تعداد صفحه: 17
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
چرا ازدواج موقت یک ضرورت اجتماعى است؟
اما تکلیف فرزندان «ازدواج موقت»
نتیجه بحث در پیرامون «ازدواج موقت»
راهکارهای و پیشنهادات
منابع و مآخذ :
مقدمه
در اینجا بحثى درباره «متعه» و پاسخ بسیارى از ایرادهایى که از عدم توجه به فلسفه، و شرایط، و حدود و قیود آن ناشى مى شود، را بیان مى کنیم.
اخیراً در پاره اى از نشریات یک بحث به اصطلاح علمى درباره «ازدواج موقت» تحت عنوان مسأله اى به نام «صیغه»! مطرح شده بود که نمونه کاملى از دخالت افراد غیر صلاحیت دار در مسائل حقوقى و مذهبى بود.
گردانندگان این مجله ضمن سفسطه ها و فریب کارى هاى روشنى خواسته اند درباره این قانون اسلامى دست به سمپاشى زده و آن را طور دیگر جلوه دهند.
نظر به اینکه آنها تنها کسانى نیستند که روح این قانون عالى اسلامى را درک نکرده اند، بلکه در گوشه و کنار افراد زیادى پیدا مى شوند که بر اثر تبلیغات مسموم یا سوء استفاده هایى که از این قانون شده چنان تصور مى کنند که میان «فحشا» و «ازدواج موقت» هیچ گونه فرقى جز در لفظ نیست!
حتى اگر به کسى «فرزند صیغه» یا «ابن الصیغه» گفته شود، درست مثل اینکه او را فرزند نامشروع و زنا زاده خطاب کرده باشند، ناراحت مى گردد، بنابراین آنها نتیجه مى گیرند فحشا و ازدواج موقت هر دو باید به طور مساوى محکوم و ممنوع اعلام گردد.
لذا لازم دانستیم این مسأله را به صورت واضح و فشرده و دور از هر گونه تعصب مطرح کرده و نقاط مبهم و تاریک آن را روشن سازیم تا هم برادران اهل سنّت و هم افراد ناآگاه در محیط بدانند این قانون اسلامى یک حکم کاملا مترقى و اصلاحى است که اگر به طور صحیح و با تمام شرایط و قیود آن اجرا گردد عامل بسیار مؤثرى براى ریشه کن کردن (فحشا) و (انحرافات جنسى) است.
ازدواج موقت که در افواه «عوام» به نام «صیغه» مشهور شده از نظر قوانین اسلامى یک نوع قرارداد ازدواج است که با ازدواج «دائم» (ازدواجهاى معمولى) هیچ گونه فرقى جز در مسأله «محدود بودن مدت» ندارد.
در ازدواج موقت، مرد و زنى که ازدواج آنها با یکدیگر بلامانع است با هم پیمان زناشویى مى بندند و عقد مى خوانند و تعیین «مهر» و «مدت» مى کنند، و فرزندى که از آنها به وجود مى آید یک فرزند مشروع و قانونى (حلال زاده) و داراى تمام حقوق و مزایاى یک فرزند است.
پس از تمام شدن مدت ازدواج موقت، و جدایى دو همسر از یکدیگر، زن باید «عدّه» نگهدارد، یعنى پیش از گذشتن «مدت معینى» حق ندارد با مرد دیگرى ازدواج دائم یا موقت کند (مدت مزبور اقلا چهل و پنج روز تمام براى زنانى که عادت ماهانه نمى بینند و براى آنها که مى بینند دو بار قاعده شدن است).
بدیهى است فلسفه نگه داشتن عدّه این است که روشن شود که از شوهر اوّل نطفه اى در رحم زن منعقد شده است یا نه، چه اینکه اگر منعقد شده باشد در این مدت آشکار مى شود، ناگفته پیداست که در صورت انعقاد نطفه باید تا موقع وضع حمل از ازدواج با دیگرى خوددارى نماید.
بنابراین اگر زن، قبل از گذشتن مدت مزبور که در واقع «حریم زوجیت» محسوب مى شود با دیگرى عقد ازدواج دائم یا موقت ببندد ازدواج او باطل و عمل او «عمل منافى عفت» (زنا) محسوب خواهد شد ومشمول تمام کیفرهایى است که در اسلام براى این کار تعیین شده است.
