تعداد صفحه: 13
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
مفهوم شناسی
مصادیق فتنه انگیزان
1- ستمگران:
2- منحرفان و هنجارشکنان:
3- کافران:
4- منافقان و ستون پنجم کافران
عوامل فتنه
آثار فتنه
مقدمه
فتنه در معانی چندی به کار رفته است که از جمله آن ها بلایا، شکنجه و آشوب و اخلال در نظر اجتماعی است. قرآن به مسئله فتنه از جهات مختلفی پرداخته است؛ زیرا ارتباط تنگاتنگی با مسئله امنیت و آرامش فردی و اجتماعی شخص و جامعه دارد و می تواند تأثیرات شگرفی در امر فلسفه آفرینش به جا گذارد؛ چون هدف آفرینش، تعالی انسان به تقرب به خداوند است که فتنه می تواند مانع این حرکت کمالی شود.
نویسنده در این مطلب با بررسی آیات قرآنی بر آن است تا تحلیل قرآن را از مسئله فتنه، عوامل و مصادیق آن ارائه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
مفهوم شناسی
فتنه در اصل به معنای قراردادن طلا و زر در آتش برای به دست آوردن خالصی آن است. از این رو می توان گفت با فتنه سره از ناسره، حق از باطل، خوب از بد و زشت از زیبا شناخته جدا می شود.
این واژه در فرهنگ قرآنی در معانی چندی به کار رفته است که از آن جمله می توان به معنای امتحان، آزمون، عذاب و شکنجه، سوختن با آتش، بلیه، سختی، اضلال (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص623 ذیل واژه فتن و نیز تفسیر کبیر، فخر رازی، ج4، ص406)، شرک، بازداشتن از دین (مجمع البیان، علامه طبرسی، ج1 و 2، صص511 و 513)، آشوب و اخلال در امور دین (تفسیر التحریر و التنویر، طاهر بن عاشور، ج4، جزء6، ص276) اشاره کرد.
این در حالی است که برخی از محققان دانش زبان شناسی بر این باورند که اصل در ماده فتن، چیزی است که موجب اختلاف و هرج و مرج همراه با اضطراب می شود و اموال، اولاد و کفر در قرآن از مصادیق آن است. (التحقیق، مصطفوی، ج9، صص23 تا 25 ذیل واژه فتن) براین اساس می توان گفت که فتنه در فرهنگ قرآنی به هر چیزی که موجب آشوب و اخلال در نظم شخصی و عمومی شود و موجبات اضطراب و تشویش را فراهم آورد و امنیت و آرامش را سلب کند، گفته می شود. از این رو شکنجه و عذاب، یا بلایای طبیعی، آشوب های اجتماعی، جنگ و شورش و مانند آن به عنوان فتنه در قرآن معرفی شده است؛ زیرا هر یک از این علل و عوامل موجب می شود تا امنیت و آرامش از شخص و جامعه سلب شود.
این که کفر و شرکت فتنه معرفی می شود از آن روست که آرامش و امنیت را از شخص سلب می کند و او در آخرت نیز گرفتار فقدان آرامش و آسایش شده و ترس و خوف دایمی را به جان می خرد. فرزندان یا اموال نیز چنین وضعیتی را برای شخص به ارمغان می آورند و آرامش را از او سلب می کنند. امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید که علم، حافظ و نگه دارنده انسان است، در حالی که انسان می بایست نگه دارنده مال باشد و همه گونه خود را در رنج و زحمت افکند تا از آن محافظت نماید و آرامش را از خود سلب کند. از این جا دانسته می شود که فتنه در فرهنگ قرآنی، با همه گستردگی معنایی اش ناظر به اموری است که آرامش و امنیت را از انسان سلب کرده و اخلال در نظم عمومی و نظام احسن ایجاد می کند و زندگی را از حالت عادی و طبیعی اش بیرون می برد. از این رو آشوب ها و اغتشاشات اجتماعی را می توان یکی از مهم ترین مصادیق فتنه دانست؛ زیرا آشوب و اغتشاش، نظم اجتماعی را از میان می برد و آرامش و امنیت را از جامعه سلب می کند و بحران های متعدد را درپی می آورد.
مصادیق فتنه انگیزان
برای این که تصویر روشن و درستی از فتنه در فرهنگ قرآنی داشته باشیم به سراغ آیاتی می رویم که به مصادیق فتنه انگیزان توجه می دهد؛ زیرا از این طریق می توان دریافت که غیر از عوامل طبیعی که نظم را مختل می سازد و آرامش را از آدمی سلب می کند، چه علل و عوامل دیگری می تواند موجبات سلب آرامش و امنیت شود و نظم را به هم ریزد؟ البته همواره بر این نکته تأکید می شود که عوامل طبیعی نیز ارتباط تنگاتنگی با رفتارها و کنش های انسانی دارد؛ زیرا فعالیت آدمی است که موجبات اخلال در نظم طبیعت را فراهم می آورد و امنیت و آرامش را از او سلب می کند؛ از این رو خداوند از فساد و تباهی در نظم طبیعت و محیط زیست خشکی و دریایی زمین به سبب کنش های انسانی خبر می دهد و آدمی را مسبب اصلی بسیاری از حوادث و رخدادهای به ظاهر طبیعی زمین برمی شمارد.
1- ستمگران: خداوند در آیه 25 سوره انفال از ستمگران به عنوان فتنه انگیزان اصلی جامعه یاد می کند. اینان کسانی هستند که به حقوق خود بسنده نمی کنند و با تجاوز به حقوق دیگران می کوشند تا نظم طبیعی جهان و جامعه را که بر پایه عدالت استوار است به هم ریزند. در حقیقت ظلم و ستمی که از سوی ستمگران اعمال می شود، خود مصادقی از فتنه است؛ زیرا هم نظم طبیعی که بر محور عدالت است را از میان می برند و هم آرامش و امنیت را از دیگری و یا جامعه سلب می کنند.
با نگاهی به تاریخ و گزارش های تاریخی قرآن می توان به آسانی دریافت که چگونه ستم ستمگران، فتنه اصلی در جوامع بشری بوده است و آنان را از پیشرفت و تکامل و تعالی د رحوزه های فرهنگی و تمدنی بازداشته است و اجازه نداده تا همه انسان ها به کمال و تعالی دست یابند. جوامع به سبب ستم ستمگران هرگز روی عدالت به خود ندیده و از امنیت و آرامش سودی نبرده است.
2- منحرفان و هنجارشکنان: دسته دومی که خداوند از آنان به عنوان فتنه انگیزان سخن به میان می آورد، کسانی هستند که ما آنان را به نام منحرفان و هنجارشکنان می شناسیم. این عده با ایجاد فتنه و فساد در جامعه، امنیت و آرامش را از آن سلب کرده و در نظم عمومی و اجتماعی جامعه اختلال ایجاد می کنند. انحرافات ایشان که باهنجارشکنی و بهره گیری از قوانین متشابه صورت می گیرد، به آنان این امکان را می بخشد تا عرف و عادت پسندیده را زیر پاگذاشته و با هنجارشکنی امنیت اخلاقی و هنجاری جامعه را با بحران مواجه سازند.