تعداد صفحه: 36
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
چکیده:
مقدمه:
ـ تنظیم رفتار جنسی و زاد وولد
ـ مراقبت و محافظت از کودکان، ناتوانان و سالخوردگان
ـ اجتماعی کردن فرزندان
ـ تامین اقتصادی
ـ اختلاف میان زن و شوهر
ـ اختلافات میان خانواده و فرندان
تهاجم فرهنگی و خانوادهها
ـ خانوادههای فعال
ـ خانوادههای منفعل
ـ خانواده سنتی:
- خانواده متعصب:
- خانواده منعطف:
ـ خانواده روشنفکر:
- خانواده ارزشمدار:
- خانواده فارغ از ارزش:
قدرتمند و استعمارگر جهان،به دو دلیل عمده،سعی در انهدام و نابودی فرهنگ جوامع و ملل
دیگر داشته اند:
الف) دست یابی به اغراض سیاسی و اقتصادی
ب) جهانی کردن فرهنگ غربی و امریکایی
دشمن آشکار و تهاجم خاموش:
فن آوری ماهواره و آمار تقریبی آن:
رویکرد نامناسب به ماهواره ها:
اشاعه فحشا و بی بند و باری:
شگرد های تبلیغی هنری برای نفوذ:
الف) خبر و گزارش
بزرگ نمایی واقعیت های کوچک برای پنهان کردن واقعیت های بزرگ تر
ب) برنامه های ورزشی یا نمایشی
ج) میزگردها و بمباران فرهنگی
د) فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی
راهکارهای پیشنهادی:
هدف تحقیق
نتیجه گیری:
منابع
چکیده:
بحث پیرامون شبکه های ماهواره ای خارج از کشور و آسیب های اجتماعی- فرهنگی آن برای جامعه وراهکارهای مقابله با تاثیرات مخرب آن، از مسائل مهم و اساسی مورد نظر اندیشمندان، سیاسیون و به خصوص مجریان نهادهای دولتی می باشد.
ماهواره به عنوان یکی از فراگیرترین و موثرترین وسایل ارتباط جمعی، اثرات کوتاه مدت و دراز مدتی که همیشه دارای اهمیت بوده داشته و با گذشت زمان و تغییرات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور و جهان، هرروز به این ضرورت افزوده می شود. اگر در گذشته فقط چند شبکه ماهواره ای فارسی زبان مانند بی بی سی یا صدای آمریکا با جهت گیری و اهداف سیاسی خاص و هدایت شده از سوی دولت های انگلیس و آمریکا وجود داشت،اما در چند سال اخیر شبکه هایی با اهداف کاملا متفاوت بوجود آمده اند و در مدت زمان بسیار محدود مخاطبان بسیاری را در بین مردم وبه ویژه کانون های خانوادگی به خود اختصاص داده اند.
طبق آخرین آمار سایت های معتبر مربوط به صنعت ماهواره می توان گفت که امروزه حدود ۹۰ ماهواره در جهان فعالیت می کنند که این تعداد ماهواره امواج حدود ۷۰۰۰ شبکه تلویزیونی را ارسال می کنند. از بین این ۹۰ ماهواره امواج حدود ۳۰ تا ۳۵ ماهواره آسمان کشورمان را پوشش می دهد. این تعداد ماهواره امواج حدود ۳۰۰۰ شبکه را بر آسمان ایران می افشانند. اگر شبکه های کارتی یا کد شده را از این تعداد شبکه کسر کنیم می توان گفت که در کل چیزی حدود ۱۷۰۰ شبکه کد نشده و به اصطلاح باز (free) در ایران قابل دریافت است. البته باید بگویم که تعداد شبکه های فارسی زبان ماهواره ای با سرعت زیادی در حال رشد است. برای مثال اولین شبکه فارسی زبان در سال ۱۳۷۵ تاسیس شد در حالی که هم اکنون این تعداد به حدود ۴۰ شبکه رسیده است. می توانم بگویم که به طور میانگین هر ساله ۵ شبکه به شبکه های فارسی زبان اضافه می شود.
مقدمه:
اوقات فراعت به عنوان یک نیاز انسان امروز دارای اهمیت زیادی بوده به گونه ای که یکی از دلمشغولی های هر نظامی پر کردن اوقات فراغت آحاد جامعه می باشد . امروزه بر اساس اصل رقابت بین نهادها ، تلویزیون ارتباط تنگاتنگی با نظام های آموزشی و خانواده داشته و این رسانه تلاش می نماید تا جایگاه مهمی در هدایت و کنترل افراد جامعه به ویژه نوجوانان و جوانان داشته باشد و لذا این رسانه می تواند موجبات سعادت یا گمراهی نسل آینده را فراهم آورد که از این نظر ضرورت دارد برنامه ریزان به هماهنگی نظام آموزشی با برنامه های این رسانه بپردازند ولی به واسطه انفجار اطلاعاتی نظام های سیاسی امواج تلویزیونی به عنوان مهمانان ناخوانده تمامی حریم های خانوادگی را شکسته و خود را بر جامعه تحمیل می نمایند . لازم به ذکر است که در استان گلستان به واسطه قرار گرفتن در حاشیه دریای خزر و همسایگی با کشورهای تازه استقلال یافته امکان دریافت امواج تلویزیونی این کشورها بسیار آسان بوده که این امر در روند الگوپذیری و کسب هویت بیگانگان آثار منفی برجای خواهد گذاشت .با توجه به موارد فوق این تحقیق درپی علل گرایش جوانان و نوجوانان به تماشای برنامه های اینگونه تلویزیون ها بوده و چرا نقش تلویزیون ایران در مقایسه با کشورهای بیگانه کم رنگ تر می باشد ؟ ویا چگونه می توان جوانان ونوجوانان را به تماشای برنامه های تلویزیون ایران علاقه مند ساخت و چگونه می توان نقش تلویزیون های بیگانه را در غنی سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان کاهش داد ؟
البته در این راه دشمن از هیچ حربهای فرو نگذاشت، اما آنچه که مسلم بود رشادتها و ایثار جوانان و مردم ایران زمین به مدد عقیده و ارزشهایی که از انقلاب به دست آورده بودند، مانعی بزرگ بر سر راه اهداف آنها شد و چیزی جز ناکامی و شکست در حوزه استراتژیهای نظامی را برای آنها در بر نداشت. بدین ترتیب دشمن زخم خورده از شکست در حوزههای نظامی به فکر راههای پنهانیتر و البته کشندهتری برای نابودسازی نظام افتاد. در این دوره استحاله از درون و تهیسازی معانی ارزشی جامعه مهمترین هدف دشمن قرار گرفت. تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی درست از سال 1368 یعنی پایان جنگ تحمیلی ایران و عراق آغاز شد و از خلاء ایجاد شده از مسایل جنگ، استفاده لازم را برد.
