تعداد صفحه: 14
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
فعالیت اقتصادی زنان در ایران
اشتغال زنان در طبقات اجتماعی جامعه شهری
رویکردهای موجود در مورد نقش زنان در توسعه
رویکردها:
رویکرد مذهبی (توسعه انسانی )
رویکرد فمینیستی
رویکرد عدالت جنسیتی
تبدیل رویکرد زنان و توسعه به رویکرد جنسیت و توسعه
نتیجه گیری
منابع :
مقدمه
نقش زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال جهان در فرایند توسعه آن گونه که باید وشاید مورد توجه قرار نگرفته است و از این رو تلاشهایی در سراسر دنیا آغاز شده است تااین غفلت را جبران کند.
واردکردن مسئله جنسیت در فرایند توسعه ، اصول مختلفی چون رفاه ، برابری ،فقرزدایی ، کارآیی و توانمندسازی زنان را مطرح کرده و همین طور تقسیم نقشها، انتظارات جامعه از زنان و مردان و ساختارهای جنسیتی مورد توجه قرار گرفته است . برای سازماندهی مناسب زنان و توانمندسازی آنان در فرایند توسعه ، برنامه ریزی و اقدامات اصولی مورد نیاز است که طلیعه آن در دنیا قابل مشاهده است .
ورود زنان تحصیل کرده به نیروی کار شهری طی دهه چهل و پنجاه شمسی (دهه شصت میلادی) یکی از وجوه تغییر شیوه زندگی زنان اقشار متوسط بود که ساختار اشتغال زنان در شهرها را دگرگون کرد. جذب زنان تحصیلکرده در مشاغل نیمه تخصصی چون معلمی ، و پرستاری ، فعالیت های اداری و دفتری باعث شد که نسبت مشاغل علمی و فنی و کارمندان دفتری از ۱۲ درصد در سال ۱۳۳۵ به ۶۷ درصد فرصت های شغلی زنان شهری در سال ۱۳۵۵ مبدل شود.
تاریخ جهان شاهد نقش عظیم و غیرقابل انکار زنان در حوادث گوناگون است . امروزه که مباحث توسعه کشورهای جهان مطرح است ، نقش زنان در این فرآیند بشدت مورد توجه قرار گرفته است . برگزاری جلسات ، سمینارها و کنگره های متعدد در خصوص جایگاه زنان و نقش آنان در توسعه حکایت از این موضوع حیاتی دارد.
با کمی دقت می توان دریافت که برگزاری اینگونه برنامه ها نشان از موضوع نه چندان خوشایند دیگری نیز دارد و آن این است که تاکنون یا حداقل در سده های اخیر نقش زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان در حال توسعه ، نادیده گرفته شده که این امر نشان از وجود تبعیضات و نابرابری های جنسیتی در زمینه های گوناگون سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و... دارد.
جامعه انسانی از عدم حضور واقعی زنان در عرصه های مختلف لطمات جبران ناپذیری دیده و بدین خاطر در دو دهه اخیر درصدد جبران این نقیصه برآمده است .
برای رسیدن به تعادل ، برابری و رفع تبعیضات و در نتیجه توسعه بهتر و کاملتر جامعه ، نیاز به آن است که زنان بتوانند در فرآیند تصمیم گیری در سطوح مختلف جامعه شرکت کنند. متاسفانه در بسیاری از کشورهای جهان سوم این مساله چندان شایان توجه نیست و تنها تعداد محدودی از زنان در پست های مدیریتی و مهم تصمیم گیری کشور قرار دارند. در ایران علی رغم آنکه قانون اساسی کشور راه را برای تصدی اکثر مناصب تصمیم گیری برای زنان باز گذاشته ، با این وجود تنها ۲/۸ درصد مشاغل مدیریتی در کشور به زنان اختصاص یافته است .
در هر حال باید اذعان داشت که امروزه توانمندسازی زنان و مشارکت کامل آنان بر پایه برابری ، در همه زمینه ها از جمله در فرآیند تصمیم گیری و مدیریت جامعه یکی از پیش نیازهای توسعه پایدار است که کشور ما سخت بدان نیازمند خواهد بود. در جوامعی که هنوز تعادل مطلوب و قابل قبول مشارکت عادلانه زن و مرد در فعالیت های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی فراهم نشده و فرصت منصفانه بروز خلاقیت و استعداد انسان ها برقرار نگردیده و فرآیند توسعه آن گونه که انتظار داشته ایم موفق نبوده ، تداوم و شتاب توسعه هنگامی رخ خواهد داد که زن و مرد دوشادوش یکدیگر مسئولیت توسعه را برعهده بگیرند.
