فهرست :
مقدمه
سیر تحول قانونگذارى سرقت در قوانین ایران
تجزیه و تحلیل جرم سرقت
تجزیه و تحلیل جرم دزدى در قانون مجازات اسلامى
پی نوشت فصل اول
بررسى سرقت در ابعاد مختلف
تعریف بزهکارى
عوامل مؤثر در ایجاد بزه و بزهکارى
ریشهها و علل بزهکارى
روشهاى پیشگیرى و درمان بزهکارى
پیشنهادهاى عملى
سرقت از دیدگاه جرم شناسان
انگیزه ارتکاب جرم در سرقت
سرقت از دیدگاه قرآن و روایات
عوامل مؤثر در سرقت و نحوه پیشگیرى از آن
روشهاى اصلاح و درمان دزدى و سرقت اطفال بزهکار
عکس العمل والدین نسبتبه سرقت اطفال
نتیجه گیری
پى نوشت فصل دوم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اخلاق از دیدگاه روسو و ولتر
روسو و ولتر در زمینه فلسفه اخلاق نظریه های متفاوتی دارند. روسو معتقد است که انسان طبیعتا خوب است و براساس حالت طبیعی، بدی کردن او غیرممکن است. ولتر به این نظر روسو اعتقادی ندارد و نظر می دهد که انسان طبیعتا خوب نیست و برای آن که انسان موجودی خوب شود باید ساختار اخلاق را به گونه ای درآورد که انسان را موجودی اجتماعی کند آن گونه که بتواند از منافعش بگذرد.
روسو در کتابی به نام "قرارداد اجتماعی" از منافع ویژه ای که تضاد با آنها تشکیل جامعه را واجب کرده انتقاد می کند. او در این کتاب، مسئله اخلاق را براساس ساختارهای اجتماعی شرح می دهد. استدلال روسو جهت برقراری قراردادی بنیادین با جایگزین کردن اخلاق برابری و قانونی به قرارداد و حقوقی ست که طبیعت با نابرابری جسمی بین انسانها موجب شده است. در این مقاله، نگاه انتقادی در وحله نخست متوجه موقعیت کنونی جهان و در مرحله بعد یادآوری اهمیت واحد اخلاقی است که جامعه را به عنوان مجموعه ای واحد تشکیل می دهد و در آن قانون افراد را به یکدیگر مرتبط می کند.
روسو برای دفاع از این نظر از استدلالهای مختلفی بهره می گیرد. استدلال های روسو که در چند زمینه از جمله طبیعت انسانی، مذهب، اخلاق و قانون است پیرامون یک ایده اصلی ست: بین منافع مختلفی که ارتباط اجتماعی را شکل می دهند وجه مشترک وجود دارد و اگر موردی نبود که همه منافع به آن مربوط شوند، هیچ جامعه ای وجود نداشت. بر همین نفع مشترک است که جامعه باید اداره شود و قرارداد اجتماعی اثراتی دارد که بدون آنها غیرممکن است که جامعه به حیاتش ادامه دهد.
استدلال روسو با شروع از قدیمی ترین جوامع و تنها شکل طبیعی آن یعنی خانواده مسیری منطقی می پیماید. روسو سعی در نشان دادن این دارد که با اتمام نیاز بچه ها به پدرشان، ارتباط طبیعی تغییر می کند و اعضای خانواده همگی به طور یکسان مستقل می شوند. برای رسیدن به این حد، روسو نتیجه می گیرد که اگر اعضای خانواده به ماندن در کنار هم ادامه دهند، به صورت طبیعی نیست بلکه اختیاری ست و خانواده فقط با قرارداد حفظ می شود. این آزادی مشترک نتیجه طبیعت انسانی ست. طبق نظر روسو، خانواده نخستین مدل جامعه است، حاکم نقش پدر و مردم نقش بچه ها را دارند و همگی که به طور آزاد و برابر به دنیا می آیند از آزادی شان فقط برای سودمندی شان بهره می برند. با توجه به این که مفاهیم آزادی و برابری در بحث طبیعت اخلاقی روسو مطرح است، این مفاهیم هیچ ربطی به مفهوم "سودمندی سالاری آزادی" ندارند. به این معنا که حقوق اجتماعی ربطی به سودمندی شهروندان ندارد و حقوق اخلاقی انسانها برپایه معیار سودمندی نیست.
