تعداد صفحه: 49
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
پیشگفتار
طرح موضوع و مسأله
اهمیت و ضرورت موضوع
ملاک اقتصادى
حساسترین مسأله در شناخت انقلاب اسلامى
اهمیت ملاکها در ارزیابى آثار و نتایج انقلاب اسلامى
مهمترین ملاکها در ارزیابى انقلاب اسلامى
اهداف انقلاب اسلامى بعنوان ملاک ارزیابى
اصل سوم قانون اساسى
امکانات بعنوان ملاک ارزیابى
تلفیق اهداف و امکانات
مقایسه با کشورهاى پیشرفته
مقایسه با کشورهاى همطراز
مقایسه انقلاب با قبل از انقلاب
نتیجه گیرى
پیش گفتار
جوانى زیباترین، درخشانترین و به یادماندنىترین فراز زندگى است که همانند آن را نمىتوان یافت. وقتى صحبت از جوانى است باید طراوت، تازگى و احساس کردن را باور کرد. جوانى دوران تجربه و بلوغ نیز هست و آمیختگى آن با زیبائىهاى دلانگیز فطرت، دنیاى دیگرى پدید آورده و در ژرفاى آن، نگاهى دیگر و شورى دیگر. و جوان از میان تمام این "دیگره" به یک "خود" خواهد رسید.
او در این تجربه ی نو به دنبال رابطهاى تازه است با یک حقیقت گمشده، با یک کشش اصیل و یک جاذبه ی ریشهدار و در این راه، پیوند خویش را با آرام دلها برقرار مىکند. با سرود هستى همنوا مىشود و مىخواند ترانه ی دلانگیز "بودن" را و سرود حماسى "حرکت" را. "بودن" یک کشف مهم است. یک نجواى پنهان با "خویشتن" و "حرکت" جهت مىخواهد و "پرسش"! پرسشى براى رسیدن.
و چه زیباست پرسیدن و رسیدن! دانستن و خواستن!
گوهر ارزشمند جوانى را باید باز شناخت. این جام جهان نما ابعاد و زوایاى ناشناختهاى دارد که باید در پرتو یک "نیروى درونى" و یک "نور حقیقى" به بالندگى برسد. ما، "نیروى درونى" را "ایمان" و "نور حقیقى" را "اندیشه" نامیده ایم.
طرح موضوع و مسأله
انقلاب اسلامى براى تحقیق و بررسى، یک موضوع کلان است. از لحاظ متدولوژى و روش تحقیق سؤالات و مجهولات اساسى زیر در این رابطه طرح مىشود:
1- تاریخچه و مراحل انقلاب اسلامى چه بوده است؟
2- زمینهها، علل و عوامل شکلگیرى و پیروزى انقلاب اسلامى چه بودهاند؟
3- اهداف و شیوههاى انقلاب اسلامى چه هستند؟
4 در مقایسه با سایر انقلابها ویژگیهاى انقلاب اسلامى چه هستند؟
5- انقلاب اسلامى در مسیر خود با چه آفات و موانعى روبرو بوده است؟
6- پىآمدها، آثار و نتایج انقلاب اسلامى چه هستند؟
در یک پژوهش بنیادى و گروهى باید پاسخهاى مستند و مستدل به سؤالات فوق ارائه نمود. در آن صورت نسبت به انقلاب اسلامى شناختى وسیع، عمیق و دقیق بدست خواهد آمد. سؤال دوم از لحاظ علمى و فلسفى دشوارترین مجهول است. زیرا پرسش از علت و چرایى پدیدهها مشکل و سخت است. براى مثال در حالیکه بیش از دویست سال از انقلاب فرانسه و بیش از هشتاد سال از انقلاب روسیه مىگذرد هنوز هم درباره ی علل و چرایى آنها نظریهپردازى مىشود. (1(
اهمیت و ضرورت موضوع
در بین مجهولات فوق سؤال ششم حساسترین، سیاسىترین و کاربردىترین پرسش مىباشد. در حالیکه سؤال دوم عمدتاً در آکادمىها، دانشگاهها و پژوهشگاهها مطرح مىباشد، سؤال ششم بطور وسیع و عمیق در عرصه ی جامعه و در بین دولت و ملّت، دوست و دشمن و داخل و خارج طرح مىشود.
