170 صفحه
قابل ویرایش
چکیده:
میتوان گفت که سرمایه اجتماعی عبارت است از تأثیر اقتصادی حاصل از تسهیلاتی که شبکههای اعتماد و مؤلفههای فرهنگی در یک سیستم اجتماعی را به وجود میآورند و از طرفی دیگر نیز می دانیم که معیار ارزیابی بسیاری از شرکت های پذیرفته شده در شرکت های بورس و اوراق بهادار، عملکرد مالی آنها است که در پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت که در مراحل نخست تحقیق مطالعات انجام گرفته و تحقیقات پیشین در مورد سرمایه اجتماعی و عملکرد مالی مطالعه گردید. با استفاده از مطالب جمع آوری شده، پیشینه و ادبیات تحقیق نگاشته شد. سپس بر اساس پرسشنامه های استاندارد و صورت های مالی شرکتها را مورد سنجش قرار داده که پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده های به دست آمده را با استفاده از نرم افزار spss مورد پالایش و آنالیز قرار دادیم.
در تحقیق حاضر نتایج بدست آمده نشان می دهد که تمامی ابعاد سرمایه اجتماعی (سرمایه اجتماعی ساختاری، سرمایه اجتماعی رفتاری، سرمایه اجتماعی شناختی) با تمامی ابعاد عملکرد مالی (ROE, EPS, ASR) رابطه معناداری دارد و از طریق آزمون فریدمن مشخص شد در بین ارتباط ابعاد سه گانه سرمایه اجتماعی بر عملکرد مالی، بعد ساختاری سرمایه اجتماعی با میانگین رتبه 09/2 در اولویت اول (بیشترین اولویت)، بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی با میانگین رتبه 00/2 در اولویت دوم و در نهایت بعد شناختی سرمایه اجتماعی با میانگین رتبه 91/1 در اولویت سوم (کمترین اولویت) قرار دارد.
واژگان کلیدی:
سرمایه اجتماعی، عملکرد مالی، بانک صادرات، بورس اوراق بهادار تهران.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
_Toc314614143فصل اول: کلیات پژوهش
1-7-تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی تحقیق: 7
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
الف- مبانی نظری سرمایه اجتماعی... 14
2-2- سیر تطور مفهوم سرمایه اجتماعی... 14
2-3- انواع سرمایه: سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی... 21
2-4- مفهوم سرمایه اجتماعی... 23
2-5- تئوری های سرمایه اجتماعی... 27
2-6- شیوه های ارزیابی سرمایه اجتماعی و کارکردها ی آن.. 30
2-7- عناصر و ابعاد سرمایه اجتماعی... 35
ب- ادبیات نظری عملکرد مالی... 46
2-9- مفاهیم شاخص های کلیدی عملکرد مالی... 47
2-10- مطالعات انجام شده در حوزه عملکرد مالی... 51
2-10-1- مطالعات دنیسون بر روی عملکرد مالی.. 51
2-10-3- یافته های مربوط به عملکرد مالی.. 56
2-11- پیشینه تحقیقات در زمینه سرمایه اجتماعی... 57
2-11-1- پیشینه تحقیقات داخلی: 57
2-11-2- پیشینه تحقیقات خارجی: 64
2-12- پیشینه تحقیقات در زمینه عملکرد مالی: 67
2-12-1- پیشینه تحقیقات داخلی.. 67
2-12-2- پیشینه تحقیقات خارجی.. 78
2-13- تحقیقات در زمینه رابطه سرمایه اجتماعی با مولفه های مرتبط با حوزه های عملکردی و مالی: 80
3-4- روشهای جمع آوری اطلاعات.... 90
3-5- روایی (اعتبار) و پایایی پرسشنامه. 92
3-6- مقیاس (ابزار) اندازه گیری... 95
3-7- جامعه و نمونه آماری... 96
3-8- جنبه نوآوری و جدید بودن تحقیق: 97
3-9- روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات: 97
2-1 : بررسی ارتباط بین بعد ساختاری سرمایه اجتماعی و شاخص EPS عملکرد مالی... 112
2-1 : بررسی ارتباط بین بعد شناختی سرمایه اجتماعی و شاخص ROE عملکرد مالی... 115
2-2 : بررسی ارتباط بین بعد شناختی سرمایه اجتماعی و شاخص EPS عملکرد مالی... 117
3-2 : بررسی ارتباط بین بعد شناختی سرمایه اجتماعی و شاخص ASR عملکرد مالی... 118
1-3 : بررسی ارتباط بین بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی و شاخص ROE عملکرد مالی... 119
2-3 : بررسی ارتباط بین بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی و شاخص EPS عملکرد مالی... 120
3-3 : بررسی ارتباط بین بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی و شاخص ASR عملکرد مالی... 121
1-3 : بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و شاخص ROE عملکرد مالی... 123
2-3 : بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و شاخص EPS عملکرد مالی... 124
3-3 : بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و شاخص ASR عملکرد مالی... 125
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
5-2- نتیجه گیری از فرضیات.... 129
5-3- یافته های جانبی تحقیق.. 138
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول شماره 2-1) : تعاریف بانک جهانی از سرمایه اجتماعی.. 26
جدول همبستگی بین ویژگی های فرهنگ سازمانی و بازده دارایی.. 52
جدول 4-1: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنسیت... 101
جدول 4-2: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن.. 103
4-3: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تأهل.. 104
4-4: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سطح تحصیلات... 106
جدول 4-5: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب نوع استخدام. 107
جدول 4-6: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سنوات خدمت... 109
جدول11- 4): نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون: بعد ساختاری سرمایه اجتماعی و شاخص ROE عملکرد مالی.. 111
جدول11- 4): نتایج آزمونضریب همبستگی پیرسون: بعد ساختاری سرمایه اجتماعی و شاخص EPS عملکرد مالی.. 113
جدول11- 4): نتایج آزمونضریب همبستگی پیرسون: بعد ساختاری سرمایه اجتماعی و شاخص ASR عملکرد مالی.. 114
جدول11- 4): نتایج آزمونضریب همبستگی پیرسون: بعد شناختی سرمایه اجتماعی و شاخص ROE عملکرد مالی.. 116
جدول11- 4): نتایج آزمونضریب همبستگی پیرسون: بعد شناختی سرمایه اجتماعی و شاخص EPS عملکرد مالی.. 117
جدول11- 4): نتایج آزمونضریب همبستگی پیرسون: بعد شناختی سرمایه اجتماعی و شاخص ASR عملکرد مالی.. 118
جدول11- 4): نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون: بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی و شاخص ROE عملکرد مالی.. 120
جدول11- 4): نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون: بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی و شاخص EPS عملکرد مالی.. 121
جدول11- 4): نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون: بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی و شاخص ASR عملکرد مالی.. 122
جدول11- 4): نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون: سرمایه اجتماعی و شاخص ROE عملکرد مالی.. 123
جدول11- 4): نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون: سرمایه اجتماعی و شاخص EPS عملکرد مالی.. 124
جدول11- 4): نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون: سرمایه اجتماعی و شاخص ASR عملکرد مالی.. 125
جدول15-4) اولویت بندی میزان ارتباط سرمایه اجتماعی بر عملکرد مالی.. 126
فهرست نمودار
عنوان صفحه
شکل 2. ابعاد سرمایه اجتماعی(Sabatini, 2008) 35
رابطه ویژگی های فرهنگ و عملکرد. 53
نمودار (4-1): نمودار فراوانی مربوط به میزان جنسیت در جامعه هدف... 102
نمودار (4-2): نمودار فراوانی مربوط به میزان سن در جامعه هدف... 104
نمودار (4-3): نمودار فراوانی مربوط به میزان تأهل در جامعه هدف... 105
نمودار (4-4): نمودار فراوانی مربوط به سطح تحصیلات در جامعه هدف... 106
نمودار (4-5): نمودار فراوانی مربوط به نوع استخدام در جامعه هدف... 108
نمودار (4-6): نمودار فراوانی مربوط سنوات خدمت در جامعه هدف... 109
90 صفحه
قابل ویرایش
فهرست مطالب
فصل اول:
1-1- مقدمه:
1-2- بیان مساله تحقیق : 1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق: 1-4- اهداف تحقیق :
1-5- سوالات تحقیق :
1-6- قلمرو تحقیق 1-7- تعریف متغیرهای تحقیق:
اعتماد به نفس:
مهارتهای زندگی:
مهارت خود آگاهی:
مهارت همدلی:
مهارت روابط بین فردی:
مهارت مدیریت بر هیجانها:
مهارت مقابله با استرس :
مهارت حل مسأله:
مهارت ارتباط مؤثر:
مهارت تصمیم گیری :
مهارت تفکر خلاق:
مهارت تفکر نقادانه:
اعتماد به نفس:
مهارتهای زندگی :
فصل دوم: 2-1- مقدمه 2-2- بخش اول: مبانی تئوریک مهارتهای زندگی.
