حنجره ناحیه مرکزی گردن را اشغال می کند. این عضو در اطفال بالاتر از بالغین قرار دارد. غضروف کریکوئید در اطفال در سطح چهارمین جسم مهره گردنی و در بالغین در سطح هفتمین مهره گردنی است. غلاف کاروتید (شریان کاروتید، عصب واگ، و ورید ژوگولرانترن) در کمپارتمان جانبی گردن قرار گرفته و با حنجره مجاورت دارد. اسکلت سخت حنجره متشکل از تعدادی غضروف و یک استخوان است. هیوئید تنها استخوان مجاری هوایی است. بقیه ساختمانهای مستحکم حنجره همه غضروفیاند. غضروف تیرودید زیر استخوان هیوئید واقع میشود و غضروف کریکوئید زیر غضروف تیروئید است. حلقههایتراشه به غضروف کریکوئید متصلاند. در مورد حلقههای نای شاید دقیقتر آن باشد که به آنها تعل اسبهای نای بگوئیم. چون در قسمت خلفی نای وجود ندارند. استخان هیوئید به وسیله غشای تیروهیوئید به غضروف تیروئید متصل میشود و غضروف تیروئید متصل میشود و غضروف تیروئید به وسیله غشای کریکوتروئید به غضروف کریکوئید (انگشتری) وصل میشود.
تعداد صفحه: 36
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب چشم دید کلی ساختمان چشم نحوه تشکیل تصویر در چشم تطابق در چشم
تحرک چشم
مسیرهای عصبی مکانیزم تشکیل تصویر راههای بینایی به قشر مغز قشر بینایی سایر نواحی قشری آستیگماتیسم عیب شایع مکانیزم تشکیل تصویر ضایعه راههای بینایی
اطلاعات شگفت انگیز درباره چشم
بینی دید کلی ساختمان بینی بخش خارجی بینی (external nose) بخش داخلی یا حفره بینی (Nasal Cavity) حفره بینی از لحاظ بافت شناسی و وظایف آن ناحیه بویایی حفره بینی سلولهای بویایی (Olfactory Cells) سلولهای پشتیبان سلولهای قاعدهای سینوسهای مجاور بینی (paranasal sinuses) بوها چگونه ادراک می شوند؟
بیماریهای بینی
کورک بینی خون دماغ (Epistaxis) سینوزیت مزمن گوش مقدمه کیفیت صوت تعادل و حرکت مکانیسم شنوایی حس تعادل حرکت خطی و وضعیت ایستا(ساکن static ) راههای ارتباطی گوش خارجی، گرفتن امواج گوش میانی : ارتعاشات مفید گوش داخلی : شروع تحریکات عصبی گوشها و تعادل
مختصری در مورد آناتومی گردن:
ساختار اسکلتی:
آناتومی گردن
ساختار عضلانی:
دندان
دندانهای شیری (Deciduous Teeth)
دندانهای دایمی (Dermanent Teeth)
دندانهای پیش
دندانهای نیش
دندانهای آسیای کوچک
دندانهای آسیای بزرگ
دندان عقل
ساختمان دندان
مغز دندان
عاج
مینا
سیمان دندان
لیگمان دور دندان
لثه (ْgum)
چشم دید کلی
لایه شبکیه داخلیترین لایه کره چشم است که در طرف جلو تقریبا تا جسم مژگانی گسترش مییابد. شبکیه از 10 لایه درست شده و محتوی سلولهای استوانهای و مخروطی است که گیرندههای بینایی هستند، به علاوه 4 نوع نورون به اسامی سلولهای دوقطبی ، عقدهای ، افقی و آماکرین. استوانهها و مخروطها که بلافاصله بعد از لایه مشمیه قرار دارند با سلولهای دو قطبی سیناپس میدهند و سلولهای دو قطبی با سلولهای عقدهای سیناپس میدهند. آکسون سلولهای عقدهای متقارب شده و کره چشم را به صورت عصب بینایی ترک میکنند.
عصب بینایی چشم را در نقطهای حدود 3 میلیمتر در داخل و اندکی در بالای قطب خلفی کره چشم ترک میکند و رگهای خونی شبکیه نیز در همین نقطه وارد کره چشم میشوند. محل خروج عصب بینایی صفحه بینایی (Optic disk) نام دارد، به علت فقدان گیرندههای بینایی نقطه کور نیز نامیده میشود. در قطب خلفی چشم یک نقطه فرو رفته وجود دارد که لکه زرد (Macala Lutea) نام دارد و فقط حاوی سلولهای مخروطی است. تغذیه قسمت عمده شبکیه از عروق مشیمه تامین میشود و فقط در مرکز عصب بینایی از انشعابات شریان هیالوئید ، استفاده میکند.