این مدعا مبتنى بر این استدلال است که انسانهاى ذیربط با انقلاب اسلامى اعم از موافق و مخالف، واقعیت آن را پذیرفتهاند و مىگویند به هر دلیلى و متأثر از هر علّتى انقلاب اسلامى، دولت شاهنشاهى را براندازى کرده و جمهورى اسلامى را مستقر کرده است. پس مهم آن است که ببینیم این پدیده ی کلان چه آثار و نتایجى در عمل ببار آورده است؟ و این فضاى جدید چه تأثیرى بر زندگى ما داشته است؟ در این میان آثار و نتایج اقتصادى انقلاب دانسته و ندانسته، کم یا زیاد، مستقیم و غیر مستقیم، بحق یا ناحق، بیشتر مورد توجه و استناد قرار مىگیرد.
ملاک اقتصادى
براى مثال در بسیارى از محافل که گفتگوهایى بین توده ی مردم صورت مىگیرد مباحث به گرانى و تورم کشیده مىشود و در این رابطه قیمت اجناس و کالاهاى اساسى، قبل و بعد از انقلاب با هم مقایسه مىشود. در این موارد تبعاً مخالفان، قیمت بالاى کالاها و خدمات در شرایط کنونى را مهمترین دلیل براى ناکامى و ناتوانى انقلاب مىدانند، در مقابل موافقان، ضمن توجه به این امر، به برخى از تحولات اساسى اقتصادى و صنعتى استشهاد مىکنند و از خدمات رسانى به روستاها، افزایش تولید برق و گاز، لولهکشى، جاده کشى و... سخن مىگویند. در این موارد بعضاً مىگویند که اصولاً مادیات و اقتصاد هدف اصلى و اولى انقلاب نبوده و لذا به آثار و دستاوردهاى سیاسى و فرهنگى انقلاب اشاره مىکنند.
در زمینه ی اهمیّت اقتصاد به عنوان ملاک و معیار سنجش نتایج انقلاب اسلامى مىتوان به تبلیغات کشور در ایام بزرگداشت پیروزى انقلاب در دههى فجر و همچنین ایام هفته دولت در شهریور ماه اشاره نمود. در این مقاطع نیز دیده مىشود که دولتمردان و مقامات رسمى نیز بخش عمدهاى از گفتارشان درباره ی آثار و نتایج اقتصادى انقلاب اسلامى است. در این مناسبتها عمدتاً آمارهایى از فعالیتهاى عمرانى و اقتصادى کشور ارائه شده و با قبل از انقلاب مقایسه مىشوند.
این مقدار توجّه به اقتصاد که به صورت دانسته یا ندانسته مبذول مىشود مىتواند ناشى از چند عامل باشد:
اولاً انسان از بدو تولد، دو دسته نیازهاى مادى و معنوى را بصورت بالقوّه با خود دارد. ابتدا نیازهاى مادى فعلیت مىیابند، گرچه نیازهاى معنوى از لحاظ ارزشى تقدم و اولویت دارند و اینها نیز در وقت خودشان از قوّه به فعل مىآیند. به این ترتیب ملاحظه مىشود که نیازهاى مادى از نظر فعلیت تقدم دارند و لذا تحریک پذیرى آنها بیشتر است.
ثانیاً متأثر از تمدن غرب، جوّ نظام جهانى بشدت اقتصادى و مادى است و صنعت و اقتصاد بزرگترین ارزش و دستاورد فرهنگ و تمدن غربى شده است. در چنین شرایطى براى ارزش گذارى هر پدیده ی انسانى و اجتماعى، از جمله انقلابها، چنین القاء مىشود که چه دستاورد مادى و اقتصادى داشته است؟ یعنى عملاً ارزش پدیدهها تابع نتایج مادى و اقتصادى شده است.
البته این حد افراط در اقتصاد و امور مادى تنگناهایى در آن تمّدن ایجاد کرده است و خلأهایى در آنجا بوجود آورده است که اتفاقاً انقلاب اسلامى با پیامهاى انسانى و ارزشى خود مىتواند براى آنها جالب و جاذب باشد امّا در وضعیّت کنونى به هر حال نتایج مادى و اقتصادى پدیدهها و میزان رفاهى که براى شهروندان دارند در ارزیابى و ارزش گذارى آنها نقش اصلى را دارد.