- رشد شخصیت / هدف مهارتهای زندگی
- مهارتهای برقراری ارتباط بین فردی و روابط انسانی
- مهارتهای حل مسأله و تصمیمگیری
الف- مهارتهای عمومی، اصلی یا مشترک
مهارتهای سلامت جسمانی و حفظ بهداشت
ب- مهارتهای خاص یا غیرمشترک
2-3- بخش دوم: مبانی تئوریک اعتماد به نفس.
2-5- چهارچوب نظری و مدل مفهومی تحقیق 2-6. نتیجه گیری از مطالعات و پیشینه پژوهش فصل سوم: 3-1- مقدمه 3-2- روش تحقیق
الف) روش تحقیق بر حسب هدف:
ب) روش تحقیق بر حسب نحوه گرد آوری داده ها:
ج) روش تحقیق بر حسب نحوه اجراء :
3-3- مراحل انجام تحقیق 3-4- روشهای جمع آوری اطلاعات
الف) مطالعات کتابخانهای(بررسی اسناد و مدارک):
ب) تحقیقات میدانی:
3-5- روایی (اعتبار) و پایایی پرسشنامه
الف- روایی:
ب- پایایی:
3-6- مقیاس (ابزار) اندازه گیری 3-7- جامعه و نمونه آماری 3-8- روشهای تجزیه و تحلیل داده ها:
الف. آمار توصیفی:
ب. آمار استنباطی:
منابع فارسی:
منابع انگلیسی:
38 صفحه
فهرست مطالب
عنوان صفحه
نقش ورزش در پُر کردن اوقات فراغت.. 9
شکوفا شدن استعدادهای نهفته با ورزش: 11
ورزش به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر رشد اجتماعی. 14
ورزش و رشد رفتار ضد اجتماعی. 15
تعریف روانشناسی از "ورزش و سلامت روحی ". 16
رویکرد روان پویشی رشد شخصیت.. 17
کاربرد های تئوری زیگموند فروید. 17
انگیزش ناخودآگاه و سود ثانویه 18
روانشناسی و سلامت با ورزش.. 19
نحوه تأثیر ورزش بر سلامت روان. 21
تأثیر ورزش در کاهش افسردگی. 24
تأثیر ورزش در کاهش اضطراب.. 25
چگونگی مبارزه با بیماری روانی با ورزش: 26
20 صفحه
قابل ویرایش
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
انواع جو سازمانی طبق مدل هالپین و کرافت
دیدگاه های گوناگون در مورد شکل گیری جو سازمانی
رویکرد ساختاری:
رویکرد ادراکی:
ابعاد جو سازمانی از دید جیمز و جونز:
رویکرد تعاملی:
رویکرد فرهنگی:
تعریف مدیریت دانش
مدل تحقیق:
روش شناسی تحقیق
روش و ابزار تحقیق
تعریف جامعه آماری و ویژگی های آن
نمونه آماری
متغییرهای تحقیق
الف) متغییر وابسته: نهادینه سازی مدیریت دانش
ب) متغییر مستقل: جو سازمانی
تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات
روش تجزیه و تحلیل داده ها:
فرضیه های تحقیق:
فرضیه اصلی
فرضیات فرعی
بررسی و تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش:
بررسی و تجزیه و تحلیل فرضیه اصلی:
بررسی و تجزیه و تحلیل فرضیه فرعی اول:
بررسی و تجزیه و تحلیل فرضیه فرعی دوم:
بررسی و تجزیه و تحلیل فرضیه فرعی سوم:
بررسی و تجزیه و تحلیل فرضیه فرعی چهارم:
بررسی و تجزیه و تحلیل فرضیه فرعی پنجم:
بررسی و تجزیه و تحلیل فرضیه فرعی ششم:
تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری
فهرست منابع
چکیده
پژوهش ها نشان می دهند که شرایط محیط کار برای ایجاد و رشد احساس کارکنان در سه عامل خلاصه می شود: مدیران، شغل و همکاران . در این پژوهش به بررسی نهادینه سازی مدیریت دانش و رابطه ی آن با جو سازمانی در اداره کل امور مالیاتی استان مازندران و ادارات تابعه پرداخته شده است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش بدست آوردن داده ها توصیفی است. اطلاعات بدست آمده از اداره کل امور مالیاتی استان مازندران و ادارات تابعه به وسیله ی دو پریشنامه مستقل مربوط به جو سازمانی و نهادینه سازی مدیریت دانش حاصل گردید. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان مازندران و ادارات تابه که 400 نفر می باشند تشکیل می دهند. نمونه تحقیق بصورت تصادفی از بین کارکنان اداره کل و ادارات تابعه به تفکیک متغیرهای شناسنامه ای شامل سن ، جنس ، وضعیت تاهل و تحصیلات انتخاب گردیده است. در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که « آیا میان نهادینه سازی مدیریت دانش و جوسازی کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان مازندران و ادارات تابعه رابطه وجود دارد؟» متغیرهای تحقیق عبارت از: پشتیبانی مدیر، کارگروهی صمیمانه ، تعارض، روحیه چالش شغلی در اداره کل امور مالیاتی استان مازندران می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با توجه به تحلیل های انجام گرفته ، رابطه میان نهادینه سازی مدیریت دانش و جو سازی کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان مازندران وجود دارد که این رابطه در حد متوسط می باشد و وابستگی نسبی دارد.
مقدمه
در دهه های اخیر ، انواع مؤسسات و سازمان ها، شاهد تغییرات اساسی در زمینه های ساختار، کارکرد و سبک های مدیریتی خویش بوده اند. سازمان های کنونی ، اهمیت بیشتری برای درک ، انطباق پذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون ، قائل شده و در کسب و به کارگیری دانش و اطلاعات روزآمد ، به منظور بهبود عملیات و ارائه خدمات و محصولات مطلوب تر به مشتریان ، پیش گرفته اند. چنین سازمان هایی نیازمند به کارگیری سبک جدیدی از مدیریت به نام «مدیریت دانش » خواهند بود.