از این گفتار چنین نتیجه مى گیریم که تمام حدود ازدواج و شرایط همسرى که در «ازدواج دائم» وجود دارد باید در «ازدواج موقت» رعایت گردد (به استثناى موضوع مدت).
فقهاى اسلام طبق مدارک اسلامى تصریح کرده اند که این دو نوع ازدواج از نظر احکام هیچ گونه فرقى با هم ندارند جز در یک مورد و آن اینکه:
در ازدواج دائم «مسلمان» نمى تواند با «غیر مسلمان» ازدواج کند، ولى ازدواج موقت مرد مسلمان با زن غیر مسلمانى که از اهل کتاب است (مانند مسیحى و یهودى) مانعى ندارد. اما از نظر «آثار حقوقى» این دو نوع ازدواج فقط در دو مورد با یکدیگر فرق دارند:
1. در ازدواج موقت زن و مرد از یکدیگر ارث نمى برند (ولى البتّه فرزند آنها از هر دو ارث مى برد).
تازه این در صورتى است که در عقد، شرط ارث نکنند، بنابراین اگر هنگام اجراى صیغه عقد شرط نمایند که از یکدیگر ارث ببرند این حق براى آنها ثابت خواهد بود.
2. در ازدواج موقت، زن حق «نفقه» ندارد و تنها همان مهر خود را مى تواند بگیرد، ولى قابل توجه اینجاست که چون مهر حد معینى ندارد و از طرفى مدت این ازدواج هم طبق قرارداد معلوم است، زن مى تواند با توجه به مقدار مدت، مخارج خود را پیش بینى کرده و به مقدار مهر بیفزاید، و شاید اینکه در اسلام دستور داده شده در این نوع ازدواج «مهر» صریحاً در متن عقد ذکر شود براى مراعات همین نکته و امثال آن بوده است.
روى این حساب این دو مورد تفاوت حقوقى (یعنى ارث و نفقه) چون هر دو قابل تغییر و تابع طرز قرارداد است (حق ارث را با شرط کردن در متن عقد، و نفقه را از طریق اضافه نمودن مهر مى توان تأمین نمود) فاصله زیادى میان این دو نوع ازدواج از نظر آثار ایجاد نمى کند.
از توضیحات بالا این نکته روشن گردید که: افراد کم اطلاع یا مغرضى که مى گویند در ازدواج موقت زن به صورت یک «کنیز» یا یک «کالاى تجارتى» به فروش مى رسد و یا به صورت یک قالیچه یا یک دست لباس در مى آید و به اجاره داده مى شود کاملا غیر منطقى و نادرست و دور از حقیقت است.
کجاى قانون «ازدواج موقت» مى گوید زن به صورت کنیز و برده در آید یا مانند یک کالا فروخته یا اجاره داده شود؟!
آیا ازدواج موقت جز یک «پیمان دو جانبه زناشویى» منتها براى مدت معین، با رعایت تمام شرایط، چیز دیگرى هست؟ و آیا این پیمان دو جانبه با سایر قراردادها و پیمانها از نظر حقوقى تفاوتى دارد؟!
این، نهایت بى انصافى است که انسان قضاوت نسنجیده اى درباره موضوعى که یک وسیله مؤثرى براى مبارزه با فساد اجتماعى است (چنانکه خواهد آمد) بنماید و آن را طور دیگرى جلوه دهد.
مگر نه این است که در ازدواج موقت طرفین با رضایت کامل و آزادى اراده و اختیار و بدون هیچ گونه اجبار اقدام به بستن این قرارداد دوجانبه مى نمایند؟
با این حال آیا نام ازدواج موقت را «یک جور جواز شرعى آدم فروشى» گذاردن ناشى از بى اطلاعى یا سوءنیّت یا هر دو نیست؟
آیا اگر ما جلوى این قانون را که اجراى صحیح آن مى تواند فحشا را به مقدار قابل توجهى از بین ببرد بگیریم، و به جاى آن بساط ننگین «روسپى گرى» را پهن کنیم خدمتى به جنس زن کرده و او را از اسارت و بردگى نجات داده ایم؟
نکته جالب توجه اینکه در مورد تعبیر به «اجاره دادن زن» که عدّه اى از مخالفان ما روى آن تکیه کرده اند، طبق تصریح فقهاى ما اگر صیغه عقد متعه را به لفظ اجاره بخوانند یعنى زن بگوید اجرتک نفسى (خودم را به تو اجاره دادم...) باطل است، و از این موضوع به خوبى روشن مى شود که روح عقد ازدواج موقت با روح اجاره کاملا مباینت دارد به دلیل اینکه اجراى عقد با لفظ اجاره قطعاً باطل است.
