تعداد صفحه: 47
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
مقدمه
جهانی شدن چیست؟
جهانی شدن و هویت
هویت
جهانی شدن و فرهنگ
ازجمله عوامل زیر ساختی که سبب تغییر فرهنگها می شود می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1-نوگرایی ونوآوری
2-پذیرش اجتماعی:
3-طرد انتخابی.
4-تلفیق وانتخاب [1]
جهانی شدن و فرجام جهان اسلام
دیدگاههای متفاوت و متضاد درباره جهانیشدن
دیدگاه اول:
دیدگاه دوم:
دیدگاه سوم:
نقد و نظر:
ویژگیها و مشخصههای مهم جهانیشدن
1-ارتباطات متقابل
2-تشدید و تقویت آگاهی
3-سرعت فزاینده و گسترده ارتباطات و مبادله اطلاعات
4-کلّیت و گستره تأثیرات
5- چند بعدی و پیچیدگی
6-جهانیشدن
جهانیبودن و جهانیشدن اسلام
برخی از این زمینهها و قابلیتها عبارتند از:
ویژگیهای جهانیشدن اسلام
1-جامعیت و کامل بودن:
2-ذاتی بودن جهانشمولی اسلام:
3-الهی و فطری بودن اسلام:
4-ارادی و درونی بودن تحوّل فردی و اجتماعی در اسلام:
5-دعوت به علم و عقلانیت:
وجوه تفاوت و تمایز جهانیبودن اسلام و جهانیشدن کنونی
در مقابل، مبانی جهانیسازی اسلامی(مهدوی) عبارتند از:
اسلام و جهانیشدن؛ چالش یا تعامل؟
چالشهای فراروی جهان اسلام
1-ابهام و اختلاف در مواجهه با فرایند جهانیشدن
2-مسئله جامعه مصنوعی(جهان مجازی)
3-ارتباطات و اطلاعات
4-چالش بر سر هویت دینی امّت اسلامی
5-برخورد یا گفتوگوی تمدنها و فرهنگها
استراتژی جهانیشدن اسلام
1-راهبردهای فرهنگی
الف. بازگشت به اسلام اصیل:
ب. شناخت مسلمانان نسبت به وظیفه خود:
ج. شناخت تمدن غرب:
2-راهبردهای علمی و فنی
الف. توجه به اهمیت علم و عقلگرایی:
ب. شکستن تمرکز و انحصار قدرتهای بزرگ بر فناوریهای ارتباطی:
3-راهبردهای اقتصادی
4-راهبردهای سیاسی
جهانی شدن و هویت ایرانی-اسلامی:
نتیجهگیری
منابع
مقدمه
«جهانیشدن» فرایندی است که در پی برخی تحوّلات جهانی و پیشرفتهای علمی و فنی در حوزه ارتباطات و رسانهها و تسهیل و تشدید روابط و تعاملات بین ملتها در زمینههای گوناگون، ظهور و بروز پیدا کرده است. این جریان به صورت فراگیر در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع بشری را درگیر مسائل مشترک و فراگیر و چالشهای گوناگون نموده و انسانها را با دنیای دگرگون شونده، سیال، گیجکننده، نفوذپذیر و غیرمتعین و ناآشنا و فاقد حد و مرز و غیرقابل کنترل، و پیچیده مواجه ساخته است. یکی از مهمترین تأثیرات آن، تأثیر بر وضعیت فرهنگها و ادیان است. از اینرو، جهانیشدن برای جوامع اسلامی به عنوان یکی از دغدغههای مهم و چالشبرانگیز به شمار میرود. این مسئله، که در عصر جهانیشدن، اسلام به منزله یک دین و فرهنگ جهانی، چه نوع مواجهه و رابطهای میتواند با جهانیشدن کنونی داشته باشد.
انسان موجودی است تاثیر پذیر ومتغیر،موجودی است که هرگاه درشرایط جدید قرار گیرد بلافاصله خودرا با آن محیط وفق می دهد . با توجه به شرایط جهانی که درآن زندگی می کنیم وویژگیهای این جهان ، می بینیم محیطی است که همواره درحال تغییرات است ، پس اگر انسان قرار باشد ازتمام این تغییرات تاثیر پذ یرد هویت واقعی خود را ازدست می دهد. دراین مجموعه برآنیم تا یکی ازاین تغییرات کلی ، یعنی جهانی شدن را بررسی کنیم وتاثیر این پدیده را برفرهنگ ، هویت وادیان جویا شویم .