مدیریت دانش، گر چه تاکید زیادی بر فناوری اطلاعات دارد و در بسیاری موارد، به عنوان مدیریت مبتنی بر فناوری تعریف می شود، اما در واقع مفهومی فراتر از آن دارد. داون پورت، مؤلفه های اساسی مدیریت دانش را شامل موارد زیر می داند:(داون پورت،1974،ص112)
اداره کل دارایی یکی از مهمترین مراکز دولتی در هر استان می باشد که در پیشبرد اهداف اقتصادی و بودجه مملکت مؤثر است. بنابراین از آنجایی که نهادینه سازی مدیریت دانش و جو سازمانی دو پارامتر بسیار مهم در بحث منابع انسانی هر ارگان و نهادی می باشد، این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا بین نهادینه سازی مدیریت دانش و جو سازمانی در بین کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان مازندارن رابطه ای وجود دارد؟
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
از اواخر قرن بیستم یک نوع تغییر نگرش در رابطه با جایگزینی سرمایه مادی با سرمایه فکری دیده می شود. سرمایه فکری ، به تدریج در سازمانها به عنوان سرمایه اصلی آن مطرح می شود. این نگرش در بیشتر سازمانهای تجاتری که بر تولید و حفظ سرمایه فکری تأکید دارند، نتیجه بخش بوده است. نظامی که با این نگرش رفتار می نماید، « مدیریت دانش» خوانده می شود.(یمنی، 1382،ص45)
انواع جو سازمانی طبق مدل هالپین و کرافت
«هالپین و کرافت» شش جو اصلی را در قالب عناوینی چون جو باز ، جو بسته ، جو خود مختار ، جو پدرانه، جو کنترل شده و جو آشنا را معرفی کردند که ویژگی های هر کدام به شرح زیر است:(هالپین و کرافت:1944:ص 112)
جو باز: ج. باز، دارای عدم تعهد پایین، موانع و محدودیت کم ، نشاط و صمیمیت بسیار زیاد ، این ترکیب جوی را پیشنهاد می کند که هم مدیر و هم پرسنل رفتار صمیمی دارند.
جو بسته: دارای ویژگی های متضاد با جو باز است، اعتماد و نشاط در آن کم و عدم اشتغال به کار زیاد است. مدیر و پرسنل خود را مشغول نشان می دهند، مدیر بر مسائل بی اهمیت ، راهور و غیر ضروری تاکید می کند و پرسنل با همین تاکید مدیر کمترین همکاری را دارند و رضایت کمتری نشان می دهند.
تعداد صفحه: 19
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
تاثیرپذیری انسان از اغوای شیطان
تفاوت انسان با شیطان در ماده خلقت
انسان در معرض دشمنی شیطان
نهی شدن انسان از پیروی شیطان
نفوذ شیطان به انسان
فریب کاری شیطان
خدعه شیطان
هدف شیطان از فریب انسان
ترغیب انسان توسط شیطان
دشمن گرفتن شیطان
انسان مورد خیانت شیطان
هدف از مهلت خواهی شیطان
دشمنی شیطان و انسان
رابطه انسان و شیطان در احادیث
منابع
تاثیرپذیری انسان از اغوای شیطان
قال فبمآ اغویتنی لاقعدن لهم صرطک المستقیم• ثم لاتینهم من بین ایدیهم ومن خلفهم وعنایمـنهم وعن شمآئلهم ولاتجد اکثرهم شـکرین• یـبنیءادم لایفتننکم الشیطـن کمآ اخرج ابویکم من الجنة ینزع عنهما لباسهما لیریهما سوءتهمآ انه یریـکم هو وقبیله من حیث لاترونهم...
گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین میکنم! سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان میروم و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهی یافت»
ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را میبینند از جایی که شما آنها را نمیبینید (اما بدانید) ما شیاطین را اولیای کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند!
تفاوت انسان با شیطان در ماده خلقت
قال ما منعک الا تسجد اذ امرتک قال انا خیر منه خلقتنی من نار وخلقته من طـین.
(خداوند به او) فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟» گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفریدهای و او را از گل!»
قال یا ابلـیس ما لک ا لا تکون مع الساجدین• قال لم اکن لاسجد لبشر خلقته من صلصال من حما مسنون.
(خداوند) فرمود: «اى ابلیس ! چرا با سجده کنندگان نیستى؟!» گفت: «من هرگز براى بشرى که او را از گل خشکیدهاى که از گل بدبویى گرفته شده است آفریدهاى، سجده نخواهم کرد!
و اذ قلنا للملائکة اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلـیس قال ا اسجد لمن خلقت طـینا.
(به یاد آورید) زمانى را که به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده کنید!» آنها همگى سجده کردند، جز ابلیس که گفت: «آیا براى کسى سجده کنم که او را از خاک آفریدهاى»
قال یا ابلـیس ما منعک ان تسجد لما خلقت بیدی استکبرتام کنت من العالـین• قال انا خیر منه خلقتنی من نار وخلقته من طـین.
گفت: «ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبر کردی یا از برترینها بودی؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!)» گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفریدهای و او را از گل! »
انسان در معرض دشمنی شیطان
فازلهما الشیطـن عنها فاخرجهما مما کانا فیه وقلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو...
پس شیطان موجب لغزش آنها از بهشت شد و آنان را از آنچه در آن بودند، بیرون کرد. و (در این هنگام) به آنها گفتیم: «همگی (به زمین) فرود آیید! در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود.
یـایها الناس... ولاتتبعوا خطوت الشیطـن انه لکم عدو مبین. .
ای مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهای شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!
.. ولاتتبعوا خطوت الشیطـن انه لکم عدو مبین.
از گامهای شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!
قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو.... .
فرمود: « (از مقام خویش،) فرود آیید، در حالى که بعضى از شما نسبت به بعض دیگر، دشمن خواهید بود!
چنان چه مخاطب کلمه «اهبطوا» آدم و حوا علیهما السلام و ابلیس باشند، مقصود از «بعضکم لبعض عدو» دشمنی شیطان و انسان با یکدیگر خواهد بود.
..ان الشیطـن للانسـن عدو مبین.
چرا که شیطان، دشمن آشکار انسان است!
وقل لعبادی... ان الشیطـن ینزغ بینهم ان الشیطـن کان للانسـن عدوا مبینا.
به بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین باشد! چرا که (شیطان به وسیله سخنان ناموزون)، میان آنها فتنه و فساد مىکند همیشه شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است!
واذ قلنا للملـئکة اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس کان من الجن ففسق عن امر ربه افتتخذونه وذریته اولیآء من دونی وهم لکم عدو بئس للظـلمین بدلا.
به یاد آرید زمانی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید! » آنها همگی سجده کردند جز ابلیس که از جن بود و از فرمان پروردگارش بیرون شد آیا (با این حال،) او و فرزندانش را به جای من اولیای خود انتخاب میکنید، در حالی که آنها دشمن شما هستند؟! (فرمانبرداری از شیطان و فرزندانش به جای اطاعت خدا) چه جایگزینی بدی است برای ستمکاران.
فقلنا یــادم ان هـذا عدو لک ولزوجک... • قال اهبطا منها جمیعا بعضکم لبعض عدو...
پس گفتیم: «ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و (دشمن) همسر توست! مبادا شما را از بهشت بیرون کند که به زحمت و رنج خواهی افتاد!
(خداوند) فرمود: «هر دو از آن (بهشت) فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود! ولی هر گاه هدایت من به سراغ شما آید، هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه میشود، و نه در رنج خواهد بود!
ان الشیطـن لکم عدو فاتخذوه عدوا انما یدعوا حزبه لیکونوا من اصحـب السعیر.
البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید او فقط حزبش را به این دعوت مىکند که اهل آتش سوزان (جهنم) باشند!
الم اعهد الیکم یـبنی ءادم ان لاتعبدوا الشیطـن انه لکم عدو مبین.
آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او براى شما دشمن آشکارى است؟!
و لایصدنکم الشیطـن انه لکم عدو مبین.
و شیطان شما را (از راه خدا) باز ندارد، که او دشمن آشکار شماست!
نهی شدن انسان از پیروی شیطان
یـایها الناس... ولاتتبعوا خطوت الشیطـن انه لکم عدو مبین. .
ای مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهای شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!
.. ولاتتبعوا خطوت الشیطـن انه لکم عدو مبین.