تعداد صفحه: 25
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
تعریف
معنی
گفتمانهای سده نوزدهم
گفتمانهای سده بیستم
فرهنگ ایران
تعاریف دیگر فرهنگ
فرهنگی شدن
آنچه به این بحث ارتباط دارد :
فرهنگ پذیری دو سویه می تواند از چند طریق به وجود آید :
منابع
تعریف
فرهنگ مجموعهای از باورها و رفتارهای گروههای انسانی است . فرهنگ فارسی معین فرهنگ را مرکب از دو واژه فر و هنگ به معنای ادب ، تربیت ، دانش ، علم ، معرفت و آداب و رسوم تعریف کردهاست .
معنی
فرهنگ واژهای است که معانی گوناگونی دارد. برای مثال، در ۱۹۵۲ آلفرد کلوبر(Alfred Kroeber) و کلاید کلاکهون (Clyde Kluckhohn) در کتاب خود به نام فرهنگ: مروری انتقادی بر مفاهیم و تعاریف Culture: A Critical Review of Concepts and Definition با گردآوری ۱۶۴ تعریف از فرهنگ اظهار کردند که فرهنگ در اغلب موارد به سه برداشت عمده میانجامد:
- برترین فضیلت در هنرهای زیبا و امور انسانی که همچنین به فرهنگ عالی شهرت دارد
- الگوی یکپارچه از دانش، عقاید و رفتار بشری که به گنجایش فکری و یادگیری اجتماعی نمادین بستگی دارد .
- مجموعهای از گرایشها، ارزشها، اهداف و اعمال مشترک که یک نهاد، سازمان و گروه را مشخص و تعریف میکند .
هنگامی که این مفهوم برای نخستین بار در سدههای هیجدهم و نوزدهم میلادی در اروپا به کار گرفته شد، بر فرایند کشت و زرع یا ترویج در کشاورزی و باغبانی دلالت داشت. چراکه نام انگلیسی این کلمه(از کلمه لاتین کالتورا (cultura) از کولر (colere) ریشه گرفته و به معنای کشت کردن، زراعت و ترویج است) در آغاز سده نوزدهم این مفهوم بر بهبود یا پالایش و تهذیب نفس در افراد به ویژه در حین آموزش استوار بود و سپس در تأمین آرزوهای ملی یا ایده آلها دلالت داشت. در نیمه سده نوزدهم برخی از دانشمندان واژه را برای ارجاع به ظرفیت جهانشمول بشری اطلاق کردند.
در سده بیستم "فرهنگ" به عنوان یک مفهوم محوری وکلیدی در انسانشناسی به کار رفت که همه پدیدههای انسانی را دربر میگرفت و صرفاً نتیجه امور ژنتیکی به حساب نمیآمد. اصطلاح "فرهنگ" به ویژه در انسانشناسی آمریکایی دارای دو معنی بود(۱)ظرفیت و گنجایش تکامل یافته بشر برای دسته بندی و بیان تجربیات به واسطه نمادها و کنش پندارمآبانه و نوآورانه و(۲) راههای مشخصی که مردم براساس آن در نقاط مختلف جهان زندگی و تجربیات خود را به شیوههای گوناگون بیان میکنند و به شکلی خلاقانه دست به کنش میزنند. پس از جنگ جهانی دوم، اصطلاح، اگرچه با معانی مختلف، از اهمیت بیشتری دردیگر رشتهها و حوزههای علمی مثل جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی روانشناسی سازمانی و علوم مدیریتی برخوردار شد.
گفتمانهای سده نوزدهم
در سده نوزدهم ، انسان گرایانی مانند شاعر و مقاله نویس انگلیسی متیو آرنولد Matthew Arnold (۱۸۲۲-۱۸۸۸) کلمه فرهنگ را برای ارجاع به آرمانهای پالایش شده برای افراد بشر که به بهترین نحو در جهان اندیشیده و گفته شدهاست، به کار برد.این مفهوم از فرهنگ، با مفهوم آلمانی بیلدونگ (bildung) قابل مقایسهاست: "...فرهنگ جستجوی کمال مطلق از طریق ابزارهای فهم درباره همه چیزهایی است که به انسان بستگی دارد؛ بهترین چیزی که در جهان اندیشیده و گفته شده است".
در عمل فرهنگ به یک آرمان ممتاز و نخبه گرایانه باز میگشت و با فعالیتهایی مانند هنر، موسیقی کلاسیک و آشپزی اشرافی همراه بود. از آنجا که این اشکال فعالیتها، با زندگی شهری عجین شده بود، فرهنگ با "تمدن"(از ریشه لاتین city civitas,) بازشناسی میشد. منظر دیگر، جنبش رومانتیک دربردارنده علاقه به فولکلور یا موسیقی محلی بود که به بازشناسی فرهنگ غیرنخبگان انجامید. این تمایز اغلب به عنوان چیزی تلقی میشد که فرهنگ عالی را که عمدتاً به گروه اجتماعی حاکم مربوط است از فرهنگ پست جدا میکند. به عبارت دیگر ایده فرهنگ که در اروپای سده هیجدهم و اوایل سده نوزدهم توسعه یافت نابرابریهایی را در جوامع اروپایی منعکس میکند.