از سوی دیگر کسب مشاغل مدیریتی توسط زنان علاوه بر آنکه زنان را در مقابله با تبعیضاتی چون معیارهای استخدامی نابرابر، دستمزدهای نابرابر، فرصت های آموزش حرفه یی نابرابر، دسترسی نابرابر به منابع تولیدی و امکانات نابرابر در ارتقای شغلی تواناتر می کند، سبب بالارفتن اعتماد به نفس ، کسب یک هویت مستقل و بهبود وضعیت و رشد اجتماعی آنان می شود که کل جامعه از آن نفع خواهد برد.
علاوه بر این رشد دختران و زنان تحصیلکرده دانشگاهی و پیشی گرفتن آنان از مردان جامعه در چند ساله اخیر نمود پیدا کرده است که لزوم بحث مدیریت زنان و نقش آنان در توسعه را بیش از پیش مطرح می سازد. در این مجال به اشتغال زنان و فعالیت اقتصادی و اجتماعی آنان در ایران بیشتر می پردازیم .
تعداد صفحه: 33
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
توسعه اقتصادی
نکات مهم در توسعه عبارتند از :
اهداف توسعه:
انواع توسعه:
1* توسعه اجتماعی
2* توسعه فرهنگی
3* توسعه سیاسی
4* توسعه انسانی
توسعه اقتصادی: به معنای خروج از لفاف به معنای بهبود
معیارهای اصلی:
ویژگی های مهم توسعه اقتصادی :
توسعه نیافتگی:
جریان تاریخی فرایند توسعه:
انقلاب صنعتی 2 ویژگی مهم دارد :
عوامل مختلف در ایجاد انقلاب صنعتی :
روشهای دستیابی به توسعه اقتصادی :
رسیدن به رشد اقتصادی :
آموزش و پرورش و نقش آن در توسعه اقتصادی :
انواع آموزش و پرورش :
وضعیت آموزش و پرورش در کشورهای جهان سوم :
برنامه ریزی و نقش آن در توسعه اقتصاد :
2 ویژگی مهم برای برنامه ریزی اقتصادی :
شرایط لازم برای کسب موفقیت برنامه ریزی اقتصادی :
انواع برنامه ریزی اقتصادی :
1* برنامه ریزی اقتصادی نظام سرمایه ای :
2* برنامه ریزی سوسیالیست و کمونیست :
3* برنامه ریزی اقتصادی در نظام های مختلف
4* برنامه ریزی توسعه
برنامه ریزی توسعه کشورهای در حال توسعه از 4 مرحله گذشته است :
در مورد برنامه ریزی جامع می توان متذکر شد که معمولاً در 3 سطح مطرح است
تکنولوژی و توسعه اقتصاد :
آثار تحولات تکنولوژی تولید :
مراحل فرآیند نوآوری :
تکنولوژی و توسعه اقتصادی :
شرایط اصلی اقتصادی از نظر کینز نرخ رشد:
مقدمه
از سالیان بسیار دور, با افزایش سطح دانش و فهم بشر, کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی-اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی, موج پیشرفتهای شتابان کشورهای غربی آغاز گردید. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرنهای نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه گردید کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد, پتانسیلهای فراوان این ملل, شکوفا و متجلی گردید اما متاسفانه در همین دوران, کشورهای شرقی روند روبهرشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکتهای مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت اما از آنجاییکه با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت و مورد حمایت واقع نگردید, به سرعت مزمحل گردید. محمدتقیخان امیرکبیر در ایران, نمونهای از این دست است.
مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی در کشورهای اروپایی مطرح گردید. فشار صنعتیشدن و رشد فناوری در این کشورها توام با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا در زمانی کوتاه, شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقبمانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته (یا توسعهیافته) و کشورهای عقبمانده (یا توسعهنیافته)
با خاموششدن آتش جنگ جهانی دوم و شکلگیری نظمی عمومی در جهان (در کنار به استقلال رسیدن بسیاری از کشورهای مستعمرهای), این شکاف بهخوبی نمایان شد و ملل مختلف جهان را با این سوال اساسی مواجه ساخت که ”چرا بعضی از مردم جهان در فقر و گرسنگی مطلق به سر میبرند و بعضی در رفاه کامل؟“. از همین دوران اندیشهها و نظریههای توسعه در جهان شکل گرفت. پس در واقع نظریات ”توسعه“ بعد از نظریات ”توسعه اقتصادی“ متولد گردید.