از گامهای شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!
الم اعهد الیکم یـبنی ءادم ان لاتعبدوا الشیطـن انه لکم عدو مبین.
آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او براى شما دشمن آشکارى است؟!
نفوذ شیطان به انسان
انسان مورد هجوم شیطان از جوانب گوناگون است:
ولقد خلقنـکم ثم صورنـکم ثم قلنا للملـئکة اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس لم یکن من السـجدین• ثم لاتینهم من بین ایدیهم ومن خلفهم وعنایمـنهم وعن شمآئلهم ولاتجد اکثرهم شـکرین.
ما شما را آفریدیم سپس صورت بندی کردیم بعد به فرشتگان گفتیم: «برای آدم خضوع کنید! » آنها همه سجده کردند جز ابلیس که از سجده کنندگان نبود. سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان میروم و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهی یافت»
فریب کاری شیطان
خداوند به انسانها درباره فریب کاری شیطان هشدار داده است:
یـبنیءادم لایفتننکم الشیطـن کمآ اخرج ابویکم من الجنة ینزع عنهما لباسهما لیریهما سوءتهمآ انه یریـکم هو وقبیله من حیث لاترونهم...
ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را میبینند از جایی که شما آنها را نمیبینید.
تعداد صفحه: 37
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
عروس و داماد
احترام رکن اصلی
دست پر به منزل پدر و مادر همسرتان بروید:
احترام به همسرتان در هنگام حضور والدینش:
هر کسی خودش پاسخ خانواده خودش را بدهد:
برای رفت و آمدتان به منزل والدین همسر برنامهریزی داشته باشید
اختلاف نظرهای همسرانهمان را به والدین نگوییم
مشورت با والدین همسر
احساس خانواده همسرمان را نسبت به او بپذیریم
به همسرمان در رفتار با والدینش آزادی عمل بدهیم
رعایت انصاف و عدالت در برخورد با والدین خود و والدین همسر
مقایسه نکنید
استراتژی ارتباط با خانواده همسر
از شایعترین الگوهای رابطه با خانوادههای همسران که ممکن است به اختلاف بینجامد، میتوان به این موارد اشاره کرد:
دیدارهای مکرر و بدون برنامه با خانوادههای طرفین:
زیاد ماندن یکی از اعضای خانواده طرفین بهعنوان مهمان در منزل زوج:
مکالمه تلفنی مکرر یا طولانیمدت در طول روز با خانوادهها:
دخالت خانوادهها در امور اقتصادی زوج:
تحمیلکردن راه و رسم زندگی به زوج جوان:
وجود افراد خودشیفته در خانوادههای زوجین:
وجود افرادی در خانواده زوج که به الکل یا موادمخدر اعتیاد داشته باشند:
چگونه از این آثار زیانبار جلوگیری کنیم؟
در مورد اختلافاتتان با خانوادههایتان صحبت نکنید:
هرگز وفاداری خود را بین خانواده و همسرتان تقسیم نکنید:
مرزهای خانواده را مشخص کنید:
دکتر اقلیما ادامه می دهد:
ارتباط عروس با خانواده داماد
ارتباط داماد با خانواده عروس
داماد محبوبی شوید!
این راز و رمزها را یاد بگیرید و سعی کنید هر طور شده به کار ببندید:
برای تنظیم رابطهای مثبت میان مادرزنها و دامادها بدون آن که ضامن نارنجک چکانده شود، چه باید کرد؟
راهنماییهای خواسته نشده بحران ایجاد میکند
تلقینات منفی، شکاف در رابطه
سکوت در جمع، مشاجره در خلوت
والدین در حاشیه زندگی زوجها باشند
توصیه هایی به مرد خانواده در مواجهه با همسر و مادرش
ملکه زندگی یک مرد
عشق زندگی یک مرد
شورای حل اختلاف در پشت صحنه
منابع:
مقدمه
وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره ی وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. بخش عمده ای از این روابط بین زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنایان و بخشی هم به ارتباطات خانواده های زن و شوهر برمی گردد که پس از شروع زندگی مشترک خود به خود به هم گره خورده اند. در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر خانواده باید پذیرفته شود. اما گاه پیش می آید که به دلایل مختلف، خانواده ها وجوه مشترک کمی با یکدیگر دارند.
عروس و داماد
این جاست که پذیرش عروس یا داماد جدید با دشواری رو به رو می شود و ممکن است سرمنشاء اختلاف های جدی و درگیری های خانوادگی شود. از این رو طبیعی است که انتخاب صحیح همسر و توجه به طبقه اجتماعی و مشترکات بین خانواده در کاهش اختلافات احتمالی نقش اساسی دارد.
آنچه در این راستا بیشتر تنش ایجاد میکند این است که اصولا والدین و اعضای خانواده در تمامی طبقات اجتماعی جامعه به طور ناخودآگاه به دخترانشان میآموزند که وقتی به خانه بخت رفتند مواظب خواهر شوهر و مادرشوهر خود باشند و از آنها کم نیاورند. به این ترتیب آنها را با یک سپر دفاعی به خانه بخت میفرستند. گویی او مجبور است در مقابل خانواده همسر همواره جبهه گیری کند. در حالی که هرگز به پسرشان که قرار است ازدواج کند چنین توصیه هایی نمی کنند. به عبارت دیگر از آن جا که توجه به مردان در خانواده های ایرانی بیش از زنان است کمتر دامادی با خانواده همسرش دچار مشکل می شود، اما رابطه عروس و مادرشوهر اغلب با کوچک ترین سوءتفاهمی دستخوش تغییر شده و اختلافات بالا می گیرد. از طرف دیگر نداشتن مهارت های برقراری ارتباط، کم سن و سال بودن و نداشتن مهارت حل مسئله باعث می شود کوچک ترین مشکل زوج جوان در ابتدای زندگی با کشیده شدن به خانواده های طرفین به یک معضل بزرگ تبدیل شود.
بنابراین بهتر است عروس و داماد جوان برای پرهیز از به وجود آمدن تنش بین خود و خانواده ها به برخی نکات توجه کنند.
احترام رکن اصلی
احترام گذاشتن به خانواده همسر یکی از نکات بسیار مهم و کلیدی است. رابطه ای که در آن احترام حاکم باشد هرگز به تنش و دعوا و درگیری متمایل نمی شود. طرفین باید سعی کنند از رفتارهایی که حساسیت فرد مقابل را برمی انگیزد، خودداری کنند. عروس خانم و آقا داماد باید سعی کنند با ذکاوت و تیزبینی خود این موارد را بدون این که از زبان همسر بشنوند شناسایی و با رعایت آنها و جلب احترام، از بروز تنشها جلوگیری نمایند.
دست پر به منزل پدر و مادر همسرتان بروید:
گرفتن دو شاخه گل یا یک بسته شکلات هزینه چندانی در بر ندارد، اما با این کار شما بطور غیرمستقیم به آنها میگویید که دوستشان دارید و برایشان ارزش قائلید. حتی میتوانید از شیرینیها یا مرباهایی که خودتان درست کردهاید برای آنها ببرید. این کار تأثیر زیادی در جلب محبت طرفین نسبت به یکدیگر دارد.
احترام به همسرتان در هنگام حضور والدینش:
در حضور پدر و مادر همسرتان سعی کنید با احترام بیشتری با یکدیگر رفتار کنید. همسرتان را با پیشوند «آقا» یا «خانم» صدا بزنید. پدر و مادرها وقتی خیالشان راحت شود که احترام فرزندشان پا برجاست تا حد زیادی از مقاومتشان در برابر رفتارهای شخصی که به تازگی وارد خانواده شان شده کمتر خواهد شد و سریعتر با او صمیمت پیدا می کنند.