ماتیو آرنولد، فرهنگ را در مقابل آنارشی یا هرج و مرج قرار میدهد. دیگر اروپاییان پیرو فیلسوفانی نظیر توماس هابز و ژان ژاک روسو، فرهنگ را در مقابل وضعیت طبیعی قرار میدهند. هابز و روسو عقیده دارند که آمریکاییهای بومی آن کشور که سرزمینشان به وسیله اروپاییان تسخیر شد، از سدههای ۱۶ به بعد در وضعیت طبیعی به سر میبردند؛ این تضاد در مقایسه "متمدن" و "غیرمتمدن" مطرح شدهاست. براساس این اندیشه، ما میتوانیم برخی کشورها و ملتها را به عنوان متمدنتر وبرخی از مردم را فرهنگی تر نسبت به دیگران تلقی کنیم. این تقابل به نظریه داروینیسم اجتماعی هربرت اسپنسر و نظریه تحول فرهنگی لوییس هنری مورگان انجامیدهاست. همچنانکه برخی منتقدین بحث کردهاند که تمایز میان فرهنگهای عالی و پست ناشی از مجادله میان نخبگان و غیرنخبگان اروپایی است، برخی دیگر از آنان استدلال میکنند که تمایز میان متمدن و غیر متمدن چیزی جز مجادله میان قدرتهای استعماری اروپایی و مستعمراتشان نیست. دیگر منتقدین سده نوزدهم پیرو روسو این تمایز را میان فرهنگ عالی و پست پذیرفتهاند، اما همچنین پالایش و پیچیدگی فرهنگ عالی را درنظرگرفتهاند. آنها این تغییرات را به عنوان توسعه غیرطبیعی، ابهام آفرین و انحراف از وضعیت طبیعی مردم میدانند. این منتقدین موسیقی محلی (چنانچه توسط طبقه کارگر ساخته شده باشد)را بیان راستین شکل طبیعی زندگی میشناسند، درحالی که موسیقی کلاسیک در مقایسه با طبیعت و زندگی خالص، سطحی و منحط به نظر میرسد. به همین سیاق، این دیدگاه، اغلب مردم متکی به فطرت را مردمی غیراهلی تصویر میکند که به شکلی اصیل و غیرمصنوعی، ساده و سالم زندگی میکنند و به وسیله سیستم سرمایه داری به شدت طبقاتی غرب، دچار انحطاط نشدهاند.
در سال ۱۸۷۰ ادوارد تایلور (۱۹۱۷-۱۸۳۲) این اندیشههای مبتنی بر فرهنگ عالی در برابر پست را برای طرح تئوری تحول مذهب به کار برد. براساس این تئوری، مذهب از شکل چندخدایی به توحید و یکتاپرستی متحول میشود. او در ادامه مطالعات خود، فرهنگ را به عنوان مجموعه گوناگونی از فعالیتهای مشخص کننده انواع اجتماعات انسانی بازتعریف کرد. این دیدگاه راه را برای درک مدرن از فرهنگ هموار کرد.
فیلسوف آلمانی ایمانوئل کانت (۱۸۰۴- ۱۷۲۴) تعریفی فردگرایانه را از «روشنگری»، شبیه به مفهوم بیلدونگ ارایه داد:«روشنگری، خروج انسان از نابالغی خودانگیختهاست»
او بحث کرد که این نابالغی از فقدان فهم ودرک ما ناشی نمیشود، بلکه از نبود شوق اندیشیدن مستقل سرچشمه میگیرد. برخلاف این جبن فکری، کانت بر: Sapere aude (شجاعت خردمندبودن!) اصرارداشت. درواکنش به کانت، پژوهشگران آلمانی مانند یوهان گاتفرید هردر(۱۸۰۳- ۱۷۴۴) اظهارداشت که آفرینشگری انسان که ضرورتاً غیرقابل پیش بینی ودر اشکالی فوق العاده گوناگون رخ مینماید، همانند عقلانیت بشری حائز اهمیت است. افزون براین، هردر شکلی جمعی از بیلدونگ را پیشنهادکرد:«برای هردر، بیلدونگ، کلیت تجربیاتی بود که یک هویت منسجم و احساس سرنوشت مشترک را برای مردم به وجود میآورد ».
در ۱۷۹۵ زبان شناس و فیلسوف بزرگ، ویلهلم فون هومبولت (۱۸۳۵- ۱۷۶۷) همگان را به انسانشناسی ای فرخواند که میتوانست علائق کانت و هردر را درهم آمیزد. در دوران رومانتیک پژوهشگران آلمانی به ویژه، آنانی که با جنبشهای ناسیونالیستی سروکار داشتند- مانند مبارزه و ستیز ناسیوناسیتها برای خلق "آلمان" ورای شاه نشینهای گوناگون و مبارزات ملی گرایان ازطریق اقلیتهای قومی برعلیه امپراطوری اتریش- مجارستان- عقیدهای گسترده تر از فرهنگ را به عنوان "دیدگاهی جهانی" ترویج کردند. برمبنای این مکتب فکری، هر گروه قومی یک دیدگاه جهانی مشخص دارد که با دیدگاه جهانی دیگران، قابل مقایسه نیست. باوجود شمولیت بیشتر نسبت به دیدگاههای پیشین، این رهیافت فرهنگی نیز همچنان اجازه میداد تا میان فرهنگهای "بدوی" و "متمدنانه" تمایز قایل شویم.
در ۱۸۶۰ آدولف باختینAdolf Bastian) ۱۹۰۵- ۱۸۲۶) برای "یگانگی روحی بشریت" به استدلال میپرداخت. او ادعا میکرد که مقایسهای علمی از همه جوامع انسانی آشکار خواهد کرد که دیدگاههای جهانی متمایز، دربردارنده عناصر بنیادی یکسانی است. براساس نظرباختین، همه جوامع انسانی در مجموعهای از "ایدههای اصلی"(Elementargedanken) شریک هستند؛ فرهنگهای متفاوت یا "ایدههای قومی"(Volkergedanken) انطباق محلی این ایدههای بنیادی هستند.[۱۱] این دیدگاه راه را برای درک و فهم فرهنگ مدرن هموارکرد. فرانز بواسFranzBoas)۱۹۴۲- ۱۸۵۸) در این سنت پرورش یافت و هنگامی که آلمان را به سوی ایالات متحده ترک کرد، آن را باخود به این کشور آورد.