حساسترین مسأله در شناخت انقلاب اسلامى
مجدداً به این مدعا باز مىگردیم که ششمین سؤال و مسأله در باب شناخت انقلاب اسلامى، مهمترین و حساسترین و سیاسىترین پرسش مىباشد و اذهان همگان بطور عمده متوّجه این قضیه است که صرفنظر از اینکه انقلاب اسلامى تحت تأثیر چه علل و عواملى ایجاد شده و پیروز گردیده است، این پدیده در عمل چه آثار و نتایجى داشته است؟ طبعاً دو دهه پس از پیروزى انقلاب و استقرار جمهورى اسلامى همه ما در اطراف خود مسائلى را لمس و تجربه مىکنیم که بعضاً به مذاقمان تلخ یا شیرین مىنماید و آنها را نوعاً به حساب پیامدهاى انقلاب اسلامى مىگذاریم.
اهمیت فوقالعاده این قضیه آنجاست که اگر اکثریت مردم به این نتیجه برسند که در مجموع، انقلاب اسلامى دستاوردهاى مثبتى داشته و مسیر نظام به سوى خیر و سعادت است، از تداوم و توسعه آن حمایت مىکنند. امّا چنانچه استنتاج و استنباط عامه بر خلاف این باشد، باید در انتظار انواع و اقسام بحرانها بود که هزینهها و خسارت آن شاید قابل بررسى و ارزیابى نباشد.
بنابراین جا دارد که آثار و نتایج انقلاب اسلامى بطور عالمانه و منصفانه تحقیق و ارزیابى شده و به صورت شجاعانه و دلسوزانه تبلیغ و ترویج شود.
تعداد صفحه: 13
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست
۱ - اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی:
۳ - تبدیل کارخانههای دولتی به شرکتهای سهامی و فروش سهام آن جهت تضمین
اصلاحات ارضی:
۴ - سهیم کردن کارگران در سود کارخانهها:
۵ - اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر
سیاسی با مـــردان:
۶ -ایجاد سپاه دانش:
۷ - ایجاد سپاه بهداشت:
۸ - ایجاد سپاه ترویج و آبادانی:
۹ - ایجاد خانههای انصاف و شوراهای داوری:
۱۰ - ملی کردن آبهای کشور:
۱۱ - نوسازی شهرها و روستاها با کمک سپاه ترویج و آبادانی :
۱۲ - انقلاب اداری وانقلاب آموزشی:
۱۳ - فروش سهام به کارگران واحدهای بزرگ صنعتی یا قانون گسترش مالکیت واحدهای تولیدی
۱۴ - مبارزه با تورم و گران فروشی و دفاع از منافع مصرف کنندگان
۱۵ - آموزش رایگان و اجباری در هشت سال اول تحصیل:
۱۶ - تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسهها و تغذیه رایکان شیرخوارگان
۱۷ - پوشش بیمههای اجتماعی برای همه ایرانیان:
۱۸ - مبارزه با معاملات سوداگرانه زمینها واموال غیر منقول به منظور جلوگیری از
افزایش بهای خانهها و آپارتمانهای مسکونی
۱۹ - مبارزه با فساد، رشوه گرفتن و رشوه دادن:
شش اصل نخستین انقلاب سفید را که محمدرضاشاه پهلوی در زمستان ۱۳۴۱ در کنگره کشاورزان معرفی کرد به شرح زیر بودند:
۱ - اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی:
عبارت است از تغییرات اساسی در میزان و نحوه مالکیت اراضی به ویژه اراضی کشاورزی و مراتع به منظور افزایش بهره وری عمومی جامعه.اصلاحات ارضی در کشور به کوشش پادشاه ایران محمد رضا پهلوی و نخست وزیران دکتر علی امینی و اسدالله علم به تحقق پیوست و بدین ترتیب تغییر شیوه مالکیت زمینهای کشاورزی از دست از فئودالها یا مالکان بزرگ به خرده مالکی و توزیع مجدد آن بین کشاورزان، با تصویب قانون اصلاحات ارضی و سپس قانون اصلاحی قانون اصلاحات ارضی طی ۳ مرحله انجام گرفت.