ساختمان چشم
از لحاظ نوری مجموعه ای از دیوپترهای کروی چشم را تشکیل می دهد. اولین دیوپتر کروی قرنیه چشم است که هوای بیرون را از لایه زلالیه چشم جدا می کند. مردمک چشم که دیافراگم دهانه چشم است، یک دیافراگم قابل کنترل است. در واقع یک دهانه اتوماتیک است که می تواند بسته به شدت نور ، قطرش را بین 2 تا 8 میلی متر تغییر دهد. زمانی که شدت نور زیاد است، برای اینکه نور کمی به داخل چشم برسد، قطر مردمک 2میلی متر می باشد. عدسی چشم از تعداد بسیار زیادی دیوپتر تشکیل یافته است که ضریب شکست آنها از مرکز نوری عدسی به طرف کناره ها ، به طور مرتب در حال کاهش است تا به دیوپتر خارجی میرسد. در کناره های عدسی ماهیچه های مژگانی وجود دارد که ضخامت عدسی به کمک آنها ، برای مشاهده اجسام دور و نزدیک ، تنظیم می شود. درون چشم شامل مایعی به ناممایع زجاجیه است. شبکیه چشم که صفحه حساس به نور است از سلولهای استوانه ای و مخروطی شکل تشکیل یافته است که حساسیت آنها در تمام سطح شبکیه یکسان نیست.
حساسترین قسمت شبکیه به نور ، لکه زرد چشم است و این نقطه محل تلاقی محور اصلی سیستم چشم با شبکیه می باشد. در واقع وقتی به یک جسم با دقت نگاه می کنیم، می خواهیم تصویر جسم را بر روی لکه زرد بیندازیم.
نحوه تشکیل تصویر در چشم
قطر سلولهای مخروطی و استوانه ای در حدود 4.5 میکرون است. هر کدام از این سلولها به منزله یک فتودیود می باشند. وقتی نور بر روی این سلولها می افتد، آنها را تبدیل به الکتریسیته می کند و از طریق اعصاب چشم ، الکتریسیته تولید شده روی سلولهای چشم ، به مغز منتقل میشود و بینایی شکل میگیرد. چشم قادر به رویت تمام اجسام دور و نزدیک و در سطوح مختلف میباشد.
رویت واضح اجسام در چشم به علت ساختار چشم و تطابق در چشم و تحرک چشم میباشد. این سه عامل باعث میشوند که چشم منطقه وسیعی را در فاصله های مختلف واضح ببیند. اگر جسم را از بینهایت تا فاصله 15 متری بیاوریم، در تمامی این حالات تصویر جسم بر روی یک سلول از شبکیه درچشم می افتد و آن جسم برای چشم به منزله یک نقطه خواهد بود.
تطابق در چشم
عدسی چشم یک عدسی اتوماتیک است، بدین معنی که می تواند با تغییر دادن شعاع انحنای دیوپترهای تشکیل دهنده چشم ، فاصله کانونی خود را تغییر دهد. تنظیم فاصله کانونی در چشم و واضح کردن تصویر بر روی شبکیه ، عمل تطابق نام دارد. این عمل از 15 متر که حداکثر رویت میباشد تا 15 سانتی متر که حداقل رویت میباشد، انجام میگیرد.
تحرک چشم
اگر مخروطی را درنظر بگیریم که راس آن بر روی لکه زرد چشم است، زاویه ای که تحت آن می توانیم اجسام را ببینیم، 50 دقیقه است. زاویه دید چشم در حالت معمولی 60 درجه است. اگر حرکت چشم در کاسه خودش را هم اضافه کنیم چشم می تواند زاویهای حدود 160 درجه را به طور همزمان رویت کند.
مسیرهای عصبی
آکسونهای سلولهای عقدهای در عصب بینایی و راه بینایی به طرف عقب سیر کرده و در جسم زانویی خارجی یعنی بخشی از تالاموس ختم میشوند. فیبرهای مربوط به هر نیمه طرف بینی شبکیه در کیاسمای اپتیک تقاطع میکنند. در جسم زانویی فیبرهای مربوط به نیمه طرف بینی شبکیه و نیمه گیجگاهی شبکیه مقابل روی سلولهایی سیناپس میدهند که آکسونهای آنها راه زانویی - کالکارینی را تشکیل میدهند. این راه به سوی لوب پس سری قشر مغز سیر میکند. ناحیه پذیرای اولیه بینایی در اطراف شیار کالکارین واقع شده است.
شاخههایی از آکسونهای سلولهای عقدهای از راه بینایی به ناحیه پیش بامی (prectectal) مغز میانی میروند و در آنجا ارتباطاتی برقرار میکنند که منجر به بروز رفلکسهای بینایی و حرکات چشم میشوند. آکسونهای سلولهای عقدهای دیگر مستقیما از کیاسمای اپتیک به هستههای فوق کیاسمایی در غده هیپوتالاموس میروند و در آنجا منجر به ایجاد نوعی از ریتمهای آندوکرینی و سایر ریتمهای شبانه روزی وابسته به نور میشوند.