طبق نظر روسو، ارتباط معامله ای که نه تنها شهروندان ویژه را شامل می شود بلکه مربوط به ایجاد ارتباط بین طبقات جامعه است، به عنوان اصل اجتماعی تعریف شده که عبارت است از یک بنیان واقعی برای ارتباطات اجتماعی که از فرار داد اجتماعی روسو بسط می یابد و مرجع دادن به معیار سودمندی به ویژگی اخلاقی دیگری ازقرارداد اجتماعی مربوط می شود که از این پس برپایه تعادل منافع بین طبقات است. به جای اخلاق سودمندی مشترک برپایه قربانی کردن، توافق مادی اشتراک منافع برپایه گسترش منافع ویژه بین خودشان مد نظر است. این اخلاق اجتماعی و سیاسی بر مبنای تقدم منافع ویژه می باشد.
موضوع دیگری که اهمیت دارد اتحاد اعضای اجتماع است. طبق نظر روسو، اگر دولت مثل شخصی ست که زندگی اش به اتحاد بین اعضای اجتماع وابسته است و اگر مهمترین آنها بقای خود اوست، برایش نیرویی عمومی لازم است تا بتواند هر گروه را متناسب با دیگران به حرکت درآورد. چون طبیعت به هر انسان، قدرت مطلق بر همه اعضایش را می دهد، قرارداد اجتماعی به پیکره سیاسی قدرتی مطلق بر همه گروهها را می دهد. بنابراین با پذیرفتن جامعه به عنوان ساختاری طبیعی، جامعه توانمند خواهد بود. روسو مفهوم حقوق را در نظر میگیرد. او سه نوع حقوق قایل است: حقوق شهروندان، حقوق حاکم و نیز حقوق طبیعی که باید برمبنای ویژگیهای انسانی باشد.
روسو استدلال می کند که همه مجرمینی که به حقوق اجتماعی حمله می کنند به عنوان آشوبگر و خائن هستند، با تجاوز به قوانین از عضو اجتماع بودن در می آیند و حتی با آن مقابله می کنند. روسو نتیجه می گیرد که چنین دشمن نمی تواند فردی اخلاقی باشد. برای روسو مجازات کردن یک مجرم قراداد ویژه ای ست. روسو این مجازات را قانونی طبیعی می داند که بدون آن جامعه نمی تواند ادامه حیات یابد. بنابراین اخلاق برای داشتن جامعه ای که در آن افراد به حقوق یکدیگر احترام می گذارند لازم است. بعد از ابن استدلال، روسو این نظر را مطرح می کند که برقراری یک جامعه نیازمند تغییر اعضای آن است. بنابراین باید موجودیت جزئی هر انسان را به موجودیتی که هر کدام از ما از طبیعت دریافت کرده ایم تغییر داد. این تغییر توضیحی برای تشکیل جامعه است.
می توان این ایراد را بر این نظریه که لزوم تغییر افراد را پیشنهاد می کند وارد دانست که وجود داشتن اخلاق در جنین جامعه ای ادامه می یابد. روسو مفهوم "شهروند" را به عنوان "عضو حاکم" مطرح کرده است. این دوگانگی آشکار بر مبنای مفهوم فرموله شده "آزادی اخلاقی" است که طبق آن "تبعیت از قانون، آزادی ست" و"آزاد بودن" در تعریف مفهومی قرارداد اجتماعی به معنای "تبعیت از اراده عمومی" است. هر فرد وجود اخلاقی اش را به منظور شرکت در تشکیل اجتماع از دست می دهد. با این وجود فرضیه ای دیگر مطرح است که در آن روسو استدلال می کند که هر فرد می تواند اراده ای ویژه مخالف یا متفاوت از اراده عمومی که به عنوان شهروند دارد داشته باشد.
طبق نظر روسو، فردی که از اراده عمومی سرباز زند توسط پیکره جامعه مورد هجوم قرار خواهد گرفت. این تنها ضمانت اجتماعی ست که موجودیت سیاسی را قانونی می کند. با این وجود روسو استدلال می کند که اخلاق با ناتوانیها و پیشداوری های ما محدود می شود.
روسو در کتابش با نام "امیل" از اصولی انتقاد می کند که تربیت یک فرد را تا سن دوازده سالگی شکل می دهند. در این کتاب، روسو نظریاتش در کتاب
گرد اوری شده در 25 صقحه با فرمت ورد قابل ویرایش
چکیده
مفهوم «تربیت» درتعالیم وحی و سنت نبوی، بر پرورش استعدادهای درونی انسان و فراهم ساختن زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت می کند. به عبارت دیگر، در تربیت، عنایت و اهتمام به پیشبرد تمایلات فطری و استعدادهای متنوع متربی لحاظ شده؛ و تربیت نیز، در صورتی ثمربخش است که با عمل و کوشش متربی همراه باشد.