جنگلهای ایران که آنها را معادن طلای سبز لقب دادهاند و مراتع کشور ملی شد و با این نزدیک یه ۱۲۰ میلیون هکتار جنگلهای و مراتع کشور برای بهره برداری ملی در اختیار دولت قرار گرفت. در پهنهای نزدیک یه ۲۸۰۰۰ هکتار جنگلهای مصنوعی ایجاد شد. بیش از ۵۰۰۰ هکتار فضای سبز دور شهرهای بزرگ و یا پارکهای جنگلی بیشماری در منطقههای گوناگون کشور به وجود آمد. برنامههای گستردهای در باره زنده کردن دوباره منابع جنگلی و حفاظت خاک و مهار کردن شنهای روان و جلوگیری از پرشدن مخزنهای سدها، جلوگیری از پیشرفت کویر و واپس راندن آن از راه نهال کاری کویری در ایران پیاده شد
تعداد صفحه: 22
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
چکیده:
وقایع پیش از انقلاب مشروطه چگونگی آغاز انقلاب مشروطه
مهمترین حوادث، دو واقعه که در بر افروختن آتش خشم مردم مؤثر بود عبارتند از:
نحوه پیروزی اولیه و شکست نهایی انقلاب مشروطه
زمینهها و علل آغاز نهضت مشروطه
1-زمینهها و علل فکری و فرهنگی:
2-زمینهها و علل سیاسی:
3-زمینهها و علل اقتصادی:
نیروهای درگیر در انقلاب مشروطه
الف: روحانیت
ب: روشنفکران
عوامل شکست مشروطه و پیامدهای آن
الف: عوامل خارجی
ب: عوامل داخلی
پیامدهای مشروطه:
نتیجه گیری:
منابع و مآخذ:
مقدمه
از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنایی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشتههای روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال الدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد. سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملک المتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا میکرد. نشریاتی مانند حبل المتین و چهرهنما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادیخواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.
کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطهخواهی را سبب شد.
چکیده:
در سال 1283 شمسی با تلاش علماء و روشنفکران زمینه برای یک انقلاب علیه خاندان قاجار فراهم گردید که انقلاب مشروطه نام گرفت ، در این مقاله به مباحث زیر پرداخته شده تا موجب آشنایی بیشتر با انقلاب مشروطه شود:
وقایع پیش از انقلاب مشروطه
در سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار اوضاع ایران به تدریج رو به وخامت نهاد و با مرگ شاه اوضاع آشفتهتر شد. مظفرالدین شاه که پس از کشتهشدن پدر به سلطنت رسید فردی بیمار و ملایم بود و دست کم مدتی برای پذیرش افکار اصلاحطلبانه آمادگی داشت. وی امینالسلطان را که مورد تنفر عامه بود برکنار و امینالدوله را به جای او منصوب کرد او برای پرداخت حقوق حرمسرای پدر، برآوردن خواستهای مالی مکرر درباریان تازه وارد که سالها متنظر چنین فرصتی بودند و سفر «درمانی» به چشمههای آب معدنی اروپا به پول فراوان نیاز داشت. ولی صدراعظم نتوانست وام جدیدی از انگلیس دریافت کند. بدین سبب شاه امینالدوله را برکنار و بار دیگر امینالسلطان را به صدراعظمی انتخاب کرد.
تعداد صفحه: 25
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
تاریخ مشروطیت با تأکید بر زمینههای آن
دریافت وام از روسیه و انگلستان
سلطهی بلژیکیها بر گمرکات کشور
یورش به ساختمان بانک استقراضی روس
چکیده
بیگمان انقلاب مشروطه یکی از نقاط عطف تاریخ ایران به شمار میآید که از سویی نماد وحدت مردم حول محور روحانیت بوده و از سوی دیگر تجلی دخالت بیگانگان در امور داخلی کشور برای برهم زدن این وحدت بوده است. هدف از نگارش این نوشتار، گذری بر تاریخ مشروطه و شاخصههای این انقلاب است. بر اساس مهمترین یافتههای این تحقیق، قیام تنباکو، نقطة آغازین نهضت مشروطه بوده، انقلاب مشروطه را میتوان در دو مرحله مورد بررسی قرار داد. رهبری روحانیان و داشتن پایگاه مردمی و نیز فراگیربودن آن از جمله شاخصههای مهم آن به شمار میرود.
مقدمه
انقلاب مشروطه از دورههای حساس دگرگونیهای تاریخی در کشور ایران به شمار میآید. جرقهی این جنبش مردمی و ضد استبدادی در قیام تنباکو زده شد. مردم خسته از بیداد شاهان و تشنهی عدالت با رهبری عالمانه مراجع و مجتهدان تراز اول تهران به صحنه سیاست پا نهادند و پایان خودکامگی و استبداد را فریاد زدند.