در این دوران, بسیاری از مردم و اندیشمندان, چه در کشورهای پیشرفته و چه در کشورهای جهان سوم, تقصیر را به گردن کشورهای قدرتمند و استعمارگر انداختند. بعضی نیز مدرننشدن (حاکم نشدن تفکر مدرنیته بر تمامی ارکان زندگی جوامع سنتی) را علت اصلی میدانستند و ”مدرنشدن به سبک غرب“ را تنها راهکار میدانستند. بعضی دیگر نیز وجود حکومتهای فاسد و دیکتاتوری در کشورهای توسعهنیافته و ضعفهای فرهنگی و اجتماعی این ملل را مسبب اصلی معرفی مینمودند. عدهای هم ”دین“ یا حتی ”ثروتهای ملی“ را علت رخوت و عدمحرکت مثبت این ملل تلقی مینمودند.
به هر تقدیر این که کدام (یا کدامین) علت (یا علتها) اصلی و یا اولیه بوده است ویا اینکه در هر نقطه از جهان, کدامین علت حاکم بوده است از حوصله این بحث خارج است. آنچه در اینجا برای ما اهمیت دارد درک مفهوم توسعه, شناخت مکاتب و اندیشههای مختلف, و ارتباط آنها با مقوله توسعه اقتصادی و توسعه روستایی است. دانستن این اندیشههای جهانی, ما را در انتخاب یا خلق رویکرد مناسب برای کشور خودمان یاری خواهد نمود.
توسعه اقتصادی
عبارتست از رشد اقتصادی همراه با تغییرات بنیادین در اقتصاد و افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی، رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن، نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد.
نکات مهم در توسعه عبارتند از :
1 ) مقوله ارزشی 2) چند جانبه و چند بعدی است 3) ارتباط نزدیکی با بهبود دارد
اهداف توسعه:
1* مایک تودارو : توسعه چند بعدی است و آنرا مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی طرز تلقی مردم ، نهادهای مالی ، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق می داند .
2* برن اشتاین : تلاش برای ایجاد توسعه با بار ارزشی همراه است اشتیاق برای غلبه بر سوء تغذیه فقر و بیماری که از شایعترین و مهمترین دردهای بشری هستند از جمله اهداف توسعه به شمار می آید.
3* دادلی سیرز : توسعه جریانی چند بعدی تجلیل سازمان و جهت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی ، اجتماعی عادت و عقاید مردم می داند.
4* پیتر دونالدسن : توسعه تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی گزینش ها و نهاده ها برای تحقق کامل هدفهای جامعه می داند و ادامه توسعه با آگاهی همگانی مردم از تغییرات و مشارکت صورت می گیرد.
5* میسرا : محقق هندی بر ابعاد فرهنگی تاکید دارد
6* گونار میردال : توسعه یعنی فرآیند دور شدن از توسعه نیافتگی یعنی رهایی از چنگال فقر با برنامه ریزی بهتر به منظور توسعه
7* بروگلفید : توسعه یعنی پیشرفت به سوی اهداف رفاهی ، توسعه باید نابرابری را کاهش داد.
انواع توسعه:
1* توسعه اجتماعی : اشکال متفاوت کنش متقابلی است که در یک جامعه خاص همراه با توسعه تمدن رخ می دهد و حوزه وسیعتری را در بر می گیرد
2* توسعه فرهنگی : دارای بار ارزشی بیشتری است و تاکید بیشتری بر نیازهای غیر مادی افراد جامعه دارد و در حوزه های ادراکی ، شناختی ، ارزشی و گرایشی انسانها و رفتار و کنش آنهاست تا حاصل فرآیند توسعه فرهنگی کنار گذاشتن خرده فرهنگهای نامناسب توسعه ای است
3* توسعه سیاسی : پس از جنگ جهانی دوم در ادیان توسعه طرح شده است تا کید بر کارایی حکومتها و جایگزینی الگوهای رفتاری نوین به الگوهای رفتاری سنتی توجه دارد مثلاً مشارکت مردم در حکومت
دولت پیشرفت داشته باشد ، گسترش جامعه مدنی در جامعه صورت می گیرد.
4* توسعه انسانی : توسعه انسانی به 3 شاخص کلیدی : طول عمر – سطح دانش – سطح معاش آبرومند بستگی دارد
تفاوت بین مفهوم رشد و توسعه : رشد جنبه کمی دارد ( رشد : بزرگ شدن ) توسعه جنبه کیفی دارد.