غالب متفکران در تبیین اهداف ، به افقهای دور دست وادی تربیت و عنوان هدفهای غایی یا دراز مدت ، اهمیت ویژه ای می دهند و آن ها را دارای اولویت می دانند و در مراتب بعدی به ارائه هدفهای میانی (میان مدت ) و نیز هدفهای مرحله ای (کوتاه مدت ) می پردازند.
اصول تربیت یکی از مقولههای بحثانگیز تربیت است؛ بهگونهای که افراد مختلف بهدلیل در اختیار نداشتن تعریف و ملاک صحیحی از اصول، بحثها و مفاهیم گوناگون و نامتجانس تربیت را تحت عنوان اصول طبقه بندی کردهاند. لذا برای سر و سامان دادن به بحثهای پراکنده درباره اصول تربیت و بهکارگیری اصول در تعیین اهداف، روشها، محتوی و ارزشیابی فرایند تربیت، ارائه تعریفی دقیق از اصل تربیتی ضروری است.
در مقاله حاضر برآنیم که به بررسی تربیت از دیدگاه قرآن کریم ،حدیث،سنت و سیره و بررسی تربیت از دیدگاه نهج البلاغه پرداخته و اهداف غایی تربیت اسلامی را از دیدگاه قرآن و حدیث مورد بررسی قرار دهیم. و در نهایت به دیدگاه های فلسفه اسلامی در تعلیم و تربیت متقدم و متاخر پرداخته و نقش تربیت دینی را در اخلاق فردی و اجتماعی مورد بازنگری قرار دهیم.
کلیدواژه :
تربیت اسلامی،دین،اسلام،نهج البلاغه،فلسفه،اخلاق
گرد اوری شده در 25 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
چکیده
مفهوم «تربیت» درتعالیم وحی و سنت نبوی، بر پرورش استعدادهای درونی انسان و فراهم ساختن زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت می کند. به عبارت دیگر، در تربیت، عنایت و اهتمام به پیشبرد تمایلات فطری و استعدادهای متنوع متربی لحاظ شده؛ و تربیت نیز، در صورتی ثمربخش است که با عمل و کوشش متربی همراه باشد.
غالب متفکران در تبیین اهداف ، به افقهای دور دست وادی تربیت و عنوان هدفهای غایی یا دراز مدت ، اهمیت ویژه ای می دهند و آن ها را دارای اولویت می دانند و در مراتب بعدی به ارائه هدفهای میانی (میان مدت ) و نیز هدفهای مرحله ای (کوتاه مدت ) می پردازند.
اصول تربیت یکی از مقولههای بحثانگیز تربیت است؛ بهگونهای که افراد مختلف بهدلیل در اختیار نداشتن تعریف و ملاک صحیحی از اصول، بحثها و مفاهیم گوناگون و نامتجانس تربیت را تحت عنوان اصول طبقه بندی کردهاند. لذا برای سر و سامان دادن به بحثهای پراکنده درباره اصول تربیت و بهکارگیری اصول در تعیین اهداف، روشها، محتوی و ارزشیابی فرایند تربیت، ارائه تعریفی دقیق از اصل تربیتی ضروری است.
در مقاله حاضر برآنیم که به بررسی تربیت از دیدگاه قرآن کریم ،حدیث،سنت و سیره و بررسی تربیت از دیدگاه نهج البلاغه پرداخته و اهداف غایی تربیت اسلامی را از دیدگاه قرآن و حدیث مورد بررسی قرار دهیم. و در نهایت به دیدگاه های فلسفه اسلامی در تعلیم و تربیت متقدم و متاخر پرداخته و نقش تربیت دینی را در اخلاق فردی و اجتماعی مورد بازنگری قرار دهیم.
کلیدواژه :
تربیت اسلامی،دین،اسلام،نهج البلاغه،فلسفه،اخلاق
گرد آوری شده در 25 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
چکیده
مفهوم «تربیت» درتعالیم وحی و سنت نبوی، بر پرورش استعدادهای درونی انسان و فراهم ساختن زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت می کند. به عبارت دیگر، در تربیت، عنایت و اهتمام به پیشبرد تمایلات فطری و استعدادهای متنوع متربی لحاظ شده؛ و تربیت نیز، در صورتی ثمربخش است که با عمل و کوشش متربی همراه باشد.
غالب متفکران در تبیین اهداف ، به افقهای دور دست وادی تربیت و عنوان هدفهای غایی یا دراز مدت ، اهمیت ویژه ای می دهند و آن ها را دارای اولویت می دانند و در مراتب بعدی به ارائه هدفهای میانی (میان مدت ) و نیز هدفهای مرحله ای (کوتاه مدت ) می پردازند.
