انقلاب مشروطیت حرکتی بزرگ در تاریخ معاصر ایران بود که قشرها و طیفهای مختلفی در آن مشارکت داشتند، هر چند سهم هر یک از آنان به یک اندازه نبود و اهداف آنان نیز با هم تفاوت داشت. اما به طور مشخص گروههای اجتماعی فعال در انقلاب مشروطه را میتوانیم به شش طیف تقسیم کنیم:
توده مردم
اوّل، آن بخش از جامعه است که بدنه و بستر عمومی انقلاب مشروطه را تشکیل میداد و از آن میتوانیم با عنوان «توده مردم» یاد کنیم. این توده مردم بهطور عمده شامل طبقات متوسط و فقیر شهری میشد و مهمترین و فعالترین بخش آن را کسبه و بازاریان و اهل حرف و صنعت تشکیل میدادند. البته در برخی مناطق روستایی، مانند گیلان، تلاطمهایی رخ داد ولی محور اصلی حرکت مشروطه را طبقه متوسط شهرهای بزرگ شکل میداد. این مردم بهطور عمده به وسیلة رؤسا و ریشسفیدان و کدخدایان محلات و اصناف و کلانتران و کدخدایان روستاها و ایلات و طوایف هدایت میشدند که تا آن زمان نقش مؤثری در ساختار اجتماعی ایران داشتند. یعنی توده مردم شهری و روستایی و عشایری به شکل آحاد منفرد و انبوهه (mob) کمتر فعال بودند و مشارکت مردم از طریق ساختارهای مدنی صورت میگرفت. تجلی این ساختار را در فرمان مشروطه مییابیم آنجا که به طبقات معین، یعنی شاهزادگان و علما و اعیان و ملاکین و تجار و اصناف، اجازه داده میشود که نمایندگان منتخب خود را برای عضویت در مجلس برگزینند.