلمروی تحت عنوان «اخلاق یا وجدان کاری» در بین بسیاری از اندیشمندان مطرح شد. وجدان به عنوان نیروی درونی تعریف می شود که فرد یا جامعه را به سمت رفتارهای نیک و صحیح هدایت می کند . این قوا یا نیرو که در حوزه قلب یا روحیات انسان قرار دارد از طریق فرایندی پیچیده ، تاثیرات خویش را بر حوزه اندیشه و رفتارها باقی می گذارد.
درباره تعریف تعهد و تعیین شاخص های آن توافق همگانی وجود ندارد و تاکنون برخی از محققان کوشیده اند تعاریفی را ارائه دهند ، از جمله پرتر می گوید : «تعهد عبارت است از تعیین هویت یک فرد با سازمان خاص و میزان درگیری ، مشارکت و همکاری او با سازمان متبوعش »
بطور کلی تعهد سازمانی را در سه ویژگی زیر می توان خلاصه کرد :
پژوهش حاضر برآن است تا عوامل درون سازمانی موثر بر تقویت روحیه وجدان کاری کارکنان شاغل در سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران را شناسایی کند و در این راستا در صدد پاسخگویی به سوالات ذیل می باشد.
تعداد صفحه: 38
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
چگونه تشخیص دهیم رفتاری از حالت عادی و به اصطلاح نرمال خارج شده و به حالتی غیرنرمال و نابهنجار تبدیل شده است؟
عوامل موثر در پیدایش انحرافات اجتماعی و رفتارهای نابهنجار و آسیب زا :
عوامل فردی:
عوامل روانی:
عوامل محیطی:
عوامل اجتماعی:
علل و عوامل پیدایش آسیب های اجتماعی، به ویژه در میان نوجوانان و جوانان را می توان به سه دسته عمده تقسیم نمود:
الف. عوامل شخصیتی
ویژگی های شخصیتی افراد بزهکار و کجرو
ب. عوامل فردی
ج. عوامل اجتماعی
نتیجه گیری
پیشنهادات
الف. اقدامات پیشگیرانه
ب. راهکارهای شناسایی مشکلات نوجوان و جوانان
ج. وظایف خانواده
د. وظایف سایر نهادها
پی نوشت ها
مقدمه
مطالعه انحرافات و کجروی های اجتماعی و به اصطلاح، آسیب شناسی اجتماعی (Social Pathology) عبارت است از مطالعه و شناخت ریشه بی نظمی های اجتماعی. در واقع، آسیب شناسی اجتماعی مطالعه و ریشه یابی بی نظمی ها، ناهنجاری ها و آسیب هایی نظیر بیکاری، اعتیاد، فقر، خودکشی، طلاق و...، همراه با علل و شیوه های پیش گیری و درمان آن ها و نیز مطالعه شرایط بیمارگونه و نابسامانی اجتماعی است.(1) به عبارت دیگر، مطالعه خاستگاه اختلال ها، بی نظمی ها و نابسامانی های اجتماعی، آسیب شناسی اجتماعی است؛ زیرا اگر در جامعه ای هنجارها مراعات نشود، کجروی پدید می آید و رفتارها آسیب می بیند. یعنی، آسیب زمانی پدید می آید که از هنجارهای مقبول اجتماعی تخلفی صورت پذیرد. عدم پای بندی به هنجارهای اجتماعی موجب پیدایش آسیب اجتماعی است.
