یکی از مهمترین ابزارهای استراتژی توسعه صادرات، برخورداری از مزیت نسبی در گردونه مبادلات خارجی است. ممکن است کشوری از لحاظ تولید مزیت داشته باشد ولی از نظر بازرگانی فاقد مزیت باشد. این فقدان مزیت بازرگانی از ناکارایی نسبی در بازاررسانی کالا در مراحلی همچون بسته بندی، حمل، کنترل کیفیت، .استانداردهای تولیدی، عدم دسترسی به اطلاعات مربوط به تجارت جهانی و ... ناشی می شود.
بخش صادرات ایران به علت عدم وجود یک سیستم بازاریابی و بازرگانی مناسب و کارا نتوانسته است به خوبی توسعه یابد. به طوری که در اغلب موارد کالا و خدمات صادراتی ما با وجود برخورداری از کیفیت مطلوب و حتی فراتر از استانداردهای جهانی به دلیل نبود یک سیستم مناسب تبلیغاتی و اطلاع رسانی در بخش مبادلات خارجی جایگاه شایسته خود را در بازارهای جهانی به دست نیاورده است، در اغلب موارد بازرگانان به جای افزایش صادرات، زمینه را برای افزایش واردات مهیا کرده اند. زیر صادرکنندگان به جای تبلیغ در مورد کالای صادراتی خود از طریق روش های علمی در بازارهای هدف، کالاهای ساخت آن کشور را در دامن کشور تبلیغ نموده اند و باعث افزایش مصرف این کالاها شده اند. از طرف دیگر به علت ورود افراد ناآشنا و دلالان در امر صادرات، سهم صادرات ما را در برخی از بازارهای جهانی کاهش داده است. البته عدم اطلاع دقیق تولید کنندگان کشور از شرایط و اوضاع .بازارهای جهانی نیز مزید بر علت شده تا سهم از این بازارها کاهش یابد.
با توجه به مطالب فوق می توان گفت که در صورت اصلاح ساختار تولید در کشور و حمایت از صنایعی که دارای مزیت رقابتی و نسبی در بازارهای جهانی هستند، جهت تحقق توسعه صادرات غیرنفتی، فعال نمودن دفاتر بازرگانی یا نمایندگی های متعدد بازرگانی در کشورهای مختلف، انجام تحقیقات بازاریابی خارجی، ایجاد نمایشگاه های داخلی و خارجی برای معرفی توانمندی های اقتصادی کشور، استفاده از آمار و اطلاعات لازم در ارتباط با حجم تجارت جهانی، ایجاد مراکز مطالعاتی در کشورهای هدف برای آشنایی با سلیقه و ترجیحات مصرف کنندگان در آن کشورها و آگاهی از شرایط بازارهای جهانی جهت افزایش سهم تجارت خارجی ایران در این بازارها از اهمیت خاصی برخوردار است لذا متولیان امر در توسعه صادرات به ویژه وزارت بازرگانی باید به این مهم توجه داشته باشند که توجه به مقوله بازاریابی می تواند در افزایش درآمدهای ارزی وتحقق اهداف توسعه صادرات نقش موثری ایفا نماید. البته باید به این نکته اشاره کرد که بدون اصلاح ساختار تولید و از بین بردن قوانین دست و پا گیر که مانع تولید سالم و رقابتی در ایران می شوند مقوله بازاریابی نمی تواند نقش موثری در توسعه صادرات غیر نفتی داشته باشد بلکه تولید کنندگان ایران باید به فکر تقویت مزیت نسبی و رقابتی خود جهت تولیدات با کیفیت بهتر و هزینه کمتر باشند تا بتوانند در بازارهای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند در آن صورت تسخیر بازارهای جهانی از طریق بازاریابی مدرن سهل و دست یافتنی است .
امید است که مسوولان در جهت رفع موانع تولید کشور و همچنین توجه بیش تر به مقوله بازاریابی اقدامات عاجل را انجام دهند تا شاهد ثبات در درآمدهای ارزی ناشی از صادرات غیرنفتی باشیم.
فصل اول
معرفی مکان کارآموزی
وظایف من در کارآموزی
فـــــــــــــــصل دوم
امنیت شبکه
مفاهیم امنیت شبکه
فــــــــــــــصل سوم
نصب Fire Wall
آشنایی با DNS
آشنایی با DHCP
مفهوم دامین و طریقه ساخت آن
آشنایی با اکتیو دایرکتوری و اجزای آن
چرا Service Directory
اکتیو دایرکتوری چگونه کار میکند
مــــزایای اکتیو دایرکتوری
پروتکل های امنیتی شبکه ها
پروتکل امنیتی IPsec
پروتکل امنیتی Transport Layer Security(TLS)
انــواع حملات
حمله های لایه کاربرد( virus, worm)
راههای مقابله با چند حمله
اعمال سیاست با Group Policy
ایجاد Organization Unit .
تنظیم Proxy برای کاربران بصورت گروهی
تنظیمات و حذف و اضافه گزینه های مربوط به Control Panel
نکته برای حفظ امنیت
خلاصه مطالـــب
منــــــــــــابع
فرمت فایل : ورد Word
قسمتی از متن ورد .....
