یکی از پرسشهای رایج در باب تفسیر قرآن این است که اگر قرآن نور و مبین است چرا برای همگان گویایی نداشته و در فهم و تفهیم آن نیاز به تاویل و تفسیر وجود دارد؟
آیا امکان وجود نداشت که همه معارف و حقایقی که برای هدایت بشری لازم است در ظاهر قرآنی گنجانیده میشد تا این همه دشواری و اختلاف در فهم قرآن و حیرت و سرگشتگی برای انسانها پیش نمیآمد؟
برای پاسخگویی به این پرسش ، مقدماتی لازم است که نوشتار حاضر ارسالی از سوی مرکز فرهنگ و معارف قرآن به آن میپردازد.
حقیقت معارف قرآنی امری لایهدار و دارای بطون است . قرآن را نمیتوان کلامی بسیط دانست که معنایی صرفاً ساده داشته و برای سیر انسان در مسیری بی نهایت کفایت نماید. اگر هدف از خلقت انسانی معرفت پروردگار باشد پروردگاری که وجود لایتناهی دارد مسیر کمالی هم که برای این انسان ترسیم میشود باید لایتناهی باشد و سخن هدایتی که وسیله وصول انسان به خدای مطلق باشد نیز باید نامحدود باشد از این رو کلامی که برای هدایت خلق نازل شده تا مسیر سعادت بیحد و حصر انسانی را برای او هموار گرداند لازم است که خود حد و حصر نداشته باشد چرا که وجود خط پایانی در معارف قرآن نه تنها با هدف بی نهایت انسانی تناسبی ندارد بلکه با فلسفه وجودی خود قرآن و باید او را به منبع لایتناهی وصل گرداند همساز نیست.
تعداد صفحه: 18
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
آیا جامعه مستقل از وجود افراد دارای هستی است و اگر جامعه وجود دارد آیا وجود او حقیقی است یا اعتباری؟
در پاسخ به سؤال فوق لازم است در آغاز دو مقدمه بیان گردد.
مقدمه اول: اثبات وجود حقیقی و مستقل برای هر چیز آن گاه میسور است که آن چیز یا محسوس باشد و یا مبرهن. برخی امور را آدمی با حواس پنجگانه احساس می کند و وجود آن ها را می پذیرد از باب مثال آب و رطوبت آن و آتش و حرارت آن را احساس می کند و می گوید وجود دارد و برخی امور را با برهان اثبات می کند و از راه آثار وجود مؤثر را مبرهن می کند و به عبارت دیگر وجود اشیاء یا با حواس اثبات می شود و یا از راه عقل استدلال می شود و وجود آن اثبات می گردد از باب مثال از راه آثار اشیاء بر وجود آن ها استدلال می شود یعنی از راه آثار بر وجود مبدء آثار استدلال می کند و وجود آن را اثبات می نماید. اگر چیزی وجود حقیقی داشت دارای آثار حقیقی است و از راه آثار به مبدء و منشأ اثر آن، علم پیدا می شود.
مقدمه دوم: ترکیب اشیاء و امور، اقسام مختلفی دارد، ترکیب حقیقی، اعتباری، صناعی، شیمیایی و اجتماعی...
ترکیب حقیقی آن است اجزاء گوناگونی که از تأثیر و تأثر و فعل و انفعال آن ها اثر جدیدی ظهور کند به گونه ای که این اثر در هیچ یک از اجزاء او وجود نداشته است از باب مثال از ترکیب اکسیژن و هیدروژن آب به وجود می آید که آثار خاص خود را دارد و این آثار در اجزاء به تنهایی وجود ندارند.
ترکیب اعتباری آن است که در صورت ترکیب اجزاء گوناگون منشأ اثر جدید نباشد بلکه منشأ مجموع آثار باشد از باب مثال اگر ظروف زیادی را در یک ظرف و کیسه ای جمع کنیم و بخواهیم بر یک وسیله نقلیه ای آن را حمل کنیم. آن وسیله نقلیه تک تک این ظروف را به راحتی حمل می کرد و قدرت تحمل آن را داشت اما در برابر مجموعه آن ها این قدرت تحمل را ندارد. در این صورت این گونه نیست که این مجموعه، واحد حقیقی را تشکیل دهد که این واحد حقیقی قدرت تحمل و مقاومت آن وسیله نقلیه را تضعیف کند بلکه اثر مجموع این ظروف همانا مجموع آثار است نه اثر جدید.
بنابراین اگر صد ظرف موجود بود اکنون با اجتماع آن ها صد و یک چیز موجود نیست ـ خواه این موجود مفروض متمایز از هم باشد یا به عنوان کل و مرکب، همه را در ضمن خود داشته باشد ـ بلکه همان صد ظرف است زیرا اثر جدیدی پدید نیامده است بلکه اثر مجموع، مجموع آثار است از این رو در شمارش آثار می گوییم: صد آثار و در شمارش مبدأ و منشأ اثر می گوییم صد مؤثر و مبدأ اثر موجود است.
نمای مرکز تجاری
فرمت:pdf