تعداد صفحه: 46
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
علل شروع جنگ
اندیشهٔ جداسازی خوزستان از ایران
تضعیف ساختار ارتش
کودتای نوژه
سیاست صدور انقلاب اسلامی
تصور صدام مبنی بر حمله نزدیکهنگام آمریکا به ایران
عراق در تدارک جنگ
گزارش جنگ
حملهٔ عراق به خاک ایران
پیشروی زمینی عراق
مقاومت ۳۵ روزه مردم خرمشهر
آزادسازی خرمشهر
توازن قوا در جبههها
پذیرش قطعنامه ۵۹۸
تهاجم مجدد عراق بعد از پذیرش قطعنامه
عملیاتهای جنگ ایران و عراق
عملیاتهای آمریکا
عملیاتهای عراق
عملیاتهای اسرائیل
عملیاتهای ایران
عملیات هوایی
عملیات دریایی
عملیات زمینی
میانجیگریهای بینالمللی
سازمان ملل متّحد
جنبش عدم تعهّد
سازمان کنفرانس اسلامی
حمایتها از عراق
پس از آتشبس
مقایسه قدرت نظامی ایران و عراق
حامیان عراق
جنایات جنگی
استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط عراق
شکنجه و قتل عام اسرای ایرانی
حمله به مناطق مسکونی و کشتار غیر نظامیان
آلودگی نفتی خلیج فارس
حمله به هواپیماهای مسافربری
پرداخت غرامت جنگی
مقدمه
جنگ عراق با ایران که در ایران با نامهای دفاع مقدس، جنگ تحمیلی، و جنگ هشتساله، و نزد اعراب با نامهای قادسیه صدام و جنگ اول خلیج فارس شناخته میشود، جنگی است که از شهریور ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۷ میان نیروهای مسلح دو کشور ایران و عراق جریان داشت. جنگ ۸ساله ایران و عراق یکی از فاجعههای تاریخ بشری در قرن بیستم، و پس از جنگ ویتنام و بالاتر از جنگ جهانی اول، دومین جنگ طولانی قرن بیستم بودهاست. این جنگ با آتشبس موقت میان ایران و عراق پایان یافت. این آتشبس تا امروز از جانب طرفین شکسته نشده و هنوز پابرجاست.
شورای امنیت در تاریخ ۱۸ آذر۱۳۷۰ مصادف با ۹ دسامبر۱۹۹۱ طی گزارشی که از جانب دبیرکل وقت سازمان ملل متحد دریافت کرده بود، عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد. این شورا همچنین عراق را موظف به پرداخت غرامت جنگ به ایران نمود.
در این جنگ ارتش عراق به طور گسترده از جنگافزارهای شیمیایی علیه کردهای عراقی و مردم و نظامیان ایران استفاده کرد. با این وجود جامعه جهانی هیچگاه نتوانست اجماعی برای محکوم کردن این جنایت جنگی از سوی عراق ترتیب دهد. در طول جنگ، ارتش عراق با استفاده از سلاحهای شیمیایی حدود ۱۰۰٬۰۰۰ مرد، زن و بچه را به قتل رساند.
مبادلهٔ اسیران بین دو کشور از تاریخ ۲۶ مرداد۱۳۶۹ مصادف با ۱۹۹۱ شروع شد. روند تبادل اسیران بین دو کشور ۱۲ سال به طول انجامید. آخرین گروه از اسرای جنگی ایرانی و عراقی در تاریخ ۲۶ اسفند۱۳۸۱ مقارن با ۱۷ مارس۲۰۰۳ به طور همزمان مبادله شدند.
علل شروع جنگ
جیمز بیل، کارشناس و تحلیلگر امریکایی مسائل سیاسی خاورمیانه و خلیج فارس معتقد است دلیل اصلی شروع جنگ و مناقشات سیاسی قبل از آن را به طور کلی میتوان در «تسلط یافتن بر خلیج فارس» دانست. صدام میخواست از طریق تسلط یافتن بر قدرت اسبق منطقه، خود را به عنوان ژاندارم جدید این منطقه استراتژیک معرفی کند و از این طریق امتیازات سیاسی و اقتصادی فراوانی از کشورهای ثروتمند منطقه کسب کند. تحقق این هدف برای مصر و عربستان سعودی و سایر شیخ نشینهای منطقه چندان ناخوشایند نبود.
کارشناسان سیاسی دلایل دیگری را نیز در علت وقوع این جنگ موثر میدانند که همگی به نوعی بخشی از انگیزه اصلی ذکر شده را تشکیل میدهند. برخی از این موارد به شرح زیر است:
اندیشهٔ جداسازی خوزستان از ایران
اندیشه جداسازی استان خوزستان و الحاق آن به خاک عراق یکی از دلایل مهم این جنگ بود به ویژه اینکه شورش عربهای بعثی مخالف انقلاب در خوزستان با شکست رو به رو شده بود. پس دولت عربگرای حزب بعث عراق خود دست به کار شد و در این راستا جنگ خود را نیز جنگ قادسیه دوم گذارده بود. قابل ذکر است که بیشتر کشورهای عرب -به جز چندی چون سوریه و لیبی-از رژیم صدام در این جنگ پشتیبانی کردند. ایران و عراق در سال ۱۹۷۵ در الجزایر، معاهدههایی در زمینه تعیین خطوط مرزی، بویژه در مورد اروندرود که مرز مشترک دو کشور را تشکیل میدهد امضا کردند. صدام حسین پس از پیروزی انقلاب ۵۷ در ایران و به نشانه بی اعتبار دانستن این معاهده، متن آن را در مقابل دوربین تلویزیون عراق پاره کرد و دستور حمله به ایران را صادر کرد. صدام حسین در مصاحبه با مجله آلمانی اشپیگل اذعان کرد که نظام بعثی از همان ابتدای انعقاد قرارداد مرزی۱۹۷۵ در زمان شاه خود را مغبون میدیده.
