فهرست
عنـــــــوان
صفحه
چکیده
1
مقدمه
2
اندیشه های اخلاقی حافظ
3
1- ناپیداری جهان
3
2- حقیقت جویی و دوری از ریا
3
3- توکل
4
4- پند پذیری
4
بلند نظری
5
آزادگی و وارستگی
5
ارزش دوست و دوستی
5
مقام رضا
6
حسن سلوک در زندگی
7
عشق به وطن مألوف
7
وقت شناسی و صبر و ثبات در کارها
7
امید به عفو و رحمت الهی
8
نتیجه گیری
9
منابع و مآخذ
10
تعداد صفحه: 22
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
چکیده:
وقایع پیش از انقلاب مشروطه چگونگی آغاز انقلاب مشروطه
مهمترین حوادث، دو واقعه که در بر افروختن آتش خشم مردم مؤثر بود عبارتند از:
نحوه پیروزی اولیه و شکست نهایی انقلاب مشروطه
زمینهها و علل آغاز نهضت مشروطه
1-زمینهها و علل فکری و فرهنگی:
2-زمینهها و علل سیاسی:
3-زمینهها و علل اقتصادی:
نیروهای درگیر در انقلاب مشروطه
الف: روحانیت
ب: روشنفکران
عوامل شکست مشروطه و پیامدهای آن
الف: عوامل خارجی
ب: عوامل داخلی
پیامدهای مشروطه:
نتیجه گیری:
منابع و مآخذ:
مقدمه
از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنایی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشتههای روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال الدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد. سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملک المتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا میکرد. نشریاتی مانند حبل المتین و چهرهنما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادیخواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.
کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطهخواهی را سبب شد.
چکیده:
در سال 1283 شمسی با تلاش علماء و روشنفکران زمینه برای یک انقلاب علیه خاندان قاجار فراهم گردید که انقلاب مشروطه نام گرفت ، در این مقاله به مباحث زیر پرداخته شده تا موجب آشنایی بیشتر با انقلاب مشروطه شود:
وقایع پیش از انقلاب مشروطه
در سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار اوضاع ایران به تدریج رو به وخامت نهاد و با مرگ شاه اوضاع آشفتهتر شد. مظفرالدین شاه که پس از کشتهشدن پدر به سلطنت رسید فردی بیمار و ملایم بود و دست کم مدتی برای پذیرش افکار اصلاحطلبانه آمادگی داشت. وی امینالسلطان را که مورد تنفر عامه بود برکنار و امینالدوله را به جای او منصوب کرد او برای پرداخت حقوق حرمسرای پدر، برآوردن خواستهای مالی مکرر درباریان تازه وارد که سالها متنظر چنین فرصتی بودند و سفر «درمانی» به چشمههای آب معدنی اروپا به پول فراوان نیاز داشت. ولی صدراعظم نتوانست وام جدیدی از انگلیس دریافت کند. بدین سبب شاه امینالدوله را برکنار و بار دیگر امینالسلطان را به صدراعظمی انتخاب کرد.
تعداد صفحه: 25
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
تاریخ مشروطیت با تأکید بر زمینههای آن
دریافت وام از روسیه و انگلستان
سلطهی بلژیکیها بر گمرکات کشور
یورش به ساختمان بانک استقراضی روس
چکیده
بیگمان انقلاب مشروطه یکی از نقاط عطف تاریخ ایران به شمار میآید که از سویی نماد وحدت مردم حول محور روحانیت بوده و از سوی دیگر تجلی دخالت بیگانگان در امور داخلی کشور برای برهم زدن این وحدت بوده است. هدف از نگارش این نوشتار، گذری بر تاریخ مشروطه و شاخصههای این انقلاب است. بر اساس مهمترین یافتههای این تحقیق، قیام تنباکو، نقطة آغازین نهضت مشروطه بوده، انقلاب مشروطه را میتوان در دو مرحله مورد بررسی قرار داد. رهبری روحانیان و داشتن پایگاه مردمی و نیز فراگیربودن آن از جمله شاخصههای مهم آن به شمار میرود.