رشد اقتصادی: عبارت است از افزایش تولید خالص ملی یک کشور در یک دوره زمانی معین
تولید ناخالص ملی = درآمد ملی
توسعه اقتصادی: به معنای خروج از لفاف به معنای بهبود
پرفسور بلاک می گوید : توسعه اقتصادی عبارت است از : دستیابی به تعدادی از هدفها ، نمایان مطلوب و نوسازی از قبیل افزایش بازدهی تولید ، ایجاد نابرابری های اجتماعی و اقتصادی – کسب معارف و فهم مهارتهای جدید ، بهبود در رفع نهادها و یا بطور منطقی دستیابی به یک سیستم موزون و هماهنگ از سیاستهای مختلف که بتواند انبوه شرایط نا مطلوب یک نظام اجتماعی را برطرف سازد.
تعریف دیگر توسعه اقتصادی: عبارت است از : افزایش مداوم ظرفیت تولید یک جامعه که بر اساس تکنولوژی درون زایش رونده پی ریزی شده است.
(( افزایش درآمد ملی واقعی جامعه در طول مدت زمان طولانی ))
معیارهای اندازه گیری توسعه : 1 *کیفی 2* کمی
معیارهای اصلی:
1* تولید ناخالص ملی دارای معایب زیر است:
الف) اثر رشد جمعیت را نادیده می گیرد
ب ) اثر رشد قیمتها در نظر گرفته نمی شود
ج ) نحوه روش توزیع درآمد مورد توجه واقع نمی شود
د ) درآمد یا تولید ناخالص ملی هزینه های جانبی را که جامعه برای توسعه اقتصادی متحمل می شود مثل : آلودگی آب و هوا – صنعتی شدن در نظر می گیرد.
و) استفاده از این روش مسلتزم وجود آمار و اطلاعات صحیح به هنگام و آگاهی از روشهای محاسباتی دقیق و دارا بودن توان محاسباتی است به همین خاطر می توان گفت که این معیار نمی تواند معیار خوبی باشد هر چند متداول است
2* تولید واقعی سرانه ( درآمد ) : این معیار با توجه به اینکه دو ایراد اول وارد به معیار قبلی را ندارد از این رو نسبت به آن معیار ، معیار مناسب تری است .
( درآمد ملی یا به قیمتهای واقعی یا به قیمتهای جانبی ( اسمی ) است .)
ویژگی های مهم توسعه اقتصادی :
1)تدریجی بودن 2) خودگردانی و استمرا 3) خود اتکایی 4)خود کفایی
تعداد صفحه: 30
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
توسعه اقتصادی چیست؟
توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد:
شاخصهای توسعه اقتصادی
الف. شاخص درآمد سرانه:
ب. شاخص برابری قدرت خرید (PPP):
ج. شاخص درآمد پایدار (GNA, SSI):
د. شاخصهای ترکیبی توسعه:
و. شاخص توسعه انسانی (HDI):
مکاتب مختلف توسعه اقتصادی
نظریه آدام اسمیت
نظریه مالتوس
الف. نظریه جمعیتی مالتوس
ب. نظریه اشباع بازار مالتوس
نظریه ریکاردو
الف. قانون بازده نهایی نزولی
ب. نظریه مزیت نسبی:
مدل رشد کلاسیک
نظریه کارل مارکس
مدل رشد اقتصادی سرمایهداری مارکس
نظریه شومپیتر
ارزش های اقتصاد تعاونی؛ توسعه اجتماعی و توسعه اقتصادی
▪ گزینه اول ارزش استفاده واقعی
▪ گزینه دوم ارزش میل و اختیار
▪ گزینه سوم ارزش وجودی
الف) ارزش های اقتصادی
ب) ارزش های اجتماعی
منابع
مقدمه
از سالیان بسیار دور, با افزایش سطح دانش و فهم بشر, کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی-اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی, موج پیشرفتهای شتابان کشورهای غربی آغاز گردید. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرنهای نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه گردید کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد, پتانسیلهای فراوان این ملل, شکوفا و متجلی گردید اما متاسفانه در همین دوران, کشورهای شرقی روند روبهرشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکتهای مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت اما از آنجاییکه با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت و مورد حمایت واقع نگردید, به سرعت مزمحل گردید. محمدتقیخان امیرکبیر در ایران, نمونهای از این دست است.
مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی در کشورهای اروپایی مطرح گردید. فشار صنعتیشدن و رشد فناوری در این کشورها توام با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا در زمانی کوتاه, شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقبمانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته (یا توسعهیافته) و کشورهای عقبمانده (یا توسعهنیافته)
توسعه اقتصادی چیست؟
باید ببن دو مفهوم رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی تمایز قایل شد. رشد اقتصادی, مفهومی کمی است در حالیکه توسعه اقتصادی, مفهومی کیفی است. ”رشد اقتصادی“ به تعبیر ساده عبارتست از افزایش تولید (کشور) در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان, افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال موردنیاز به نسبت مقدار آن در یک سال پایه, رشد اقتصادی محسوب میشود که باید برای دستیابی به عدد رشد واقعی, تغییر قیمتها (بخاطر تورم) و استهلاک تجهیزات و کالاهای سرمایهای را نیز از آن کسر نمود
منابع مختلف رشد اقتصادی عبارتند از افزایش بکارگیری نهادهها (افزایش سرمایه یا نیروی کار), افزایش کارآیی اقتصاد (افزایش بهرهوری عوامل تولید), و بکارگیری ظرفیتهای احتمالی خالی در اقتصاد.
”توسعه اقتصادی“ عبارتست از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی, انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی, رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن, نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد, نگرشها تغییر خواهد کرد, توان بهرهبرداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته, و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. بعلاوه میتوان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهادهها نیز در فرآیند تولید تغییر میکند. توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمیتواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. توسعه, حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه بدلیل وابستگی آن به انسان, پدیدهای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی است) که هیچ محدودیتی ندارد
توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد:
شاخصهای توسعه اقتصادی
از جمله شاخصهای توسعه اقتصادی یا سطح توسعهیافتگی میتوان این موارد را برشمرد
الف. شاخص درآمد سرانه: از تقسیم درآمد ملی یک کشور (تولید ناخالص داخلی) به جمعیت آن, درآمد سرانه بدست میآید. این شاخص ساده و قابلارزیابی در کشورهای مختلف, معمولاً با سطح درآمد سرانه کشورهای پیشرفته مقایسه میشود. زمانی درآمد سرانه 5000 دلار در سال نشانگر توسعهیافتگی بوده است و زمانی دیگر حداقل درآمد سرانه 10000 دلار.
ب. شاخص برابری قدرت خرید (PPP): از آنجاکه شاخص درآمد سرانه از قیمتهای محلی کشورها محاسبه میگردد و معمولاً سطح قیمت محصولات و خدمات در کشورهای مختلف جهان یکسان نیست, از شاخص برابری قدرت خرید استفاده میگردد. در این روش, مقدار تولید کالاهای مختلف در هر کشور, در قیمتهای جهانی آن کالاها ضرب شده و پس از انجام تعدیلات لازم, تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه آنان محاسبه میگردد.
ج. شاخص درآمد پایدار (GNA, SSI): کوشش برای غلبه بر نارساییهای شاخص درآمد سرانه و توجه به ”توسعه پایدار“ به جای ”توسعه اقتصادی“, منجر به محاسبه شاخص درآمد پایدار گردید. در این روش, هزینههای زیستمحیطی که در جریان تولید و رشد اقتصادی ایجاد میگردد نیز در حسابهای ملی منظور گردیده (چه به عنوان خسارت و چه به عنوان بهبود منابع و محیط زیست) و سپس میزان رشد و توسعه بدست میآید.
د. شاخصهای ترکیبی توسعه: از اوایل دهه 1980, برخی از اقتصاددانان به جای تکیه بر یک شاخص انفرادی برای اندازهگیری و مقایسه توسعه اقتصادی بین کشورها, استفاده از شاخصهای ترکیبی را پیشنهاد نمودند. به عنوان مثال میتوان به شاخص ترکیبی موزنی که مکگراناهان (1973) برمبنای 18 شاخص اصلی (73 زیرشاخص) محاسبه مینمود, اشاره کرد (بعد, شاخص توسعه انسانی معرفی گردید)
و. شاخص توسعه انسانی (HDI): این شاخص در سال 1991 توسط سازمان ملل متحد معرفی گردید که براساس این شاخصها محاسبه میگردد: درآمد سرانه واقعی (براساس روش شاخص برابری خرید), امید به زندگی (دربدو تولد), و دسترسی به آموزش (که تابعی از نرخ باسوادی بزرگسالان و میانگین سالهای به مدرسهرفتن افراد است)
مکاتب مختلف توسعه اقتصادی
از قرن هجدهم و با رشد سریع صنایع در غرب, اولین اندیشههای اقتصادی ظهور نمود. این اندیشهها, در پی تئوریزهکردن رشد درحالظهور, علل و عوامل, راهکارهای هدایت و راهبری, و بررسی پیامدهای ممکن بود. از جمله مکاتب پایه در توسعه اقتصادی میتوان به این موارد اشاره کرد .