هر کسی خودش پاسخ خانواده خودش را بدهد:
هر فرزندی محبوب پدر و مادر خویش است و والدین با خوشی فرزندشان شاد میشوند و از ناراحتیهایش غمگین. تجربه ثابت کرده که والدین با خواستههای فرزندانشان خیلی سریعتر کنار میآیند تا اینکه شخص دیگری غیر از فرزندشان خواستهای مطرح کند. به عنوان مثال اگر پدر و مادرشوهرتان از سفر ناگهانیای که میخواهید آخر هفته بروید انتقاد میکنند، بگذارید همسرتان پاسخگوی آنها باشد. اگر همسرتان در یک جمله به آنها بگوید : «به علت خستگی از کارم به یک سفر کوتاه در آخر هفته احتیاج دارم.» بی شک آنها هم موافقت خود را اعلام خواهند کرد و چه بسا مشوق شما برای این سفر باشند.
اما ممکن است هرچقدر شما که عروس خانواده هستید برای رفتن به این سفر دلیل بیاورید؛ آنها نپذیرند و گمان کنند «طفلک پسرشان همین دو روز آخر هفته را فرصت داشته برای استراحت که آن هم از سوی شما غصب شده است»
برای رفت و آمدتان به منزل والدین همسر برنامهریزی داشته باشید
بعد از ازدواج بهترین گزینه در تعاملات همسران با والدین، برنامهریزی است. با هماهنگی به منزل آنها بروید و به قول معروف از لنگر انداختن در منزل والدین خودداری کنید. به عنوان مثال برنامه بگذارید که هفتهای دو بار یا یک بار به دیدن آنها بروید نه اینکه هر روز یا یک روز در میان در بازههای طولانی ظهر تا شب آنجا باشید.
اختلاف نظرهای همسرانهمان را به والدین نگوییم
در زندگی زیر یک سقف ممکن است روزهایی باشد که با همسرمان دچار اختلاف سلیقه بشویم. نیازی نیست به محض بروز چنین مشکلی، آن را را با پدر و مادر در میان بگذارید. آنچه که بین زن و شوهر رخ میدهد، گذراست و آنها با پشت سر گذاشتن این مرحله از مشکل بوجود آمده عبور میکنند، اما والدین همسر هیچگاه این تناقضها برایشان حل نخواهد شد و همیشه در گوشه ذهنشان اینطور نقش خواهد بست که فرزند ما زندگی خوبی ندارد.
مشورت با والدین همسر
اگر قصد انجام کاری را دارید که بعدها به اطلاع خانواده همسر خواهد رسید و از طرفی نیاز به مشورت هم دارد، سعی کنید با والدین همسرتان هم مشورت کنید؛ حتی اگر به پیشنهاد آنها عمل نمیکنید. مشورت خواستن یعنی اهمیت دادن به آنها. شاید هم روزی راه حل خیلی خوبی به شما پیشنهاد کنند.
احساس خانواده همسرمان را نسبت به او بپذیریم
طبیعی است که والدین همسر ما و مخصوصاً مادرهمسرمان نسبت به او احساس عاطفی داشته باشند، لذا بایستی به این مسئله احترام بگذاریم و حتی مشوق او برای استحکام ارتباط با خانوادهاش باشیم. این روحیه به مرور زمان باعث افزایش محبت بستگان همسرتان نسبت به شما میشود.
به همسرمان در رفتار با والدینش آزادی عمل بدهیم
علاوه بر تعهدی که زوجین در برابر یکدیگر دارند، با رفتن به زیر یک سقف نیز باید بپذیرند که هر کدامشان در برابر خانواده و پدر و مادرش هم تعهدی دارد. پس اگر همسر شما نسبت به شما برخوردی شایسته دارد، اجازه بدهید آزادانه آنچه را دوست دارد برای والدیناش انجام بدهد. در واقع هرچقدر به همسرمان آزادی عمل بیشتری بدهیم، خودمان هم آزادی عمل بیشتری خواهیم داشت. از تنگنظری و خودخواهیهایی که دامنگیر خود شما هم میشود بپرهیزید.
رعایت انصاف و عدالت در برخورد با والدین خود و والدین همسر
اگر شما باید هر روز با مادرتان تلفنی صحبت کنید و حالش را بپرسید، چه اشکالی دارد که هر روز به مادر همسرتان هم تلفن بزنید و مختصر و مفید حالش را بپرسید؟ یا اینکه همسرتان را هم تشویق کنید که هر روز به مادرش تلفن بزند و از طرف شما هم جویای حالشان باشد.
سعی کنید در زندگیتان اگر نسبت به مادر خودتان متعهد هستید لااقل نیمی از آن تعهد را در قبال مادر همسرتان هم لازمالاجرا بدانید. مطمئن باشید که با اجرای انصاف و عدالت در برخوردتان نه تنها روابط شما با خانواده همسر تیره نخواهد شد، بلکه آنها متوجه این مهربانی شما شده و واکنشهای مثبتشان را در آینده خواهید دید.
مقایسه نکنید
لطفاً پدر و مادر همسرتان را با پدر و مادر خودتان مقایسه نکنید و پیش روی آنها از پدر و مادر خودتان تعریف نکنید. گرچه به طور معمول و البته متأسفانه از پدر و مادر همسر به خوبی یاد نمیشود، ولی آنها بیشتر اوقات انسانهای خوبی هستند. به هر حال همین پدر و مادر همسرتان هستند که همسر شما را بزرگ کردهاند و به جایی رساندهاند که شما تصمیم گرفتهاید تا آخر عمر در کنارش زندگی کنید و تکیه گاه شما شده است. آنها دیگر خانواده شما هستند و باید آنها را همانطور که هستند بپذیرید. همه چیز روال طبیعی خودش را دارد؛ فقط کافی است که شما عینک بدبینی و روحیه سختگیری تان در زندگی را کنار بگذارید.
استراتژی ارتباط با خانواده همسر
وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. بخش عمده ای از این روابط بین زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنایان و بخشی هم به ارتباطات خانواده های زن و شوهر برمی گردد که پس از شروع زندگی مشترک خود به خود به هم گره خورده اند.
تعداد صفحه: 22
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
مقدمه
میگویند حقوق ـ از آنجا که هدفِ آن جستجوی قواعدی است که بر اشخاص، از این حیث که عضو جامعهاند، حکومت میکند ـ از علوم اجتماعی است؛ و چون از علوم اجتماعی است، با سایر علوم اجتماعی از قبیلِ جامعهشناسی، اقتصاد، علوم سیاسی، تاریخ، روانشناسی، جرمشناسی، و غیره رابطة مستقیم دارد و با استفاده از وسایل علمی در جستجوی قواعدی است که بهتر بتواند عدالت و نظم را در جامعه مستقر سازد و سعادت مردم را تأمین کند. [1]
نیز میگویند حقوق نه تنها با علوم اجتماعی یاد شده ارتباط نزدیک و متقابل دارد بلکه حتی با علوم طبیعی و ریاضی هم ـ که با حقوق رابطه مستقیم ندارند ـ رابطه دارد. در توجیه این نظر گفتهاند: «اختراعات و اکتشافات در این دانشها از دو جهت در حقوق و چگونگی اجرای قواعد آن مؤثر واقع شده است:
1 ـ استفاده از قوای مربوط به بخار و برق و اتم [2] محیط زندگی اجتماعی و نیازمندیهای افراد را به کلی دگرگون ساخته و وضع قواعد جدید حقوقی را ایجاب کرده است. مثلاً قواعد مربوط به حمل و نقل، در زمانی که از نیروی حیوانات و انسان برای باربری استفاده میشد،برای حل مسائل مربوط به حمل و نقل هوایی و دریایی امروز کافی به نظر نمیرسد. آسان شدن تجارت بینالمللی قواعد تازهای در زمینه اوراق تجاری و حمایت از صنایع و اختراعات و قواعد مربوط به بیع ایجاد میکند؛ و امکانِ تلقیح مصنوعی و تحولاتی که در زمینه زیستشناسی ایجاد شده در حقوق خانوادگی و روابط بین زوجین مؤثر واقع شده است.