مقدمه
انقلاب مشروطه از دورههای حساس دگرگونیهای تاریخی در کشور ایران به شمار میآید. جرقهی این جنبش مردمی و ضد استبدادی در قیام تنباکو زده شد. مردم خسته از بیداد شاهان و تشنهی عدالت با رهبری عالمانه مراجع و مجتهدان تراز اول تهران به صحنه سیاست پا نهادند و پایان خودکامگی و استبداد را فریاد زدند.
انقلاب مشروطه که رویکردی ملی ـ اسلامی داشت، بر آن بود تا جهش بزرگ در همهی جنبههای زندگی مردم ایجاد کند تا در پناه اسلام به اصلاح و آبادانی کشور خویش همت گمارد.
از نگاه دیگر انقلاب مشروطه تجلیگاه فقه سیاسی اسلام بود. عالمان دینی بیش از هر زمان دیگر در صحنههای سیاسی حضور یافتند و اسلام را به عنوان مکتب توانمند برای ادارهی جامعه معرفی کردند اما استعمار پیر بریتانیا با کمک روشنفکر نمایان داخلی، از اختلاف رهبران مشروطه بهره جست و جریان جنبش را به نفع خود تغییر داد. در نتیجه فرجام این حرکت مبارک که باید نهال آزدی را در سرزمین ایران بارور میکرد زمینهساز استبداد نوین خاندان پهلوی شد که به مراتب زیانبارتر از گذشته بود. بیشک بررسی ماهیت این جنبش و بررسی پیش زمینهها و نقطه اوج و فرود، جریان حذف اصلاح گران واقعی و ارزیابی بینشها و افکار رهبران میتواند ما را در گذر از این مراحل تاریخی کمک شایانی کند.
مفهومشناسی «مشروطه»
در نوشتههای پژوهشگران تاریخ، واژهی «مشروطه» به عنوان معادل واژهی انگلیسی (Gonstutionalism) کنستیتوشنالیزم یا حکومتی که بر شالودهی یک قانون اساسی و نظام پارلمانی بنیاد شده باشد، به کاربرده شده است. در ایران دو واژهی «مشروطه» و «مشروطیت» به آن نظام حکومتی اطلاق میشود که پس از انقلاب سال 1324 پدید آمد.
در مورد ریشهی لغوی واژهی مشروطه باید گفت که این واژه از ریشه عربی «شرط» گرفته شده است. به کار بردن واژهی مشروطه به عنوان صفت برای رژیم نو ایران بحثهای جدی برانگیخت و به طور نمونه، برخی بر این باور بودند که لغت مشروطه به معنی چیزی است که مشروط به شرطی باشد و آن ترجمهای است نادرست از لفظ فرانسوی کنستیتوسیون.
سیدحسن تقیزاده یکی از علمای تبریز، به آقا میرزا صادق آقا پیشنهاد کرد که لفظ اصل اروپایی که همان کنستیتوسیون باشد، باید در ایران به کاربرده شود.[1][1] او در ادامه چنین استدلال میکند که اگر این لفظ عربی به دست علماء بیفتد آنان مطابق صرف عربی آنرا به شکل شرط، یشرط، فهو شارط و ذلک مشروط بهکار خواهند برد و سرانجام خواهند گفت که رژیم نو باید مشروط به عدم آزادی و یا زیر حکومت علماء باشد.
بدین ترتیب این مجتهد تبریزی نیز مسلم فرض کرد که واژهی مورد بحث از ریشهی عربی شرط میآید.
علمای ایرانی ساکن عراق که در آغاز سال 1330 به عنوان اعتراض به اشغال ایران به وسیلهی روسها و انگلیس به قصد عزیمت به ایران در کاظمین توقف کرده بودند، نیز واژهی مشروطه را از ریشهی شرط گرفتند.