تعداد صفحات : 39 صفحه
مدیریت نوین و توسعه پایدار چکیده توسعه پایدار، مفهوم جدیدی است که از طریق پیوند بین ابعاد مختلف توسعه (اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی) و توجه خاص به ملاحظات محیطی و حفظ محیط زیست از دهه 80 به طور گستردهای مطرح گردید.
از سوی دیگر، مدیریت دولتی نوین به منظور افزایش مسئولیت مدیران به محیط پیرامونی خود، از دهه 70 جایگزین مدیریت دولتی در مفهوم سنتی آن شد.
لذا در این مقاله، پس از تشریح «توسعه» در مفهوم سنتی، الگوی جدید آن تحت عنوان «توسعه پایدار» به عنوان اساس فعالیتهای مدیریت دولتی نوین مطرح شده است.
سپس مدیریت دولتی نوین به عنوان محور توسعه پایدار و ابزار دولتها در کسب اهداف توسعه، پایدار، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
مقدمه همه ما مطالب زیادی راجع به مفهوم توسعه خوانده یا شنیدهایم و هر کسی از آن تجسمی در ذهن خود دارد.
امروزه کمتر واژهای تا این حد در محافل اجتماعی – سیاسی و خاصه مدیریت و اقتصاد مطرح شده است.
بهرحال به قول ادبا باید گفت موضوع سهل و ممتنع است، سهل از آن جهت که مفاهیم و معانی کلی از آن در ذهن همه هست، ممتنع از آن روی که تعریف، جزئیات، مرزبندی و مهمتر از همه ساز و کارهای عملی تحقق توسعه همچنان مورد بحث است.
همه ما از توسعه اقتصادی شناخت داریم و شاخصههای آن را مثل رشد تولید، افزایش بهرهوری (کارایی)، افزایش درآمد ملی و تولید ناخالص ملی و .
.
.
.
.
در نظر داریم.
از طرف دیگر، توسعه اجتماعی و شاخصههایی نظیر توزیع عادلانه درآمد، برابری و بسط عدالت اجتماعی را نیز میشناسیم و گفته میشود که پس از رشد اقتصادی و حتی به همراه آن و به دنبال کارآفرینی، ایجاد اشتغال، به جا و لازم است تا افراد فعال جامعه در چرخه اقتصادی کشور مشغول به کار شوند.
همچنین توسعه فرهنگی، از جنبههای نوین مفهوم توسعه است که شاخصههایی مثل امکان استفاده متناسب و عادلانه همه از فضاهای فرهنگی، ارتقای دانش و معرفت در جامعه و.
.
.
.
را در بر دارد.
و همسنگ همه از توسعه سیاسی، مؤلفههایی همچون مشارکت عمومی در تصمیمگیریها، فضای باز سیاسی، امکان مشارکت همگانی در قدرت صحبت میشود.
افقهای آینده مدیریت، توسعه انسانی، نقشها و وظایف دولت در زمینه توسعه و موضوع نظام اداری توسعه یا توسعه نظام اداری در این مقاله مورد بحث قرار خواهد گرفت.
مفاهیم و دیدگاههای توسعه توسعه، فرایندی تعاملی است که در آن افراد در شبکههای کاری یاد میگیرند که چگونه مشکلات را تعریف و حل کنند.
همچنین فرایندی است که در آن سازگاری همه بخشها افزایش مییابد (Elliott, 1994).
صنعتی شدن، فرایندی است که صرفا برای ایجاد نوعی مهارت برای حل مشکل است.
مدرنیزم به نشانه و نمادها و مدلهایی (مدهایی) از زندگی تکنولوژیک اشاره میکند.
در حالی که صنعتی شدن کمتر جنبه اجتماعی دارد، مدرنیزم بیشتر جنبه اجتماعی داشته و در واقع پیامد اجتماعی صنعتی شدن است و «توسعه» فرایندی چند سطحی است که میتواند همه مفاهیم پیش گفته را در بر گیرد.
ضمنا مدرنیزم یک حالت است، صنعتی شدن نیز خود فرایندی است که از توسعه بسیار محدودتر است، فرایند توسعه انتهای باز دارد یعنی نامحدود است و بسته نیست (El
تعداد اسلاید : 14 اسلاید
1/14 استاندارد حسابداری شماره 7حسابداری مخارج تحقیق و توسعه 2/14 دامنه کاربرد این استاندارد در رابطه با حسابداری مخارج تحقیق و توسعه کاربرد دارد.