مکانیزم تشکیل تصویر
چشمها انرژی طیف مرئی نور را به پتانسیلهای عمل در عصب بینایی تبدیل میکنند. طول موج نور مرئی بین 700 -400 نانومتر قرار دارد. تصاویر اشیاء موجود در محیط روی قرنیه متمرکز میشوند. پرتوهای نوری که به شبکیه برخورد میکنند، پتانسیلهایی در سلولهای استوانهای و مخروطی تولید میکنند. از یک نظر پروراندن اطلاعات بینایی در شبکیه ، تشکیل سه تصویر را شامل میشود، تصویر نخست که بوسیله عمل نور روی گیرندههای نوری تشکیل میشود، در سلولهای دو قطبی به تصویر دوم تبدیل میشود و این تصویر دوم به نوبه خود به تصویر سوم در سلولهای عقدهای تبدیل میگردد.
در هنگام تشکیل تصویر دوم ، سیگنال حاصله بوسیله سلولهای افقی دچار تغییراتی میشود و در هنگام تشکیل تصویر سوم ، این سیگنال بوسیله سلولهای آماکرین دستخوش تغییر میگردد. تغییرات اندکی در طرح ایمپالس در اجسام زانویی خارجی بوجود میآید و لذا تصویر سوم به قشر پس سری میرسد و ایمپالسهای فرستاده شده در آنجا احساس بینایی را بوجود میآورند........................
تعداد صفحه: 31
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
دستگاه گردش خون
قلب انسان
ساختمان قلب
ویژگیهای ماهیچهی قلب
بافت گرهی و خودکار قلب
دستگاه گوارش
معده و مری
روده کوچک
روده بزرگ
دستگاه درونریز
مغز
سیستم بطنی
خون رسانی مغزی
آسیبشناسی
دستگاه ادراری
پوست
پوست متشکّل از دو لایهٔ اصلی است:
محافظت و احساس
یک لایه واکنش گر
رشد و ترمیم
استخوانبندی یا اسکلت انسان
دو نوع اسکلت وجود دارند :
اسکلت داخلی (endoskeleton)
اسکلت خارجی (exoskeleton)
آسیب دیدگی های رایج دربدن انسان
پیشگیری و درمان
پیشگیری و درمان:
پیشگیری و درمان:
پیشگیری و درمان
پیشگیری و درمان
پیشگیری و درمان
پیشگیری و درمان
پیشگیری و درمان
پیشگیری و درمان
پیشگیری و درمان
پیشگیری بهترین درمان است
عوامل شایع آسیب دیدگی های بدن سازی
1)تمرین با فرم نا صحیح حرکات
۲) تمرین با وزنههای بسیار سنگین
۳) گرم کردن نا صحیح
۴) انجام تمرینات مشکل آفرین
۵) تقلب
۶) فشار مرتب و بیش از حد روی یک مفصل خاص
۷) عدم توجه به نصیحتهای افراد خبره
۸) تنفس نا صحیح
۹) نبودن مراقب
۱۰) فرسوده شدن مفاصل
منابع
مقدمه
بدن انسان، کل ساختار انسان است که سر، گردن، تنه (سینه و شکم)، دو بازو و دستها و دو ساق پا و پاها را شامل میشود. هر قسمت بدن از انواع مختلف سلول تشکیل شده است. تعداد سلولهای بدن انسان حدود ۳۷٫۲ تریلیون تخمین زده شدهاند. این عدد از دادههای جزئی بدست آمده است و به عنوان نقطه شروع برای محاسبات بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. این عدد از تعداد همه سلولهای اندامهای بدن و نوع سلول هایشان بدست آمده است. اجزای سازنده بدن انسان نشان میدهد که بدن از تعدادی عناصر خاص در نسبتهای مختلف تشکیل شده است.
بدن انسان میتواند ناهنجاریهای آناتومیک غیر پاتولوژیک را نشان بدهد. فیزیولوژی بر روی سیستم اعضای بدن و عملکردشان تمرکز دارد. سیستمها و مکانیزمشان در راستای حفظ هومئوستاز بدن عمل میکنند.
مطالعه بدن انسان شامل کالبد شناسی و فیزیولوژی میباشد. کالبدشناسی انسان یکی از شاخههای کالبدشناسی است. این رشته به بررسی اندامها و دستگاههای اندامهای بدن انسان میپردازد. تن انسان مانند تن همه جانوران از چندین دستگاه درست شده است که این دستگاهها از اندامها و ایشان از بافتها و این بافتها از یاختهها درست شدهاند. کالبدشناسی کاری به بررسی بافتها یا یاختهها ندارد و تنها به شناخت اندامها و کارکرد آنها میپردازد. شناخت بافتها مربوط به بافتشناسی و بررسی یاختهها مربوط به یاختهشناسی میشود.
دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون (به انگلیسی Cardiovascular system) یکی از دستگاههای بدن است که کارش به گردش درآوردن خون در بدن به منظور رساندن غذا (آمینواسید، الکترولیت، لنف)، انواع گازهای مورد مصرف بدن همچون اکسیژن و دفع مواد زاید حاصل از متابولیزم سلول هاست. بطور کلی، چرخش خون در بدن به دو چرخه(گردش) ششی، که در حین آن خون توسط قلب به درون ششها هدایت شده و در آنجا اکسیژن دریافت میکند، و چرخه سیستمیک (کل بدن منهای بخش گازی ریه)، که در حین این چرخه خون توسط قلب به کل بدن هدایت شده و اکسیژن و مواد غذایی را به کل سلولهای بدن میرساند.
دستگاه گردش خون شامل تمام رگهای بدن به استثنا رگهای لنفی بوده و یک سیستم بسته محسوب میگردد و بنابراین سلولها و اجزای خون هرگز از رگها خارج نمیگردند. لازم به یادآوری است که در گونهای از بی مهرهگان، سیستم گردش خون، یک سیستم باز محسوب میگردد.
بدن یک فرد بالغ بطور متوسط دارای ۴٫۷ تا ۵٬۷ لیتر خون میباشد، که در برگیرنده پلاسما، سلولهای قرمز خون، سلولهای سفید خون، و سایر اجزا میباشد.
قلب انسان
قلب یکی از اجزای اصلی دستگاه گردش خون در انسانهاست و با ضربانهای خود خون را در رگها جاری میسازد. بجز ماهیها که دستگاه گردش خون ساده دارند، دیگر مهرهداران دارای گردش خون مضاعف هستند. در جریان خون ساده خون تیره که تراکم دیاکسیدکربن بالا دارد، به قلب میآید. با ضربان قلب به آبششها رفته و پس از اینکه گازها را مبادله کرد بدون بازگشت به قلب، به طرف بافتهای بدن میرود. در گردش خون مضاعف خون حاوی دیاکسیدکربن بالا پس از قلب به ششها رفته اکسیژن و دیاکسیدکربن را مبادله میکند و به قلب باز میگردد. پس از آن به گردش عمومی خون هدایت میشود و به سمت بافتها و اندامها میرود. قلب خزندگان، پرندگان و پستانداران چهار حفرهای میباشد. دو حفرهی بالا، دهلیز و دو حفرهی پایین بطن نام دارند. خون از سمت راست قلب به سمت شش ها میرود که این مسیر را گردش خون کوچک ششی مینامند. خونی که از ششها میآید به سمت چپ قلب وارد میشود و از آنجا به سایر نقاط بدن منتقل میشود، این گردش را گردش بزرگ مینامند.
ساختمان قلب
قلب به وسیلهٔ دو صفحهٔ عمود بر هم به چهار حفره تقسیم میشود، دهلیز چپ و راست، بطن چپ و راست. دهلیز راست در قدام دهلیز چپ قرار دارد و بطن راست در قدام بطن چپ. دیواره قلب شامل سه لایه است:
لایه داخلی پوشش حفرههای دهلیز و بطن است. لایه میانی ماهیچهای و ضخیم، بخش قابل انقباض قلب است و لایه خارجی پوشش پیوندی یا آبشامهٔ قلب را میسازد. بافت گرهی نوع دیگری از بافت ماهیچهای در قلب است که کار هدایت و تولید تحریک های قلبی را بر عهده دارد.
ویژگیهای ماهیچهی قلب
میوکار دهلیزها و بطنها به شکل تارهایی ماهیچهای و مستقل به انقباض در میآیند. تارهای ماهیچهای به هم متصل هستند و تحریک را به یکدیگر منتقل میکنند. بافتی عایق در محل اتصال ماهیچهی دهلیزها به ماهیچهی بطنها وجود دارد و از انتشار تحریک بجز طریق بافت گرهی خودداری میکند. قلب ماهیچهای است خودکار وبافت گرهی مرکز بوجود آمدن تحریک و انقباض آن است. سرعت انقباض قلب وابسته به اعصاب قلب است. منقبض شدن ماهیچهی قلب سیستول نامیده میشود و دیاستول بازگشت آن به حال آرامش است.
بافت گرهی و خودکار قلب
بافت گرهی (بافت هادی به خاطر نقش هدایت کنندهی آن) میوکارد قلب را تحریک میکند. همهی تارهای ماهیچهای قلب در جنین قادر به انقباض هستند، ولی با تمایز یافتن بافت ماهیچهای قلب و افزایش قدرت انقباض تارها، این خاصیت میوکارد از بین میرود و فقط بافت گرهی قلب است که این ویژگی را حفظ میکند. بافت گرهی قلب از یک گره سینوسی - دهلیزی، یک گره دهلیزی - بطنی و رشتههایی در دیوارههای بین دو بطن و درون میوکارد بطنها ساخته شده است. گره اول که گره پیشاهنگ نامیده میشود جایگاه آغاز تحریکات طبیعی قلب است. محل این گره در پشت دیوارهی پشتی دهلیز راست، زیر منفذ بزرگ سیاهرگ زبرین است. گره پیشاهنگ بزرگتر از گره دهلیزی - بطنی است. تحریک تارهای ماهیچهای این گره متناوب و خودبخودی است، به سایر تارهای بافت میوکارد قلب منتقل شده، آنها را به انقباض در میآورد. گره دهلیزی – بطنی کمی متمایل به دهلیز راست و در حد فاصل بین دهلیزها و بطنها است. رشته هایی از بافت گرهی، گرههای سینوسی – دهلیزی و دهلیزی - بطنی را به هم متصل میکنند. تحریک در گره سینوسی – دهلیزی ایجاد شده تمام ماهیچهی دهلیزها را فرا میگیرد، به گره دهلیزی – بطنی میرسد و به تارهای گرهی دیوارهی بین دو بطن منتقل میشود. سپس به نوک بطن و سراسر بافت گرهی میوکارد منتقل میشوند و سرانجام در میوکارد قلب انتشار مییابند. سرعت انتشار تحریک در گره دهلیزی – بطنی و تارهای بین دو بطن کم است و در شبکهی گرهی دیوارهی میوکارد زیاد. تحریک همزمان در ماهیچهی هر دو بطن پخش میشود.