2 ـ علم حقوق در بسیاری از کاوشهای اجتماعی از علوم طبیعی و ریاضی استفاده میکند. مثلاً وسایل علمی مربوط به انگشتنگاری و کاوشهای روانی و پزشکی دربارة مجرمین تحول اساسی در حقوق جزا به وجود آورده است».[3]
در این مقال، نگارنده بر آن است تا بگوید حقوق نه تنها با انواع علوم اجتماعی و ریاضی و طبیعی و غیره ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم دارد بلکه با فلسفه نیز ـ فلسفه بما هُوَ فلسفه ـ ارتباط دارد و این ارتباط برای «حقوق» به عنوان یک علم، نقش حیاتی و بنیادی دارد.
ارتباط میان فلسفه و حقوق
برای اینکه ارتباط میان فلسفه و حقوق را ـ حقوق به عنوان یک علم ـ بدانیم و بشناسیم باید ابتدا به این سؤال اساسی پاسخ دهیم که «فلسفه چیست»؟ و «حقوق چیست»؟ و رابطه یا نسبت میان این دو کدام است؟ آیا رابطه و نسبتی میان این دو هست یا نیست؟ اگر هست؛ به چه کیفیتی است؟ و اگر نیست؛ چرا نیست؟
1 ـ فلسفه چیست؟
اینکه «فلسفه چیست»؟ خود مسألهای است که همواره مورد بحث و اختلاف نظر فلاسفه بوده است و بحثها و داوریها چنان متنوع و گونهگون که ورود در آن ما را از هدف اصلی دور میسازد، پس به شایعترین و قدیمیترین مفهومی که از فلسفه داریم میپردازیم و به اختصار برگزار میکنیم تا از هدفِ اصلی که پاسخ به پرسش مذکور است دور نمانیم:
لفظ فلسفه در اصل یک واژه یونانی است و مرکب است از دو جزء «فیلو» و «سوفیا» و به معنی دوست داشتن حکمت، یا دانش دوستی، یا دوست داشتنِ دانایی است. این اصطلاح، به علم به حقایقِ اشیاء وعمل کردن به آنچه بهتر است، اطلاق میشود. فلسفه در قدیم شامل تمام علوم بود و به دو قسم نظری و عملی تقسیم میشد. فلسفة نظری به علم الهی، ریاضی و طبیعی تقسیم میشود که به ترتیب به علم اعلاء، علم وسط، و علم اَسفل نامیده میشود. قسمت دوم نیز به سه بخش تقسیم میشود: اخلاق، تدبیر منزل، و سیاست مُدُن. اولی تدبیر امور شخصیِ انسان، دومی تدبیر امور خانواده، و سومی تدبیر امور مملکت است. با آنکه علوم یکی بعد از دیگری از فلسفه جدا شده است، بعضی فیلسوفان آن را به تمام معارف بشری اطلاق کردهاند. مثلِ دکارت که گفته است: فلسفه شبیه درختی است که ریشة آن مابعد الطبیعه، تنه آن علوم طبیعی و شاخههای آن علوم فرعی از قبیل پزشکی، مکانیک و اخلاق است.
صفاتی که فلسفه را از علوم و از جمله از حقوق به عنوان یک علم متمایز میکند عبارت است از: شمول، وحدت، تعمق در تفسیر و تعلیل و بحثِ از علل ابتدایی و مبادی اوّلی. به این جهت است که ارسطو فلسفه را چنین تعریف کرده است: علم به اسباب قصوا یاعلم به موجود از آن جهت که موجود است و ابنسینا آن را چنین تعریف کرده است: آگاهی بر حقایق تمام اشیاء به قدری که بر انسان ممکن است بر آنها آگاهی یابد؛ و یا چنانکه جرجانی گفته است: فلسفه عبارت است از شبیه شدن به خدا، به اندازه توانِ انسان، برای تحصیل سعادت ابدی. اما در دوره جدید، لفظ فلسفه به تحقیق در مورد مبادی اولی اطلاق میشود که به تفسیر عقلی معرفت میپردازد. مثلِ: فلسفة علوم، فلسفة اخلاق، فلسفة تاریخ، فلسفة حقوق و[4] ... یا به هر معرفتی اطلاق میشود که دارای وحدت کامل باشد.
برخلاف معرفت علمی که دارای وحدت کامل نیست، و معرفتِ عامیانه که اصلاً وحدتی در آن نیست، [5] یا به مجموع تحقیقاتِ مربوط به عقل، از این جهت که عقل چیزی است غیر از مورد ادراکِ خود یا از این جهت که عقل در مقابل طبیعت قرار دارد، اطلاق میشود.
اگر مقصود از فلسفه تحقیق در عقل انسانی، از این جهت که عقل غیر از مورد ادراک است، باشد؛ به دو قسمت تقسیم میشود:
1 ـ قسمتی که در مورد منشأ معرفت، ارزشِ آن، مبادی یقین و علل حدوث اشیاء بحث و تحقیق میکند و آن عبارت از کوشش است که هر فیلسوفی به جا میآورد تا به این سؤال که: ما چه چیزی را میتوانیم بشناسیم، جواب دهد (مبحث علم المعرفة)
2 ـ قسمتی که راجع به ارزش عمل بحث میکند و آن جواب به این سؤال است که: ما چه باید بکنیم؟ (فلسفه اخلاق)
فرق فلسفه و علم این است که علم نسبت به افزایش حقایقی که به دست میآورد، قلمرو و حوزة عملِ خود را گسترش میدهد در حالی که فلسفه در حوزة محدودی از حقایق محصور است، گرچه این حقایق را به صور مختلف بیان میکند. به این جهت گفتهاند: فلسفه، نظریة ارزشهاست و به سه قسم تقسیم میشود:
1 ـ منطق؛ که کار آن تحقیق در ارزش حقیقت است.
2 ـ زیباییشناسی؛ که کار آن تحقیق در ارزشهای هنری است.
3 ـ علم اخلاق؛ که موضوع آن پژوهش در ارزشهای عملی است.
این علوم سهگانه را، علوم معیاری گویند و موضوع آنها تحقیق در پدیدارهای عقل بشری است، از جهت قدرتی که درصدور احکام ارزشی دارند.
یکی دیگر از معانی فلسفه، اطلاق آن به استعدادهای عقلی و فکریی است که انسان را قادر میسازد تا اشیاء را از دیدگاهی بالا و گسترده مورد مطالعه قرار دهد و قادر است حوادثِ روزگار را با اعتماد و اطمینان و آرامش بپذیرد. فلسفه به این معنی مترادف حکمت است.
از موارد دیگر کاربرد لفظ فلسفه، اطلاق آن به مذاهب فلسفی معین است. مثلاًً فلسفة افلاطون، فلسفة کانت؛ فلسفة ابنسینا، فلسفة ملاصدرا؛ و یا به مجموع مکاتب فلسفی در یک فرهنگ یا در یک ملت اطلاق میشود؛ مثل فلسفة یونانی و فلسفة اسلامی. و یا به فلسفة یک زمان معین اطلاق میشود، مثل فلسفة قرون میانه و فلسفة قرن هفدهم.
«فلسفی منسوب به فلسفه است. میگویند: برهان فلسفی که مقصود برهان خطابی یا جدالی یا سفسطی است. امور فلسفی عبارت است از:
[1] . ناصرکاتوزیان ، مقدمه علم حقوق، چاپ ششم، ص 46، همینطور سایر بزرگان علم حقوق در مباحثی که تحت عنوان کلیات حقوق یا مقدمه عمومی علم حقوق و غیره طرح کردهاند.