از سوی دیگر تئوری مشروطهخواهان واقعی و غربگرایانی که در حاکمیت مشروطیت کوشش فراوانی داشتند با آنچه تاکنون گفتیم تفاوت دارد. تقیزاده مینویسد که واژهی مشروطه از لفظ فرانسوی «لاشارت» جدا شده نه از واژهی عربی شرط. رضازاده نیز همین لفظ را دارد و میافزاید: کلمهی مشروط از ترکیه به ایران آمد و ممکن است ترکها آن را درست کرده باشند که معنی حکومت ضداستبدادی یعنی حکومتی که محدود به شریاطی است، میباشد.[2][2]
از میان دانشمندان ترکشناس، برنارد لویس نیز واژهی مشروطه را مشتق از ریشة شرط میداند.[3][3]
در مجلس اول نیز لفظ مشروطیت معمول نبود و روشنفکران مشروطهخواه ایران از مشروطیت همان مفهوم را انتزاع میکردند که در اروپا معنی داشت و تقیزاده قبل از اعلان مشروطیت، مشروطه طلب به معنی اصلاحات و تجدد بوده است. اما مردم از مشروطیت معانی مختلف و متعدد در نظر داشتند؛ به گمان بسیاری از مردم، مشروطیت تأسیس عدالتخانه و اجرای عدالت بود. به نظر عدهای، قدمی برای سیر در جادهی تجدد و ترقی؛ به عقیدهی دستهای رجعتی بود به طهارت و عدالت صدر اسلام در نظر اعیان و اشراف طهران، عبارت بود از محدود ساختن اختیارات شاه و به دیدهی مهدی مجتهدی علت عمدهی اختلاف آراء و سلیقهها این بود که مشروطهطلبان از سه کانون مختلف الهام یافته بودند:
کانون اول نجف که مرکز روحانیت شیعه بود. علمای بزرگ از رعایت نشدن مقررات شرعیه در ایران دلتنگ بودند و به لزوم تغییر وضع اصرار داشتند. کانون دوم، اروپا بود؛ چهرههای سرشناس و مأموران عالیرتبه به عنوان سفارت یا سیاحت به فرنگستان میرفتند و حکومت قانون را در آن سامان میدیدند و به لزوم تحدید اختیارات شاه میاندیشیدند. کانون سوم قفقاز و استانبول بود؛ ایرانیان این دیار که بیشتر آذربایجانی بودند، در اثر همزبانی یا اتصال لغوی، با افکار جدید آشنا شده بودند و طرفدار مشروطیت و آزادی و مساوات و حتی سوسیالیسم شده بودند.[4][4]
اگر مشروطهطلبان از یک کانون الهام یافته بودند، شاید بسیاری از اشکالات پس از اعلان مشروطیت پیش نمیآمد. از این رو میتوان به درستی سخن دولتآبادی رسید که مینویسد: «بغیر از معدودی که میدانند چه میکنند و مقصود چیست، دیگران نمیدانند چه خبر است؛ اسم مجلس میشنوند، مشروطه و قانون اساسی به گوششان میخورد، اما قانون یعنی چه، مجلس کدام است، مشروطه چیست، نمیدانند. روحانیون، تصور مینمایند مجلسی است برای رسیدگی به محاکمات و اجرای احکام شرعیه... مشروطه را از روی چند آیه میشناسند که در آنها امر به مشورت در امور شده است...»[5][5]
در سال 1324 زیر فشار آزادیخواهان واژهی مشروطه برای نخستین بار در یک فرمان رسمی محمدعلی شاه به کاربرده شد. چون در زمانهای پیشین مظفرالدین شاه، از واژة مشروطه یاد نشده بود. شاه جدید ناچار شد که تغییر رژیم ایران را از استبدادی به مشروطیت با ذکر کلمهی مشروطه تأیید کند. بنابراین محمدعلی شاه در فرمان خود به روشنی اعلام کرد که: از همان روز که فرمان شاهنشاه مبرور (انار الله برهانه) شرف صدور یافت و امر به تأسیس مجلس شورای ملی شد دولت ایران در عدل دول مشروطهی صاحب کنستیتوسیون به شمار میآید.[6][6]
در این فرمان همانگونه که دیده میشود، هر دو واژهی «مشروطه» و «کنستیتوسیون» به کار برده شده است.