دستگاه گوارش
دستگاه گُوارش یکی از دستگاههای فعال در بدن انسان و بعضی از جانداران است. این دستگاه در انسان و مهرهداران به صورت لولهٔ گوارشی، و در جانوران تکامل نیافته مثل اسفنجها یا کیسهتنان به صورت کیسهٔ گوارشی وجود دارد. باید توجه داشت که دستگاه گوارش در جانوران براساس نوع غذایی که میخورند به شکلهای مختلفی وجود دارد. اما به طور کلی دستگاه گوارش آنها از چهار بخش بلع، گوارش، جذب و دفع تشکیل شدهاست. بعضی از جانوران که به صورت انگل زندگی میکنندمانند کرم کدو اصلاً دستگاه گوارش ندارند و به طور مستقیم و با عمل انتشار مواد غذایی تجزیه شده را از طریق پوست وارد بدن خود کرده و مورد استفادهٔ سلولهای خود قرار میدهند (مثل کرم کدو)
دستگاه گوارش انسان که از دهان تا مقعد امتداد دارد، از لولهٔ گوارشی و غدههای گوارشی تشکیل شدهاست و حدود هفت متر طول دارد. غدد گوارشی شامل غدههای بزاقی، غدههای دیوارهٔ معده و روده، پانکرآس و کبد است. لولهٔ گوارشی نیز شامل دهان، حلق، سرخنای (مِری)، معده، رودهٔ باریک، رودهٔ بزرگ و راستروده میشود. هر چیزی که وارد معده میشود با آنزیمهای درون معده مخلوط میگردد تا با اجزا ساده تری تجزیه شود. سپس این مخلوط از معده خارج شده و به رودهها میرود تا از آنجا، مواد غذایی تجزیه شده جذب جریان خون شوند. مواد غذایی تجزیه شده از طریق جریان خون به سرتاسر بدن میروند و در اختیار یاختههای بدن قرار میگیرند تا در آنها مصرف شده و یا ذخیره شوند. اجزای غذایی که جذب نمیشوند از بدن دفع میگردند (از طریق مدفوع)
معده و مری
پس از جویده شدن غذا، زبان بالا میرود و به کام میچسبد. پس از آنکه گیرندههای مکانیکی گلو تحریک شدند زبان کوچک نیز بالا میرود و راه بینی را میبندد. اپیگلوت نیز راه نای را بسته و به این ترتیب غذا وارد مری میشود و توسط حرکات دودی ماهیچههای حلقوی مری به دهانهٔ معده میرسد. این بخش که کاردیا نام دارد در حالت عادی منقبض بوده و مانع بازگشت غذا از درون معده به مری میشود. وقتی امواج دودی به کاردیا میرسند باعث بازشدن آن و ورود غذا به درون معده میشوند. آنگاه معده توسط آنزیمها و حرکات خود غذا را به مادهای خمیری به نام کیموس تبدیل میکنند.
مواد ترشحشده به درون معده عبارتاند از موسین (که با تشکیل لایهای قلیایی از موکوز از دیواره معده در برابر شیرهٔ اسیدی معده محافظت میکند)، اسید کلریدریک، فاکتور داخلی معده (که باعث جذب ویتامین ب۱۲ میشود)، چند پروتئاز که به طور کلی پپسینوژن خوانده میشوند و باعث تجزیهٔ پروتئینها به اسیدآمینه میشوند و گاسترین (محرک ترشح اسید کلریدریک).
