تاریخچه الکتریسته
علم الکتریسته به دوران باستان بر میگردد و تاریخ دقیق آن مشخص نیست. اما برخی تولد آن را به مشاهده معروف تالس ملطی (Thales of Miletus) در ۶۰۰ سال قبل از میلاد ارجاع میدهند. که در آن زمان تالس متوجه شد که یک تکه کهربای مالش داده شده خردههای کاه را میرباید، یا اینکه در یک تجربه عادی دیده ایم که وقتی یک شانه کائوچو سخت را با پارچه پشمی مالش دهیم شانه ریزههای کوچک کاغذ را جذب میکند. در اثر مالش این دو جسم به یکدیگر هم کائوچو و هم پشم خاصیت جدیدی پیدا میکنند. یعنی باردار میشوند از این آزمایش برای معرفی مفهوم بار الکتریکی استفاده میشود.
منشا الکتریسته
طبق نظریه الکترونی اتم، یک اتم از ذرات کوچکتری به نامهای الکترون، پروتون و نوترون تشکیل شده است. که الکترونها دارای بار منفی و پروتونها دارای بار مثبت و نوترونها بدون بار هستند. تعداد الکترونها و پروتونهای یک اتم در حالت عادی برابر است. بنابراین، اتم در حالت عادی از نظر بار الکتریکی خنثی است.
در اثر تماس، نزدیکی و یا برخورد اجسام بر همدیگر میان اجسام اندازه حرکت خطی مبادله میشود. در اثر تغییر اندازه حرکت نیروهایی ایجاد میشود. چگونگی شکل گیری این نیروها به ساختار اتمی تشکیل دهنده اجسام برمی گردد. به عبارتی این نیروها منشا الکتریکی و مغناطیسی دارند. در اثر مالش اجسام برهمدیگر، جسمی که در اتمهای تشکیل دهنده خود اتمی از نوع دهنده الکترون داشته باشد، الکترون خود را به جسم دیگر که خاصیت الکترونگاتیوی کمتری دارد میدهد و مبادله الکترون بین اتمها و در نهایت اجسام منجر به تولید الکتریسته میشود.
دید کلی
• چرا به عقب بدنه تانکرهای نفت جادهای زنجیر کوتاهی که با سطح زمین تماس دارد؟
• آیا زدن رعد و برق بین ابرها نیز به علت وجود الکتریسیته ساکن در آنهاست؟
• چرا اگر میله فلزی را در دست بگیریم و مالش دهیم بار الکتریکی در آن ظاهر نمیشود؟
• چگونه میتوان نشان داد یک میله فلزی هم در اثر مالش الکتریسیتهدار میشود؟
تاریخچه
یوناینان باستان از مشاهدات خود نتیجه گرفتند که هرگاه کهربا را با پارچه پشمی یا پوست مالش دهند، اجسام سبکی را به خود جذب میکند. واژه الکتریسیته از کلمه یونانی الکترون به معنی کهربا گرفته شده است. این واژه اولین بار در نوشتههای تالس ( 547 ـ 640 ق . م ) بکار رفته است. ویلیام گیلبرت ( 1544 ـ 1603 م )با انتشار کتابی درباره مغناطیس نظریات گذشتگان را مورد بررسی قرار داد. و نتیجه گرفت که نیروهای الکتریکی و مغناطیسی از هم جدا میباشند.
برای مثال سنگ مغناطیس میتواند آهن و فقط چند ماده دیگر را جذب کند. در صورتی که کهربا و اجسامی که خاصیت الکتریکی دارند میتوانند ذرات کوچک و سبک اجسام گوناگون را جذب کنند. وی عقیده داشت که اجسام الکتریکی اثر دافعه ندارد. در سال 1646 سرتوماس برادن تجربههای خود را درباره اثر دافعه الکتریکی منتشر نمود و اظهار کرد که بین مواد الکتریکی نیز همانند مواد مغناطیسی نیروهای جاذبه و داففه وجود دارند.