تعداد صفحه: 23
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
زنسالاری
نشانه های زن سالاری عبارتند از:
مرد سالاری
نشانه های مردسالاری نیز از این قرارند
به این مطلب می رسیم که چه چیزی باید حاکم بر زندگی باشد؟
توصیه های تربیتی
اسلام مخالف مردسالاری
چه مردانی زنان قدرتمندتری دارند؟
زنان مستقلتر، در خانواده قدرتمندتر هستند
مردان با تمایلات پدرسالاری بیشتر خشونت دارند
در چند درصد خانوادهها قدرت به نفع مرد است؟
سرمایه اجتماعی، سهم نخست در توزیع قدرت در خانواده
زنان با درآمد بالاتر قدرت بیشتری دارند
نوع رابطه جنسی زوجین چقدر بر توزیع قدرت در خانواده تاثیر دارد؟
تعداد فرزندان بر قدرت زن در خانواده تاثیر دارد؟
تاثیر شغل همسر بر نحوه توزیع قدرت در خانواده
زیباترها بیشتر در خانواده احساس قدرت میکنند
توسعه همه جانبه کشور نیازمند افزایش سرمایه اجتماعی زنان
چرا زنان شوهرانشان را میکشند؟
وضعیت زنان در هند بسیار اسفناک است
نخست به بررسی ویژگیهای فرهنگی ایران از نگاه یک ژاپنی می پردازیم:
اکنون به بررسی جامعه ژاپن از نگاه یک ایرانی می پردازیم:
افول بی سر و صدای "مرد سالاری" در سرزمین آفتاب تابان
مقدمه
قصد ما در این مطالعه پرداختن به ویژگیهای فرهنگی دو جامعه ژاپن و ایران از دیدگاه دو شهروند ایرانی و ژاپنی است. بنابراین آنچه که یک ایرانی از جامعه ژاپن توصیف می کند ویژگی جامعه ژاپن نیست ٬ بلکه انعکاس ویژگیهای فرهنگی جامعه ایرانی در قضاوت های اوست و بالعکس.همچنین آنچه که یک ژاپنی از جامعه ایران توصیف می کند لزوما عکس آنچه یک ایرانی از جامعه ژاپن می کند نخواهد بود. واضح است که مدل هاف استد کمک زیادی به ما نخواهد کرد ٬ گرچه ابعاد فرهنگی و تعاریف عملیاتی آنها را می توان از این مدل اقتباس کرد٬ نیاز به مدل ماتریسی گسترده تری احساس می شود که اسامی جوامع در دو بعد تکرار شود و هر جامعه از منظر جوامع مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد.در اینجا توجه ما تنها معطوف به دو جامعه ژاپن و ایران می باشد.
برای اغاز بحث توجه به دو نکته ضروری می رسد:
اولا دو جامعه ژاپن و ایران گرچه از نظر فرهنگی شبیه به هم نیستند اما اختلاف زیادی نیز با هم ندارند.زیرا هر دو جامعه سنت گرا هستند و رد پای عواطف را در روابط اجتماعی دو کشور به وضوح می توان مشاهده کرد.
دوما ژاپن نسبت به ایران مهاجر پذیرتر است٬ بنابراین طبیعی به نظر می رسد که در ژاپن به اتباع خارجی توجه زیادی نشود اما در ایران اتباع خارجی انگشت نما هستند.
زنسالاری
نوعی سیستم اجتماعی و یا حکومتی میباشد که اساس مدیریت و رهبری آن بر عهده یک یا چند زن است.
نشانه های زن سالاری عبارتند از:
** نادیده گرفتن حقوق و مدیریت کلی شوهر.
** وا داشتن مرد به کار اضافی و اشتغال طاقت فرسا و گاهی غیر قانونی و جرم آلود برای کسب درآمد بیشتر و رفاه افزونتر.
** وادار شدن مرد به خرید و تهیه اسباب و لوازمی برای زندگی که چندان به مصلحت و یا ضروری و یا در طاقت مالی خود نمی داند، تنها به صرف اینکه خانم با آن موافق بوده و دستور تهیه آن را داده است.
** تأثیرگذاری در روابط اجتماعی و حتی گاهی قطع رابطه با کسانی که زن بدان رضایت نمی دهد گرچه آنان از خویشاوندان نزدیک مرد باشند.
قراردادها و مقررات زندگی، زمانی می تواند به روابط متقابل زن و شوهر، روح تازه ای بدمد و آن ها را به هدف « خانواده متعادل » نایل گرداند که براساس حق و حقیقت، تنظیم شود
مرد سالاری
مفهومی است که در آن مردها قدرت و حاکمیتی فراوان نسبت به زنها دارند و پدرسالاری زیر مجموعه مردسالاری به حساب میآید؛ یعنی مردسالاری کلیتر و مفهومیتر از پدرسالاری است.