روده کوچک
روده کوچک شما دارای سه قسمت میباشد. اولین قسمت روده کوچک که درست بعد از معده قرار دارد را اصطلاحاً " اثنی عشر «یا دوازدهه ویا» دئودنوم " (Duodenum) مینامند، که کوتاهترین قسمت روده کوچک میباشد. دو قسمت دیگر روده کوچک که بعد از دوازدهه (اثنیعشر) قرار دارند به ترتیب عبارتاند از تهیروده (Jejunum) و درازروده[۱] (Ileum) که به روده بزرگ متصل میگردد. وقتی غذا از معده وارد دوازدهه میشود، به علت مخلوط بودن با اسید معده، هنوز اسیدی میباشد. در محل دوازدهه، یک شیره گوارشی قلیایی به این غذا اضافه میگردد تا حالت اسیدی آن را خنثی نماید. این شیره گوارشی از عضوی که در قسمت زیر معده قرار دارد و به آن اصطلاحاً لوزالمعده گفته میشود ترشح میگردد، که حاوی آنزیمهایی است که باعث ادامه هضم غذا میشود. صفرا نیز در همین محل به غذا اضافه میگردد صفرا مایعی سبز رنگ است که در کبد شما ساخته میشود و سپس از کبد به کیسه صفرا وارد میگردد تا در آنجا ذخیره شود. این صفرا به حل شدن مواد غذایی چرب کمک مینماید. وقتی که شیره گوارشی وظیفه خود را انجام داد، مواد غذایی اصلی به اجزا ساده تر خود تجزیه میشوند که عبارتاند از:
پروتئینها به آمینو اسیدهها تجزیه میشوند
کربو هیدراتها به گلوکز و سایر قندهای ساده تر تبدیل میشوند
چربیها به اسیدهای چرب و گلیسرول تجزیه میگردند
در قسمتهای پایین تر روده کوچک (یعنی در تهیروده و درازروده)، فراورده نهایی غذای گوارده از طریق دیواره روده کوچک به جریان خون جذب میگردند. بر اثر انقباضات موجی شکل عضلات دیواره رودهها، غذا در طول روده حرکت کرده وبه جلو میرود. این حرکت را اصطلاحاً " پریستالسیس «(peristalsis) مینامند. دیواره رودهها صاف نیست بلکه دارای میلیونها برجستگی انگشت مانند به نام» پرز" (Villi) میباشد. این پرزها باعث میشود که سطح وسیعی در رودههای شما ایجاد شود تا جذب غذاها بهتر صورت گیرد. ویتامینهای محلول در آب و مواد معدنی در این مرحله، جذب جریان خون میشوند. وقتی که مواد غذایی جذب جریان خون شد، باقیمانده غذایی که هضم نشدهاست وارد روده بزرگ میگردد بدن شما میتواند بعضی از مواد غذایی، مثل آنهایی که ایجاد انرژی میکنند و بعضی از ویتامینها و مواد معدنی را ذخیره نماید. اضافی مواد غذایی که بدن نمیتواند آنها را ذخیره نماید از طریق مدفوع از بدن خارج میگردد. سلولهای دیوارهٔ پرزها برجستگیهای کوچکتری یه نام ریزپرز دارند.
روده بزرگ
روده بزرگ شامل کولون (Colon)، راستروده (Rectum) و مقعد میباشد. طول روده بزرگ حدود یک متر است. آبی که برای هضم غذاها مورد استفاده قرار گرفت بود در روده بزرگ باز جذب میشود و باعث میشود که مدفوع بدون آب و خشک ایجاد شود.
هنگامی که مدفوع به راست روده میرسد، بر اثر انقباضات واکنشی که در راستروده ایجاد میشود و ماهیچههای دریچه یا اسفنکتر مقعد را شل مینماید، احساس دفع مدفوع به شخص دست میدهد. اسفنکترهای مقعد، ماهیچههای حلقوی شکلی میباشند که کنترل بازشدن و بسته شدن مقعد را در اختیار دارند. معمولاً حدود یک تا سه روز طول میکشد که غذا از دهان تا مقعد برسد. بعضی از افراد روزی دو یا سه بار مدفوع میکنند، در حالیکه سایرین روزی یک بار و بعضیها نیز هر دو یا سه روز یک بار مدفوع میکنند که تمام این موارد طبیعی هستند.
دستگاه درونریز
دستگاه درونریز به همراه دستگاه عصبی نقش هماهنگ و تنظیم کردن فعالیتهای بدن را بر عهده دارد. این دستگاه به کمک هورمونهای مترشحه از غدد درونریز به انجام.................
تعداد صفحه: 54
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
آناتومی مفاصل زانو
مفصل تیبیوفمورال
مفصل پاتلوفمورال
شکل 1
شکل 2 - نمای مایل زانو از پشت
شکل 3- نمای نیمرخ زانو
شکل 4 - نمای زانو از پشت
شکل 5- زیر استخوان کشکک و پشت تاندون عضله چهارسر بافت چربی وجود دارد که در تصویر بالا به رنگ خاکستری نشان داده شده است
آناتومی مینیسک زانو
شکل 6
مهمترین وظایف منیسک عبارتند از
شکل 7
شکل 8- در تصویر بالا نواحی قرمز و سفید منیسک دیده میشود
شکل 9 - تصاویر بالا در حین آرتروسکوپی زانو تهیه شده است. گردی سفید در بالا غضروف کندیل ران و سفیدی پایین غضروف پلاتوی تیبیا است و در بین آن دو منیسک دیده میشود
شکل 10 - تصاویر بالا در حین آرتروسکوپی زانو تهیه شده اند. در تصویر سمت راست منیسک سالم دیده میشود که در زیر آن وسیله فلزی جراح قرار گرفته است و در تصویر سمت چپ
شکل 11 - تصویر بالا منیسک را نشان میدهد که در دو ناحیه آسیب دیده است
شکل 12
آناتومی غضروف زانو
شکل 13 - در تصویر بالا دیده میشود که سطح بالایی پلاتوی تیبیا و سطح پشتی کشکک و سطح زیرین و جلویی پایین استخوان ران از غضروف پوشیده شده است.
