فایل ورد : 18 صفحه : قابل ویرایش
مقدمه
این تحقیق مختص، برهه خاصی از زمان نیست بلکه درهمه زمان ها، افراد طالب شیعه را با مذهبشان آشنا می کند و دشمنان اسلام را به آنان می شناساندو همچنین مسئله امامت که مسئله تحقیقی و فطری است را به جوانان بیشتر تفهیم می کند و هدف روشن شدن برخی ابهامات و سوالاتی که در ذهن هر شیعه ای وجود دارد. چه آنها که در بدو ورود به این مذهب هستند و چه کسانی که خود را شیعه مذهب می داند . شیعه فرقه ای از اسلام است که جانشینی و خلافت رسول گرامی اسلام-صلی الله علیه و آله وسلم- را انتصابی و حق مسلم و تعیین شده از سوی خداوند برای خاندان عصمت و رسالت دانسته است. شیعه خود را متعهد به این کلام مشعشع و جاودانه رسول خدا-صلی الله علیه و آله وسلم- می داند که فرمودند: « اِنِِّی تَارِکٌ فیِکُمُ الثَّقَلِینْ کِتابَ اللهِ وَ عِتْرَتِی اَهلِ بَیْتِی...» شیعه در طول حیات درخشان و پرفراز و نشیب خود، به این دو ثقل عظیم وارجمند پیامبر-صلی الله علیه و آله وسلم- تمسک نموده و در پیروی از کتاب آسمانی و عترت پاک معصومین-علیهم السلام- و حفظ حرمت و حریم آن دو، محکم واستوار بوده و هست . پیوسته ازحریم معارف اسلامی و از سنت پیامبر عظیم الشان-صلی الله علیه و آله وسلم- و اهل بیت والا مقام آن حضرت و اصالت مکتب تشیع و پیروی از عقل و منطق، باسرسختی تمام دفاع نموده و همواره این مهم را از وظایف نخستین خویش به شمار آورده است. آری، پرورش در دامن پیامبر اکرم-صلی الله علیه و آله وسلم- به پاس فداکاری های ابوطالب، تقدم در اسلام به منزله اولین ایمان آورنده به پیامبر اکرم-صلی الله علیه و آله وسلم- حضرت علی - علیه السلام- را در دل و دیده یاران با اخلاص پیامبر-صلی الله علیه و آله وسلم- استحکام بخشیده، آنان را دوستدار آن بزرگوار ساخته بود. اگر تاریخ زندگی امامان و یارانشان را به دقت مطالعه کنیم، می بینیم که اکثریت ایشان توسط خلفای ستمکار و خودکامه اموی و عباسی به شهادت رسیده اند. اینگونه شهادت طلبی ها و ایثارگری ها در راه خداوند باعث پایداری دین اسلام گردیده است. موضوع امام زمان-عجل الله تعالی فرجه الشریف- به مساله اساسی امامت برمی گردد که از اصول عقاید شیعه است و در قرآن و روایات اسلامی به صورت گسترده روی آن سرمایه گذاری شده است. امام مهدی-عجل الله تعالی فرجه الشریف- دوازدهمین نفر از سلسله پاک امامت است، همان امامتی که یکی از دو یادگار گرانقدر رسول خداست. بنابراین پس از قرآن کریم که سخن خداوند است کدام راه از راه امام روشن تر و هدایت بخش تر است. در زمان غیبت امام عصر-عجل الله تعالی فرجه الشریف- مسئولیت رهبری و هدایت بردوش فقهاست. و ولایت فقیه شالوده اصلی نظام سیاسی اسلام و مرکز ثقل حکومت دینی است.
مفهوم شیعه چیست؟
شیعه به معناى پیرو و در اصطلاح کسى که از امام على(ع) پیروى کرده و او را خلیفه بلافصل مىداند و دیگران را غاصب این مقام مىداند است.
در مورد آغاز پیدایش شیعه مىتوان از دو زاویه وارد بحث شد؛ یکى از زاویه شیعه به معناى پیرو على و دیگرى شیعه به معناى جمعیت سیاسى - مذهبى.
1-شیعه به معناى پیرو على(ع): از زمان پیامبر(ص) مطرح بود. پیامبر(ص) فرمود: «ان علیّا و شیعته هم الفائزون یوم القیامة؛[1] همانا على و شیعیانش در روز قیامت پیروز و رستگارند»
در زمان پیامبر(ص) تعدادى به عنوان شیعه و پیرو على(ع) شناخته مىشدند که چهار نفر به نامهاى «مقداد بن اسود»، «سلمان فارسى»، «ابوذر غفارى» و «عمار یاسر» در این امر از دیگران سرآمد بودند.[2]
2- شیعه به معناى یک جمعیت سیاسى – مذهبى: که به خلافت بلافصل على(ع) عقیده داشته باشند، در جریان سقیفه بنى ساعده و بعد از رحلت پیامبر شکل گرفت؛ چون در این هنگام برخى از صابه، حکومت ابوبکر را به رسمیت نشناختند، و به جاى آن خواهان حکومت على(ع)شدند. افزون بر تمامى بنى هاشم و زبیر بن عوام، عدهاى از مهاجران از جمله خالد بن سعید، سلمان فارسى، ابوذر غفارى، مقداد بن اسود، عمار یاسر، بریده اسلمى، و همچنین عدهاى از انصار از جمله ابوالهیثم بن تیهان، سهل بن حنیف، عثمان بن حنیف، عبداللَّه بن مسعود، زید بن وهب، خزیمة بن ثابت ذوالشهادتین، ابى بن کعب و ابى ایوب انصارى با حکومت ابوبکر به مخالفت برخاستند و خواستار این شدند که قدرت سیاسى جامعه اسلامى به دست امام على(ع)قرار گیرد.[3]
این افراد هسته اولیه شیعه به عنوان یک جمعیت سیاسى - مذهبى را تشکیل دادند و سپس افراد دیگرى به آنان ملحق شدند، مرحوم سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه، بیش از هفتاد و هفت تن از صحابه پیامبر(ص) را نام مىبرد که این عده به عنوان شیعه على( شیعه به همین معناى مذکور) شناخته مىشدند.[4]
سپس در بین تابعین و نسلهاى بعدى شیعه گسترش چشمگیرى یافت.[5]
[1] مجلسى، بحار الانوار، ج 27، ص 143.