[2] . و امروز موارد دیگری از قبیلِ فنآوریهای رایانهای، ماهوارهای، پیشرفتهای فضایی و غیره.
[3] . دکتر ناصر کاتوزیان، مقدمة علوم حقوق، چاپ ششم، 1364، ص 46 و 45.
[4] . رجوع کنید به دورة فلسفه تحصلّی آگوست کنت.
[5] . دکتر جمیل صلیبا، فرهنگ فلسفی، ترجمة منوچهر صانعیدرهبیدی، انتشارات حکمت، چ دوم، 1371، به نقل از اسپنسر.
تعداد صفحه: 19
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
چرا زبان عربی می آموزیم؟
چگونگی ورود لغات عربی به زبان فارسی
نظرات دو زبانشناس غربی
تأثیرات عربی بر فارسی
اثرات قاعده های عربی
پیشینه
تاثیرات فارسی میانه بر عربی
معربات از فارسی
وامگیری فارسی از عربی کاربردهای نادرست دستور زبان عربی در فارسی علامتهای جمع عربی آوردن «اَل» علامت مصدر جعلی (صناعی) عربی تنوین هماهنگی صفت و موصوف صفت برتر عربی + تر یاترین عَلَیه یا برعَلَیه
جمع بستن کلمات جمع:
به کارگیری ترکیبات عربی از واژگان فارسی:
به کارگیری واژه ها یا اصطلاحات با معنی نادرست
غلط های واگویی (تلفظی)
مقدمه
زبان وسیله ای است برای برقراری ارتباط اجتماعی و به دو صورت ظهور می کند: خط و گفتار. این دو به تبع عوامل و تأثیرات متعدد دستخوش دگرگونی های فراوان می شوند. همچنین زبانها در تأثیرگذاری بر روی یکدیگر گاه مایه فساد و فرسایش و گاه مایه شکوفایی متقابل می گردند که از جمله می توان به رابطه تاریخی میان زبان فارسی و عربی اشاره کرد که مایه شکوفایی هر دو زبان گشته است. با این وجود، در اکثر تحقیقات و مطالعات بیشترین اذعان و یا بزرگنمایی بر جانب تأثیر زبان عربی بر فارسی بوده است و این مقاله حدود واقعی این تأثیر گذاری دو جانبه را مورد بررسی قرار می دهد.
چرا زبان عربی می آموزیم؟
زبان عربی را می آموزیم زیرا:
1-زبان قرآن وجلوه زیبای کلام خدا و زبان وحی است و آموختن آن ما را در فهم آیات و معارف دینی کمک می کند. قرآن کریم می فرماید: « وَ هذا لِسانٌ عَربیٌ مُبینٌ (نحل/103 ) این ( زبان قرآن)، زبان عربی گویا و روشنی است. »
2- برای مطالعه و استفاده هرجه بیشتر ازاحادیث پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و کتب و علوم اسلامی باید با ابزار آن یعنی زبان عربی ، هر چه بیشتر آشنا شد.
3- امامان و بزرگان دین، بارها به یادگیری این زبان توصیه کرده اند: امام صادق (ع) می فرماید: تَعَلّمُوا العَرَﺒﯿّﺔَ فَََانَها کَلامُ الله الذّی یُکَلّمُ بِه خَلْقَه.
زبان عربی را یاد بگیرید، زیرا که این زبان، زبان خداوند است که بوسیله آن با بندگان خود صحبت می کند.
امام خمینی(ره) می فرماید: «نگویید لغت عربی، از ما نیست، لغت عربی از ماست لغت عربی، لغت اسلام است و اسلام از همه ماست. »
شهید مطهری می فرماید: «زبان عربی؛ زبان یک قوم نیست، زبان اسلام است، از اهم وظایف ما این است که این زبان را حفظ کنیم. هر فرهنگی ، هر تمدنی، اگر بخواهد زنده بماند،باید زبانش زنده بماند. اگر زبانش مرد، خودش مرده است. به خدا قسم ما در مقابل زبان عربی، وظیفه داریم که این زبان اسلام را حفظ کنیم، نگهداری کنیم ... (زبان عربی) یکی از زبانهای زنده دنیاست. »
4-در اصل16 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: « از آنجا که زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی، عربی است و ادبیات فارسی کاملا با آن آمیخته است، این زبان باید پس از دوره ابتدایی تا پایان دوره متوسطه ، در همه کلاس ها و در همه رشته ها تدریس شود.
5- زبان عربی، زبان تمدن مسلمانان در طول قرون متمادی بوده است. تجدید حیات علمی(رنسانس) اروپاییان با ترجمه کتابهای مسلمانان به لاتین آغاز شد. اگر بر این باوریم که گذشته، چراغ راه آینده است، باید بپذیریم که یادگیری این زبان، کلید آشنایی با فرهنگ عظیم اسلامی است.
6- برای پی بردن به میراث گرانبهای تمدن اسلامی و زدودن غبار جهل از اذهان مردم نسبت به تمدن علمی درخشان، راهی جز فراگیری زبان عربی وجود ندارد. اگر جویای هویتی برای خود هستیم، باید با سابقه درخشان تمدن اسلامی آشنا شویم و بدانیم که چگونه مسلمانان در تمامی عرصه های علمی، آثاری را از خود به جای گذاشته اند. بدین وسیله می توانیم از کتابهای تاریخی و علمی و ادبی دانشمندان بزرگ ایران (خواه آنچه به زبان عربی نوشته شده یا به زبان فارسی باشد) که مایه افتخار این ملت است، بهره مند گردیم.
7- زبان عربی، زبان مذهب است. قرآن کریم که دلهای مسلمین را به هم پیوند داده و نماز روزانه که عروج انسان را تا ملکوت اعلی ممکن ساخته، به زبان عربی است. همچنین انجام فریضه حج و زیارت مکانهای مقدس و مزار پیشوایان دین و خواندن ادعیه های مختلف، ایجاب می کند که تا حدودی با زبان عربی آشنایی یابیم.
8- حلقه ارتباط و آشنایی نوباوگان ایران اسلامی با زبان وحی است.
9- بدون یادگیری این زبان، فهم زبان فارسی ودرک شیرینی آن امکان ندارد، چرا که زبان دین و فرهنگ و ادب ما با زبان عربی آمیختگی فراوانی دارد. بیش از حدود یک سوم بسیاری از جملات فارسی را لغات ومشتقات و مصطلحات مختلف عربی تشکیل می دهد که درک و فهمیدن آنها، بدون آشنایی و تسلط کامل به زبان عربی امکان پذیر نیست و با مختصر مراجعه ای به فرهنگ های لغت فارسی، این امر واضح روشن می گردد.
بنابراین زبان عربی را به دلیل ریشه های عمیقی که در زبان ، فرهنگ و باورهای دینی و مذهبی ما دارد، به عنوان زبان دوم نمی خوانیم بلکه آن را به عنوان یک مکمل، در کنار زبان فارسی می گیریم و همیشه همه جا، ارتقا وتعالی و یادگیری آن را برخود لازم شمرده ایم.
10- زبان عربی،زبان ماست که مسلمانیم و زبان نیاکان مسلمان ایرانی ماست که در توسعه و ترویج این زبان وشناختن جزئیات و خصوصیات آن کوشیدند و در ساختن قواعد آن سهیم بودند تا به مقامی رسید که امروز در جهان دارد. زبان عربی، زبان خواندن خداو خواندن کلام خدا در میان مردمانی از ساکنان کره زمین است که نزدیک پنج یک جمعیت آن را تشکیل می دهد. اگر این زبان رانیک بدانیم، کلام خدا را چنان می شنویم که خدای بزرگ خواسته تا آنگونه بشنویم و دریابیم و اگرخدای نکرده با وسوسه شیطانی ، قفلی بر دلمان نهاده شده، گشوده شودو در قرآن چنانکه باید وشاید تدبر کنیم راه راست زندگی را از خواندن نسخه اصلی دستور زندگی که هیچ جانشینی ندارد، بازشناسیم و بر آن راه رویم.
