فهم دقیق تفاوت بین عالم دنیا و عالم آخرت برای اهل ایمان یکی از نکات مهم است که در صورت فهم آن تأثیر به سزایی بر اعتقادات و بدنبال آن بر رفتارشان خواهد گذاشت لذا بر آن شدیم که با استفاده از سخنان شخصیتهای مهم عالم اسلام تفاوت این دو عالم را شرح دهیم باشد که اهل ایمان از آن بهره کافی برند .
* مفهوم دو کلمه دنیا و آخرت از جنس مقوله مضاف اند و هر یک از دو امر متضایفین بدون دیگری شناخته نخواهند شد و به همین جهت گفته اند :" الدنیا مزرعه الاخره " وعارف کامل با مشاهده احوال و اوصاف انسان در این عالم به چگونگی احوال ایشان در روز قیامت و مقام و منزلت او در نزد خدا پی می برد . و این مسئله که حکمای کامل و راسخ در حکمت فهمیده اند مدخلیت به سزایی در تحقیق معاد جسمانی و روحانی و بسیاری مسایل اعتقادی دارد . (1)
* بدانکه عالم جسمانی ضدعالم روحانی است چنانکه دنیا ضد آخرت است و بدانکه درنگ ما در این عالم اندک خواهد بود و ما را در اینجا نخواهند گذاشت . همجنانکه آمدن ما به اختیار نبود ، رفتن ما هم به اختیار نخواهد بود .و بدانکه این متاعی که اینجا می خیزد لایق آنجا نیست و آن عالم را متاعی خاص است . و آنچه از این عالم خیزد هم اینجا خرج می توان کرد . اما این عالم یک خاصیت دارد که متاع نیمه کاره آن عالم ، اینجا تمام کنند .(2)
مقدمه
اوّل: چرا زنان در آخرت؟ و چرا در دنیا نه؟! مگر حقوق زنان در دنیا استیفا شده است که به آخرت پرداختهایم؟ اصولاً با این همه مشکلات و معضلات حقوق زنان در دنیا چگونه نوبت به بحث از زن و آخرت رسیده است؟ آیا با توجه به اولویت مباحث نقد مبتلا به حقوق زنان پرداختن به اینگونه مباحث نسیه و انتزاعی نوعی فرار از واقعیتهای موجود نیست؟ به بیان دیگر ضرورت بحث خود محتاج تبیین است. در این زمینه گفتنی است:
اولاً: جایگاه و حقوق زنان در آخرت فیحدنفسه قابل بحث است و فارغ از نتایج و تأثیرات عملی آن به لحاظ علمی و معرفتی مطرح است. در مطالعة آیات و روایات مرتبط با آخرت در حوزة زنان مسائلی جدی و ابهاماتی بهچشم میخورد که نیازمند حل یا حداقل ایضاح و تشریح است. انتظار آن بود که علوم کلام یا تفسیر به حل و بحث اینگونه مسائل بپردازند که به هر دلیلی آنها را وانهادهاند. عرضة سؤالات و مطالبات جدید در عرصة مسائل زنان، اینگونه مباحث را به علوم کلام یا تفسیر تحمیل میکند و بحث از آنها را ناگزیر میسازد.
ثانیاً: در هر دین و مذهبی تصویری که از آخرت ارائه میشود با ارزشهای مطلوب آن دین و مذهب در دنیا نسبت مستقیم دارد. از بررسی و تحلیل آن وضع مطلوب اخروی بهراحتی میتوان ضوابط و معیارهای دنیوی را ارزیابی کرد. اگر «دنیا مزرعة آخرت است»، از مطالعة محصولات و نتایج آن میتوان به چگونگی این مزرعه پیبرد. دینی که برای زنان در آخرت وجودی تبعی و عرضی و درجة دوم قائل است، طبیعی است که وضعیتی فرودست و سایهای برای زنان در دنیا توصیه کند. در حقیقت وضعیت زنان در آخرت راهنمایی نیکو برای ارزیابی جایگاه دنیوی آنان است.
ثالثاً: تحلیل انتقادی حقوق زن در اسلام و به عبارت دیگر حقوق دنیوی زنان در اسلام و اصلاح اندیشة دینی از احکام متغیر و زمان گرفته و مربوط به عرفیات ماضی نیازمند فراهم آمدن فضایی امن و سالم است. علاوه بر آن چنین مباحثی محتاج تمهید مقدمات و پذیرش مبانی و اصول پایهای است که بدون پذیرش آنها بحث راه بهجایی نمیبرد. بحث ”زنان در آخرت“ در این راستا نگارش یافته است.