بررسی حرکتی بزرگ و سرنوشتساز که تا قبل از انقلاب اسلامی از جمله بزرگترین و نوادر نهضتهای آزادی بخش ایران به شمار میرود و تحت عنوان «انقلای مشروطیت» از آن یاد میشود، نیاز به تحلیل و بررسی همه جانبه دارد. برای دست یافتن به شاخصههای این انقلاب لازم است تا نگاهی هرچند کوتاه و گذرا به تاریخ آن داشته باشیم.
تاریخ مشروطیت با تأکید بر زمینههای آن
از آنجا که انقلاب مشروطه پس از پیروزی برای مدت کوتاهی گرفتار استبداد دیگری شد و دوباره با حرکتی انقلابی احیا گردید، این بخش را در دو قسمت مشروطه اول و مشروطه دوم پی میگیریم.
مشروطه اول
معمولاً جریان مشروطه اول را از قضیهی تنباکو و قیام مردم علیه امتیاز به شرکت رژی آغاز میکنند ولی با توجه به فاصلهی زمانی میان قیام تنباکو و انقلاب مشروطه که اولی در زمان ناصرالدین شاه و دومی در زمان مظفرالدین شاه رخ داده است، در اینجا به اختصار به قیام تنباکو میپردازیم:
تعداد صفحه: 22
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
چکیده:
وقایع پیش از انقلاب مشروطه چگونگی آغاز انقلاب مشروطه
مهمترین حوادث، دو واقعه که در بر افروختن آتش خشم مردم مؤثر بود عبارتند از:
نحوه پیروزی اولیه و شکست نهایی انقلاب مشروطه
زمینهها و علل آغاز نهضت مشروطه
1-زمینهها و علل فکری و فرهنگی:
2-زمینهها و علل سیاسی:
3-زمینهها و علل اقتصادی:
نیروهای درگیر در انقلاب مشروطه
الف: روحانیت
ب: روشنفکران
عوامل شکست مشروطه و پیامدهای آن
الف: عوامل خارجی
ب: عوامل داخلی
پیامدهای مشروطه:
نتیجه گیری:
منابع و مآخذ:
مقدمه
از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنایی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشتههای روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال الدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد. سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملک المتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا میکرد. نشریاتی مانند حبل المتین و چهرهنما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادیخواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.
کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطهخواهی را سبب شد.
چکیده:
در سال 1283 شمسی با تلاش علماء و روشنفکران زمینه برای یک انقلاب علیه خاندان قاجار فراهم گردید که انقلاب مشروطه نام گرفت ، در این مقاله به مباحث زیر پرداخته شده تا موجب آشنایی بیشتر با انقلاب مشروطه شود:
وقایع پیش از انقلاب مشروطه
در سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار اوضاع ایران به تدریج رو به وخامت نهاد و با مرگ شاه اوضاع آشفتهتر شد. مظفرالدین شاه که پس از کشتهشدن پدر به سلطنت رسید فردی بیمار و ملایم بود و دست کم مدتی برای پذیرش افکار اصلاحطلبانه آمادگی داشت. وی امینالسلطان را که مورد تنفر عامه بود برکنار و امینالدوله را به جای او منصوب کرد او برای پرداخت حقوق حرمسرای پدر، برآوردن خواستهای مالی مکرر درباریان تازه وارد که سالها متنظر چنین فرصتی بودند و سفر «درمانی» به چشمههای آب معدنی اروپا به پول فراوان نیاز داشت. ولی صدراعظم نتوانست وام جدیدی از انگلیس دریافت کند. بدین سبب شاه امینالدوله را برکنار و بار دیگر امینالسلطان را به صدراعظمی انتخاب کرد.