عنوان:راههای توسعه فرهنگ نماز و نمارخواندن در مدارس
نوع فایل:ورد قابل ویرایش
تعداد صفحه:103
قیمت:5000 تومان
دانلود و خرید به صورت آنلاین
پشتیبانی در صورت هر گونه مشکل
به همراه فهرست کامل:چکیده،مقدمه،نتیجه گیری و منابع
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
چکیده
5
مقدمه
7
عوامل مؤثر در جذب جوانان به نماز
9
اهمیت و ضرورت فریضه نماز
12
فواید نماز:
13
عوامل موثر در گرایش نوجوانان و جوانان به نماز:
13
آموزش مدرسه ای نماز
15
تدوین برنامه آموزش نماز
18
عوامل مؤثر در جذب دانش آموزان دختر به نمازجماعت
25
نماز در آینه احادیث
28
اهمیت و فضیلت نماز
29
آثار تربیتی نماز:
30
اهمیت نماز جماعت
33
اهمیت نماز
35
شرایط لباس نمازگزار
41
مستحبات و مکروهات لباس نمازگزار
41
مکان نمازگزار
42
کودک و مسجد
45
46
نماز و صداقت
48
نماز و تجملات
48
نماز یک معامله پر سود
49
منزلت نماز در اسلام
51
ویژگیهای نماز در اسلام
57
حکم تارک نماز
59
فضیلت نماز
62
افزایش رقبت دانش آموزان به نماز
77
روشهای جذب کودکان به نماز:
84
راهکارهای توسعه فرهنگ نماز
93
پیشنهادات:
100
نتیجه گیری :
102
منابع و مآخذ
103
چکیده
آموزش و پرورش سنگ زیر بنای رشد و تربیت کودک است. بدون آموزش و پرورش اثر بخش هیچ کودکی روی سعادت و خوشبختی را نخواهد دید. توجه صرف به علم منهای پرورش، کودک را دچار مشکلات عدیده ای خواهد نمود. در این میان یکی از مسائل تربیتی کودکان که مطرح است پرداختن به تربیت دینی کودکان از جمله علاقه مند کردن آنها، به نماز و نماز جماعت است.
ساده انگاری در این مسیر نسل ها را به قربانگاه میکشد وسرمایه های انسانی را تباه می سازد مهم ترین عامل در تربیت نیکو در افراد درک و کاربرد مؤثّر نماز در زندگی است.انجام فریضه ی نماز باعث تربیت صحیح فرد خواهد شد و از این رهگذر نتایج سودمند عاید فرد و جامعه خواهد کرد.
در این میان اهمیت نماز جماعت بر کسی پوشیده نیست و آئین اسلام از بعد اجتماعی مهمّی برخوردار است وبر آن تکیه و تاکید کرده است. برگزاری نماز های روزانه ی واجب نیز به صورت جماعت و گروهی یکی از این برنامه هاست.احادیث و روایات زیادی در مورد اهمیت نماز جماعت ذکر شده که به چند مورد از آن ها اشاره میکنم.از رسول خدا (ص) نقل شده: نماز کسی که اذان را بشنود و بی دلیل در نماز جماعت شرکت نکند، ارزشی ندارد. ( رسائل الشیعه،ج5، ص375 ).
در حدیثی تحقیر نماز جماعت، به منزله ی تحقیر خداوند، به شمار آمده است.(من لا یحضره الفقیه،ج1،ص377 )
اگر تعداد افراد در نماز جماعت از ده نفر گذشت حساب آنرا جز خدا کسی نمی داند.( مستدرک الوسائل،ج1،ص 487)نماز جماعت علاوه بر پاداش های زیادی که دارد، آثار معنوی و اجتماعی و سیاسی و اخلاقی و تربیتی زیادی نیز در جامعه و افراد دارد از جمله جلوگیری از انحراف، افزایش خود کنترلی، افزایش خصلت ها و ارزش های مثبت فردی، کاهش جهل و افزایش ایمان، احساس همدردی وانسانیت، افزایش صبر و استقامت و..............
با همه ی پاداشها و آثاری که برای نماز جماعت وجود دارد، برخی از این فیض بزرگ محرومند و با تأسف شاهدیم که بسیاری به آن بی اعتنا و کم رغبت اندو حتی در همسایگی مسجد به سر میبرند، ولی در جماعت مسلمین حاضر نمیشوند که این موضوع واقعا درد آور است قسمتی از این مشکل متوجه ما معلمان میباشد که سهم بزرگی در این قضیه داریم به همین علت من نیز بعنوان معلم که وظیفه ی تعلیم و تربیت گروهی از افراد جامعه را بر عهده دارم، وقتی مشاهده میکنم که دانش آموزانم با علاقه و رغبت در نماز جماعت شرکت نمیکنند و به بهانه های مختلف از شرکت در نماز جماعت شانه خالی میکنند وظیفه ی خود میدانم با توجه به اهمیت این موضوع به آن حساسیت نشان داده و قدمی در این راه بردارم و با استفاده از روشهای ابتکاری و جذاب و غیر مستقیم دانش آموزانم را با اهمیت نماز ونماز جماعت آشنا سازم و آن ها را به خواندن نماز و شرکت در نماز جماعت بدون اعمال زور و اجبار و ترساندن علاقهمند سازم وبا این کار از بروز بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی که ناشی از عدم پرداختن به این موضوع حاصل میشود جلو گیری کنم چرا که بنا به تحقیقات گوناگون بهترین زمان برای پرداختن به مسائل دینی از جمله نماز ونماز جماعت دوران دبستان به خصوص سن 9 سالگی و قبل از آن میباشد.هر چند تحقیقات و اقدامات زیادی توسط افراد متخصصین امر در مورد این موضوع انجام گرفته اما این اقدامات کافی نبودن و نیاز به اقدامات بیشتری می باشد
کلیدواژه ها: نماز در مدارس، دانش آموزان، دوره راهنمایی، فرهنگ نماز
گرد آوری شده در 24 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
چکیده
اگر بپذیریم که داشتن شیوه زندگی اسلامی، بسترساز تمدن نوین اسلامی و پیشرفت همهجانبه است، رسیدن به این شیوه زندگی و عمل به آن اهمیت خود را بهتر مینمایاند. یکی از عوامل بسیار مؤثر بر شیوه و مشی زندگی، تربیت فردی و اجتماعی است. همانطور که می دانیم برای رسیدن به یک سبک زندگی ایرانی اسلامی که از کشور مان توقع داریم تربیت دانش آموزان نقش بسزایی دارد . در صورتی که نسل آینده سازمان را بتوانیم به خوبی تربیت نماییم ، به بهترین نحو ممکن قادر خواهیم بود که به سبک زندگی ایرانی اسلامی دست یابیم. نکته دیگر این است که وقتی از تربیت و نقش و تأثیر آن صحبت میکنیم، باید تأکید داشته باشیم که نقطه عطف تربیت یک انسان در دوران مدرسه و به همراه بازی های پرورشی و اردو های تفریحی او شکل میگیرد. بنابراین باید فکر کنیم که چگونه میتوانیم یک دانش آموز را بالنده پرورش دهیم.