نظریه آدام اسمیت
اسمیت یکی از مشهورترین اقتصاددانان خوشبین کلاسیک است که از او به عنوان ”پدر علم اقتصاد“ نام برده میشود. اسمیت و دیگر اقتصاددانان کلاسیک (همچون ریکاردو و مالتوس), ”زمین“, ”کار“ و ”سرمایه“ را عوامل تولید میدانستند. مفاهیم دست نامرئیِ ”تقسیم کار“, ”انباشت سرمایه“ و ”گسترش بازار“, اسکلت نظریه وی را در توسعه اقتصادی تشکیل میدهند. تعبیر ”دستهای نامرئی“ آدام اسمیت را میتوان, به طور ساده, نیروهایی دانست که عرضه و تقاضا را در بازار شکل میدهند, یعنی خواستها و مطلوبهای مصرفکنندگان کالاها و خدمات (از یک طرف) و تعقیب منافع خصوصی توسط تولیدکنندگان آنان (از طرف دیگر), که در مجموع سطوح تولید و قیمتها را به سمت تعادل سوق میدهند. او معتقد بود ”سیستم مبتنی بر بازارِ سرمایهداریِ رقابتی“ منافع همه طرفها را تامین میکند.
اسمیت سرمایهداری را یک نظام بهرهور با توانی بالقوه برای افزایش رفاه انسان میدید. بخصوص او روی اهمیت تقسیم کار (تخصصیشدن مشاغل) و قانون انباشت سرمایه به عنوان عوامل اولیه کمککننده به پیشرفت اقتصادی سرمایهداری (و یا به تعبیر او ”ثروت ملل“) تاکید میکرد. او اعتقاد داشت ”تقسیم کار“ باعث افزایش مهارتها و بهرهوری افراد میشود و باعث میشود تا افراد (در مجموع) بیشتر بتوانند تولید کنند و سپس آنان را مبادله کنند. باید بازارها توسعه یابند تا افراد بتوانند مازاد تولید خود را بفروشند (که این نیازمند توسعه زیرساختهای حملونقل است)
آدام اسمیت اولویتهای سرمایهگذاری را در کشاورزی, صنعت و تجارت میدانست, چون او معتقد بود به دلیل نیاز فزایندهای که برای مواد غذایی وجود دارد کمبود آن (و تاثیرش بر دستمزدها) میتواند مانع توسعه شود. تئوری توسعه اقتصادی اسمیت, یک نظریه گذار از فئودالیسم به صنعتیشدن است.
نظریه مالتوس
شهرت مالتوس بیشتر به نظریه جمعیتی وی مربوط میشود حال آنکه وی در مورد مسایل اقتصادی مانند اشباع بازار و بحرانهای اقتصادی نیز دارای نظریات دقیقی است. در اینجا به صورت گذرا هر دو را بیان میکنیم:
الف. نظریه جمعیتی مالتوس: او معتقد بود با افزایش دستمزدها (فراتر از سطح حداقلی معیشت), جمعیت افزایش مییابد, چون همراهی افزایش دستمزدها با افزایش میزان تولید, باعث فراوانی بیشتر مواد غذایی و کالاهای ضروری شده و بچههای بیشتری قادر به ادامه حیات خواهند بود. به اعتقاد او, وقتی دستمزدها افزایش مییابد و با فرض سیریناپذیری امیال جنسی فقرا, میتوان انتظار داشت که در صورت عدموجود موانع, جمعیت طی هر نسل (هر 25 سال یکبار) دو برابر گردد. به همین علت, علیرغم افزایش درآمدهای فقرا, همچنان طبقات فقیرتر جامعه, فقیر باقی میمانند. در مقابل رشد محصولات کشاورزی فقط به صورت تصاعد حسابی و با نرخ 1و2و3و4و ... افزایش مییابد. بدین خاطر, ناکافیبودن تولید مواد غذایی باعث محدودشدن رشد جمعیت شده و بعضاً درآمد سرانه نیز به سطحی کمتر از معیشت تنزل مییابد. تعادل وقتی بوجود میآید که نرخ رشد جمعیت, با افزایش میزان تولید همگام گردد.