مردسالاری، نامی است برای نظام و ساختاری که از راه نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود، زنان را زیر سلطه دارد.
گاه به جای واژه مردسالاری از واژه پدرسالاری استفاده میشود که کار درستی نیست، زیرا پدرسالاری تنها به برخی از جنبههای این نظام اقتدار مردانه و به گروه خاصی از مردان اشاره میکند. در زبان انگلیسی برای هر دوی پدرسالاری و مردسالاری از واژه استفاده میشود.
میزان قدرت مردان نسبت به زنان در جوامع مختلف، متفاوت است. با این حال در تمام این جوامع مردسالار، مردان سهم بیشتری از مزایای اجتماعی همچون قدرت، ثروت و احترام دارند. تداوم قدرت نظام مردسالاری ناشی از دسترسی بیشتر مردان به مزایای ساختارهای قدرت در درون و بیرون از خانواده و همچنین واسطه تقسیم کردن این مزایای اجتماعی در جامعه است.
واژه مردسالاری در فمینیسم مفهوم مهمی است. هر یک از گرایشهای فمینیستی برای توصیف زیرِ سلطه بودن زنان به یکی از ویژگیهای مردسالاری اشاره میکنند. فمینیستهای سوسیالیست و فمینیستهای مارکسیست مردسالاری را بیشتر در جنبههای مادی و در رابطه با سرمایهداری بررسی میکنند و معتقدند شیوه تولید سرمایهداری به وسیله تقسیم کار جنسی ِ مردسالاری تقویت میشود و مناسبات طبقاتی سرمایهداری و تقسیم کار جنسی یکدیگر را تشدید میکنند. فمینیستهای رادیکال مردسالاری را با سلطه مردان یکی میدانند و معتقدند چون زنان از نظر جنسی کمارزشتر شمرده میشوند، «طبقه مرد» بر «طبقه زن» حاکم است. فمینیستهای روانکاو که مفاهیم روانکاوی را بهکار میگیرد معتقدند شکلگیری جنسیت زنانه و مردانه و معیارهای کاذب ناشی از آن، عامل ایجاد نظام مردسالاری و حذف زنان از تاریخ است.[
نشانه های مردسالاری نیز از این قرارند
** به کارگیری انواع خشونت از سوی مردان بر ضد زنان.
** محصور کردن زن در خانه و ممانعت از خروج منطقی و مشروع او.
** جهت دهی اجبارگونه نوع خوراک و مشی و منش زن و فرزندان مطابق میل و خواست مرد گرچه غیر منطقی و یا حتی غیر مشروع باشد.
** تحمیل کارهای دشوار و طاقت فرسا بر زن و وظیفه دانستن رسیدگی بی عیب و نقص و بی کم و کاست به امور مختلف منزل برای زن.
** جلوگیری غیر معقولانه و مستبدانه مرد از اشتغال سالم، مورد نیاز و مشروع زن در بیرون خانه.
** بی توجهی به حقوق مالی زن و قایل نشدن حق مالکیت برای او و امساک از پرداخت دیون و حتی مهریه او در صورت مطالبه.
البته آنچه گفته شد نمونه های روشن آن بود و ممکن است آثار دیگری نیز برای هر یک از آن دو وجود داشته باشد که از این قلم افتاده باشد."
به این مطلب می رسیم که چه چیزی باید حاکم بر زندگی باشد؟
علامه طباطبایی در تفسیر آیه می نویسد: «کثرت نیازمندی های انسان در زندگی دنیا به گونه ای که با انفرادی به سر بردن قادر به تأمین همه آنها نیست او را نیازمند حیات جمعی کرد که به دو صورت تحقق می پذیرد؛ یکی از راه به خدمت گرفتن فردی، فرد دیگر را و دیگری از راه همکاری و همیاری.» 2
خانواده که خود مهمترین و بنیادی ترین نهاد اجتماعی است، جز در سایه وجود اختلاف در مظاهر و مواهب وجودی هر یک از زن و مرد، پدید نمی آید. نهاد خانواده دارای اهداف و مقاصدی است که به تنهایی از هیچ یک از زن و مرد ساخته نیست و در حقیقت وقتی صفات موجود در مرد با ویژگیها و صفات موجود در زن جمع می شوند، نقصها تبدیل به کمال می شود و استعدادها و مواهب مختلف در مسیر واحدی قرار می گیرند و اهداف مورد نظر تحصیل می گردد.
قراردادها و مقررات زندگی، زمانی می تواند به روابط متقابل زن و شوهر، روح تازه ای بدمد و آن ها را به هدف « خانواده متعادل » نایل گرداند که براساس حق و حقیقت، تنظیم شود. حق، چه از جانب مرد و چه از جانب زن، باید پذیرفته شود. جنسیّت و سنّ و سال و تحصیلات، هیچ کدام در برابر کلام منطق و حق، نباید ارجحیّت پیدا کند. از این رو روند زندگی متعادل، باید به جانب این هدف باشد که مقرّرات و قواعد خانواده، منطق پذیر بوده، با فطرت انسانی مطابقت داشته باشد. مرد به حکم مرد بودن خود و زن به موجب زن بودن هیچ کدام نمی توانند سلیقه ها و نظرات خویش را بر دیگری اعمال کنند.