دوّم: حوزة بحث، زنان در آخرت از دیدگاه اسلام است و در این میان اتکاء اصلی بر قرآنکریم است. به عبارت دیگر زنان در آخرت از دیدگاه قرآنکریم، هرچند از تعالیم سنت نیز غافل نبودهایم. روش بحث پسینی است، نه پیشینی. یعنی بهجای اینکه بگوئیم زنان در آخرت اینگونه باید باشند و چنین جایگاهی را باید دارا باشند، گفتهایم از مطالعات آیات بهدست میآید که زنان از چنین جایگاهی برخوردار خواهند بود. به عبارت دیگر در مفاد آیات تأمل و چون و چرا روا داشتهایم، پرسیدهایم و کوشش کردهایم پاسخهای قرآنی را بهدست آوریم. آنچنانکه خواهد آمد اینگونه سؤالات چندان برای مفسران مطرح نبوده لذا به طرح بحث نپرداختهاند و آنها را مسکوت وانهادهاند. نگاهی به ادبیات مطالعات زنان نشان میدهد که بحث ”زنان در آخرت“ بحثی تازه است و تاکنون کمتر مورد عنایت و تحقیق پژوهشگران واقع شده است. این هم بر دشواری بحث میافزاید.
سوّم: دخالت جنسیت در آخرت به دو صورت ممکن است. یکی، دخالت جنسیت دنیوی در ثواب و عقاب اخروی، بیآنکه در آخرت جنسیتی مطرح باشد و در قیامت زن و مردی. در این مرحله تأثیر جنسیت در معاد روحانی قابل بحث است. سؤال این قسمت چنین است آیا جنسیت دنیوی یا زن بودن در دنیا تأثیری در معاد روحانی و ثواب و عقاب اخروی دارد یا نه؟
دیگری، دخالت جنسیت در حیات اخروی بهمعنای تفاوتهای جنسی در معاد جسمانی است. یعنی فارغ از تفاوتهای حقوقی زن و مرد در دنیا، آیا زنان و مردان در سرای دیگر. از حقوق و امتیازات متفاوتی برخوردار میشوند یا اینکه جنسیت در بهرهمندی از حقوق و امتیازات مادی دخالتی ندارد؟ واضح است اولاً؛ بدون باور به معاد جسمانی و تحقق بدن انسانی در قیامت چنین بحثی امکان ندارد، و ثانیاً این بحث غیر از بحث اول است. زیرا در بحث اول سخن از دخالت جنسیت دنیوی در ثواب و عقاب اخروی است بدون اینکه در قیامت زن و مرد و بدن مادی در کار باشد و در بحث دوم سخن از دخالت جنسیت در آخرت است یعنی تفاوت حقوق و امتیازات زنان و مردان در قیامت بدون در نظر گرفتن جنسیت دنیوی.
بر این اساس ما بحث را در دو مقام برگزار خواهیم کرد. مقام اول: بررسی تأثیر جنسیت دنیوی در حیات اخروی و مقام دوم: بررسی تأثیر جنسیت اخروی در ثواب و عقاب، اگرچه بحث اول فیالجمله مورد اشاره برخی مفسران قرار گرفته، اما بحث دوم بدیع و تازه است. با توجه به دشواریهای بحث، نگارنده از انتقادات و تذکر کاستیها و نقائص استقبال میکند.
تعداد صفحه: 52
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
چکیده
مقدّمه
فرجام کودکان در آخرت
فرجام کودکان مؤمنان در قیامت
فرجام کودکان مشرکان در قیامت
دیدگاه برگزیده
دلایل و شواهد
سخن امام (ره)
چند نکته راجع به تکلیف کودکان و دیوانگان
آیات و روایات وارده
آیا غیر از شیعه اثنی عشری، کسی وارد بهشت می شود؟ پیروان مذاهب و ادیان دیگر در آخرت چه وضعیتی دارند؟ آیا قاصرین مثل اطفال و دیوانگان و... به بهشت خواهند رفت؟
پاسخ اجمالی
پاسخ تفصیلی
نتیجهگیرى
پی نوشت ها:
چکیده
هر فرد مکلفى در روز رستاخیز از فرجامى نیک یا بد برخوردار است. بر این اساس، این پرسش مطرح مىشود که سرنوشت کودکان و اطفالى که پیش از بلوغ، شمع وجودشان خاموش مىگردد و از دنیاى فانى رخت برمىبندند چه خواهد شد؟ آیا آنان در فردوس برین، جاودان مىگردند یا در دوزخ وارد مىشوند و یا در جایگاه دیگرى جاى خواهند گرفت؟
هدف این نوشتار، بازکاوى زوایاى گوناگون فرجام کودکان در جهان آخرت است. در این بازپژوهى، دو مطلب از یکدیگر بازشناخته شده و هر کدام جداگانه مورد کاوش قرار گرفتهاند: یکى. سرنوشت اطفال مؤمنان و دیگرى، عاقبت اطفال مشرکان.