گفتمانهای سده بیستم
اگرچه انسان شناسان درسراسر جهان به تعریف تیلور از فرهنگ رجوع میکنند، در سده بیستم ، "فرهنگ" به مثابه مفهوم محوری و یکسان ساز انسانشناسی آمریکایی، پدیدار شد، آنجاکه این مفهوم، عموماً، ما را به ظرفیت جهانشمول انسان به دسته بندی و رمزگذاری تجربیات نمادین و برقراری ارتباط نمادین به واسطه تجربیات اجتماعی رمزگذاری شده، ارجاع میدهد. انسانشناسی آمریکایی در چهار رشته (یا زمینه) سازماندهی شدهاست که هرکدام نقشی مهم در پژوهش فرهنگی ایفا میکند: انیانشناسی بیولوژیک، زبان شناسی، انسانشناسی فرهنگی و باستان شناسی. پژوهش در این رشتهها دراندازههای متفاوت، برانسان شناسان دیگر کشورها تأثیر دارد.
فرهنگ ناشی از عوامل زیستشناختی ، محیطزیستی ، روانشناختی و تاریخ بشری است . به دلیل وجود مجموعه سنتها و پیچیدگیهای روابط انسانی ، حتی چیزهای سادهای که انسان مانند حیوانات به آن نیازمند است در قالب الگوهای فرهنگی درمیآید . فرهنگ روش متفاوت زندگی یا طرح زندگی گروهی از مردم است . به عنوان مثال یک ژاپنی گویای یک ملت یا یک جامعهاست . فرد ژاپنی را میتوان مستقیما مشاهده کرد ولی فرهنگ ژاپنی انتزاعی است از قواعد مشاهده شده یا روندهای منظم که در شیوههای زندگی این مردم وجود دارد .
فرهنگ ایران
عوامل اصلی شکل گرفتن فرهنگ ایران را میتوان در امپراتوری پارسها (هخامنشیان)، دوران ساسانیان ، سلطه اعراب، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. افغانستان ، تاجیکستان ، ازبکستان ، ترکمنستان ، آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشهای از فرهنگ ایران را به ارث بردهاند. سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است. در مجموع میتوان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای جمهوری اسلامی ایران است را به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی که مهمترین شاخصه فرهنگ ایرانی است. ۲- اعیاد ملی از جمله نوروز و شب یلدا. ۳- شخصیتهای اسطورهای از جمله رستم. ۴- اساطیر تمثیلی همچون دیو، سیمرغ و... ۵- علم و هنر. ۶- معماری ایرانی. ۷- دین اسلام و بخصوص مذهب تشیع .
فرهنگ مجموعه پیچیده ای است که در برگیرنده دانستنیها , اعتقادات ,هنرها , اخلاقیات ,قوانین ,عادات وهرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان بعنوان عضو جامعه کسب شده است.
در جامعه شناسی و انسان شناسی از فرهنگ تعاریف متعددی عنوان گردیده است . معروفترین و شاید جامع ترین تعریفی که از فرهنگ ارائه گردیده است , متعلق به ادوارد تایلر TYLOR است که در بالا ذکر شد.
تعداد صفحه: 18
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
آیا جامعه مستقل از وجود افراد دارای هستی است و اگر جامعه وجود دارد آیا وجود او حقیقی است یا اعتباری؟
در پاسخ به سؤال فوق لازم است در آغاز دو مقدمه بیان گردد.
مقدمه اول: اثبات وجود حقیقی و مستقل برای هر چیز آن گاه میسور است که آن چیز یا محسوس باشد و یا مبرهن. برخی امور را آدمی با حواس پنجگانه احساس می کند و وجود آن ها را می پذیرد از باب مثال آب و رطوبت آن و آتش و حرارت آن را احساس می کند و می گوید وجود دارد و برخی امور را با برهان اثبات می کند و از راه آثار وجود مؤثر را مبرهن می کند و به عبارت دیگر وجود اشیاء یا با حواس اثبات می شود و یا از راه عقل استدلال می شود و وجود آن اثبات می گردد از باب مثال از راه آثار اشیاء بر وجود آن ها استدلال می شود یعنی از راه آثار بر وجود مبدء آثار استدلال می کند و وجود آن را اثبات می نماید. اگر چیزی وجود حقیقی داشت دارای آثار حقیقی است و از راه آثار به مبدء و منشأ اثر آن، علم پیدا می شود.
مقدمه دوم: ترکیب اشیاء و امور، اقسام مختلفی دارد، ترکیب حقیقی، اعتباری، صناعی، شیمیایی و اجتماعی...
ترکیب حقیقی آن است اجزاء گوناگونی که از تأثیر و تأثر و فعل و انفعال آن ها اثر جدیدی ظهور کند به گونه ای که این اثر در هیچ یک از اجزاء او وجود نداشته است از باب مثال از ترکیب اکسیژن و هیدروژن آب به وجود می آید که آثار خاص خود را دارد و این آثار در اجزاء به تنهایی وجود ندارند.
ترکیب اعتباری آن است که در صورت ترکیب اجزاء گوناگون منشأ اثر جدید نباشد بلکه منشأ مجموع آثار باشد از باب مثال اگر ظروف زیادی را در یک ظرف و کیسه ای جمع کنیم و بخواهیم بر یک وسیله نقلیه ای آن را حمل کنیم. آن وسیله نقلیه تک تک این ظروف را به راحتی حمل می کرد و قدرت تحمل آن را داشت اما در برابر مجموعه آن ها این قدرت تحمل را ندارد. در این صورت این گونه نیست که این مجموعه، واحد حقیقی را تشکیل دهد که این واحد حقیقی قدرت تحمل و مقاومت آن وسیله نقلیه را تضعیف کند بلکه اثر مجموع این ظروف همانا مجموع آثار است نه اثر جدید.