ب. نظریه اشباع بازار مالتوس: او بیان میدارد که کارگران بایستی بیش از ارزش کالاهایی که تمایل به خرید آنها دارند ارزش ایجاد نمایند تا توسط کارفرمایان استخدام شوند. این امر باعث میشود که کارگران قادر به خرید کالاهای تولیدی خود نباشند, لذا لازم است چنین کالاهایی توسط دیگر اقشار جامعه خریداری شود. به نظر وی, اگرچه سرمایهداران قدرت مصرف منافع خود را دارند اما بیشتر مایل به گردآوری ثروت هستند. مالکان زمین هم که مایل به خرید چنین کالاهای مازادی هستند نمیتوانند تمام مازاد تولید را جذب نمایند. به همین خاطر ”جنگ“ (برای تصاحب بازارهای جدید و افزایش تولید) راهگشای معضل اشباع بازار برای کشورهایی همچون آمریکا و انگلستان بوده است. او پیشنهاد میکند در مواقعی که کشور دچار بحران است باید به افزایش هزینهها در کارهایی که بازده و سودشان مستقیماً برای فروش وارد بازار نمیشود (همچون راهسازی و کارهای عمومی) پرداخت.
تعداد صفحه: 42
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
۱ـ سیر توسعه ژاپن
۱ـ۱ ژاپن در ابتدای راه
۱ـ۲ ژاپن بازسازی شده
۲ـ عوامل رشد
۲ـ ۱ فرهنگ کار و توسعه
۲ـ ۱ـ الف: شکلگیری مکاتب فکری
۲ ـ ۱ ـ ب: ویژگیهای فرهنگی ژاپنی (ناشی از مکاتب فکری(
۲ـ ۲ـ الف: میراث ارزشمند دوران توکوگاوا
▪ساخت طبقاتی:
▪نظام ارزشی متمرکز:
▪شخصیت فردی:
▪سیاست انزواطلبی:
▪خلاصه:
۲ـ ۲ـ ب: زیر ساختهای دوره میجی و رفع موانع توسعه
▪رفع محدودیتها و موانع توسعه:
▪تحول و گسترش آموزش:
▪توسعه آموزش حرفهای:
▪مدیران ژاپنی:
سلسله مراتب کادرها:
▪کارکنان:
▪شرایط کار (عوامل مشوق):
▪نظام اشتغال:
▪نظام مزد:
۲ـ ۳ مدیریت صحیح (منابع، بحرانها و فرصتها(
۲ـ۳ـ الف: سیاستگذاریها تا قبل از جنگ جهانی دوم
▪فقر منابع :
۲ـ ۳ـ ب: سیاستهای زیرکانه در دوران اشغال
▪سیاست تسلیم:
▪منحرف کردن اصلاحات اشغالگران:
▪حفظ وحدت ملی ژاپن:
▪عقبگرد در سیاستهای آمریکا :
▪اصلاحات ارضی :
▪انحلال زای باتسوها:
▪نظام آموزشی :
۲ـ۳ـ ج: جهش اقتصادی (پس از استقلال) فرصتها و تهدیدها
چالشها و فرصتهای پیش روی ژاپن پس از استقلال :
جنگ کره :
▪جو باز اقتصاد بین الملل :
▪شدت یافتن رقابت در عرصه بینالمللی :
▪هزینه دفاعی اندک:
▪بحران نفتی ۱۹۷۳:
▪بحران کاهش ارزش دلار:
فشارهای امریکا برای محدودیت صادرات :
۲ـ۳ـ د: جهش اقتصادی، دیگر سیاستها و اقدامات دولت
سیاستها و اقدامات دوره رشد سریع ژاپن از عوامل مهم تسهیل کننده توسعه به شمار میآیند:
▪سیاست حمایت از صنایع داخلی :
▪سیاست آزادسازی تجاری:
▪سیاست انگیزش مالیاتی :
▪سیاست صنعتی:
▪برنامهریزی دولت :
لیکن نمیتوان برای دستیابی به اهداف مذکور فقط یک "تصویر مقطعی از مسیر توسعه صنعتی" یک کشور را الگو قرار داده و طبق آن برنامهریزی و سیاستگذاری کرد. زیرا برای خروج از سکون، ▪نهادهای بسیاری باید ایجاد شوند و نهادهای بسیاری باید تغییر کنند. عوامل سرکوب انگیزه و موانع تحرک، باید شناسایی و رفع شوند. بدون شک توسعه در جایی رخ میدهد که نهادهای ▪اجتماعی آن ظرفیت توسعه پذیری داشته باشند. لذا قبل از پیروی سادهلوحانه از الگوهای استعماری غربی، لازم است تا "ایجاد تحول فرهنگی و فکری" و "رونق تفکر اقتصادی" در اولویت استراتژیهای توسعه قرار گیرند.