امروزه در بسیاری از کشورها، تعلیم و تربیت در هوای آزاد، یا آموزش در اردوها مورد توجه قرار گیرد. تا از این رهگذر هم نقایص نظام های آموزشی مرتفع و هم انعطاف پذیری بیشتری لحاظ شود. اردو در حقیقت بخشی از جریان تعلیم وتربیت است که بچه ها به دور از فضای بسته کلاس و اغلب در هوای آزاد و فارغ از مقررات و قوانین خاص مدارس و براساس علایق و رغبت های خود به فعالیت های ویژه می پردازند و از این رهگذر شخصیت آنها در ابعاد ذهنی،عاطفی،اجتماعی، اخلاقی و ... به طور متعالی رشد می یابد.
فاکتور مهم دیگری که در انتقال فرهنگ و ارزش ها به دانش آموزان نقش بسزایی دارد امور تربیتی در مدارس است. این نهاد مهم در انتقال ارزش های دینی و فرهنگی انقلاب اسلامی به مدارس و تربیت و بازسازی دانش آموزان در فضایی انقلابی و اسلامی و همچنین زمینه سازی برای ورود نگرش های دینی و ارزش های انقلاب اسلامی به نظام آموزش و امور تربیتی و رشد ارزش هاپرورش و حفظ مدارس از آفات فرهنگی و سیاسی نقش مهمی ایفا می کند.
با توجه به آنچه گفته شد در مقاله حاضر قصد داریم به سه فاکتور مهم بپردازیم: بررسی نقش تربیت در ترویج فرهنگ و توسعه سبک زندگی اسلامی-بررسی نقش اردو ها و بازی های پرورشی در تربیت دانش آموزان-بررسی نقش امور تربیتی در انتقال فرهنگ و ارزش ها به دانش آموزان
کلیدواژه : تربیت،سبک زندگی ایرانی اسلامی،اردو،بازی های پرورشی،امور تربیتی،فرهنگ،ارزش
فهرست مطالب------------104 صفحه با فرمت فایل ورد قابل ویرایش
عنوان
صفحه
چکیده
5
مقدمه
7
عوامل مؤثر در جذب جوانان به نماز
9
اهمیت و ضرورت فریضه نماز
12
فواید نماز:
13
عوامل موثر در گرایش نوجوانان و جوانان به نماز:
13
آموزش مدرسه ای نماز
15
تدوین برنامه آموزش نماز
18
عوامل مؤثر در جذب دانش آموزان دختر به نمازجماعت
25
نماز در آینه احادیث
28
اهمیت و فضیلت نماز
29
آثار تربیتی نماز:
30
اهمیت نماز جماعت
33
اهمیت نماز
35
شرایط لباس نمازگزار
41
مستحبات و مکروهات لباس نمازگزار
41
مکان نمازگزار
42
کودک و مسجد
45
46
نماز و صداقت
48
نماز و تجملات
48
نماز یک معامله پر سود
49
منزلت نماز در اسلام
51
ویژگیهای نماز در اسلام
57
حکم تارک نماز
59
فضیلت نماز
62
افزایش رقبت دانش آموزان به نماز
77
روشهای جذب کودکان به نماز:
84
راهکارهای توسعه فرهنگ نماز
93
پیشنهادات:
100
نتیجه گیری :
102
منابع و مآخذ
103
چکیده
آموزش و پرورش سنگ زیر بنای رشد و تربیت کودک است. بدون آموزش و پرورش اثر بخش هیچ کودکی روی سعادت و خوشبختی را نخواهد دید. توجه صرف به علم منهای پرورش، کودک را دچار مشکلات عدیده ای خواهد نمود. در این میان یکی از مسائل تربیتی کودکان که مطرح است پرداختن به تربیت دینی کودکان از جمله علاقه مند کردن آنها، به نماز و نماز جماعت است.
ساده انگاری در این مسیر نسل ها را به قربانگاه میکشد وسرمایه های انسانی را تباه می سازد مهم ترین عامل در تربیت نیکو در افراد درک و کاربرد مؤثّر نماز در زندگی است.انجام فریضه ی نماز باعث تربیت صحیح فرد خواهد شد و از این رهگذر نتایج سودمند عاید فرد و جامعه خواهد کرد.