بنابراین اگر صد ظرف موجود بود اکنون با اجتماع آن ها صد و یک چیز موجود نیست ـ خواه این موجود مفروض متمایز از هم باشد یا به عنوان کل و مرکب، همه را در ضمن خود داشته باشد ـ بلکه همان صد ظرف است زیرا اثر جدیدی پدید نیامده است بلکه اثر مجموع، مجموع آثار است از این رو در شمارش آثار می گوییم: صد آثار و در شمارش مبدأ و منشأ اثر می گوییم صد مؤثر و مبدأ اثر موجود است.
تعداد صفحه: 13
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
جایگاه زن در عصر جاهلیت
1- وضعیت زن و خانواده در عصر جاهلی
اکنون به اجمال اوضاع زن و خانواده در عصر جاهلی را توصیف میکنیم.
الف) جایگاه و شأن زن در جاهلیت
ب) ظلمهای اجتماعی به زنان
ج) ازدواج و طلاق در جاهلیت
د) فساد اخلاقی در جاهلیت
2- وضعیت اجتماعی زن در عصر جاهلی
جایگاه زن در جامعه امروزی
منابع:
جایگاه زن در عصر جاهلیت
1- وضعیت زن و خانواده در عصر جاهلی
خانواده اساسیترین و کهنترین رکن جوامع بشری و حد فاصل بین فرد و جامعه است که گذشته از نقش استمرار نسلها، آموزش و پرورش، تربیت، تکامل و سعادت افراد جامعه را به عهده داشته و سرنوشت آنان را رقم میزند. صاحب نظران، تعریفهای گوناگونی از خانواده بیان کردهاند که هر تعریف به یکی از ابعاد خانواده اشاره دارد. در یک تعریف میتوان خانواده را از عمومیترین سازمانهای اجتماعی دانست که بر اساس ازدواج یک مرد و دست کم یک زن شکل میگیرد و در آن مناسبات خونی یا اسناد یافته (پذیرش فرزند) به چشم میخورد و کارکردهای گوناگون شخصی، جسمانی، اقتصادی، تربیتی و جز اینها را بر عهده دارد.
در حقیقت، خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است. بیشک، زن یکی از مؤثرترین اعضای خانواده است که بیشترین سهم اداره داخلی این واحد اجتماعی به عهده اوست. میتوان گفت که زنان در تربیت و تکامل آحاد اجتماع، اساسیترین نقش را ایفا میکنند.
بررسی جایگاه زن و خانواده در جامعه صدر اسلام و مطالعه اصلاحات پیامبر اکرم(ص) در این زمینه میتواند افق روشنتری را برای جویندگان حقیقت آشکار سازد.
در این بخش به بررسی وضعیت زن و خانواده در عصر جاهلی خواهیم پرداخت تا زمینه برای درک اصلاحات نبوی در موضوع زن فراهم آید.
اخبار عصر جاهلی، بیشتر در قالب اشعار و برخی از گزارشهای پراکنده و ضمن آیاتی از قرآن کریم به ما رسیده است. شاید با استفاده از منابع موجود به سختی بتوان تصویری دقیق و سخنی قاطع از ابعاد مختلف جامعه جاهلی، از جمله شئون مختلف زن و خانواده ارائه کرد، به ویژه اینکه توجه نویسندگان و مورخان اسلامی بیشتر به ثبت تحولات و مسائل سیاسی جامعه و نقل اخبار پادشاهان و حکمرانان و نخبگان بوده تا حفظ اخبار اجتماعی و گزارش از زندگی عمومی مردم. اما همین اخبار پراکنده و گزارشهای اندک، سرمایه ارزشمندی برای ترسیم وضعیت زن و خانواده در عصر جاهلی است، به خصوص که آیات قرآن کریم برای توصیف آن دوران، معیاری قطعی است.
تعداد صفحه: 11
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه:
بررسی اجمالی آمار:
ضرورت مدیریت زنان
رشد اقتصادی در سایه مدیریت زنان
نرخ پایین مدیریت زنان در جامعه
زنان و تصورات جنسیتی
زنان و احساسات
قدرت گرفتن زنان در عرصه مدیریت
راهکارهایی برای ارائه مدیریت اثر بخش زنان
منابع:
مقدمه:
ورود زنان تحصیلکرده به نیروی کار شهری طی دهه چهل و پنجاه و شصت شمسی یکی از وجوه تغییر شیوه زندگی زنان اقشار متوسط بود که ساختار اشتغال زنان را در شهرها دگرگون کرد.تاریخ جهان شاهد نقش عظیم و غیر قابل انکار زنان در حوادث گوناگون است. امروزه که مباحث توسعه کشورهای جهان مطرح است ، نقش زنان در این فرآیند به شدت مورد توجه قرار گرفته است. برگزاری جلسات ، سمینارها و کنگره های متعدد در خصوص جایگاه زنان و نقش آنان در توسعه حکایت از این موضوع حیاتی دارد.
جامعه انسانی از عدم حضور واقعی زنان در عرصه های مختلف لطمات جبران ناپذیری دیده و بدین خاطر در دو دهه اخیر در صدد جبران این نقیصه برآمده است.
برای رسیدن به تعادل ، برابری و رفع تبعیضات و در نتیجه توسعه بهتر و کاملتر جامعه ، نیاز به آن است که زنان بتوانند در فرآیند تصمیم گیری در سطوح مختلف جامعه شرکت کنند. متاسفانه در بسیاری از کشورهای جهان سوم این مساله چندان شایان توجه نیست و تنها تعداد محدودی از زنان در پست های مدیریتی و مهم تصمیم گیری کشور قرار دارند. در ایران علیرغم آنکه قانون اساسی کشور راه را برای تصدی اکثر مناصب تصمیم گیری برای زنان باز گذاشته است ، با این وجود تنها در صد کمی مشاغل مدیریتی در کشور به زنان اختصاص یافته است.