تعداد صفحه: 24
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
تاریخ مشروطیت با تأکید بر زمینههای آن
دریافت وام از روسیه و انگلستان
سلطهی بلژیکیها بر گمرکات کشور
یورش به ساختمان بانک استقراضی روس
چکیده
بیگمان انقلاب مشروطه یکی از نقاط عطف تاریخ ایران به شمار میآید که از سویی نماد وحدت مردم حول محور روحانیت بوده و از سوی دیگر تجلی دخالت بیگانگان در امور داخلی کشور برای برهم زدن این وحدت بوده است. هدف از نگارش این نوشتار، گذری بر تاریخ مشروطه و شاخصههای این انقلاب است. بر اساس مهمترین یافتههای این تحقیق، قیام تنباکو، نقطة آغازین نهضت مشروطه بوده، انقلاب مشروطه را میتوان در دو مرحله مورد بررسی قرار داد. رهبری روحانیان و داشتن پایگاه مردمی و نیز فراگیربودن آن از جمله شاخصههای مهم آن به شمار میرود.
مقدمه
انقلاب مشروطه از دورههای حساس دگرگونیهای تاریخی در کشور ایران به شمار میآید. جرقهی این جنبش مردمی و ضد استبدادی در قیام تنباکو زده شد. مردم خسته از بیداد شاهان و تشنهی عدالت با رهبری عالمانه مراجع و مجتهدان تراز اول تهران به صحنه سیاست پا نهادند و پایان خودکامگی و استبداد را فریاد زدند.
انقلاب مشروطه که رویکردی ملی ـ اسلامی داشت، بر آن بود تا جهش بزرگ در همهی جنبههای زندگی مردم ایجاد کند تا در پناه اسلام به اصلاح و آبادانی کشور خویش همت گمارد.
از نگاه دیگر انقلاب مشروطه تجلیگاه فقه سیاسی اسلام بود. عالمان دینی بیش از هر زمان دیگر در صحنههای سیاسی حضور یافتند و اسلام را به عنوان مکتب توانمند برای ادارهی جامعه معرفی کردند اما استعمار پیر بریتانیا با کمک روشنفکر نمایان داخلی، از اختلاف رهبران مشروطه بهره جست و جریان جنبش را به نفع خود تغییر داد. در نتیجه فرجام این حرکت مبارک که باید نهال آزدی را در سرزمین ایران بارور میکرد زمینهساز استبداد نوین خاندان پهلوی شد که به مراتب زیانبارتر از گذشته بود. بیشک بررسی ماهیت این جنبش و بررسی پیش زمینهها و نقطه اوج و فرود، جریان حذف اصلاح گران واقعی و ارزیابی بینشها و افکار رهبران میتواند ما را در گذر از این مراحل تاریخی کمک شایانی کند.
مفهومشناسی «مشروطه»
در نوشتههای پژوهشگران تاریخ، واژهی «مشروطه» به عنوان معادل واژهی انگلیسی (Gonstutionalism) کنستیتوشنالیزم یا حکومتی که بر شالودهی یک قانون اساسی و نظام پارلمانی بنیاد شده باشد، به کاربرده شده است. در ایران دو واژهی «مشروطه» و «مشروطیت» به آن نظام حکومتی اطلاق میشود که پس از انقلاب سال 1324 پدید آمد.
در مورد ریشهی لغوی واژهی مشروطه باید گفت که این واژه از ریشه عربی «شرط» گرفته شده است. به کار بردن واژهی مشروطه به عنوان صفت برای رژیم نو ایران بحثهای جدی برانگیخت و به طور نمونه، برخی بر این باور بودند که لغت مشروطه به معنی چیزی است که مشروط به شرطی باشد و آن ترجمهای است نادرست از لفظ فرانسوی کنستیتوسیون.
