کتاب اصول بازار یابی نوشته فیلیپ کاتلر و گری آرمسترانگ
مترجم:مهدی زارع
فرمت pdf و خلاصه در 65 صفحه به صورت دست نویس و با کیفیت قابل قبول می باشد.خلاصه فصل یک تا ده
انتشارات پیام نور
وقت خود را خواندن کل کتاب هدر ندهید
ترجمه زبان مدیریت با فرمت pdf و در 92 صفحه از فصل اول تا شانزدهم
فصل اول: بازاریابی چیست؟
فصل دوم: ارتباطات بازاریابی منسجم
فصل سوم: دلایل افزایش اهمیت ارتباطات بازاریابی یکپارچه
فصل چهارم: آمیخته ترفیع، ابزار مورد نیاز IMC
فصل پنجم: ترفیع فروش
فصل ششم: IMC تماس با مخاطبین را نیز شامل می شود
فصل هفتم: تحلیل وضعیت برنامه ترفیعی
فصل هشتم: تحلیل فرآیند ارتباطات
فصل نهم: استراتژی و تجزیه و تحلیل بازاریابی
فصل دهم: انتخاب بازار هدف
فصل یازدهم: تقسیم بازار
فصل دوازدهم: موقعیت یابی بازار
فصل سیزدهم: توسعه برنامه ریزی بازاریابی
فصل چهاردهم: استراتژی برنده یک رسالت بین المللی
فصل پانزدهم: طراحی کانل بین المللی
فصل شانزدهم: صادرات و پشتیبانی
تعداد اسلاید: 24 اسلاید قابل ویرایش
فصل سوم
اصل ماهیت
هماهنگی بین استراتژی، فرهنگ و ساختار
مارک مورگان، ویلیام مالک، ریمون ای لویت
ترجمه: دکتر سید محمد اعرابی و رحیم زارع
حوزه ماهیت، استراتژی، ساختار و فرهنگ تمامی جنبه های مهم محیط داخلی یک سازمان را به هم پیوند میدهد. از میان این سه، اداره کردن فرهنگ بسیار مشکل است. بنابراین ضرورت دارد هنگام تعیین استراتژی و ساختار، هم فرهنگ موجود و هم فرهنگ مطلوب مورد توجه قرار گیرد. رهبران تیزبین می بینند که باید یا استراتژی متناسب با فرهنگ موجود انتخاب کنند یا سرمایه گذاری بزرگی برای اصلاح یا ایجاد فرهنگ های جدید بنمایند.
ساختار و فرهنگ را می توان به عنوان مجموعه ای از قوانین رسمی ( تدوین شده و مکتوب) و غیر رسمی (نانوشته و تدوین نشده) در مورد نحوه رفتار افراد در یک سازمان در نظر گرفت.
یک اهرم قوی برای تغییر فرهنگ ، تغییر ساختار سازمان است که قوانین گروه بندی ها و روابط گزارش دهی را برای تعیین نحوه جریان اطلاعات، اختیار، و منابع بین اشخاص و واحدهای کسب و کار، تعریف میکند.
قدرت فرهنگ
از آنجایی که تغییر فرهنگ در مقایسه با عناصر دیگر حوزه ماهیت، از همه مشکلتر است و در عین حال بیشترین کمک یا مانع را برای استراتژی ایجاد میکند، از بسیاری از جهات شاخص آرایش استراتژیک است. رهبران شرکت قبل از تلاش برای برداشتن موانع تغییر ماهیت یک سازمان تثبیت شده ، باید به طور عمیق و بلند مدت در این مورد فکر کنند که آیا می توانند استراتژی های جذابی برای صنایع و بازارهایشان شناسایی کنند که در آرایش نسبتا مناسب با فرهنگ فعلی باشد.
فرهنگ سازمانی، شامل مجموعه ای از رهنمودها به شکل قوانین نانوشته در مورد رفتار مناسب است. این مجموعه قالب ها و الگوهای شناختی ، کمک می کند تا افراد، محیط اطرافشان را به همراه رفتار افراد دیگردر محیط کاری خود حس کنند. یک فرهنگ قوی به کارمندان کمک میکند تا درک کنند چه نوع رفتارهایی ارزشی است، و کدامیک در زمان اتخاذ یک تصمیم یا اقدام خاص برای تقویت یک یا چند پیامد ارزشمند ، مورد تاکید قرار میگیرد و کدامیک تاکید نمیشود.
فرهنگ ترویجی، برای استخدام، بازآموزی، و غنی سازی کارمندان بسیار خلاق برای تولید محصولات کم نظیر، ارزش قائل است. شرکتهای رسانه ای ، آزانش های تبلیغاتی و مشاوران بوتیک ها ، نمونه بارز فرهنگ های ترویجی هستند. مسیر شغلی از پایین به بالای شرکت اچ پی، و تصمیم گیری جمعی، یک نمونه عالی از یک فرهنگ ترویجی در کار است.
یک فرهنگ کنترلی، برای شرکتهایی مهم است که در کسب و کارهای کالای اشباع شده، صنایع خدماتی اشباع شده از قبیل حسابداری یا صنایع عام المنفعه مثل برق و آب فعالیت دارند.یعنی جایی که حاشیه های سود، کوچک است و تولید محصولات استاندارد قابل اتکا با هزینه های پایین، کلید موفقیت است. شرکت کامپگ، یک فرهنگ کنترل قوی در حوزه کامپیوترهای شخصی و سرور را توسعه داده است.
بر اساس نظر جفری مور، یک فرهنگ سازمانی می تواند بر اساس انواع ارزش های مورد احترام آن و انواع افراد، فعالیتها، و کامیابی های مورد تقدیرش، تعریف شود. فرهنگ تعیین میکند که چگونه یک سازمان اولویت هایش، انواع سوالات مورد نظرش و سبک رهبری مناسبش را تنظیم کند.
در صورت لزوم، با چالش تغییر فرهنگ گلاویز شوید
دور نمای چند دهه گذشته شرکتها، نشان می دهد که نمونه های کمی توانسته اند یک تغییر عمده در فرهنگ یک سازمان بزرگ و با سابقه ایجاد کنند. سه وضعیت در تمام این موارد وجود داشته است:
مزایای ماتریس قوی
* از همه مهمتر، ماتریس قوی، هماهنگی بین رشته ای (حوزه های تخصصی) را بهینه می کند، که این باعث می شود تا واکنش پذیری به نیازمندی های متغیر مشتری و بازار افزایش یاید.
آرایش محرک ها با استراتژی و ساختار
آخرین اهرم ساختاری که باید به طور داخلی آرایش داده شود مجموعه محرک های کارمندان و مدیران است. علاوه بر این، سیستم های پاداش برای هر واحد کسب و کار وظیفه ای، پروژه ای، تولید و جغرافیایی، باید به دقت آرایش شوند به طوری که مدیرانی که کارهای درست به شیوه صحیح انجام می دهند، باید به ازای آن اعتبار (مادی و معنوی) دریافت کنند.
از شواهد محکم در این زمینه مدارک موجود در شرکت بی پی در مورد ایمنی کارکنان است.
در آرایش ساختار و فرهنگ سازمانی در برابر استراتژی، مدیران باید توجه زیادی به سیستم های ارزیابی عملکرد داشته باشند به طوری که محرک های فردی با معیارهای استراتژیک در تمام سطوح سازمان و برای هر یک از ابعاد عملکرد در ساختارهای ماتریسی چند بعدی، ارتباط تنگاتنگ داشته باشد.