بررسی اجمالی آمار:
با توجه به آمار سرشماری نفوس و مسکن در سال 1385 جمعیت زنان 34.359.720 نفر و جمعیت مردان 35.689.542 نفر می باشد . این آمار نشان می دهد که جمعیت زنان و مردان در کشور تقریبا یکسان می باشد. حال آنکه با بررسی تعداد داوطلبین آزمون سراسری ورود به دانشگاهها طبق جدول زیر به نکات قابل توجهی می رسیم:
ردیف
سال
زن
مرد
جمع کل
درصد زن
درصد مرد
1
1379
2
1380
3
1381
4
1382
5
1383
(دلیل اینکه آمار و جدول آزمون سراسری مورد بررسی قرار گرفته به علت طیف وسیع شرکت کنندگان آن می باشد.) با توجه به سالهای 1379 تا 1383 که توسط مرکز سایت سازمان سنجش ارائه گردیده است ، رشد چشمگیر تعداد شرکت کنندگان زن از 56.29 درصد در سال 1379 تا 60.95 درصد در سال 1383 می باشد و به طبع آن درصد فارغ التحصیلان زن هم نسبت به مرد بیشتر می باشد. رشد دختران و زنان تحصیل کرده دانشگاهی و پیشی گرفتن آنان از مردان جامعه در چند سال اخیر نمود پیدا کرده است که لزوم بحث مدیریت زنان را پیش از پیش مطرح می سازد.
ضرورت مدیریت زنان
امروزه توانمند سازی زنان و مشارکت کامل آنان بر پایه برابری ، در همه زمینه ها از جمله فرآیند تصمیم گیری و مدیریت جامعه یکی از پیش نیازهای توسعه پایدار می باشد که کشور ما بدان نیازمند است. در جوامعی که هنوز تعادل مطلوب و قابل قبول و مشارکت عادلانه زن و مرد در فعالیتهای اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی فراهم نشده و فرصت منصفانه بروز خلاقیت و استعداد انسانها برقرار نگردیده است و فرآیند توسعه آن گونه که انتظار داشته اند موفق نبوده است. تداوم و شتاب توسعه هنگامی رخ خواهد داد که زن و مرد دوشادوش یکدیگر مسئولیت توسعه را بر عهده گیرند.
از سوی دیگر کسب مشاغل مدیریتی توسط زنان علاوه بر آن که زنان را در مقابله با تبغیضاتی چون معیارهای استخدامی نابرابر ، دستمزدهای نابرابر ، فرصتهای آموزشی حرفه ای نابرابر ، دسترسی نابرابر به منابع تولیدی و امکانات نابرابر در ارتقای شغلی تواناتر می کند ، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس ، کسب یک هویت مستقل و بهبود وضعیت و رشد اجتماعی آنان می شود که کل جامعه از آن منتفع خواهد شد.
تعداد صفحه: 26
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدّمه
دوران جوانی
جوانی، بهار عمر
جوان در آینده
جوان در کلام بزرگان
جوان در قرآن
جوانی فصل خودسازی
مشکلات جوانان از دید رهبر کبیر (مدّ ظله)
شناخت نیاز جوانان و رفع آن
مشکلات جوانان در جامعه کنونى
مشکل اصلی جامعه چیست ؟
ارتباط با خدا
مشکلات اقتصادى
بیکاری
ازدواج
مهاجرت و بزهکاری
اعتیاد به مواد مخدر
پرخاشگرى و خشونت
واگذاری مسئولیتها به جوانان
راه حل مشکلات
1) شناخت شخصیت نوجوان
2) ایفای نقش راهنمایی به جای دستوری
3) آموزش
4) برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه والدین
5) اعتماد سازی
6) ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی
7) تاکید بر محبّت و پرهیز از خشونت
8) الگوهای رفتاری والدین
9) پرهیز از مناقشات خانوادگی
10) گوش دادن
11) تکیّه بر نقاط قوت
12) انتظار به اندازه
13) اجازه خطا کردن
14) مشورت با جوان
15) احترام گذاشتن
نتیجه سخن
منابع و مآخذ
مقدّمه
منّت خدای را، عزَّ وَ جَلّ، که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو میرود، ممّد حیات است و چون بر میآید مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.
از دست و زبان که برآید؟ کز عهده شکرش بدر آید؟
بهترین راه مطرح کردن مشکل و گفتگو درباره آن با خانواده است. در میان سیاستمداران و روشنفکران و مدیران ایرانی، بسیاری از مفاهیم و مباحث بیرحمانه مورد استفاده قرار گرفته شده است، که مهمترین آن جوانی و مشکلات آن است.
جوان و جوانی و مسائل و مشکلات آن در طول سه دهه گذشته در ایران به صور گوناگون مطرح شده است. در بیشتر مواقع این موضوع مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. اغلب با این عبارت روبهرو هستیم که «مسائل و مشکلات جوانان متفاوت از مسائل و مشکلات دیگران است و باید به طور ویژه مورد توجه و بررسی قرار گیرد.» با وجود تاکید بسیار زیاد بر جوانان و مهم دانستن آنان، کمتر دیده شده است تا تلاش و کوششی در فهم دقیقتر جوانی در ایران صورت گیرد.
هدف از این نوشتار آشنایی با مشکلات جوانان و نوجوانان در خانواده و جامعه است. در جامعه هزاران افراد با ذهنیّتهای مختلفی وجود دارند. به این علّت جوان در جامعه مشکلاتی دارد. در خانواده نیز به علّت وجود ذهنّتها و تصمیم گیریهای حدوداً مشابه نیز مشکلاتی وجود دارد. در ادامه به برخی از این مشکلات اشاره میکنیم.
دوران جوانی
دوران نوجوانی و جوانی بهترین دوران سازندگی و خودسازی است زیرا در این سنین شخصیت انسان هنوز شکل ثابتی نگرفته و صفات زشت در زمینه روحی آنان رسوخ کامل پیدا نکرده است، پس میتوان با تلاش کمتر ریشه هرزه گیاهان اخلاقی را از کشتزار دل برکند و صفحه دل را از پلیدی پاک کرد.
دوران جوانى از حساسترین و پرمخاطرهترین دوران زندگى است. جوان با همه تواناییها، به خاطر حسّاسیّت مقطع سنّى، مشکلات، کمبودها و واقعیّات انکارناپذیر دارد. عدم درک جوان و بىتوجّهى به واقعیّات طبیعىاش چه بسا، به جاى تربیّت، سبب گمراهىجوان مىشود. بدین جهت، باید متولّیان امر تربیت، در برخورد با جوان بیشتر دقّت نمایند.