تجربه ژاپن در توسعه، گواه خوبی بر مدعای ماست. ژاپنیها در برابر نفوذ فرهنگ و سلطه اجنبی، بسیار آگاهانه، کاملاً فعال و در راستای حفظ برتری ژاپن، عکس العمل نشان دادهاند. غرور ملی ژاپنیها، مطمئناً مهمترین عامل توسعه ژاپن است، که بدون آن هیچ یک از موفقیتهای ژاپن قابل کسب نبود. فرهنگ کار و توسعه، ساختار مدیریتی کارآمد و سیاستها و برنامههای دولت، همه در جهت حفظ اقتدار ژاپن بوده است. در این بررسی خواهیم دید، که اعتقاد و غرور ملی ژاپنیها چگونه به خلق مزیتهای مطلق رقابتی برای ژاپن منجر شده است. علاوه بر آن به تصمیمگیری مدیران جهت داده و ضمن تقویت انگیزه حرکت، روند رفع موانع و مقابله با بحرانها را تسهیل کرده است.
۱ـ سیر توسعه ژاپن
۱ـ۱ ژاپن در ابتدای راه
در آگوست ۱۹۴۵، پس از یک سری بمباران سراسری، بالاخره بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، ژاپن را به تسلیم واداشت. پس از این شکست، ژاپن با بیش از ۱۳ میلیون نفر بیکار مواجه بود. کمبود مواد غذایی به شدت وجود داشت. تورم به حدی بود که حقوق افراد، مکفی مخارج جاری هم نبود، افراد برای سیر کردن شکم خود، اقدام به فروش داراییهای خود کرده بودند. برای کالاهای ضروری بازار سیاه درست شده بود. قیمتها ۳۰ تا ۶۰ برابر قیمت رسمی دولت بود. در مورد برنج این رقم به ۱۵۰ برابر نیز میرسید. ژاپن اشغال شده بود و مردم ژاپن مسئول بازسازی اقتصاد خود و علاوه بر آن مسئول پرداخت خسارت به متفقین بودند. جنگ برای ژاپن، به جز ۸ میلیون کشته و زخمی به بهای ویرانی ۲۵% از داراییهای غیر نظامی و نابودی ۵/۴۱ درصد از ثروت ملی تمام شد.
۱ـ۲ ژاپن بازسازی شده
مجمع الجزایر ژاپن، با داشتن ۳/ درصد از سطح کره زمین (که تنها ۱۷% آن مناسب کشاورزی است) و ۳/۲ درصد از جمعیت جهانی ، توانسته است با بهرهگیری از بهرهوری مطلوب نیروی انسانی مولد خود، بیش از ۲۴ درصد از تولید جهانی را به خود اختصاص دهد . در شاخصهایی چون تولید سرانه، نسبت جمعیت مولد، پزشک و تخت بیمارستان، تحقیق و توسعه و نفوذ در بازارهای جهانی، رتبه اول یا دوم جهان را در کنار آلمان یا آمریکا، در دست دارد . به رغم شهرنشینی بسیار متراکم، از جرم و جنایت نسبتاً به دور مانده است. نسبت سرقت ژاپن در مقایسه با آمریکا، چیزی کمتر از ۷/ درصد است! پیشرفت اقتصادی ژاپن چنان چشمگیر بوده است که در مقطعی آمریکا را به انتقاد از سخت کوشی، کم مصرفی و حجم کلان پسانداز ژاپنیها واداشت!
پسوند فایل: (اسکچاپ) : skp
.........................................
دسته بندی : اداری 3 بعدی
.......................................
برای دیدن عکس در اندازه اصلی روی عکس زیر کلیک کنید
........................................
برای خرید این محصول به پایین مراجعه کنید.
آموزش خرید اینترنتی 1 ............. آموزش خرید اینترنتی 2 ............. آموزش خرید فایل های بالای 50 هزار تومان سایت SKP
..................................
برای استفاده از این مدل 3 بعدی باید نرم افزار اسکچاپ (یکی از ورژن های 8 به بالا) را در سیستم خود نصب کنید.
.................................
نمونه سوال توسعه اقتصادی و برنامه ریزی
تا 14 ترم همراه با پاسخ
نمونه سوال توسعه پایدار
نمونه سوال جامعه شناسی توسعه
نقش و تاثیر توسعه کشاورزی بر پیشرفت صنعتی 185 ص
شرکت تحقیقات و توسعه صادرات نرمافزار ثنارای (سهامی خاص) فایل بصورت word می باشد