از سوی دیگر، اگر رفتاری با انتظارات مشترک اعضای جامعه و یا یک گروه یا سازمان اجتماعی سازگار نباشد و بیشتر افراد آن را ناپسند و یا نادرست قلمداد کنند، کجروی اجتماعی تلقّی می شود. سازمان یا هر جامعه ای از اعضای خود انتظار دارد که از ارزش ها و هنجارهای خود تبعیت کنند. اما طبیعی است که همواره افرادی در جامعه یافت می شوند که از پاره ای از این هنجارها و ارزش ها تبعیت نمی کنند. افرادی که همساز و هماهنگ با ارزش ها و هنجارهای جامعه و یا سازمانی باشند، «همنوا» و یا «سازگار» و اشخاصی که برخلاف هنجارهای اجتماعی رفتار کنند و بدان ها پای بند نباشند، افرادی «ناهمنوا» و «ناسازگار» می باشند. در واقع، کسانی که رفتار انحرافی و نابهنجاری آنان دائمی باشد و زودگذر و گذرا نباشد، کجرو یا منحرف نامیده می شوند. این گونه رفتارها را انحراف اجتماعی یا (Social Devianced) و یا کجروی اجتماعی گویند.(2)
چگونه تشخیص دهیم رفتاری از حالت عادی و به اصطلاح نرمال خارج شده و به حالتی غیرنرمال و نابهنجار تبدیل شده است؟
ملاک ها و معیارهایی وجود دارد. با این معیارها و ملاک ها می توان تشخیص داد که رفتاری در یک سازمان، نهاد و یا جامعه ای عادی و مقبول و نرمال است، یا غیر عادی، غیرنرمال و نابهنجار. عمدتا چهار معیار برای این امر وجود دارد:
از جمله ملاک های تشخیص رفتار نابهنجار، روش توزیع فراوانی خصوصیات متوسط است که انحراف از آن، غیر عادی بودن را نشان می دهد. کسانی که بیرون از حد وسط قرار دارند، افراد نابهنجار تلقّی می شوند و رفتار آنان رفتاری غیرنرمال و انحرافی تلقی می شود. برای مثال، از نظر آماری وقتی گفته می شود که لباسی مُد شده، یعنی بیشتر افراد جامعه آن را می پوشند. بنابراین، صفتی که بیشتر افراد جامعه نپذیرند، خارج از هنجار تلقّی شده و غیر طبیعی و نابهنجار تلقّی می شود.
انسان موجودی اجتماعی است که باید در قالب الگوهای فرهنگی و اجتماعی زندگی کند. اینکه تا چه حد رفتار فرد با هنجارها، سنّت ها و انتظارات جامعه و یا نهاد و سازمان خاصی مغایرت دارد و جامعه چگونه درباره آن قضاوت می کند، معیار دیگری برای تشخیص رفتار نابهنجار و بهنجار است. یعنی رفتاری که مورد قبول افراد نباشد و مثلاً با پوشیدن لباس خاصی از سوی افراد جامعه با عکس العمل آنان مواجه شویم، این گونه رفتارها نابهنجار تلقّی می شود. البته، این معیار هم در همه جوامع امری نسبی است.
از جمله ملاک های تشخیص رفتار نابهنجار، میزان و شدت ناراحتی است که فرد احساس می کند. یعنی اگر این رفتار خاص، با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی سازمان خاصی مثلاً فرهنگیان و یا کل افراد جامعه ناسازگار باشد، یعنی به سازگاری فرد لطمه بزند و با عکس العمل افراد آن جامعه یا آن نهاد مواجه گردد، چنین رفتاری نابهنجار تلقّی می شود.(3)
علاوه بر این، در یک جامعه دینی و اسلامی، معیار و ملاک دیگری برای تشخیص رفتارهای بهنجار از نابهنجار وجود دارد؛ چرا که معیارهای مزبور، معیارهایی است که توسط افراد یک جامعه با قطع نظر از نوع اعتقادات، مورد پذیرش واقع می شود؛ یعنی افراد جامعه در خصوص ارزش یا هنجاری بودن موضوع خاص توافق نموده، در عمل به آن پای بندند و متخلفان را بسته به نوع و اهمیت هنجار، تنبیه می کنند. امّا در یک جامعه دینی و اسلامی معیارهای فوق برای ارزش های اجتماعی است و در آنجا کارایی دارد. معیار تشخیص ارزش ها و هنجارهای دینی به وسیله آموزه های دینی تعیین می شود. ممکن است رفتاری خاص در همان اجتماع هنجار تلقّی نشود و مرتکبان را کسی توبیخ و یا سرزنش نکند ولی در شرایطی خاص ارتکاب چنین عملی در یک جامعه دینی هنجارشکنی تلقّی شود. برای مثال، خوردن و آشامیدن در روزهای عادی و حتی در یک جامعه دینی هنجار شکنی تلقّی نمی شود. ولی اگر همین عمل در جامعه مذکور و در ماه مبارک رمضان و در ملأ عام صورت گیرد، تخطی از هنجارهای دینی تلقّی شده، مجازات سختی هم از نظر دینی و شرعی و هم از نظر اجتماعی در انتظار مرتکب چنین عمل ناپسندی می باشد.