دوران جوانی، زمان گشوده شدن افقهای جدید، ایده آلها و آرمانهای متنوع است. مقارن با این ویژگیها، مشکلات و دشواریهای نوین نیز از راه می رسد. جوانان، کانون شور و هیجان و سرمایه آینده یک ملّتاند که در برنامهریزیها و سیاستهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به توجه ویژهای نیاز دارند. با نیم نگاهی به شرایط زیستی ـ غریزی، ذهنی، روانی، عاطفی، اخلاقی و دگرگونیهای دوران جوانی، به ضرورت در پیش گرفتن شیوه صحیح برخورد با جوانان به خوبی پی میبریم.
دوره جوانی به دلیل ویژگیهایی که دارد به عنوان یکی از دورانهای مهم زندگی فرد به شمار میرود. شرایط و موقعیتهایی که فرد در این دوران تجدید میکند نقش مهمیدر مراحل بعدی زندگی او خواهد داشت. این مرحله سنی مورد توجه صاحب نظران و روانشناسان و متخصصان اجتماعی است. پیامبر اکرم(ص) توصیه فرمودهاند: «بر شما باد به جوانان که قلب آنان رقیقتر و آمده پذیرش خیر است. وقتى خداوند مرا براى انذار و بشارت مردم مبعوث کرد سالخوردهها با من مخالفت کردند اما جوانان با من پیمان بستند.» (محجه البیضاء، جلد 3)
این روایت، به ارزش و منزلت کودک و نوجوان در نظام الهی اشاره دارد و پدر و مادر را شکل دهنده رفتارهای اجتماعی و فردی آنان می داند. شخصیت مطلوب، شخصیتی متعادل و متعالی و هماهنگ با تمام ابعاد وجودی نوجوان است.
پدر و مادر برای تربیت و رشد شخصیت فرزندان، باید عدالت را در میان فرزندان رعایت نمایند؛ حتی در کوچک ترین امر تربیتی، مثل بوسیدن فرزندان، باید ظرافت خاص وجود داشته باشد تا به رشد شخصیت آنان لطمه ای وارد نشود.
استفاده از دوران جوانی و سعی و کوشش در راه بهره برداری از آن، شرط اساسی کامیابی و موفقیت آدمی است. دوران جوانی یکی از پر ارجترین فرصتهای ثمر بخش در طول زندگانی بشر است. (جوان از نظر عقل و احساسات، جلد 1، ص69)
شاعر در این مورد چه زیبا گفته است:
جوانا بدان قدر ورز جوانی مده عمر از کفت رایگانی
جوانی، بهار عمر
نوجوانی و جوانی بهار عمر و هنگام شکوفایی آن، و آغاز فراز و نشیبهای روحی و جسمی و رسیدن به رشد است. در این دوره کم کم شخصیّت انسان شکل میگیرد و پرسشهای فکری و فرهنگی بسیاری در ذهن جوان پیدا می شود. (روانشناسی نوجوانی، بلر و جونز، ترجمه رضا شاپوریان، ص 93) روزهای جوانی لبریز از زیبایی، نشاط، احساسات، لذّتهای متنوع، تفریح، و آراستگی است. از سوی دیگر، خداجویی و خدایابی و دین باوری از ویژگیهای این دوران است. با درک این ویژگیها و انرژی متراکمی که در آنها وجود دارد، و با تبیین صحیح باورها و ارزشهای دینی و مذهبی، می توانیم روح ناآرام جوان را آرامش و اطمینان بخشیده و او را به نجات و کمال برسانیم.
در این نوشتار، می کوشیم تا با استفاده از روایات قرآنی و آموزه های دینی و سیره عملی پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) جوانان را به سوی قرآن کریم فراخوانیم؛ دست کم فاصله جوان را با قرآن بکاهیم و بذر وحی در دلش بکاریم. تا بتواند بر مشکلات انبوه این دوران مهم غلبه کند.
تعداد صفحه: 22
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
تعریف ورزش و تندرستی
چکیده ای از تاریخچه پیوند تن و روان
تأثیر ورزش در اجتماعی شدن
تأثیر ورزش در شخصیت
تأثیر ورزش در اخلاق و رعایت حقوق دیگران
تأثیر ورزش در کاهش افسردگی
تأثیر ورزش در کاهش اضطراب
نقش ورزش در پر کردن اوقات فراغت
تأثیر ورزش بر فرهنگ
تأثیر ورزش بر حافظه
نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع کتابی
منابع اینترنتی
چکیده
ورزش و حرکات منظم بدنی علاوه بر سلامت جسم بر سلامت روحی و روانی و اجتماعی فرد فواید زیادی دارد و در سازگاری فرد در جامعه و شخصیت فرد تءثیر می گذارد.ورزش در درمان بیماری های نظیر افسردگی و نیز بر حافظه تآثیر می گذارد.ورزش برای جوانان تکیه گاهی امن به حساب می آید تا در پناه آن به نهایت رشد و کمال مطلوب انسانی دست یابند .