اصول تربیت یکی از مقولههای بحثانگیز تربیت است؛ بهگونهای که افراد مختلف بهدلیل در اختیار نداشتن تعریف و ملاک صحیحی از اصول، بحثها و مفاهیم گوناگون و نامتجانس تربیت را تحت عنوان اصول طبقه بندی کردهاند. لذا برای سر و سامان دادن به بحثهای پراکنده درباره اصول تربیت و بهکارگیری اصول در تعیین اهداف، روشها، محتوی و ارزشیابی فرایند تربیت، ارائه تعریفی دقیق از اصل تربیتی ضروری است.
در مقاله حاضر برآنیم که به بررسی تربیت از دیدگاه قرآن کریم ،حدیث،سنت و سیره و بررسی تربیت از دیدگاه نهج البلاغه پرداخته و اهداف غایی تربیت اسلامی را از دیدگاه قرآن و حدیث مورد بررسی قرار دهیم. و در نهایت به دیدگاه های فلسفه اسلامی در تعلیم و تربیت متقدم و متاخر پرداخته و نقش تربیت دینی را در اخلاق فردی و اجتماعی مورد بازنگری قرار دهیم.
کلیدواژه :
تربیت اسلامی،دین،اسلام،نهج البلاغه،فلسفه،اخلاق
کل فایل : 105 صفحه
فصل اول
کلیات (طرح تحقیق)
فصل دوم
شیطان
فصل سوم
انسان
فصل چهارم
رابطه انسان و شیطان از دیدگاه قرآن و روایات
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهاد های تحقیق
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی دیدگاه اسلام در رابطه با انسان و شیطان انجام و در آن تلاش گردیده تا به این سوال پاسخ داده شود که از نظر اسلام چه رابطه ای بین انسان و شیطان وجود دارد؟ تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی و روش بکار رفته در این مطالعه، اسنادی(کتابخانه ای) و جمع آوری اطلاعات و مطالب از طریق فیش برداری بوده است. نتیجه این بررسی ها نشان داده است که وجود شیطان در هدفمندی نظام آفرینش بی خیر و بی سبب نیست زیرا وجود شیطان برای اضلال، در همین حد که با اختیار و آزادی انسان ها ناسازگار نباشد، در نظام احسن جهان هستی سودمند است؛ زیرا اگر وسوسه نبود و راه گناه بسته بود، پیمودن صراط مستقیم حتمی می شد و با ضرورت اطاعت و امتثال دستورهای خداوند، زمینه ای برای اعزام انبیاء و ارسال کتابهای آسمانی نبود. از نظر منطق قرآن که کتاب هدایت و حق است شیطان کوچکترین نقش و تأثیری در سلب اختیار و آزادی از انسان ندارد و هیچگاه سرنوشت شوم و سیاه و فرجام تاریک انسان ها نباید به دخالت و تأثیر مستقیم شیطان نسبت داده شود. نه تنها شیطان هیچ نقشی در ربودن حق انتخاب انسان ها ندارد بلکه در پرتو ایمان و باور داشتن حق و حقیقت و خدا در مصونیت مطلق قرار می گیرد و هیچ نقطه آسیب پذیری در دل و جان او نسبت به تلقینات شیطان پیدا نخواهد شد. نه تنها شیطان بلکه محیط خانوادگی و اجتماعی و باورهای خویشان و بستگان نیز بهانه ای برای محکوم بودن انسان نسبت به سرنوشت خویش نیست. انسان در هر شرایطی آزاد و بهره مند از حق انتخاب است. و خود اوست که می تواند با بصیرت و شناخت حقیقت این موجود اغواگر و دامها و گامها و چگونگی مبارزه با ترفندهایش از ضربات احتمالی او پیشگیری نماید تا پیمودن صراط مستقیم برایش آسان گردد و در شاهراه توحید گام بگذارد.
کلید واژه: قرآن، انسان، شیطان، دشمن، رابطه.