سیدحسن تقیزاده یکی از علمای تبریز، به آقا میرزا صادق آقا پیشنهاد کرد که لفظ اصل اروپایی که همان کنستیتوسیون باشد، باید در ایران به کاربرده شود. او در ادامه چنین استدلال میکند که اگر این لفظ عربی به دست علماء بیفتد آنان مطابق صرف عربی آنرا به شکل شرط، یشرط، فهو شارط و ذلک مشروط بهکار خواهند برد و سرانجام خواهند گفت که رژیم نو باید مشروط به عدم آزادی و یا زیر حکومت علماء باشد.
بدین ترتیب این مجتهد تبریزی نیز مسلم فرض کرد که واژهی مورد بحث از ریشهی عربی شرط میآید.
علمای ایرانی ساکن عراق که در آغاز سال 1330 به عنوان اعتراض به اشغال ایران به وسیلهی روسها و انگلیس به قصد عزیمت به ایران در کاظمین توقف کرده بودند، نیز واژهی مشروطه را از ریشهی شرط گرفتند.
از سوی دیگر تئوری مشروطهخواهان واقعی و غربگرایانی که در حاکمیت مشروطیت کوشش فراوانی داشتند با آنچه تاکنون گفتیم تفاوت دارد. تقیزاده مینویسد که واژهی مشروطه از لفظ فرانسوی «لاشارت» جدا شده نه از واژهی عربی شرط. رضازاده نیز همین لفظ را دارد و میافزاید: کلمهی مشروط از ترکیه به ایران آمد و ممکن است ترکها آن را درست کرده باشند که معنی حکومت ضداستبدادی یعنی حکومتی که محدود به شریاطی است، میباشد.
از میان دانشمندان ترکشناس، برنارد لویس نیز واژهی مشروطه را مشتق از ریشة شرط میداند.
در مجلس اول نیز لفظ مشروطیت معمول نبود و روشنفکران مشروطهخواه ایران از مشروطیت همان مفهوم را انتزاع میکردند که در اروپا معنی داشت و تقیزاده قبل از اعلان مشروطیت، مشروطه طلب به معنی اصلاحات و تجدد بوده است. اما مردم از مشروطیت معانی مختلف و متعدد در نظر داشتند؛ به گمان بسیاری از مردم، مشروطیت تأسیس عدالتخانه و اجرای عدالت بود. به نظر عدهای، قدمی برای سیر در جادهی تجدد و ترقی؛ به عقیدهی دستهای رجعتی بود به طهارت و عدالت صدر اسلام در نظر اعیان و اشراف طهران، عبارت بود از محدود ساختن اختیارات شاه و به دیدهی مهدی مجتهدی علت عمدهی اختلاف آراء و سلیقهها این بود که مشروطهطلبان از سه کانون مختلف الهام یافته بودند:
در ۱ تیر ۱۲۵۱ در تبریز متولد شد. پدرش مظفرالدین شاه و مادرش تاجالملوک، دختر امیر کبیر و عزتالدوله (خواهر ناصرالدین شاه و دختر مهدعلیا) بود و پس از تولد محمدعلی میرزا به امالخاقان ملقب شد. پس از ترور ناصرالدین شاه و تاجگذاری مظفرالدین شاه، والی آذربایجان شد. در همین زمان بود که عثمانی، میرزا آقاخان کرمانی و عده دیگر از طرفداران سید جمالالدین اسدآبادی را به جرم شراکت در قتل ناصرالدین شاه به ایران سپرد. محمدعلی میرزا آنان را سربرید و پوست کاهاندودشان را برای پدرش به تهران فرستاد.
در 22 اسلاید و قابل ویرایش