مقدمه
در دنیای معاصر ، ورزش به عنوان پدیده ای موثر در همه ی جوامع جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. ارتباط فعالیت های بدنی و ورزش با علوم مختلف زمینه های جدیدی را برای مطالعه ی انسان فرا هم کرده و گستردگی مطالب و مسائل مرتبط با ورزش و تربیت بدنی به حدی است که نیاز به علوم تخصصی و مطالعات ویژه را ایجاد کرده است در این مقاله مطابق با موضوعی که انتخاب شده است بخش روانی و اجتماعی ورزش مور بررسی قرار گرفته و تمامی مطالب ارائه شده جنبه ی کاربردی دارد و تمامی افراد در گرو ه های سنی مختلف می توانند مورد استفاده قرار دهند
تعریف ورزش و تندرستی
«ورزش عبارت است از یک فعالیت نهادینه شده که مستلزم کاربرد نیروی جسمانی شدید با استفاده از مهارت های جسمانی پیچیده به وسیله شرکت کنندگانی است که توسط عوامل درونی و بیرونی تحریک می شوند. این تعریف با فعالیت های ورزشی سازمان یافته ارتباط پیدا می کند » (کوشافر ،۱۳۸۱، ص ۵۸ ) در جوامع اسلامی با توجه به این که کلیه سیاستگذاری ها در خدمت مکتب می باشد ، تربیت بدنی نیز جدا از این اصل کلی نبوده و ضمن این که پی ریزی این علم بر مبنای مسائل جسمانی و فیزیکی است ولی در نهایت وسییله ایست که در کمال و تعالی انسان ها موثر بوده و می تواند گامی در جهت اهداف غایی انسان ها که همان سیر الی الله است بر دارد. (عزیز آبادی فراهانی ،۱۳۷۳ ،ص ۷) «همانطوری که با ورزش قوت جسمانی خودتان را تقویت می کنید ، قوای روحانیتان را هم تهیه و تقویت کنید. همانطوری که کوشش میکنید جسمتان قوی باشد ، کوشش کنید که روحتان هم قوی باشد »(امام خمینی (ره)،۱۳۸۶،ص۲۵۵) از نظر سازمان بهداشت جهانی ،«تندرستی صرفاً نداشتن بیماری و ضعف نیست؛ بلکه منظور از آن سلامتی کامل جسمی ، ذهنی ، اجتماعی و روحی است . در حقیقت دو هدف عمده تندرستی ، به تأخیر انداختن مرگ و از بیماری است» ( گائینی ، ۱۳۸۶ ،ص ۲۷)
چکیده ای از تاریخچه پیوند تن و روان
فیلسوفان در بستر تاریخ همواره درباره دوگانگی یا یک پارچگی تن و روان تردید داشته اند . از شواهد موجود چنین بر می آید که در روزگاران کهن تن و روان را یک پارچه می داشتند .در فرهنگ های نخستین عقیده بر این بود که بیماری از رسوخ ارواح خبیثه در بدن ناشی می شود . باستان شنا سان جمجمه های سوراخ شده از عصر سنگی پیدا کرده اند که به عمد با ابزارهای سنگی سوراخ شده بودند .گمان می رود که انسان های عصر سنگی می خواستند با سوراخ کردن جمجمه ، ارواح خبیثه را از بدن بیمار خارج کنند .
یونانیان از نخستین مردمانی بودند که فرضیه ی جدایی تن و روان را مطرح کردند . آنان به جای آن که بیماری را به ارواح خبیثه نسبت دهند آن را پیامد بر هم خوردن تعادل مایعات بدن می دانستند . بر طبق این فرضیه ،که ابتدا توسط بقراط عنوان شد و جالینوس آن را بسط داد بیماری از برهم خوردن تعادل چهار خلط در بدن ایجاد می شود .این چهار خلط عبارتند از:خون ،سوداء ، صفرا و بلغم.
از این رو درمان بیماری مستلزم برقراری تعادل مجدد بین این چهار خلط بود. از شواهد چنین بر می آید که در این دوران تأثیر عوامل روانی بر بیماری کاملاً نادیده گرفته می شد. در سده های میانه سبب شناسی و درمان بیماری در قلمرو جن شنایس قرار گرفت. علت بیماری را تنبیه خدایان می دانستند و برای درمان آن بیماران را شکنجه و آزار می دادند .
با آغاز دوره رنسانس و انجام پژوهش های پزشکی نظریه برهم خوردن تعادل خلط ها در بدن مردود شناخته شد و نظریه ای به عنوان آسیب شناسی یاخته ای رواج یافت .بر پایه این نظریه آسیب های وارد بر یاخت های بدن عامل کلیه ی بیماری ها به شمار می آمدند .پژوهش های آزمایشگاهی و پیشرفت های روز افزون علم پزشکی در این دوره باعث شدند که توجه این علم به جای روان به عوامل جسمانی معطوف گردد .دانشمندان در تلاش برای در هم شکستن خرافات گذشته ، از نظریه دوگانگی تن و روان قویاً جانبداری کردند اکنون ما شاهد تغییرات زیادی در این شیوه تفکر هستیم .در حاال حاضر دانشمندان معتقدند سلامت جسمی فرد با عوامل روانی و محیط اجتماعی وی در ارتباط است .تن و روان با یکدیگر در تعاملند و هر دو در سلامت و بیماری دخالت دارند. (منشئی ،۱۳۷۶،صص۳و۴)
تأثیر ورزش در اجتماعی شدن
پژوهش های اجتماعی شدن در ورزش با توسعه ی جامعه شناسی ورزش ارتباط مستقیم داشته است .طی دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ برای تبیین جنبه های گوناگون شرکت در فعالیت های ورزشی تلاش بسیاری شده است .اغلب مطالعات اجتماعی شدن در ورزش حول دو مسأله متمرکز بوده است .یکی پیشایندهای شرکت در ورزش یعنی اینکه چگونه و تحت چه شرایطی شخص به ورزش رو می آورد و دیگری پیامد های شرکت در ورزش .این دو فرایند را اجتماعی شدن در نقش اجتماعی و اجتماعی شدن از طریق نقش اجتماعی نیز نامیده اند . لذا در اغلب منابع دو عنوان اجتماعی شدن در ورزش و اجتماعی شدن از طریق ورزش به چشم می خورد .در اولی فرد در نقش ورزشی مانند «ورزشکار » اجتماعی می شود و در دومی به یاد گیری نگرش ها ، ارزشها ، مهارت ها و گرایش هایی کلی – مانند جوانمردی ،انضباط – اشاره دارد که تصور می شود در فعالیت های ورزشی حاصل آید .اجتماعی شدن از طریق ورزش عبارت است از تأثیر ورزش بر باورها ، نگرش ها و … .
103 ص
نمونه سوال مبانی جامعه شناسی
تا 15 ترم
همراه با پاسخنامه
نموهه سوال مبانی جامعه شناسی تا 14 ترم همراه با پاسخنامه