آناتومی رباط یا لیگامان ها زانو
رباط جانبی داخلی یا لیگامان کلترال مدیال
رباط جانبی خارجی یا لیگامان کلترال لترال
شکل 14- در داخل زانو هم دو رباط یا لیگامان دیگر قرار دارند که به آنها رباط های صلیبی یا متقاطع میگویند. این رباط ها عبارتند از
رباط متقاطع یا صلیبی جلویی یا قدامی
رباط متقاطع یا صلیبی پشتی یا خلفی
شکل 15 - در تصویر بالا دیده میشود که چهار رباط اصلی زانو مفصل را مهار میکنند
شکل 16 - تصویر بالا در حین آرتروسکوپی زانو تهیه شده و رباط های متقاطع زانو را نشان میدهد. در زیر PCL وسیله فلزی جراح قرار دارد.
آناتومی کپسول مفصلی زانو
شکل 17- در تصویر بالا کپسول مفصل زانو به رنگ فیروزه ای دیده میشود
شکل 18 - در تصویر بالا دیده میشود که کپسول مفصل زانو در قسمت جلو تا بالای جلوی استخوان ران امتداد یافته است
آناتومی بورس ها ی زانو
شکل 19
شکل 20
آناتومی عضلات زانو
شکل 21
شکل 22
شکل 23
شکل 24
شکل 25
آناتومی رگ ها و عصب ها زانو عصب ها
شکل 26 – تصاویر عسب زانو
رگ ها
.شکل 27 – تصاویر شریان های زانو
آسیب های زانو
شکل 28 – تصویر رباط و منیسک
آسیب ناشی از فشار
آسیب ناشی از پیچیدگی
کبودی عضلات زانو
کبودی کپسول مفصلی
التهاب کیسه زلالی اطراف زانو
علائم و تشخیص
آسیب رباط ها
نشانه ها
ارزیابی
درمان
کشیدگی و پارگی رباط های صلیبی
شکل 29
نشانه ها
درمان
پارگی های تاندونی
شکل 30 – تاندون ها ، کشک و استخوان زانو
نشانه ها
درمان
آسیب منیسک
شکل 31
علائم آسیبدیدگی منیسک
درمان موارد حاد
آسیب های ورزشی زانو
پارگی رباط صلیبی قدامی (ACL)
شکل 32
علائم پارگی ACL شامل موارد زیر است:
جراحی بازسازی زانو
شکل 33
شکل 35
شکل 36
فرآیند جراحی
ایجاد تونل استخوانی (Core Decompression):
شکل 37
کاشت استخوان:
تصحیح شکل استخوان (استئوتومی):
تعویض مفصل
منابع:
مقدمه
زانو مفصلیاست که سه استخوان ران، درشت نی و کشکک در ساختمان آن شرکت دارند.مفصل زانو به وسیله یک کپسول مفصلی، غشاء سینوویال(حاوی مایع سینوویال) و رباط ها احاطه می شود.مایع سینوویال باعث کاهش اصطکاک حرکت می گردد. و همچنین در تغذیه غضروف های مفصل نقش دارد. در مفصل زانو، انتهای استخوان ران با سر استخوان درشت نی (استخوان بزرگ تر ساق پا) کنار هم قرار می گیرند.دو برجستگی استخوانی در دو طرف انتهای استخوان ران وجود دارند که به آنها "کندیل" می گویند. این کندیلها روی سطح فوقانی استخوان درشت نی قرار می گیرند.این سطح را "کفه درشتنی" می گویند. این کفه به دو قسمت بیرونی و درونی تقسیم می شود. درشت نی در شیار خاصی میان دو کندیل استخوان ران، می لغزد.
استخوان کوچک تر ساق پا (نازک نی)، وارد مفصل زانو نمیشود. این استخوان، مفصل کوچکی را تشکیل می دهد که آن را به یک طرف درشت نی وصل می کند. این مفصل چندان حرکتی ندارد. غضروف مفصلی، مادهای است که انتهای استخوانها در هر مفصل را می پوشانند. این ماده در اغلب مفاصل بزرگ تر حدود ۲/۵سانتی متر ضخامت دارد. این ماده، سفید و درخشان است و قوامی لاستیکی دارد. غضروف مفصلی یک ماده لغزنده است که اجازه می دهد سطوح استخوانی بدون آسیب دیدن، روی هم بلغزند. کارکرد غضروف مفصلی این است که ضربات وارده را جذب و یک سطح کاملاً صاف ایجاد کند تا حرکت استخوانها آسان شود. تقریباً در هر نقطه ای از بدن که دو سطح استخوانی در مقابل هم حرکت می کنند، این غضروف مفصلی وجود دارد. در زانو غضروف مفصلی، انتهای استخوان ران، سر استخوان درشت نی و پشت استخوان کشکک را می پوشاند.