رهاورد نهایى این نوشتار، اثبات این مدعاست که همه کودکان اعم از کودکان افراد مؤمن یا کافر، از فرجامى نیک و سعادتمندانه بهرهمند هستند؛ اگرچه این نیکبختى داراى درجات و مراتب گوناگونى باشد.
این نوشتار براساس شیوه نقلى ـ عقلى پىریزى شده است و پس از مطرح نمودن ادلّه نقلى، به تحلیل و تبیین آنها پرداخته شده است.
مقدّمه
از جمله مباحث پیچیدهاى که میان متکلّمان و محدّثان شیعه و سنّى از دیرزمان مطرح بوده است، مسئله «فرجام کودکان در قیامت» مىباشد. کودکانى که پیش از بلوغ و تکلیف شرعى با مرگ طبیعى یا ناگهانى از دنیا مىروند، چه آنان مسلمانزاده باشند یا غیرمسلمانزاده. اهمیت این موضوع زمانى آشکار مىشود که با «عدل الهى» یا «حکمت خداوند» پیوند خورده باشد. خداوند بر اساس عدالت و حکمت و رأفت خویش، چگونه با اینگونه اطفال در جهان آخرت برخورد خواهد نمود؟ اساسا در روز قیامت، که فرجام همه انسانها اعمّ از مؤمن و کافر و منافق روشن خواهد شد، کودکان نابالغ و غیرمکلّف، که فرصت گزینش راه درست و زندگى سعادتمندانهاى را نداشتهاند، چه وضعیتى خواهند داشت؟
برخى از افراد، کودکان خود را در زمانى که نهالى بىبار و بر بودهاند از دست مىدهند و نگران سرنوشت آنان پس از مرگ و در جهان آخرت هستند، و علاقهمندند از فرجام فرزندان خود آگاهى یابند. این پژوهش با الهام از آیات و روایات به تبیین این موضوع پرداخته است.
پیرامون «فرجام کودکان در آخرت» کتابى مستقل و فراگیر نگاشته نشده است، اما متکلمان به گونهاى گذرا در خلال مبحث «افعال خداوند» و «اثبات حسن و قبح عقلى» بابى را تحت «انّه تعالى لایعذّب الاطفال»2 گشودهاند. از میان محدّثان که اهتمام ویژهاى به این موضوع داشتهاند، علّامه مجلسى است که در کتاب بحارالانوار، جلد پنجم، بابى را با عنوان «الاطفال و من لم یتمّ علیهم الحجة فى الدنیا» باز نمودهاند. در میان روایات ذکر شده، تعارض و چندگانگى چشمگیرى وجود دارد: پارهاى از روایات بیانگر این مطلب است که اطفال مشرکان به پدران خود در دوزخ مىپیوندند. برخى دیگر نمایانگر این مطلب است که در روز قیامت زمینه آزمایش و امتحان براى کودکان فراهم شده، در صورت پیروزى و سرفرازى در آن، وارد بهشت مىگردند. بعضى دیگر از احادیث کودکان را خدمتگزاران اهل بهشت معرفى مىنمایند.
در این نوشتار، این دسته از روایات بیان شده و مورد مداقّه و کنکاش قرار مىگیرند. در قرآن کریم سه آیه به گونهاى اجمالى به این مسئله مىپردازد: 1. آیه 21 سوره «طور»؛ 2. آیه 17 سوره «واقعه»؛ 3. آیه 98 و 99 سوره «نساء»
فرجام کودکان در آخرت
در اینباره که کودکان و اطفالى که قبل از بلوغ از دنیا مىروند، چه سرنوشت و فرجامى دارند ـ اینکه اهل دوزخاند یا اهل بهشت ـ دیدگاههاى متفاوتى مطرح است و حتى براى برخى این مسئله در هالهاى از ابهام باقى مانده است.
فرجام کودکان مؤمنان در قیامت
در ذیل آیه 21 سوره مبارکه طور: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِنْ عَمَلِهِم مِن شَیْءٍ»، در تفسیر مجمعالبیان و همچنین تفسیر قمى روایتى از امام صادق علیهالسلامنقل شده است که علّامه مجلسى آن را در بحارالانوار آوردهاند:
«أطفال المؤمنین یَهدون الى آبائهم یومَ القیامه؛ «وَمَا أَلَتْنَاهُم مِنْ عَمَلِهِم مِن شَیْءٍ» اَى لَمْ ننقص الآباءَ مِنَ الثّواب حین أَلحقنا بهم ذرّیّاتهم»؛3 کودکان مؤمنان در روز قیامت به سوى پدران خود روانه مىشوند «و چیزى از کارهایشان را نمىکاهیم» یعنى هنگامى که فرزندان را به پدرانشان ملحق نمودیم، چیزى از پاداش پدران کاسته نمىشود.
بر اساس روایت مذکور، اطفال و کودکان افراد مؤمن در روز قیامت به آنان مىپیوندند و هیچ ثوابى از پدران کاسته نمىشود.