11- زبان عربی، نخستین زبان جهان اسلامی است و به بسیاری از زبانهای دنیای اسلام مانند زبان فارسی و ترکی وارد و جز آنها پیوند و ارتباط دارد. عربی زبان اسلام است ومسلمانان پیوسته در خواندن وفهم قرآن بدان نیازمند هستند، بر این اساس می بینیم که ایرانیان در طول تاریخ بعد از اسلام، به فراگیری زبان عربی پرداخته و در این زمینه تفوق و برتری یافتند و بدان تالیف نموده اند و با تالیفات عربی خود پایه و اساس بسیاری از علوم عربی و اسلامی را بنیاد نهادند، از آن جمله : ابن سینا و تفتازانی و سید جرجانی و طوسی و دیگران. همه اینها از فضل قرآن کریم است و به فضل قرآن، اسلام انتشار یافت و با انتشار اسلام و قرآن، زبان عربی منتشرگردید.
تعداد صفحه: 16
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
رویکرد فلسفی:
زمان در ذهن شما:
درآمد نسبی بر شادی تاثیرگذار است
چگونه میتوانید از تله درآمد نسبی جلوگیری کنید؟
فردی شوید که دیگران به شما حسادت می ورزند!
سایر منابع :
مقدمه
اکثر ما بااین عبارت آشنا هستیم «هر کس که میگوید پول خوشبختی نمیآورد فقط نمیداند که از کجا خرید کند». هر چند که این یک باور رایج است ولی یک سوال مهم در ذهنایجاد میکند: دقیقا رابطه بین پول و شادکامی چیست؟
از یک طرف، یک رابطه غیرقابل پرسش وجود دارد. بدیهی است هیچکس انکار نمیکند که داشتن پول کافی برای تامین نیازهای اساسی (تامین مواد غذایی، پوشاک، سرپناه) شما را خوشحال میکند یا حداقل استرس را کاهش میدهد که منجر به رضایت بیشتر میشود و هر چقدر که پول بیشتری داشته باشید به همان میزان میتوانید وسایل بیشتری بخرید که شما را خوشحال میکند: یک گوشی آیفون ۴، یک ماشین جدید گران قیمت یا یک شال ترمه لوکس.
از طرف دیگر، به نظر نمیرسد که این وسایل مادی بهاندازه گذراندن یک صبح همراه فرزندتان در کنار ساحل یا یک مکالمه دلنشین با یک دوست قدیمیبرای ما لذت بخش باشد.
اد داینر، استاد بازنشسته روانشناسی در دانشگاهایلینویز که یک تحقیق درباره اندازهگیری شادی انجام داده است، میگوید: «رابطه بین پول و شادمانی یک رابطه پیچیده است.» وی اضافه میکند: «وقتی همه چیز متعادل است، داشتن پول بیشتر همیشه چیز خوبی خواهد بود. ولی با اینکه ممکن است پول شما را خوشحالتر کند، این رابطه به مسائل پیچیدهای وابسته میشود»
بنابراین با اینکه ممکن است پول بیشتر ما را خوشحالتر کند، ملاحظات دیگری – نظیر اینکه آیا شما در یک کشور پیشرفته از لحاظ اقتصادی زندگی میکنید، پول خود را چگونه خرج میکنید، شما چگونه ثروت خود را با دیگران مقایسه میکنید واینکه شما چگونه درباره وقت خود فکر میکنید- نیز دراین معادله نقش بازی میکنند.
در دهه ۱۹۷۰ فقط افراد اندکی روی موضوع شادی انسانها مطالعه میکردند و اطلاعات قابل اعتماد خیلی کمیکه رفاه ملی یا فردی را اندازهگیری کند موجود بوده است. در آن زمان، تحقیقات بر روی این موضوع نشان میداد که فراتر از یک میزان حداقلی، درآمد اثر نسبتا کمی بر روی شاد زیستن داشته است. در یک جامعه، افراد ثروتمند شاد تر از افراد فقیر بودهاند، ولی شهروندان کشورهای ثروتمند الزاما به میزان قابل توجهی از شهروندان کشورهای با درآمد متوسط یا حتی فقیر شادتر نبودهاند. این یافته، پس از اینکه اقتصاددانی بهنام ریچارد استرلین برای اولین بار به این نتیجه پی برد، به عنوان پارادوکس استرلین شناخته میشود. بر اساساین نظریه درآمد نسبی بیش از درآمد مطلق با شاد زیستن هم راستا است. به عبارت دیگر، مسالهای که اهمیت دارد مقایسه کردن وضع خود با اطرافیان و همتراز بودن با آنها است.
اما پس از آن دوران، تحقیقات در زمینه شادمانی راه درازی را به سمت جلو طی کرده است.امروزه اطلاعات بسیار بهتری و همچنین تعداد زیادی نمونههای معتبرتر، به اندازهگیری میزان شاد زیستن هم در بعد ملی و هم در بعد فردی کمک میکنند. به علاوه، در سالهای اخیر متخصصان بسیار بیشتری- چه اقتصاددان، جامعهشناس و چه روانشناس- روی این موضوع کار میکنند وامروزه اغلب آنها معتقدند که یک رابطه قوی بین میزان توسعه اقتصادی یک کشور و میزان شاد زیستن مردم آن وجود دارد.
به علاوه، رهبران سیاسی از جمله دیوید کامرون نخستوزیر بریتانیا و نیکلاس سارکوزی رییسجمهور فرانسه معتقدند که میزان شادمانی یک ملت میتواند معیار مناسبی در راستای بهبود روشهای اندازهگیری ارتقای استاندارد زندگی مردم باشد. به اعتقاد آنها به جای اینکه به طور ساده فقط به تولید ناخالص داخلی یا میزان کالا و خدماتی که در یک کشور تولید شده توجه شود، باید عناصری مثل میزان رضایتمندی مردم از زندگی مورد توجه قرار گیرد.
رابطه بین پول و شادمانی یا حتی ارائه دادن یک تعریف جهانی از شادمانی بسیار دشوار است. همچنین منتقدان اشاره میکنند که دستیابی به یک راه قطعی برای به موفقیت رسیدن یک ملت از طریق شاد زیستن به همان میزان دشوار خواهد بود.
بتسی استیونسون و جاستین ولفرز استادهای کسب و کار و سیاستهای عمومی به همراه دانیل ساکس، دانشجوی دکترا در دانشگاه وارتون اخیرا هر تعداد از تحقیقات چند ملیتی روی رفاه و شاد زیستن را که در دسترسشان بود، جمعآوری کردهاند و منابع آنها را مجددا با آمارهای ملی توسعه اقتصادی تطبیق دادهاند. یافتههای به دست آماده توسط این تیم که گستره زمانی ۴۰ سال را پوشش میدهد، برگرفته از ۱۵۵ کشور و صدها هزار فرد حقیقی میشود. ولفرز اشاره میکند که یافتههای آنها نشان میدهد که یک رابطه قوی بین رفاه و توسعه اقتصادی وجود دارد. تحقیق آنها در مقالهای تحت عنوان «رفاه درونی، درآمد، توسعه اقتصادی و رشد» مورد بررسی قرار گرفته است.
برای آموزش و مطمئن شدن از فایل های قرار گرفته در این سایت ویدیو های پایین سایت را مشاهده کنید
پاورپوینت بسیار زیبای انسان طبیعت معماری
شامل :
موضوع : رابطه انسان و طبیعت,رابطه ساختمان و محیط,تجانس,تضاد,تقابل,رابطه ساختمان و زمین
تعداد صفحات : 7
حجم فایل اصلی : 813 kb
انیمیشن و افکت تصویری : دارد
عکس هایی از پاورپوینت موجود