مقدمه
دین اسلام با لحن جدی و خاص، حساسیت مسأله ی شیطان را به عنوان یک واقعیت مسلّم و انکارناپذیر و در کنار آن به انسان که خلیفه ی برگزیده مورد ستایش خداوند است که با سیطره بر آسمان ها و زمین و به دوش گرفتن امانت خداوندی، دارای ارزش بی نظیری در نظام تکوین است هشدارهای پی در پی داده است. انسان، دارای کرامتی ذاتی است که در میان نوع بشر، در دارا بودن آن تفاوتی نیست؛ اما با وجود موانع و مشکلات زیادی که بر سر راهش قرار گرفته و با وجود دشمنی سرسخت که قسم یاد کرده او را از راه راست دور سازد، این دارائی، برای بشر دائمی نخواهد بود. انسان نباید فکر کند که با پناه بردن لفظی به خداوند و لعنت فرستادن بر شیطان می تواند از شر او در امان بماند. در ابتدای این مسیر از دیدگاه قرآن و روایات ائمه معصومین مدد می جوییم تا حقیقت این موجود تاحدودی برایمان روشن گردد؛ موجود عجیبی که در عین اینکه از حواس ما پنهان است، تصرفات عجیبی در عالم انسانی دارد. دشمن درونی که از روز پیدایش بشر تا روزی که بساط زندگی آدمی در هم نوردیده می شود بلکه پس از مرگ او نیز در سرنوشت او دخیل است و تنها خلود انسان در عذاب دوزخ او را ارضاء می کند. این نوشتار با طرح مباحثی در پنج فصل درصدد ایجاد شناختی هر چند مقدماتی، از حقیقت «شیطان» و «انسان» و رابطه این دو موجود از دیدگاه اسلام است. و در این مسیر پر پیچ و خم، تنها از خدای تبارک و تعالی مدد می طلبیم که نیرو و توانی جز به خداوند تعالی نیست. و به تعبیر رسول خدا (صلوات الله علیه) راست ترین سخنی که تا کنون شاعری گفته است سخن «لبید بن ربیعه عامری» شاعر است که:
ألا کلُّ شیءٍ ما خلا الله باطل و کلُّ نعیم لا محاله زائلٌ
17 صفحه
قابل ویرایش
فهرست مطالب
مقدمه
تعریف بهداشت روانی از دیدگاه اسلام
مکمل های سلامت و بهداشت روانی از دیدگاه اسلام
الف) هشدار و خودآگاه زیستن
ب) در حال زیستن:
ج) پویا و متکامل زیستن در اجتماع:
د) عزت نفس داشتن و حفظ حرمت دیگران:
هـ) با خدا زیستن و با او بودن:
توصیه های اسلام در زمینه تأمین سلامت جسمانی و روانی:
تعریف بهداشت:
هدف بهداشت روانی:
اصول کلی در بهداشت روانی:
اعتماد به نفس و احترام به شخصیت خود و دیگران:
شناختن توانایی های و محدودیت های فردی و اجتماعی :
دانستن و آشنایی به اینکه رفتار انسان معلول عواملی است و تابع تمامیت وجود اوست:
شناسایی احتیاجات غریزی و محرک های فردی:
مرور ویژگی ها و معیارهای افرادی که دارای بهداشت روانی هستند:
منابع و مآخذ:
مقدمه
در ابتدا گفت: سابقه آشنایی بشر با مسائل روانی و از جمله بهداشت روانی دقیقاً روشن نیست.بدونه شکل زمینه آگاهیها و دانسته های انسان در مورد بهداشت روانی مانند تجربیات دیگر او از همان آغاز خلقت در نهاد وی وجود داشته و در طول تاریخ توسعه و تکامل یافته و به پیدایش داشتهای گوناگون بشری منتهی شده است ، از سوی دیگر ، باید به این نکته توجه کرد که شناخت جسم و عوارض و آثار آن به دلیل قابل لمس بودن و عینی بودن آن برای آدمی آسانتر می نموده است.