در این میان اهمیت نماز جماعت بر کسی پوشیده نیست و آئین اسلام از بعد اجتماعی مهمّی برخوردار است وبر آن تکیه و تاکید کرده است. برگزاری نماز های روزانه ی واجب نیز به صورت جماعت و گروهی یکی از این برنامه هاست.احادیث و روایات زیادی در مورد اهمیت نماز جماعت ذکر شده که به چند مورد از آن ها اشاره میکنم.از رسول خدا (ص) نقل شده: نماز کسی که اذان را بشنود و بی دلیل در نماز جماعت شرکت نکند، ارزشی ندارد. ( رسائل الشیعه،ج5، ص375 ).
در حدیثی تحقیر نماز جماعت، به منزله ی تحقیر خداوند، به شمار آمده است.(من لا یحضره الفقیه،ج1،ص377 )
تعداد صفحه: 27
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
چکیده
1-مقدمه
2-آموزش چیست؟
3-ضرورت آموزش کارکنان
4-مقدمات لازم برای یک آموزش پویا
کارکنان خود را ناگزیر از تغییر بدانند
کارکنان از وظایف محوله و کاری که باید انجام دهند آگاه باشند
کارکنان باید در جایگاه شغلی متناسب با قابلیتهای شخصی و توانمندیهای عملیاتی قرار گرفته باشند
5-تاثیر آموزش بر رفتار نیروی سازمانی
6-تاثیر شرایط حاکم بر سازمان بر روی نوع رفتار منبع انسانی
فضای مانع تراش:
فضای رغبت زدا:
فضای خنثی
فضای ترغیب کننده:
فضای درخواستکننده:
7-مدیر با تدبیر راهی به سوی آموزش کارآمد
ارزشیابی
8-اخلاق در آموزش منابع انسانی
8-1-نگاهی به مفهوم اخلاق
8-2-نقش اخلاق در مدیریت منابع انسانی
تامین امنیت روانی کارکنان
کاهش استرس و فشارهای روانی
8-3-فواید مدیریت اخلاق در آموزش مدیریت منابع انسانی
8-4-نقش اخلاق از دیدگاه اسلام در مدیریت و آموزش منابع انسانی
9-نتایج نهایی آموزش در راستای اهداف سازمانی
10-نتیجه گیری
چکیده
در این مقاله به مفهوم آموزش و نقش آن در توسعه ی مدیریت منابع انسانی پرداخته شده است. هم چنین در ادامه نقش افراد مرتبط با آموزش منابع انسانی، به خصوص مدیر سازمان، بررسی شده و راهکارهایی برای بهینه شدن آموزش و ارتقاء سطح سازمان از طریق آموزش بیان گردیده است. در انتهای مقاله نگاهی هم به مفهوم اخلاق و تقش آن در آموزش انداخته شده است.
کلیدواژه : مدیریت منابع انسانی ؛ آموزش ؛ بهسازی ؛ اخلاق
1-مقدمه
در سالیان نه چندان دور تفکر اصلی بر این بود که یادگیری، کار و زندگی از هم منفک و جدا هستند. به همین دلیل آموزش هنگامی بهینه و درخور محسوب میشد که قبل از آغاز فعالیت کاری به افراد داده میشد. در این نظریه آدمی زمانی را برای آموزش صرف میکرد و سپس به سمت کار و زندگی حرکت مینمود و دیگر برای آموزش زمانی نداشت. در حال حاضر این تفکر در جامعه جهانی و در عرصههای مختلف جایگاهی ندارد و آموزش جزء جدانشدنی وجود آدمی گردیده است. هر سازمان برای نیل به اهداف خود به کارکنانی فعال و قابل انعطاف با شرایط مختلف نیاز دارد. هنگامی که سازمان به اجرای سیستمهای پویای آموزش و بهسازی نیروی انسانی اهتمام بورزد، نیروی انسانی عضو قابلیت انعطافپذیری با شرایط مختلف سازمان را پیدا خواهد کرد، به عبارت دیگر آموزش و بهسازی اقدامی کارآمد از سوی مدیر سازمان در جهت بالا بردن سطح شایستگی اعضای سازمان است.
امروزه نیروی انسانی مهمترین عامل مولد است، در گذشته اعتقاد بر این بود که سرمایه و منابع مادی روند توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور را تعیین میکند اما در جهان کنونی منابع انسانی کارآمد در این امر تاثیر اصلی را دارد. منابع انسانی کارآمد باعث افزایش سرمایه، بهرهبرداری از منابع مختلف جامعه و ساخت و تولید روزافزون میگردد؛ به عبارت دیگر منابع انسانی کارآمد پیشبرد جامعه در راستای توسعه ملی را تضمین میکند. کشوری که نتواند مهارتها و دانش مردمش را توسعه دهد و از آن در اقتصاد ملی به نحو مؤثری بهرهبرداری کند، قادر نیست هیچ چیز دیگری را توسعه بخشد.
سرپرستان واحدهای مختلف سازمان، مسئولین اصلی ارتقای موقعیت سازمان هستند، یکی از راههای اساسی این امر بالا رفتن سطح دانش کارکنان است. سرپرستان معتقدند که دورههای آموزشی ضمن خدمت میتواند قابلیتهای دانشی و مهارتی و نگرش مناسبی را در کارکنان پرورش دهند. با این همه، گاه عوامل زمینهساز تغییر رفتار در کارکنان را مورد غفلت قرار میدهند که چنین غفلتی تمام تلاشهای آنان را در راستای بهبود سازمان با ناکامی روبرو میسازد.
