کوچه هایی تنگ و باریک اما مملو از جمعیت، کودک، نوجوان، جوان، سالخورده، از پاافتاده، انبوه بچه های قدو نیم قد، تصویر زنگ تفریح مدرسه را به ذهن متبادر می کند. اما نه» این همه بچه در میان این گردوخاک بخشی از زندگی حاشیه نشینی است. به ساختمان ها نگاه می کنم، هر کدام ترکیبی متفاوت و اندازه ای دلخواه دارند. یکی چند متر از حریم کوچه را اشغال کرده، دیگری چند متر عقب نشینی کرده، آنهم با در و پنجره هایی کاملا غیراستاندارد و ناهمگون، حتی یک خانه وجود ندارد که اصول معماری در ساخت و ساز آن رعایت شده باشد، بعضی ها بخشی از اتاق پذیرایی یا آشپزخانه را به مغازه ای کوچک تبدیل کرده و بدون رعایت هرگونه ترکیب و معیار مغازه های معمول، انواع و اقسام اجناس مختلف خوراکی و میوه های جورواجور را در آن قرار داده و می فروشند.
با فرمت word و در 23 صفحه
فصل اول و دوم
فصل اول : پیدایش و سیر تحول شهرهای جدید
شهر جدید با حومه اختلاف اساسی دارد. حومه یک ناحیه مجزای مسکونی است که ساکنان آن برای کار به شهر دورتر رفت و آمد می کنند؛ اما شهر جدید باید همه عملکردهای شهری را به اندازه معین داشته باشد.
مکتب اصلاح گرائی با تاکید بر جنبه های حق شناختی ، معتقد به یافتن راه حلهائی برای رفع مشکلات شهری در چهار چوب جوامع صنعتی است. در این مکتب عقیده بر آن است که بهسازی و ساماندهی محیط شهری باید از درون همین جوامع صورت پذیرد؛ بنابراین بر اصلاح تنگناها و عوارض نظام اجتماعی موجود، بدون نفی کلیت آن تاکید می کند. اصلاح گرایان، زمین را ثروت و حومه می دانند که باید برای زراعت و اشتغالات زراعی از آن استفاده شود. ویلیام موریس و جان راسکین از بزرگان این مکتب هستند.
مکتب شیکاگو، بین سالهای 1883 و 1893 رشد کرد. پیروان آن بی نظمی جامعه صنعتی در اروپا را ناشی از کم بودن در شهر می دانند، بدین ترتیب الگوی روستا- شهر را برای حل مشکلات شهری ارائه می دهند و توجه به طبیعت را نیز در سطح وسیعی مطرح می کنند. در این مکتب توجه به اکولوژی یا محیط طبیعی اهمیت ویژه ای دارد، به طوری که محیط انسانی در دل آن مطرح می شود.
این مکتب از دارونیسم اجتماعی، در زمینه رقابت میان شرکتها: بنگاههای تجاری و خانواده ها برای دستیابی به نقاط مطلوب شهر بهره می برد و علم اقتصاد را فقط اصل مسلم انسان برای بهره گیری بیشتر و با کوشش کمتر می داند و برای تحقق این هدف معتقد به عدم دخالت دولت در امور اقتصادی، نفع فردی و اجتماعی و اهمیت صنعت است و نیز صنعت را منشأ ثروت می داند.