انقلاب مشروطه که رویکردی ملی ـ اسلامی داشت، بر آن بود تا جهش بزرگ در همهی جنبههای زندگی مردم ایجاد کند تا در پناه اسلام به اصلاح و آبادانی کشور خویش همت گمارد.
از نگاه دیگر انقلاب مشروطه تجلیگاه فقه سیاسی اسلام بود. عالمان دینی بیش از هر زمان دیگر در صحنههای سیاسی حضور یافتند و اسلام را به عنوان مکتب توانمند برای ادارهی جامعه معرفی کردند اما استعمار پیر بریتانیا با کمک روشنفکر نمایان داخلی، از اختلاف رهبران مشروطه بهره جست و جریان جنبش را به نفع خود تغییر داد. در نتیجه فرجام این حرکت مبارک که باید نهال آزدی را در سرزمین ایران بارور میکرد زمینهساز استبداد نوین خاندان پهلوی شد که به مراتب زیانبارتر از گذشته بود. بیشک بررسی ماهیت این جنبش و بررسی پیش زمینهها و نقطه اوج و فرود، جریان حذف اصلاح گران واقعی و ارزیابی بینشها و افکار رهبران میتواند ما را در گذر از این مراحل تاریخی کمک شایانی کند.
مفهومشناسی «مشروطه»
در نوشتههای پژوهشگران تاریخ، واژهی «مشروطه» به عنوان معادل واژهی انگلیسی (Gonstutionalism) کنستیتوشنالیزم یا حکومتی که بر شالودهی یک قانون اساسی و نظام پارلمانی بنیاد شده باشد، به کاربرده شده است. در ایران دو واژهی «مشروطه» و «مشروطیت» به آن نظام حکومتی اطلاق میشود که پس از انقلاب سال 1324 پدید آمد.
در مورد ریشهی لغوی واژهی مشروطه باید گفت که این واژه از ریشه عربی «شرط» گرفته شده است. به کار بردن واژهی مشروطه به عنوان صفت برای رژیم نو ایران بحثهای جدی برانگیخت و به طور نمونه، برخی بر این باور بودند که لغت مشروطه به معنی چیزی است که مشروط به شرطی باشد و آن ترجمهای است نادرست از لفظ فرانسوی کنستیتوسیون.
سیدحسن تقیزاده یکی از علمای تبریز، به آقا میرزا صادق آقا پیشنهاد کرد که لفظ اصل اروپایی که همان کنستیتوسیون باشد، باید در ایران به کاربرده شود.[1][1] او در ادامه چنین استدلال میکند که اگر این لفظ عربی به دست علماء بیفتد آنان مطابق صرف عربی آنرا به شکل شرط، یشرط، فهو شارط و ذلک مشروط بهکار خواهند برد و سرانجام خواهند گفت که رژیم نو باید مشروط به عدم آزادی و یا زیر حکومت علماء باشد.
بدین ترتیب این مجتهد تبریزی نیز مسلم فرض کرد که واژهی مورد بحث از ریشهی عربی شرط میآید.
علمای ایرانی ساکن عراق که در آغاز سال 1330 به عنوان اعتراض به اشغال ایران به وسیلهی روسها و انگلیس به قصد عزیمت به ایران در کاظمین توقف کرده بودند، نیز واژهی مشروطه را از ریشهی شرط گرفتند.