2-آموزش چیست؟
در سالیان اخیر علوم و تکنولوژی نسبت به گذشته پیشرفت چشمگیری داشته است. این تحول و دگرگونی به حدی است که عصر حاضر را عصر نیمعمر اطلاعات نامیدهاند؛ یعنی دورانی که در هر پنج سال، نیمی از اطلاعات بشری منسوخ گردیده و اطلاعات و دانش جدید جایگزین آن میگردد. این امر گویای این است که همه افراد یک سازمان موظف به ارتقای سطح دانش خود هستند و از طرفی مدیران سازمان هم موظف به حرکت دادن اعضای سازمان به سمت دانش روز میباشند، به همین دلیل در سالهای اخیر آموزش ضمن خدمت کارکنان در سازمانهای مختلف از جایگاه خاصی برخوردار گردیده است.
با مقایسه مشاغل فعلی اجتماع با مشاغل حدود پنجاه سال پیش دریافت میشود که مشاغل به حدود دو برابر افزایش یافته است، این امر نقش پیشرفتهای علمی را در تنوع مشاغل به خوبی نشان میدهد. در جهان امروز احتمال این که که فرد مهارتی را بیاموزد و آن را تا حدود سی سال کار خود بدون تغییر بنیادی ادامه دهد بسیار ضعیف یا به کلی محال است. امروز جامعه به سرعت در حال دگرگونی است و دیگر آموزش کارکنان فقط مطلوب نیست، بلکه این مطلوبیت به یک اجبار تبدیل شده است، در جهان امروز برای امر آموزش کارکنان باید منابع مختلف سازمانی را بسیج کرد تا سازمان بتواند به راه خود ادامه دهد.
آموزش کارکنان منجر به حفظ تداوم و بقای سازمان میشود، یک بررسی سه ساله در سنگاپور نشان داده است که 17 درصد شرکتهای تجاری و صنعتی این کشور ورشکست شدهاند در حالی که این نسبت در مورد شرکتهایی که برنامه آموزش کارکنان را انجام دادهاند کمتر از 1 درصد بوده است. همچنین طبق آمار انجمن مدیریت آمریکا تا سال 2007، بیش از نیمی از کارکنان نیاز به بازآموزی داشتهاند. در سوئد هم برای پاسخگویی به تغییر و تحولات مختلف علمی و فرهنگی سیاست فعال نگهداشتن نیروی انسانی در پیش گرفته شده و سالانه 2 تا 3 درصد از تولید ملی کشور برای بازآموزی صاحبان مشاغل هزینه میگردد.
به عبارتی نگاه گذشته محوری که آموزش را متعلق به دوران کودکی، نوجوانی و جوانی میدانست منسوخ گردیده است. امروزه تنها با یادگیری پیوسته و پایدار میتوان با دگرگونیها و پیشرفتهای جامعه جدید سازگار و همراه شد.
آموزش، همواره به عنوان وسیلهای مطمئن در جهت بهبود کیفیت عملکرد و حل مشکلات مدیریت مد نظر قرار میگیرد و فقدان آن نیز یکی از مسائل اساسی و حاد هر سازمان را تشکیل میدهد؛ به همین دلیل به منظور تجهیز نیروی انسانی سازمان و بهرهگیری موثر از این نیرو، آموزش از مهمترین و تاثیرگذارترین تدابیر به شمار میرود.
آموزش یک وظیفه اساسی در سازمان و یک فرآیند مداوم و همیشگی است. نباید آموزش را امری موقت و اتمامپذیر تصور کرد. کارکنان در هر سطحی از سطوح سازمان که باشند، حتی در سطح یک نیروی انسانی جزء، نیازمند آموزش و کسب دانش و مهارتهای جدید هستند تا بتوانند به سمت اهداف سازمان حرکت کنند[8]
برنامههای آموزش کارکنان در یک سازمان میتواند نیاز به نیروی انسانی متخصص در آینده را نیز رفع کند، این برنامههای آموزشی میتوانند تضمینی برای حل مشکلات کارکنان باشند.
اگر کارکنان سازمان به خوبی آموزش ببینند بهتر میتوانند در ارتقای سطح کارایی سازمان سهیم باشند. از اولین نتایج این امر عدم نیاز زیاد به نظارت از سوی سرپرستان بر روی زیردستان است؛ در عین حال این امر کمک میکند که افراد در جهت احراز شرایط ارتقای سازمانی آماده شوند و در نهایت انجام وظایف با مطلوبیت مورد نظر سازمان امکانپذیر میگردد[9]
تعداد صفحه: 12
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه:
توسعه چیست؟
تاثیر جمعیت بر توسعه
جمعیت و توسعه در کشورهای درحال توسعه
جمعیت و توسعه
منابع:
مقدمه:
واژه "Population" در لغت به معنی نفوس، مردم و جمعیت و "Development" به معنی رشد تدریجی چیزی که به مرور زمان قویتر و پیشرفتهتر میشود، به کار رفته است.[1]
یکی از مباحث مهم در "نظریههای رشد جمعیت" ارتباط جمعیت با توسعه است. رابطه مفاهیم جمعیت و توسعه را میتوان از دو زاویه مورد بررسی قرار داد: تاثیر توسعه روی جمعیت و تاثیر جمعیت روی توسعه. از این طریق است که رابطه متقابل دو مقوله اجتماعی به روشنی درک میشود.