اما روح با روان و به طور اعم ، نفسانیات چون از نسخ پدیده های مادی نیستند ، وی هیچ گاه نتوانسته است از ذات و ماهیت و تجلیات آن اطلاع دقیقی حاصل کند و به سخن دیگر ، روح و مسائل مربوط به آن همواره از حقایق دست نیافتنی به شمار رفته اند. به همین دلیل ، پندارها و تصورات دربارة روح و روان و همچنین عوارض روحی یا بیماریهای روانی در بین اقوام و قبایل غیر توحیدی که معتقد به الهه ها و خدایان متعدد و یا توتمهای و تابوها بوده اند و گاهی نزد مذهبی های عوام و ساده اندیش با انواع خرافات و باورهای نادرست آمیخته شده است. نمونه های این باورهای ساده لوحانه و بی پایه در تاریخ بشر فراوان یافت می شود که حلول ارواح خبیثه (شیطانی) در کالبد بیماران روانی و خارج ساختن آنان از طریق برگزاری مراسم ویژه و خواندن اَوراد و اذکار مخصوص از جمله آنها است. (هاشمیان،سیداحمد،1386،ص17)
اسلام در بهداشت روانی به طور عام و در درمان نگرانی به طور خاص ، راه کارهایی ارائه داده که پس از قرن ها ، امروزه علم روانشناسی همان را پیشنهاد می کند. امروزه روانشناسان ، روانپزشکان، مشاوران و مربیان تعلیم و تربیت به گونه ای سعی می کنند به انسان سرگشتة معاصر چنین تفهیم کنند که راه حل مشکلات روحی و روانی را می توان در لابه لای دستورهای انسان ساز و نجات بخش دین و توحید یافت. (سبحانی نیا ، محمد ، 1389 ، ص14)
تعریف بهداشت روانی از دیدگاه اسلام
اساساً باید گفت که دادن تعریف جامعی از سلامت روانی موضوع غامض و پیچیده ای است. راز تأمین سلامت روانی و پیشگیری از بروز مشکلات روحی یا بیماری های روانی آن است که قبل از هر چیز زیر بنای یک شخصیت منسجم و استوار در فرد به وجود آید.
در فرهنگ غنی و متعالی اسلام توجه به این امر ، یعنی حفظ سلامت و تعادل روانی انسان و پیشگیری از بروز مشکلات رفتاری وی جایگاه ویژه ای دارد.
دیدگاه اسلام را دربارة بهداشت روانی در یک تعریف کلی به عنوان سلامت فکر و تکامل روانی و همچنین صیانت جسم و جان انسان می توان خلاصه کرد.(هاشمیان،سیداحمد،1386،ص170)
تعداد صفحه: 20
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
چرا اسلام به دانش اندوزی همراه با پارسایی تاکید مینماید ؟
موانع دست یابی به علم حقیقی
1- پیروی از حدس و گمان
2- تقلید کورکورانه
3- شتاب زدگی
4- تمایلات نفسانی
چرا اسلام تقلید کورکورانه از بزرگان جامعه را عامل گمراهی میداند ؟
منظور از انگیزه الاهی ( اخلاص ) داشتن در آداب آموختن چیست ؟
دو معیار برای ارزش گذاری کاراخلاقی و ارزشمند در زمینه آداب آموختن چیست ؟
منظور از نیت بعنوان یک ارزش اخلاقی چیست ؟
ارتباط نیت با خداوند درجات و مراتب مختلفی دارد آنها را نام ببرید( مراتب رضایت الاهی )
نشانه ی نیت الهی داشتن در تحصیل علم چیست ؟
مرتبهی علم از نظر عقل:
فضیلت علم از قرآن:
صفات کلی علما در قرآن:
ایمان
توحید
بکاء برای خداوند متعال
خشوع
خشیت
وظایف مشترک استاد و دانشجو نسبت به علم
1ـ خلوص نیت و داشتن انگیزه الهی:
2_ رعایت اخلاق اسلامی و داشتن تهذیب نفس:
3ـ داشتن تعهد نسبت به مملکت و عدم الگوپذیری از شرق و غرب:
4_عملی کردن آموخته ها:
5ـ تقویت توان علمی، آموزشی و پژوهشی خود و مطالعه مستمر:
6ـخودداری ازجدال وستیزه جویی دربحث:
۷ـ آگاهی از مسائل روز و دخالت در امور اجتماعی وسیاسی:
8ـانعطاف و تسلیم بودن در برابر حق:
9ـاحساس مسئولیت در قبال محیط و نظام آموزشی
وظایف دانشجو در قبال استاد:
وظایف استاد نسبت به دانشجو
مقدمه
اهمیت آن به حدی است که :
1-نخستین آیاتی که بر پیامبر نازل شد بهترین دلیل بر جایگاه ویژه تعلیم و تعلم در اسلام است
2- علم آموزی واجب عمومی بوده و بر هرمسلمانی واجب گردیده است
3- ضرورت یادگیری علم ضرورتی مطلق است یعنی نه قید مکانی و زمانی دارد و نه محدودیتی دیگر
چرا اسلام به دانش اندوزی همراه با پارسایی تاکید مینماید ؟
زیرا پارسایی و تقوا سبب میشود فطرت انسان به پاکی و زلالی نخستین خود بازگردد تا فراگیری و پذیرش حقایق برای او بیشتر و تسهیل تر شود و به آسانی بتواند بدون دخالت هواهای نفسانی حقایق را پذیرفته و به دانش های سودمند و اندیشه های درست دست یابد و دیگر اینکه تفکر آدمی را از بند اسارت شیطان درونی و بیرونی آزاد نماید.