آناتومی مفاصل زانو
زانو بزرگترین مفصل بدن بوده و هم حرکات لولایی بصورت خم و باز شدن دارد و هم تا حدودی میتواند حرکات چرخشی حول محور طولی را انجام بدهد. مفصل زانو بیش از هر مفصل دیگری در بدن مستعد آسیب دیدن است و این به خاطر نیروهای زیادی است که این مفصل باید تحمل بکند. در حین راه رفتن نیرویی معادل 1.5 برابر وزن بدن به زانو وارد میشود. در حین بالا رفتن از پله 4-3 برابر و در حین چمباتمه زددن یا دو زانو نشستن این مقدار به 8 برابر وزن بدن افزایش میابد.
زانو از کنار هم قرار گرفتن سه استخوان درست شده است. قسمت پایینی استخوان ران در بالا و قسمت بالایی استخوان درشت نی (تیبیا Tibia) در پایین مهمترین استخوان های تشکیل دهنده زانو هستند. در قسمت جلوی پایینترین قسمت استخوان ران استخوانی به نام کشکک یا پاتلا Patella قرار گرفته است. در کنار استخوان درشت نی هم استخوان نازک نی ( فیبولا Fibula) قرار دارد. پس زانو در واقع دو مفصل است که عبارتند از
شکل 1
وقتی از مفصل زانو صحبت میشود معمولا مقصود مفصل تیبیوفمورال است مگر اینکه نام دیگری ذکر شود. البته مفصل تیبیوفیبولار بالایی Superior tibiofibular joint که از کنار هم قرار گرفتن سر بالایی استخوان فیبولا و استخوان تیبیا ( درشت نی) درست شده است هم در کنار مفاصل بالا است ولی کپسول مفصلی آن از مفاصل قبل جدا است. این مفصل حرکات کمی دارد.
انتهایی پایینی استخوان ران یا فمور Femur بزرگ و پهن شده و بصورت دو نیمکره درآمده که در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و به هر کدام از آنها کندیل Condyle میگویند. پس انتهای پایینی یا تحتانی استخوان ران دو کندیل داخلی یا مدیال Medial condyle و خارجی یا لترال Lateral condyle دارد. انحنای کندیل ها در قسمت عقب کمتر از جلو است و این شکل خاص موجب میشود تا لیگامان های جانبی یا کلترال زانو در حالت فلکشن یا خم، کمی شل تر شده و اجازه دهند تا در این وضعیت ساق تا حدودی حول محور طولی خود چرخش داشته باشد.
شکل 2 - نمای مایل زانو از پشت
شکل 3- نمای نیمرخ زانو
این کندیل ها بر روی سطح بالایی استخوان درشت نی یا تیبیا قرار گرفته اند. بالای استخوان درشت نی بصورت حجیم و بزرگتری درآمده و در سطح بالایی آن یک سطح تقریبا صاف ایجاد شده که به آن صفحه یا پلاتوی تیبیا Tibial plateau میگویند. پلاتوی تیبیا شامل دو قسمت داخلی و خارجی است و در وسط آن دو برجستگی های خاری شکلی وجود دارند که به آنها برجستگی یا امی ننس های تیبیا Tibial eminence میگویند. دو امی ننس داخلی و خارجی در وسط پلاتوی تیبیا وجود دارد.
کندیل های استخوان ران بر روی دو سطح داخلی و خارجی پلاتوی تیبیا قرار میگیرند. بین دو کندیل داخلی و خارجی استخوان ران شیاری وجود دارد که استخوان کشکک بر روی این شیار قرار گرفته و میتواند بر روی شیار به سمت بالا و پایین حرکت کند. به این شیار، شیار پاتلوفمورال Patellofemoral groove میگویند.
تعداد صفحه: 16
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
طرح جابر بن حیان مورد نظر دارای:
- تیتر مربوط به طرح با طراحی زیبا و رنگی
- مقدمه
- اهداف
- سوالات تحقیق که در متن به آن جواب داده می شود
- (تحقیق زمینه ای) چندین صفحه توضیحات در باره موضوع و مسئله طرح
- نمودار
- نتیجه گیری
- تشکر و قدردانی از معلم و مدیر
- منابع
- کادر تهیه کنندگان
- تصاویر مربوط به موضوع طرح
- با طرح های رنگی زیبا و جذاب
****طراحی رنگی و جذاب کادرها و نوشته ها****
++++ کاملا قابل ویرایش و تغییر و جایجایی +++
برای دیدن تصویر در سایز بزرگتر
روی تصویر کلیک راست نموده و گزینه view image را بزنید