از سوی دیگر تئوری مشروطهخواهان واقعی و غربگرایانی که در حاکمیت مشروطیت کوشش فراوانی داشتند با آنچه تاکنون گفتیم تفاوت دارد. تقیزاده مینویسد که واژهی مشروطه از لفظ فرانسوی «لاشارت» جدا شده نه از واژهی عربی شرط. رضازاده نیز همین لفظ را دارد و میافزاید: کلمهی مشروط از ترکیه به ایران آمد و ممکن است ترکها آن را درست کرده باشند که معنی حکومت ضداستبدادی یعنی حکومتی که محدود به شریاطی است، میباشد.[2][2]
از میان دانشمندان ترکشناس، برنارد لویس نیز واژهی مشروطه را مشتق از ریشة شرط میداند.[3][3]
در مجلس اول نیز لفظ مشروطیت معمول نبود و روشنفکران مشروطهخواه ایران از مشروطیت همان مفهوم را انتزاع میکردند که در اروپا معنی داشت و تقیزاده قبل از اعلان مشروطیت، مشروطه طلب به معنی اصلاحات و تجدد بوده است. اما مردم از مشروطیت معانی مختلف و متعدد در نظر داشتند؛ به گمان بسیاری از مردم، مشروطیت تأسیس عدالتخانه و اجرای عدالت بود. به نظر عدهای، قدمی برای سیر در جادهی تجدد و ترقی؛ به عقیدهی دستهای رجعتی بود به طهارت و عدالت صدر اسلام در نظر اعیان و اشراف طهران، عبارت بود از محدود ساختن اختیارات شاه و به دیدهی مهدی مجتهدی علت عمدهی اختلاف آراء و سلیقهها این بود که مشروطهطلبان از سه کانون مختلف الهام یافته بودند:
کانون اول نجف که مرکز روحانیت شیعه بود. علمای بزرگ از رعایت نشدن مقررات شرعیه در ایران دلتنگ بودند و به لزوم تغییر وضع اصرار داشتند. کانون دوم، اروپا بود؛ چهرههای سرشناس و مأموران عالیرتبه به عنوان سفارت یا سیاحت به فرنگستان میرفتند و حکومت قانون را در آن سامان میدیدند و به لزوم تحدید اختیارات شاه میاندیشیدند. کانون سوم قفقاز و استانبول بود؛ ایرانیان این دیار که بیشتر آذربایجانی بودند، در اثر همزبانی یا اتصال لغوی، با افکار جدید آشنا شده بودند و طرفدار مشروطیت و آزادی و مساوات و حتی سوسیالیسم شده بودند.[4][4]
اگر مشروطهطلبان از یک کانون الهام یافته بودند، شاید بسیاری از اشکالات پس از اعلان مشروطیت پیش نمیآمد. از این رو میتوان به درستی سخن دولتآبادی رسید که مینویسد: «بغیر از معدودی که میدانند چه میکنند و مقصود چیست، دیگران نمیدانند چه خبر است؛ اسم مجلس میشنوند، مشروطه و قانون اساسی به گوششان میخورد، اما قانون یعنی چه، مجلس کدام است، مشروطه چیست، نمیدانند. روحانیون، تصور مینمایند مجلسی است برای رسیدگی به محاکمات و اجرای احکام شرعیه... مشروطه را از روی چند آیه میشناسند که در آنها امر به مشورت در امور شده است...»[5][5]
در سال 1324 زیر فشار آزادیخواهان واژهی مشروطه برای نخستین بار در یک فرمان رسمی محمدعلی شاه به کاربرده شد. چون در زمانهای پیشین مظفرالدین شاه، از واژة مشروطه یاد نشده بود. شاه جدید ناچار شد که تغییر رژیم ایران را از استبدادی به مشروطیت با ذکر کلمهی مشروطه تأیید کند. بنابراین محمدعلی شاه در فرمان خود به روشنی اعلام کرد که: از همان روز که فرمان شاهنشاه مبرور (انار الله برهانه) شرف صدور یافت و امر به تأسیس مجلس شورای ملی شد دولت ایران در عدل دول مشروطهی صاحب کنستیتوسیون به شمار میآید.[6][6]
در این فرمان همانگونه که دیده میشود، هر دو واژهی «مشروطه» و «کنستیتوسیون» به کار برده شده است.
بررسی حرکتی بزرگ و سرنوشتساز که تا قبل از انقلاب اسلامی از جمله بزرگترین و نوادر نهضتهای آزادی بخش ایران به شمار میرود و تحت عنوان «انقلای مشروطیت» از آن یاد میشود، نیاز به تحلیل و بررسی همه جانبه دارد. برای دست یافتن به شاخصههای این انقلاب لازم است تا نگاهی هرچند کوتاه و گذرا به تاریخ آن داشته باشیم.
تاریخ مشروطیت با تأکید بر زمینههای آن
از آنجا که انقلاب مشروطه پس از پیروزی برای مدت کوتاهی گرفتار استبداد دیگری شد و دوباره با حرکتی انقلابی احیا گردید، این بخش را در دو قسمت مشروطه اول و مشروطه دوم پی میگیریم.