موانع دست یابی به علم حقیقی یا ( لغزشهای اخلاقی علم آموزی و خردورزی ) را نام ببرید.
1- پیروی از حدس و گمان
2- تقلید کورکورانه
3- شتاب زدگی
4- تمایلات نفسانی
چرا اسلام تقلید کورکورانه از بزرگان جامعه را عامل گمراهی میداند ؟
چون اسلام یکایک انسان ها را دارای شخصیتی مستقل دانسته « فرد را مسئول « میشناسد وهرگونه دنباله روی و تقلید کورکورانه از بز رگان جامعه را عامل گمراهی میشمارد
منظور از انگیزه الاهی ( اخلاص ) داشتن در آداب آموختن چیست ؟
یعنی برای آموختن و انجام آن میبایست نیت خوب داشته باشیم زیرا نیت و انگیزه تحصیل بیش از خود عمل اهمیت دارد و ماهیت هر عمل با توجه به نیتی که فرد در انجام آن داشته است مشخص میگردد
دو معیار برای ارزش گذاری کاراخلاقی و ارزشمند در زمینه آداب آموختن چیست ؟
1- حسن فعلی : یعنی خوب بودن کار
2- حسن فاعلی : یعنی نیت خوب داشتن در انجام آن ( صرفا" برای رضایت خداوند انجام گرفته باشد )
ارتباط نیت با خداوند درجات و مراتب مختلفی دارد آنها را نام ببرید( مراتب رضایت الاهی )
1- برخی به نیت بهره مندی از نعمت های الاهی و دخول در بهشت کارهای خود را انجام میدهند
2- هدف برخی دیگر در انجام کارهای خود ، رهایی از عذاب الاهی و ترس از جهنم است
3- برخی در انجام کارهایشان صرفا" رضایت و خشنودی خداوند را در نظر میگیرند نه چیز دیگررا
تعداد صفحه: 27
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه :
بیان مساله :
ضرورت مساله :
مفهوم شخصیت :
زیر بنای رفتارهای انسان
نیت
خلق و خوی :
حاجت و نیاز :
مذهب و طریق :
هیئت و ساخت :
مراحل رشد شخصیت :
نقش وراثت و محیط در دیدگاه اسلام :
اصل تضاد روانی در شخصیت :
تعادل شخصیت :
انواع تیپ های شخصیتی در قرآن :
مؤمنان :
کافران :
منافقان :
شخصیت بهنجار و سلامت روانی :
تفکر تساوی گونه و قطعیت گرایی در سلامت روانی و تکرار جرم :
نکته ای جالب از فرهنگ دینی :
بحث و نتیجه گیری :
منابع :
مقدمه :
از جمله مباحث جالب ، مهم و پیچیده در روان شناسی موضوع شخصیت می باشد . از آنجا مهم است که از طریق شناخت شخصیت و تبیین آن می توان به صورت علمی رفتارهای انسان را توصیف و تبیین و به آنان کمک کرد از بسیاری رفتارهای ناسازگار ، کجروانه و اختلالات روانی پیشگیری و البته درمان کرد وهمچنین انسان را بیشتر شناخت و در واقع خود را بیشتر شناخت تا به فلسفه مهم شناخت خود ، سپس شناخت خدا و در نهایت سعادت و آرامش روحی که هدف آرمانی بشر است برسیم ، و از آنجا پیچیده است که با همه کاوشهای علمی و تجربی روان شناسان تاکنون علیرغم پیشرفت های فزاینده ، به جمع بندی کلی و تعریف جامعی از آن نرسیده و هرکسی به تناسب دیدگاهش به ماهیت انسان ، تناسب تربیت و طبیعت ، جبرگرایی و اراده آزاد ، تاثیر تجربیات و زندگی حال گذشته و آینده ، هدف نهایی انسان تعادل یا رشد و . . . نظریه ای در شخصیت ارائه داده که علیرغم جالب بودن و قابل تحسین بودن تلاش همه آنها ، اما نواقص و ابهامات زیادی به جهت تعریف دقیق و تبیین شخصیت دارند .
کلید واژه : شخصیت : الگوهای متمایز و اختصاصی اندیشه ، هیجان و رفتار فرد که سبک تعامل وی با محیط های فیزیکی و اجتماعی را مشخص می سازد .