بنابراین، معیار دیگر تشخیص رفتارهای نابهنجار و بهنجار در جامعه دینی، تطبیق و سازگاری و یا عدم تطبیق و ناسازگاری با آموزه ها و هنجارهای دینی است. اگر عمل و رفتاری با هنجارها و آموزه های دینی سازگار باشد، عملی بهنجار و اگر ناسازگار باشد، عملی نابهنجار تلقّی می شود.
حال سؤال این است که آسیب ها و انحرافات اجتماعی چگونه پدید می آیند و عوامل پیدایش آسیب ها و انحرافات اجتماعی کدامند؟ بررسی و ریشه یابی انحرافات اجتماعی از اهمیّت زیادی برخوردار است. انحرافات و مسائل اجتماعی امنیت اجتماعی را سلب و مانعی برای رشد و توسعه جامعه محسوب می شود. به طور کلی، هر رفتاری که از آدمی سر می زند، متأثر از مجموعه ای از عوامل است که به طور معمول در طول زندگی سر راه وی قرار دارد و وی را به انجام عملی خاص وادار می کند.
هر چند بررسی عمیق انحرافات اجتماعی مجال دیگری می طلبد، اما به اجمال، به چند عامل مهم پیدایش انحرافات اجتماعی اشاره می گردد.
تعداد صفحه: 42
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
۱ـ سیر توسعه ژاپن
۱ـ۱ ژاپن در ابتدای راه
۱ـ۲ ژاپن بازسازی شده
۲ـ عوامل رشد
۲ـ ۱ فرهنگ کار و توسعه
۲ـ ۱ـ الف: شکلگیری مکاتب فکری
۲ ـ ۱ ـ ب: ویژگیهای فرهنگی ژاپنی (ناشی از مکاتب فکری(
۲ـ ۲ـ الف: میراث ارزشمند دوران توکوگاوا
▪ساخت طبقاتی:
▪نظام ارزشی متمرکز:
▪شخصیت فردی:
▪سیاست انزواطلبی:
▪خلاصه:
۲ـ ۲ـ ب: زیر ساختهای دوره میجی و رفع موانع توسعه
▪رفع محدودیتها و موانع توسعه:
▪تحول و گسترش آموزش:
▪توسعه آموزش حرفهای:
▪مدیران ژاپنی:
سلسله مراتب کادرها:
▪کارکنان:
▪شرایط کار (عوامل مشوق):
▪نظام اشتغال:
▪نظام مزد:
۲ـ ۳ مدیریت صحیح (منابع، بحرانها و فرصتها(
۲ـ۳ـ الف: سیاستگذاریها تا قبل از جنگ جهانی دوم
▪فقر منابع :
۲ـ ۳ـ ب: سیاستهای زیرکانه در دوران اشغال
▪سیاست تسلیم:
▪منحرف کردن اصلاحات اشغالگران:
▪حفظ وحدت ملی ژاپن:
▪عقبگرد در سیاستهای آمریکا :
▪اصلاحات ارضی :
▪انحلال زای باتسوها:
▪نظام آموزشی :
۲ـ۳ـ ج: جهش اقتصادی (پس از استقلال) فرصتها و تهدیدها
چالشها و فرصتهای پیش روی ژاپن پس از استقلال :
جنگ کره :
▪جو باز اقتصاد بین الملل :
▪شدت یافتن رقابت در عرصه بینالمللی :
▪هزینه دفاعی اندک:
▪بحران نفتی ۱۹۷۳:
▪بحران کاهش ارزش دلار:
فشارهای امریکا برای محدودیت صادرات :
۲ـ۳ـ د: جهش اقتصادی، دیگر سیاستها و اقدامات دولت
سیاستها و اقدامات دوره رشد سریع ژاپن از عوامل مهم تسهیل کننده توسعه به شمار میآیند:
▪سیاست حمایت از صنایع داخلی :
▪سیاست آزادسازی تجاری:
▪سیاست انگیزش مالیاتی :
▪سیاست صنعتی:
▪برنامهریزی دولت :
لیکن نمیتوان برای دستیابی به اهداف مذکور فقط یک "تصویر مقطعی از مسیر توسعه صنعتی" یک کشور را الگو قرار داده و طبق آن برنامهریزی و سیاستگذاری کرد. زیرا برای خروج از سکون، ▪نهادهای بسیاری باید ایجاد شوند و نهادهای بسیاری باید تغییر کنند. عوامل سرکوب انگیزه و موانع تحرک، باید شناسایی و رفع شوند. بدون شک توسعه در جایی رخ میدهد که نهادهای ▪اجتماعی آن ظرفیت توسعه پذیری داشته باشند. لذا قبل از پیروی سادهلوحانه از الگوهای استعماری غربی، لازم است تا "ایجاد تحول فرهنگی و فکری" و "رونق تفکر اقتصادی" در اولویت استراتژیهای توسعه قرار گیرند.