تعداد صفحه: 7
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
ازدواج موقت برای جوانان یا نوجوانان دانش آموز یا دانشجو یا سایر افراد، چه مزایا یا مضراتی دارد؟
مزایای ازدواج موقت برای جوانان و نوجوانان
مضرات و پیامدهای منفی ازدواج موقت برای جوانان و نوجوانان
ازدواج موقت به دلایل زیر برای جوانان و نوجوانان به طور عام، پیشنهاد نمیشود:
نتیجه گیری:
ازدواج موقت برای جوانان یا نوجوانان دانش آموز یا دانشجو یا سایر افراد، چه مزایا یا مضراتی دارد؟
اولاً به نظر می رسد ازدواج موقت برای نوجوانان دانشآموز به صلاح نباشد، چون شرایط سنّی آنها اقتضای چنین امری را ندارد، بهترین راه برای نوجوانان این است که از طریق ورزش و رعایت مسایل اخلاقی سعی کنند غریزة جنسی خویش را مهار سازند و اگر احساس نیاز نمودند، زمینة ازدواج دایم آنها فراهم شود. امّا در مورد جوانان که از نظر سنی آمادگی ازدواج را دارند، دو راه پیش روی آنها قرار دارد 1. ازدواج موقت 2. ازدواج دایم، در این نوشتار مزایا و مضرات ازدواج موقت را مورد بررسی قرار میدهیم و در پایان راه حلّی نیز ارایه خواهد شد.
ازدواج موقت به دلایل زیر برای جوانان و نوجوانان به طور عام، پیشنهاد نمیشود:
الف: در قدم اول مبانی نظری ازدواج موقت و شرایط آن از منابع معتبر مانند کتاب، سنّت و سیرة عملی، معصومان ـ علیهم السّلام ـ استخراج شود، که البتّه در این خصوص کارهای مفیدی انجام شده و مشکل عمدهای به نظر نمیرسد.
ب: پس از استخراج و تبیین نظری دیدگاه ازدواج موقت، کار عمده و اساسی آن است که مجموعهای از صاحبنظران (فقهاء، حقوقدانان، روانشناسان، و جامعهشناسان) راههای اجرای آن را در جامعه با توجّه به شرایط موجود ارزیابی نموده و اصولی را به عنوان بندهای قانون ازدواج موقت، تدوین نمایند.
ج: در مرحلة سوم برای آنکه اجرای قانون ازدواج موقت، بتواند مورد تأئید و پذیرش افراد جامعه قرار گیرد، لازم است بهترین شیوه برای تبلیغ آن مورد استفاده واقع شده، تا به مرور زمان مقاومتها و مخالفتها کمتر شده و ازدواج موقت جزء فرهنگ عمومی جامعه گردد.
امّا از آنجا که دیدگاه ازدواج موقت مورد کارشناسی واقع نشده و طرحی عملی و کاربردی برای آن وجود ندارد و تنها در حدّ یک نظریه و حکم شرعی تبلیغ شده است، طبیعی است که هیچ ضمانت اجرایی برای آن وجود ندارد و نمیتوان امیدوار بود که بتوان با تبلیغ آن، بخشی از مشکلات جامعه را حلّ کرد. بنابراین وجود نداشتن طرحی عملی و کاربردی برای ازدواج موقت و قانونی که بتواند از پیامدهای منفی آن جلوگیری کند، یکی از اساسیترین مشکلات اجرای ازدواج موقت در جامعه است. و اگر بااین وضع، جوانان را تشویق به ازدواج موقت کنیم، قطعاً مورد سوءاستفاده واقع شده و مشکلات بسیاری به بار خواهد آورد.