در رابطه با توسعه دو دیدگاه به ظاهر متناقض وجود دارد: نظریه نخست حاکی از آن است که توسعه زمینه افزایش جمعیت را فراهم میکند و نظریه دوم اظهار میدارد که با توسعه، هرچه بیشتر جامعه، میزانهای زاد و ولد و مرگومیر و در نتیجه نرخ افزایش جمعیت کاهش مییابد. بنابراین توسعه منجر به کاهش جمعیت میشود.
اگر توجه داشته باشیم که نظریه نخست به روند تکامل اجتماعی توجه دارد و جوامع تکاملیافته امروزی را با اجتماعات ساده و ابتدایی انسانهای اولیه مقایسه میکند و نظریه دوم به نرخ رشد جمعیت میپردازد و با ارقام مطلق جمعیت سروکاری ندارد، مفهوم اصلی این دو نظریه روشن میشود و تناقضی میان آنها باقی نمیماند.
در مورد دیدگاه دوم نیز دو نظریه قابل طرح است: نظریه اول بیانگر این نکته است که جمعیت زیاد مبانی توسعه را پیریزی میکند و حداقلی از جمعیت برای هر توسعه ضروری است و نظریه دوم معتقد است که جمعیت زیاد باعث عقبافتادگی، فقر و در نهایت کمتوسعگی جامعه میشود.
در بررسی تطبیقی این دو نظریه میتوان گفت: اولاً در هر زمانی، متناسب با شرایط خاص آن، دینامیسم جمعیت توسعه بوده و در هیچ دورهای نمیتوان حدی برای آن قایل شد. تنها باید مراعات شود که افزایش جمعیت پا به پای افزایش مجموع امکانات زندگی پیش برود و میان این دو در طول زمان تعادل حاصل شود.[2]
ثانیاً رابطه جمعیت و توسعه لزوماً رابطهای یکجانبه نیست و میتواند دوسویه عمل کند. به عنوان مثال، کثرت جمعیت و افزایش آن در چین بهجای این که توسعه صنعتی را تسهیل کند، به حفظ ساختار کهن اقتصادی منجر شده، درحالی که در ژاپن، با این که جمعیتش کمتر از چین بود، مانع از آن نشد که به صنایع پیشرفتهای دست یابد.[3]
ثالثاً در مقایسه کشورهای مختلف جهان، معلوم میشود که کمجمعیتی مساوی توسعه و بیشجمعیتی معادل عقبماندگی نیست. با توجه به این نکته است که توسعهنیافتگی کشورهایی مانند مغولستان و عربستان در عین داشتن جمعیت بسیار کم (حدود یک نفر در هر کیلومتر مربع برای مغولستان) و توسعهیافتگی نظیر هلند و انگلستان با داشتن جمعیتی زیاد (380 نفر در کیلومتر مربع برای هلند) قابل تفسیر است.[4]
توسعه چیست؟
در دنیای آکادمیک و علمی مفاهیم اکثرا قراردادی می باشند و هر فرد بنا به ضرورت جامعه، زمان و عصر خود از مفاهیم مختلف تعاریف متفاوت ارایه می دهد و از اینرو نمی توان تعریف مانع و جامعی از مفاهیم به ویژه در ساحه علوم انسانی ارایه کرد، توسعه نیز یکی از این دست مفاهیم است که تا کنون هیچ تعریف کاملی از آن ارایه نشده و هر کس مطابق به تخصص، توانایی و گرایش خود از آن تعریفی ارایه نموده است.
در فرهنگ لغات آکسفورد ، توسعه را به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفته ترشدن، قدرتمندترشدن و حتی بزرگترشدن است آمده است.
همچنان آقای مصطفی ازکیا استاد دانشگاه در کتاب جامعه شناسی توسعه در نتیجه گیری خود از بحث توسعه، توسعه را به معنای کاهش فقر، بیکاری، نابرابری، صنعتیشدن بیشتر، ارتباطات بهتر، ایجاد نظام اجتماعی مبتنی بر عدالت و افزایش مشارکت مردم در امور سیاسی جاری تعریف میکند.
از دو تعریف ارایه شده فوق می توان چنین نتیجه گرفت؛ هر حرکتی که در جهت تعالی و رشد بوده و در پی خود چیز جدید و بهتری بیاورد که سبب رفاه جامعه گردد را مترادف با توسعه، رشد و پیشرفت معنی شده می تواند، اما با تمام اینها نباید توسعه را یک امر تک بعدی دانست، توسعه دارای ابعاد و زوایای مختلف می باشد و یکی از نکات تفرق آن از رشد همین چند بعدی بودن آن می باشد .