تجربه ژاپن در توسعه، گواه خوبی بر مدعای ماست. ژاپنیها در برابر نفوذ فرهنگ و سلطه اجنبی، بسیار آگاهانه، کاملاً فعال و در راستای حفظ برتری ژاپن، عکس العمل نشان دادهاند. غرور ملی ژاپنیها، مطمئناً مهمترین عامل توسعه ژاپن است، که بدون آن هیچ یک از موفقیتهای ژاپن قابل کسب نبود. فرهنگ کار و توسعه، ساختار مدیریتی کارآمد و سیاستها و برنامههای دولت، همه در جهت حفظ اقتدار ژاپن بوده است. در این بررسی خواهیم دید، که اعتقاد و غرور ملی ژاپنیها چگونه به خلق مزیتهای مطلق رقابتی برای ژاپن منجر شده است. علاوه بر آن به تصمیمگیری مدیران جهت داده و ضمن تقویت انگیزه حرکت، روند رفع موانع و مقابله با بحرانها را تسهیل کرده است.
۱ـ سیر توسعه ژاپن
۱ـ۱ ژاپن در ابتدای راه
در آگوست ۱۹۴۵، پس از یک سری بمباران سراسری، بالاخره بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، ژاپن را به تسلیم واداشت. پس از این شکست، ژاپن با بیش از ۱۳ میلیون نفر بیکار مواجه بود. کمبود مواد غذایی به شدت وجود داشت. تورم به حدی بود که حقوق افراد، مکفی مخارج جاری هم نبود، افراد برای سیر کردن شکم خود، اقدام به فروش داراییهای خود کرده بودند. برای کالاهای ضروری بازار سیاه درست شده بود. قیمتها ۳۰ تا ۶۰ برابر قیمت رسمی دولت بود. در مورد برنج این رقم به ۱۵۰ برابر نیز میرسید. ژاپن اشغال شده بود و مردم ژاپن مسئول بازسازی اقتصاد خود و علاوه بر آن مسئول پرداخت خسارت به متفقین بودند. جنگ برای ژاپن، به جز ۸ میلیون کشته و زخمی به بهای ویرانی ۲۵% از داراییهای غیر نظامی و نابودی ۵/۴۱ درصد از ثروت ملی تمام شد.
۱ـ۲ ژاپن بازسازی شده
مجمع الجزایر ژاپن، با داشتن ۳/ درصد از سطح کره زمین (که تنها ۱۷% آن مناسب کشاورزی است) و ۳/۲ درصد از جمعیت جهانی ، توانسته است با بهرهگیری از بهرهوری مطلوب نیروی انسانی مولد خود، بیش از ۲۴ درصد از تولید جهانی را به خود اختصاص دهد . در شاخصهایی چون تولید سرانه، نسبت جمعیت مولد، پزشک و تخت بیمارستان، تحقیق و توسعه و نفوذ در بازارهای جهانی، رتبه اول یا دوم جهان را در کنار آلمان یا آمریکا، در دست دارد . به رغم شهرنشینی بسیار متراکم، از جرم و جنایت نسبتاً به دور مانده است. نسبت سرقت ژاپن در مقایسه با آمریکا، چیزی کمتر از ۷/ درصد است! پیشرفت اقتصادی ژاپن چنان چشمگیر بوده است که در مقطعی آمریکا را به انتقاد از سخت کوشی، کم مصرفی و حجم کلان پسانداز ژاپنیها واداشت!