مشروطه اول
معمولاً جریان مشروطه اول را از قضیهی تنباکو و قیام مردم علیه امتیاز به شرکت رژی آغاز میکنند ولی با توجه به فاصلهی زمانی میان قیام تنباکو و انقلاب مشروطه که اولی در زمان ناصرالدین شاه و دومی در زمان مظفرالدین شاه رخ داده است، در اینجا به اختصار به قیام تنباکو میپردازیم:
تعداد صفحه: 22
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
چکیده:
وقایع پیش از انقلاب مشروطه چگونگی آغاز انقلاب مشروطه
مهمترین حوادث، دو واقعه که در بر افروختن آتش خشم مردم مؤثر بود عبارتند از:
نحوه پیروزی اولیه و شکست نهایی انقلاب مشروطه
زمینهها و علل آغاز نهضت مشروطه
1-زمینهها و علل فکری و فرهنگی:
2-زمینهها و علل سیاسی:
3-زمینهها و علل اقتصادی:
نیروهای درگیر در انقلاب مشروطه
الف: روحانیت
ب: روشنفکران
عوامل شکست مشروطه و پیامدهای آن
الف: عوامل خارجی
ب: عوامل داخلی
پیامدهای مشروطه:
نتیجه گیری:
منابع و مآخذ:
مقدمه
از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنایی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشتههای روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال الدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد. سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملک المتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا میکرد. نشریاتی مانند حبل المتین و چهرهنما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادیخواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.
کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطهخواهی را سبب شد.
چکیده:
در سال 1283 شمسی با تلاش علماء و روشنفکران زمینه برای یک انقلاب علیه خاندان قاجار فراهم گردید که انقلاب مشروطه نام گرفت ، در این مقاله به مباحث زیر پرداخته شده تا موجب آشنایی بیشتر با انقلاب مشروطه شود:
وقایع پیش از انقلاب مشروطه
در سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار اوضاع ایران به تدریج رو به وخامت نهاد و با مرگ شاه اوضاع آشفتهتر شد. مظفرالدین شاه که پس از کشتهشدن پدر به سلطنت رسید فردی بیمار و ملایم بود و دست کم مدتی برای پذیرش افکار اصلاحطلبانه آمادگی داشت. وی امینالسلطان را که مورد تنفر عامه بود برکنار و امینالدوله را به جای او منصوب کرد او برای پرداخت حقوق حرمسرای پدر، برآوردن خواستهای مالی مکرر درباریان تازه وارد که سالها متنظر چنین فرصتی بودند و سفر «درمانی» به چشمههای آب معدنی اروپا به پول فراوان نیاز داشت. ولی صدراعظم نتوانست وام جدیدی از انگلیس دریافت کند. بدین سبب شاه امینالدوله را برکنار و بار دیگر امینالسلطان را به صدراعظمی انتخاب کرد.
تعداد اسلاید: 29
نوع فایل: Power Point
فرمت فایل: pptx
*** قابل ویـرایش
نمونه اسلاید ها
برای دیدن تصویر در سایز بزرگتر
روی تصویر کلیک راست نموده و گزینه view image را بزنید
نمونه سوال همراه با پاسخنامه تا 7 ترم
نمونه سوال جامعه شناسی انقلاب
دانلود پاورپوینت انقلاب فرانسه در 25 اسلاید
موضوعات مورد بحث:
سه دسته ی طبقاتی در آستانه انقلاب فرانسه
علل و ریشه های انقلاب
احزاب و گروه های سیاسی اوایل انقلاب
انقلاب فرانسه (۱۷۹۹-۱۷۸۹) دورهای از دگرگونیهای اجتماعی سیاسی در تاریخ سیاسی فرانسه و اروپا بود. این انقلاب، یکی از چند انقلاب بزرگ در طول تاریخ جهان است که پس از فراز و نشیبهای بسیار، منجر به تغییر نظام سلطنتی به جمهوری لائیک در فرانسه و ایجاد پیامدهای عمیقی در کل اروپا شد.
پس از انقلاب در ساختار حکومتی فرانسه، که پیش از آن سلطنتی با امتیازات فئودالی برای طبقه اشراف و روحانیون کاتولیک بود، تغییرات بنیادی در شکلهای مبتنی بر اصول جدایی دین از سیاست، روشنگری، ملیگرایی دموکراسی و حقوق شهروندی پدید آمد.