توصیه های تربیتی
**در تمامی مراحل زندگی، به ویژه زمان بحث و گفتگو، فقط خدا را در نظر بگیرید و برای رضای او سخن بگویید.
** در گفتگو با همسرتان، از منطق قوی و استواری کمک بگیرید و مطالب خود را به جای متکی کردن بر احساسات و جلب ترحّم، بر پایه های عقلانی و محکمه پسند، استوار نمایید. در این صورت موفقیت شما در تفاهم با همسر و تعادل زندگی، بیش از پیش خواهد بود.
با تلقین جنبه های منطقی به همسرتان، او را از یک شخصیت منطقی و موجّه، برخوردار سازید. حتی اگر همسرتان، برخورد منطقی ندارد، با تلقین این امر که او در خیلی موارد با روش منطقی موفقیت هایی کسب کرده است، شخصیتش را متحوّل سازید
** در هر موضوع مورد بحث یا اختلاف، خود را به آخرین اطلاعات در آن زمینه توانا کنید و راه های گوناگونی را که می تواند در تفهیم منظورتان به همسر موثر واقع شود، جستجو کنید و از طریق رسانه های گروهی و منابع علمی و مطالعاتی، با اطلاع کامل و اعتماد به نفس وارد گفتگو شوید.
** در برخی مراحل که پذیرفتن واقعیت از سوی همسرتان دشوار است و احتمالاً به غرور او لطمه وارد می کند، لحن سخن را به جای تحکّمی و دستوری، به جنبه پیشنهادی تغییر دهید؛ مثلاً جواب یک موضوع و عواقب احتمالی آن را برای همسرتان بازگو کنید و از او بخواهید که با بررسی همه جوانب، آنچه را که درست می داند، برگزیند. چنین شیوه ای، مقاومت او را کاهش خواهد داد.
با فرمت word و در 71 صفحه به همراه منابع و پرسشنامه
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1مقدمه
3
2-1 بیان مسئله
4
3-1 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
7
4-1 اهداف تحقیق
10
1-4-1 هدف کلی
10
2-4-1 هدف اختصاصی
10
5-1 پرسش تحقیق
10
6-1 مدل مفهومی تحقیق
11
7-1 فرضیه تحقیق
12
8-1 روش تحقیق
12
1-8-1 جامعه آماری و حجم نمونه
12
9-1 قلمرو زمانی و مکانی تحقیق
13
10-1 تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها و اصطلاحات پژوهش
13
1-10-1: شایسته سالاری
13
2-10-1 شایسته گزینی
14
3-10-1 شایسته پروری
15
4-10-1 شایسته داری
15
11-1 ساختار تحقیق
16
عنوان
صفحه
فصل دوم: مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
1-2 مقدمه
17
2-2 بخش اول مفاهیم نظری و تئوریک تحقیق
18
1-2-2- تعریف شایستگی
18
1-1-2-2 ضرورتهای شایسته سالاری
30
2-1-2-2 مبانی و اصول شایسته سالاری
30
3-1-2-2 محدودیتهای شایسته سالاری
31
4-1-2-2 ابعاد شایسته سالاری
32
5-1-2-2 شایستهخواهی
33
6-1-2-2 شایستهیابی
34
7-1-2-2 شایسته گزینی
35
8-1-2-2 شایستهگماری
38
9-1-2-2 شایستهپروری
39
10-1-2-2 شایستهداری
40
11-1-2-2 بررسی و مقایسه فراگرد شایسته سالاری و ناشایسته
44
12-1-2-2 شایسته سالاری و دامنه سازمانی آن
47
3-2 بخش دوم جامعه آماری تحقیق (صنعت لاستیک)
49
1-3-2 معرفی صنعت لاستیک
49
1-1-3-2 شرکت لاستیک البرز (کیان تایر)
50
2-1-3-2 شرکت ایران یاسا تایر ورابر
50
3-1-3-2 شرکت ایران تایر
51
4-1-3-2 لاستیک دنا
51
5-1-3-2 شرکت لاستیک پارس
52
6-1-3-2 گروه صنعتی بارز (مجتمع صنایع لاستیک کرمان)
52
7-1-3-2 شرکت آرتاویل تایر
52
8-1-3-2 شرکت لاستیک یزد (یزد تایر)
53
عنوان
صفحه
9-1-3-2 شرکت کویر تایر
53
4-2 پیشینه تحقیق
54
1-4-2 تحقیق های داخلی
54
2-4-2 تحقیق های خارجی
56