[2] سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 2، ص 27.
[3] اعیان الشیعه، همان، ص 27.
[4] همان، ص 27.
[5] همان، ص 30، به قول ذهبى در کتاب میزان الاعتدال، اگر شیعیان نبودند، تمام آثار پیامبر(ص) محو و نابود شده بود.
دانلود پاورپوینت کتاب شیعه در اسلام نوشته علامه طباطبایی (ره) در 77 اسلاید قابل ویرایش
نقش روشنفکران شیعه و سنی در اتحاد مسلمانان (۲)
● یعنی چه نوع شیعه ای؟
▪ شیعه تعاملی. شیعه تقابلی می گوید من حق هستم و بقیه ناحق. اما شیعه تعاملی بر گفت وگو و ارتباط تاکید دارد. شیعه تقابلی به برخورد ها کمک می کند و در این شرایط نهادهای رسمی هم موضع گیری هایی در همین راستا خواهند داشت که به خشونت و درگیری دامن می زند. مثلا «علامه فضل الله» لبنانی می گوید اگر جنگ بین شیعه و سنی درگیرد مردم به سمت سکولاریسم می روند. اکنون در عراق این جنگ وجود دارد. باید معیارهای تفاهم را تبلیغ کرد نه معیارهای تقابل را.
● به نظر شما تاریخ اسلام، تاریخ تعامل این دو گرایش است یا تقابل؟
▪ جنگها همواره سیاسی و بر سر قدرت بوده، اما همواره صحنه هایی از جنگ و صلح وجود داشته است.
● صحنه های صلح کجا بوده؟
▪ مثلا بین شیعه امامیه و اهل سنت رسمی. بحث شیعه انقلابی که قصد براندازی قدرت سیاسی را دارد فرق می کند. این را نباید با شیعه امامیه یک کاسه کرد. اسماعیلیان می خواستند عباسیان را سرنگون کنند. نیمی از طرفداران حسن صباح شیعه ۱۲ امامی بودند. اینها را نمی توان در بررسی بین شیعه و سنی به عنوان تقابل شیعیان با اهل سنت ارزیابی کرد. آنچه امروز به عنوان تقابل شیعه و سنی می شناسیم ناشی از ظرف های تنگ و کوچک ساختارهای جدید برای ایجاد تقابل بین شیعه و سنی است. اگر دولت ها کمی متسامح تر شوند بسیاری از این مسائل هم از بین می رود.
● اگر قرار باشد دولت های منطقه متسامح تر شوند که خود به خود این بحث ها هم موضوعیت نخواهد داشت، اما بحث این است که شما می خواهید یخ های بین دو جریان را آب کنید، در حالی که هریک حافظه تاریخی مربوط به خود را دارد. از سویی این دو جریان در واقع دو حاکمیت سیاسی متفاوت، قدرتمند، رقیب و غیرهمسوی منطقه را نیز عینیت بخشیده اند. حاکمیت ایرانی و حاکمیت عربی، تلقی و برداشت ایرانی و تلقی و برداشت عربی. عرب و عجم. در تعامل ایرانی شیعه با سنی هایی که اغلب عرب هستند، تلقی مذهبی شاید در درجه دوم اهمیت قرار داشته و بحث ملیت پررنگ تر باشد. بعضی از ایرانی ها تصور مثبتی از حمله اعراب در زمان خلیفه دوم به ایران ندارند.
▪ در تعاملی که شما دنبالش هستید و روشنفکران را مبلغ آن می دانید با این حافظه تاریخی چه باید کرد؟ تکلیف روشنفکر ایرانی در پاسخ به سوال یک شیعه ناسیونالیست ایرانی در همین مورد چیست؟
ما نمی توانیم این حافظه تاریخی را پاک کنیم، اما باید به ضعیف کردن آن بپردازیم. نخبگان باید عقیده ای را که می تواند در خدمت مردم باشند به «بردار» تبدیل کنند. باید در این تبدیل به باورهای مردم توجه کرد. صدام وقتی به ایران حمله کرد، گفت من سردار قادسیه هستم. هنوز بسیاری از شیوخ عرب معتقدند که جنگ شیعه و سنی نداریم بلکه جنگ فارس و عرب داریم. اینجاست که قومیت دستخوش اهداف مذهبی قرار می گیرد.
از این رو منطقه همواره استعداد دعواهای فرهنگی، قومی، مذهبی و... دارد. ما نمی توانیم به حذف این هویت ها و حافظه ها بپردازیم اما می توانیم آنها را لطیف کنیم. روشنفکران و روحانیون باید از تیزی این عقاید بکاهند. وظیفه روحانیون و علما تیز کردن و انفجاری کردن این حافظه های تاریخی نیست. صورت مسئله را نمی توان پاک کرد، اما روحانی، روشنفکر و اندیشمند مثبت کسی است که تنش را به تفاهم تبدیل کند نه اینکه به جنگ دامن بزند.
● بله، اما شما نقش دولت ها را کنار بگذارید. به نظر شما در این صورت تقابل شیعه و سنی در منطقه موضوعیت خواهد داشت؟
تعداد صفحات:6