تعداد صفحه: 28
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
عنوان
مقدمه
هدف کلی
اهداف جزئی
شیوه گردآوری اطلاعات
تعریف خشکسالی
انواع خشکسالی
از نگاهی دیگر، میتوان خشکسالی را بهطور زیر دستهبندی کرد
اثرات خشکسالی بر روی منابع آبی
۱. پیش بینی خشکسالی
۲. کشت گیاهان مقاوم به خشکی
۳- کشت گیاهان با نیاز آبی کم:
۱. شناسایی ظرفیت های مقابله با ضایعات ناشی از خشکسالی
۲. تشکیل جلسات مشورتی با کارشناسان و بهره برداران
۳. تهیه برنامه تامین کمبود آب
تامین آب در مناطق مبتلا به خشکی از برنامه های اصلی است که می تواند مد نظر قرار گیرد
سخنی با کارشناسان بخش اجرایی، کشاورزان و بهره برداران محترم
۱. استفاده مناسب و متعادل از کود های شیمیایی. ۲. استفاده از کود های دامی و آلی
۳. کاربرد کود های شیمیایی
نتیجه گیری
منابع
مقدمه
اغلب افراد فکر میکنند خشکسالی دوره ای است که هوا به شکل غیر معمول خشک میشود و آنقدر طول میکشد تا مشکلاتی مثل آسیب به محصولات کشاورزی و ذخیره منابع آبی به وجود بیاورد. اما به علت اینکه شرایط خشکی به دلایل مختلف ایجاد میشود، بیش از یک تعریف برای خشکسالی وجود دارد David Miskus، کارشناس خشکسالی و هواشناس گفت: "خشکسالی تنها به علت کمبود بارش و درجه حرارت بالا به وجود نمیآید، بلکه ازدیاد جمعیت نیز از علت های خشکسالی است".
در دهه 1980، دو محقق، بیش از 150 تعریف منتشر شده از خشکسالی را مورد بررسی قرار دادند. در تلاش برای اندازه گیری خشکسالی، محققان، تعاریف را در 4 گروه اصلی تقسیم بندی کردند: هواشناسی، آب شناسی، کشاورزی و اجتماعی. سه دسته بندی اول، خشکسالی را به مثابه پدیده ای فیزیکی مورد بررسی قرار میدهند. آخرین طبقه بندی آن را تحت عنوان مشکلی در عرضه و تقاضا به علت اثراتی که بر کمبود آب میگذارد، مورد تحلیل قرار میدهد.
این تعاریف شروع، پایان و شدت درجه خشکسالی را به طور معمول از طریق مقایسه بین میزان بارش در یک دوره زمانی خاص و متوسط بارش گذشته، مشخص میکنند. دانشمندان هم باران و هم برف را در اندازه گیری های بارش مدنظر قرار میدهند، چرا که برخی مناطق مانند کوهستانهای غرب، برای تامین آب سالیانه شان اغلب به بارش برف متکی هستند.
در اینجا تعریف این چهار دسته از خشکسالی را آورده ایم.
خشکسالی از نظر هواشناسی، در مناطق مختلف، تعریف متفاوتی دارد. برای مثال، 20 اینچ (51 سانتیمتر) بارش باران در سال، برای تگزاس غربی، طبیعی است، اما همین میزان بارش در ویرجینیا کمتر از نصفِ میزان طبیعی، تلقی میشود.
از نظر کشاورزی، خشکسالی بر اساس نیاز محصولات مختلف در مراحل رشد به آب مورد بررسی قرار گرفته است. برای مثال، رطوبت ناکافی در زمان کاشت ممکن است مانع جوانه زدن شود که منجر به پایین آمدن تعداد گیاهان و کاهش محصول میشود.
از نظر آب شناسی، خشکسالی به طور مداوم به حجم کم آب در رودخانه ها، جوی ها و دریاچه های پشت سدها منجر میشود. فعالیت های انسانی مانند کاهش منابع آب میتواند خشکسالی آب شناسی را بدتر کند.
خشکسالی مربوط به آب شناسی اغلب با خشکسالی های مرتبط با هواشناسی در ارتباط است.
خشکسالی از نظر اقتصادی و اجتماعی زمانی رخ میدهد که تقاضا برای آب بیش از عرضه باشد. نمونه هایی از این نوع از خشکسالی را می توان در آبیاری بیش از حد دید یا زمانی که جریان رودخانه در حدی است که نیروگاه های آبی مجبور میشوند تولید انرژی را کاهش دهند.
هدف کلی:
بررسی خشکسالی در ایران
اهداف جزئی:
شیوه گردآوری اطلاعات
شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای – اینترنتی می باشد.
فایل بصورت word میباشد
بررسی میزان رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن در کارخانه راد فرمان 50 ص
روش تحقیق بررسی عوامل خانوادگی مؤثر بر تکرار پایة دانش آموزان دختر پای 55 ص
فایل بصورت word می باشد