سفیر عراق در لبنان در مصاحبه با روزنامه النّهار گفت:
از اردیبهشت ۱۳۵۹ بر تعداد زد و خوردهای مرزی و دامنه آن افزوده شد و ارتش عراق با نبردهای پراکنده و تقریباً روزانه، ارتش ایران را در چند جبهه، در کردستان (مبارزه با کومله و حزب دموکرات کردستان ایران) و در خوزستان (شورش حزب خلق عرب)، و مبارزه با سران عشایر در مرزهای عراق مشغول نگاه میداشت.
تضعیف ساختار ارتش
برخی کارشناسان معتقدند که چون رژیم پهلوی تنها از جنبه نظامی بر سایر کشورهای خلیج فارس برتری داشت، پس با از میان برداشته شدن قدرت نظامی که مهمترین رکن این رژیم را تشکیل میداد و به طبع آن تضعیف قدرت کشور، دیگر دلیلی برای تبعیت و به رسمیت شمردن حقوق بینالمللی این کشور وجود ندارد.
گروهی نیز اعتقاد دارند که پس از انقلاب ایران و در پی فرار یا اعدام سران ارتش شاهنشاهی و هرج و مرج ناشی از عدم وجود نیروی کارآزموده و همچنین ترور شخصیتهای وفادار به انقلاب (همچون سرلشکر قرنی) که توسط گروههای مخالف انقلاب انجام شد، ساختار ارتش عملاً از هم پاشید.
بعد از ترور سرلشکر قرنی توسط گروه فرقان در طول مدت ۱۷ ماه رؤسای ستاد کل ارتش یکی پس از دیگری استعفا دادند. این فرماندهان ستاد کل به ترتیب عبارت بودند از: سرلشکر فربد، سرلشکر شادمهر، سرتیپ شاد و بالاخره سرتیپ فلاحی که پنجمین رئیس ستاد کل ارتش به هنگام شروع جنگ بود. در نیروی هوایی، در طول ۱۴-۱۵ ماه بعد از انقلاب، تعویض بالاترین رده در موقعیت فرماندهی آن نیرو بدین ترتیب بود: سپهبد مهدیون، سرتیپ ایمانیان، سرهنگ معین پور، سرلشکر باقری، و بالاخره سرهنگ فکوری که پنجمین فرمانده نیروی هوایی به هنگام شروع جنگ بود. سپهبد مهدیون به جرم شرکت در کودتای نوژه اعدام و سرلشگر باقری نیز زندانی شد.
در نیروی دریایی نیز این تغییرات در طول یک سال و نیم بدین ترتیب بودهاست: دریادار مدنی، دریادار علوی، دریادار طباطبایی و بالاخره دریادار بهرام افضلی که چهارمین فرمانده نیروی دریایی به هنگام شروع جنگ بود و به جرم عضویت در حزب توده ایران در اردیبهشت ۱۳۶۲ دستگیر شد و به اتهام جاسوسی به همراه ۹ نفر دیگر از افسران بلندپایه ارتش در اسفند سال ۱۳۶۲ تیرباران شد.
در نهایت از ۱۳ تن بالاترین رده فرماندهان نیروهای مسلح ارتش ایران، ۸ نفر به اشکالی چون اعدام، زندان، تبعید و فرار حذف شدند.
در این بین سپاه پاسداران نیز نیرویی تازهتاسیس و بیتجربه بود و امکانات و توانایی لازم برای جنگ را نداشت. فرماندهان رده بالای سپاه را غالباً جوانان ۲۰ تا ۳۰ ساله تشکیل میدادند که از اصول کلاسیک رزم بی اطلاع بودند.
لشکر زرهی خوزستان نیز که مجهزترین لشکر زرهی ارتش ایران قبل از انقلاب بود و نقش تدافعی در حمله احتمالی ارتش عراق به ایران جزو مسئولیتهای سازمانی آن لشکر مجهز بود، به هنگام حمله ارتش عراق به ایران از ۳۸۵ تانک سازمانی این لشکر، فقط ۳۸ تانک آماده عملیات بود. بخشی از فرماندهان آن لشکر تا رده فرماندهان گردان و گروهان زندانی بودند. فرمانده لشکر ۹۲ زرهی به نام سرهنگ فرزانه، حدود یک ماه قبل از حمله ارتش عراق به ایران بنا به رای دادگاه انقلاب در اهواز اعدام شده بود.