تعداد صفحه: 52
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
11 شماره نامه به رهبر
شماره 1
ای بزرگوار ، ای استوار همچون کوه ، ای بلندترین مردان ، ای الماس درخشنده ای در ایران زمین ، ای پشتکار ایران وایرانیان از جانب خویش به شما سلام وخسته نباشید می گویم.
من آنقدر ناتوان و کوچک هستم که نمی توانم به خود جرات دهم که برای مقام بزرگواری همچون شما نامه ای بنویسم اما نمی دانم درد ودل هایم را به چه کسی مانند شمای شایسته بگویم ودر خواست عاجزانه ای از شما بکنم زیرا شما در فکر و ذهن و اعتقاداتم ریشه دوانیده ایدومانند پدری دلسوز برایم هستید .
چگونه می توانم شمارا پدر خویش قرار دهم ، شما پدر من نمی توانید باشید بلکه پدر تمام ایران وایرانیان هستید وسایه ی پرشکوهتان این مرز وبوم را به عظمت و سربلندی رسانیده است.
دلم می خواهد شما را از نزدیک زیارت کنم و دستتان راببوسم ،این آرزویم و حتی درد ودلی در سینه ام نهفته است و همچون آتشی سوزان آن را میسوزاند آرزو دارم تا هنگام خاکستر نشدن این قلب در سینه تپیده برای شما چهره ی شاد ومعصومتان را که در تلویزیون نیز می توان دید را ببینم.
ای رهبر بزرگوار ایران زمین غوغایی در دلم برپاست که می خواهد زبانش را برای شما به حرکت در آورد واز شما درخواست کند که برای بچه های روستا نشینی که آرزوی مدرسه رفتن دارند اما نمی توانند، مدرسه ای بسازید که در آن از راه علم و دانش برای سرزمین خویش قدمی به جلو بردارند و افتخار آفرینان آینده باشند.
آنان می توانند شما را سر افراز کنند و برای شما عصای دستی باشند.این کودکان که تنها امیدشان شما هستید و میدانند که روزی به مدرسه هایی که شما برایشان ساختید می رود ، تمامی مشکلات و سختی ها را تحمل می کنند و من خود می دانم که شما آرزویشان را به حقیقت مبدل می سازید.
شما تنها برای مردم زندگی می کنید و همچون عقابی پرواز کنان ایران زمین پهناور را می پیمایید و این خاک را به جانوری جاندار تبدیل کرده اید که هر انسانی آرزوی داشتن همچون وطنی را خواهان است و من امیدوارم که شما همیشه سایه تان بر روی این جهان هستی باقی بماند و همگان با به زبان آوردن نام تان قلبشان به تپش افتد.