بیان مساله :
شخصیت از واژه personality گرفته شده است که قسمت اول آن persona به معنای نقاب و ماسکی است که بازیگران قدیم به چهره خود می زدند و نقش فردی که آن ماسک بر چهره زده بود را بازی می کردند یعنی فارغ از شخصیت اصلی خود ، به ایفای نقش مربوط به ماسک و نقابی که به چهره می زدند ، می پرداختند . پرسونا قیافه ای است که آدمی با آن در جامعه ظاهر می شود . جامعه ، آداب و رسوم و سنت های اجتماع است که این قیافه را به فرد تحمیل می کند . پرسونا گاهی نمایشی است و شخصیت واقعی و خصوصی فرد در زیر این ماسک پنهان می ماند و رفتارهای ظاهری فرد جزء شخصیت واقعی و اصلی فرد نیستند و در زبان عامیانه به آن ریا و تظاهر می گویند و گاه شخصیت واقعی و درونی ، که بین ماسک چهره و حالات درونی و باطنی همخوانی وجود دارد . به تناسب میزان همخوانی بین این دو مؤلفه هر فرد دارای تیپ شخصیتی خاصی است و به میزانی از بهنجاری روانی- رفتاری و یا نابهنجاری برخوردار است و هر چه تاثیر اجتماع زیاد تر باشد ضخامت ماسک چهره هم بیشتر خواهد بود .
در شکل گیری شخصیت ابهامات و سؤالات فراوانی وجود دارد : شکل گیری ساختار شخصیت در چه سنینی پایه ریزی می شود ؟ چه عواملی در آن تاثیر گذار است ؟ ناکامی ها و مصائب در رفتار و شخصیت تاثیر منفی دارد یا مثبت ؟ آیا می توا ن تیپ های شخصیتی را برای انسان ها ترسیم کرد و بر مبنای آنها انسان را توصیف و طبقه بندی کرد یا شخصیت موضوع منحصر به فرد و بی همتایی است ؟ و ... سؤالات فراوان دیگری نیز در این مورد مطرح است که در اینجا به دنبال جواب آنها از دیدگاه مکتب اسلام هستیم .
ضرورت مساله :
افزایش و شیوع مشکلات روحی و روانی سبب به چالش کشیده شدن آرامش انسان علیرغم پیشرفت های عظیم تکنولوژی که زمینه راحتی انسان فراهم نموده اند ،گردیده است و این حاکی از عدم تناسب رشد علوم پزشکی و طبیعی در مقایسه با علوم انسانی است که به نظرمی رسد علوم انسانی ناپخته و رشد نیافته هستند . به علاوه دیدگاهها و تئوری های زیربنایی در روان شناسی شخصیت ، مبنای روشهای درمانی را شکل می دهند و طبیعی است تا شناخت دقیق و درست نباشد ، استفاده از راهکارهای درمانی به بیراهه رفتن است . از آنجایی که به زعم ما مکتب اسلام کاملترین و جامع ترین مکاتب دینی و جهانی است ، توجه به جهت گیری دیدگاه اسلام به این موضوع کلیدی و البته معماگونه که تا کنون هر روانشناس و دانشمندی فقط جنبه های جزئی از آن را حل کرده است ، می تواند چشم انداز دقیق و اثر بخشی را بوجود آورد .
مفهوم شخصیت :
یکی از مهم ترین عناصر شخصیت که در قرآن وجود دارد مفهوم شاکله است در سوره اسری آیه 84 آمده است : بگو هر کسی بر شاکله(ساختار روانی و بدنی ) خویش عمل می کند و خدای شما به کسی که راهش از هدایت بیشتری برخوردار است داناتر است . استنباطی که از این آیه می شود این است که منشا اعمال آدمی شاکله اوست که معادل شخصیت در روان شناسی است .
زیر بنای رفتارهای انسان
1- نیت 2- خلق و خوی 3 – حاجت و نیاز 4 – مذهب و طریق و 5 - هیئت و ساخت
- نیت :
نیت به معنای قصد و عزم قلب است . از دیدگاه اسلامی بین نیت و عمل تفاوت وجود دارد . نیت امری درونی است وعمل ثمره و حاصل نیت است . امام علی (ع) می فرماید : نیت زیربنای عمل است و اعمال ثمره نیات هستند و امام صادق (ع) می فرماید : همانا نیت همان عمل است که این مورد اشاره به اصالت نیت در مقابل عمل دارد و منشا و مبدا عمل نیت است . تصحیح نیت از سخت ترین اعمال است و آن تابعی است از حالتی که نفس به آن حالت متصف است و از طریق ریاضت های سخت ، تفکرات عمیق و مجاهدت های شدید به دست می آید .
بررسی رابطه بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثربخشی آنان از دیدگاه ذی نفعان در ناحیه 5 مشهد 205 ص
فایل بصورت word میباشد