تعداد صفحه: 22
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه:
بیان مسئله :
توسعه روستایی:
زنان و توسعه :
دانش زنان روستایی :
نقش زنان در روستا :
موانع فعالیت زنان در روستا :
الف ـ عوامل فردی :
ب) عوامل خانوادگی :
ج ) موانع اجتماعی :
آموزش و ترویج زنان روستایی در فرآیند توسعه روستایی
نتیجه گیری :
منابع :
مقدمه:
زنان با توجه به نقشی که در خانواده ایفا می کنند ، می توانند به عنوان محور اصلی پیشرفت و توسعه محسوب شوند با توجه به واقعیت های ملموس جهانی متاسفانه زنان ازموقعیتی نامطلوب در سطح بین المللی برخوردارند. بطور مثال تفاوت در سطح سیاست گذاری، سرمایه گذاری و دریافت حقوق برای کار مساوی پدیده ای جهان شمول است. میزان مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی تائیدی بر عدم توجه کافی به امور زنان و ارزش افزوده آنان است، زیرا زنان روستایی در تمام مراحل تولید محصولات کشاورزی و تولیدات دامی و به طور کلی تمامی امور دوشادوش مردان به فعالیت می پردازند و اوقات اندک فراقتشان را نیز صرف تولید صنایع دستی مانند گلیم و قالی و .. می کنند . بنابراین ایجاد زمینه های خود آگاهی هدایت توانائی های اقتصادی و اجتماعی زنان و برنامه ریزی جهت جلب مشارکت آنان در فعالیت های گوناگون الزامی است. در مناطق روستایی زنان نقشی به مراتب بیشتر از مردان در اقتصاد خانوار و فعالیتهای درون منزل به عهده دارند و موجب رونق اقتصادی جامعه هستند. هنوز زنان جایگاه خود را در بیشتر کشورهای جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه به عنوان شهروندان فعال و برخوردار از استعداد مشارکت در عرصه های اقتصادی – سیاسی – اجتماعی و فرهنگی به دست نیاورده اند و کماکان فعالیتهای زنان در محاسبات اقتصادی مد نظر قرار نمی گیرد و از آنان به عنوان نیروی کار نامرئی یاد می شود. تخمین بسیار مأیوس کننده تعداد زنان فعال روستایی و برآورد بسیار کم میزان مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی تأییدی بر عدم توجه کافی به امور زنان و ارزش افزوده آنان است . زنان نیروی عمده برای ایجاد تحول و منبعی بالقوه برای پیشبرد اقتصاد روستا و افزایش هر چه بیشتر نرخ رشد تولید محصولات غذایی هستند اگر چه کشاورزی و دامداری به طور سنتی شغلی مردانه بوده اما نقش زنان هرگز محدود به خانه و خانواده نشده و زنان علاوه بر فعالیتهای درون منزل در بیرون ( کشاورزی ، دامپروری ، جنگلداری و غیره ) نیز فعال هستند. اهمیت موضوع زنان در ایران به ویژه مناطق روستایی از یک سو با محدودیت امکانات و منابع تولیدی و از سوی دیگر با رشد سریع جمعیت و انبوه بیکاران در فرآیند دستیابی به رشد و توسعه روستایی مواجه می باشد و زنان روستایی در تمامی مراحل تولید محصولات کشاورزی و تولیدات دامی دوشادوش مردان به فعالیت می پردازند به طور کلی ، توسعه فرآیندی است چند بعدی و دارای ابعاد مختلف اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی ... مشارکت زنان روستایی در این فرآیند ، مشارکتی فعالانه و تاثیر گذار یوده است و مهمترین جنبه این مشارکت تاکنون بعد اقتصادی آن برای زنان روستایی بوده است.
بیان مسئله :
با اینکه ضرورت الزام اقتصادی اشتغال و مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی همواره در تاریخ پشیرفت جوامع بشری مطرح بوده لکن هنوز در کشور ما بین زنان و مردان تعادل مطلوب و قابل قبولی در این زمینه در فعالیتهای مختلف ایجاد نشده است و این امر به علل مختلف اقتصادی – اجتماعی – فرهنگی و سیاسی کشور از گذشته تا بحال مربوط می شود. زنان تقریباً نصف جمعیت جهان را تشکیل می دهند؛ دستمزد آنها فقط برابر 10 درصد از درآمد جهان است؛ زنان روستایی قشری زحمتکش و فعالند که در تمامی فعالیتهای روزانه اعم از کشاورزی ،دامداری ، تولید لبنبات فرش،گلیم،شالبافی، نخ ، حصیر، چادر ،هیزم،پرورش ماکیان ، ظروف و صنایع دستی و .. همپای مردان علاوه بر امور خانه داری ، همسرداری و بچه داری سهیم می باشند و ازاین بابت نصیبی منطبق با تلاش و فعالیت خود بدست نمی آورند حمایت از زنان و آموزش آنان و همچنین مهارت سازی در آنان و توانمند ساختن زنان بعنوان قشر تاثیر گذار و انتقال دهند? فرهنگ و ارزشها، امری است که باید در برنامه ریزیهای تصمیم گیران و سیاستگذاران مورد توجه قرار گیرد.
حال با توجه به نکات یاد شده برای رسیدن به پاسخ این سوال که در نقاط روستایی زنان چه نقشی در اقتصاد خانواده و توسعه روستا دارند سوالات زیر مطرح می شود :
1 - نقش زنان در برنامه های توسعه چه اندازه می باشد؟
2 - زنان تا چه حد در فعالیت خود آزاد هستند؟
3 - مشارکت زنان در توسعه روستا تا چه اندازه در فرآیند توسعه موثر است؟
4 - مشکلات زنان در رابطه با فعالیت آنان در روستای مورد نظر و نارسایی های آن چیست؟