در سالهای اخیر، درباره جهانیشدن و تأثیرات و پیامدهای آن، از سوی پژوهشگران تحلیلها و مباحث گستردهای مطرح شده است. هر یک از اندیشمندان و نظریهپردازان کوشیده است تا ابعاد گوناگون این پدیده نوظهور را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و تبیینی علمی از این موضوع مهم ارائه دهد. برخی از اندیشمندان معاصر، همچون گیدنز، که از مدافعان سرسخت مدرنیته و از منتقدان پست مدرنیته به شمار میرود، در تحلیل گفتمانی خود، جهانیشدن را به عنوان «جهانیشدن مدرنیته» تفسیر نموده و جهانیشدن را ذاتی مدرنیته به شمار آورده است. ملک لوهان و برخی دیگر از نویسندگان، که در زمینه جهانیشدن نظر دارند، به دو چشمانداز جهانیشدن توجه کردهاند:
آلوین تافلر (Alvin Toffler)نیز در کتاب موج سوم، جهانی را ترسیم کرده است که در آن ضرورت همراهی و سازگاری با فرایندهای ناشی از برخورد امواج تاریخ آشکار میشود.[2] آلدوسهاکسلی نیز در کتاب دنیای شگفتانگیز نو، فرایند جهانیشدن را به گونهای ترسیم میکند که در آن انسانها، در یک حکومت واحد جهانی، که با نظمی آهنین همه چیز را تحت کنترل و نظارت دارد، محصور میشوند و خودآگاهی و جهانآگاهی آنها با این تصویر تخیلگونه از جهان پیوند میخورد و انسان و جهان اندیشه و فرهنگ او دچار استحاله میشوند. یکی دیگر از کسانی که در زمینه جهانیشدن تحقیقات گستردهای انجام داده امانوئل والرشتاین، جامعهشناس آلمانی، است. وی معتقد است: «جهانیشدن فرایند شکلگیری شبکههایی است که طی آن، اجتماعاتی که پیش از این در کره خاکی دور افتاده و منزوی بودند، در وابستگی متقابل و وحدت جهانی ادغام میشوند.» [3]وی با طرح نظریه «نظام جهانی» روابط بینالمللی را به شکل نوعی همگرایی و یکپارچگی میان دولتها ترسیم میکند. بر اساس تحلیل والرشتاین، وجود نظام جهانی به معنای پذیرش یک راهبرد مشترک و همگرایی از روی الزام و ضرورتاست، نه از باب تعامل و تفاهم مشترک. [4]
رابرتسون، از برجستهترین اندیشمندان در حوزه جهانیشدن، نیز یکپارچه شدن جهان را ناشی از یک عامل ـ مثلاً، تمدن غرب یا امپریالیسم ـ نمیداند، بلکه وی عوامل اصلی تغییرات در جهان حاضر را مجموعهای از عوامل میداند، نه یک عامل. از نظر او، عواملی همچون جامعه جهانی، بشریت، اندیشه ترقّی، علم و فناوری همه از عوامل جهانیشدن محسوب میشوند. [5] ایزابل مونال، که با گرایشهای مارکسیستی به تحلیل تحوّلات جهانی میپردازد، میگوید: «واقعیت این است که جامعهای واحد در مقیاس بشریت، به معنای ایجاد نابرابری در سطح جهان و سیطره یک حکومت بر همه جهان است.» یکی دیگر از کسانی که با رویکردی متفاوت و چالشبرانگیز به تحلیل جهانیشدن و جهانیسازی پرداخته، فرانسیس فوکویاما است. وی با طرح نظریه «پایان تاریخ»، پیروزی فرهنگ سرمایهداری غرب را پیشبینی نموده است. وی جهانیشدن را به معنای «گسترش فرهنگ غربی و سیطره تمدن آمریکا بر جهان» میداند و از آن به عنوان «پایان تاریخ» تعبیر میکند. اسکات لَش و جان یوری نیز بر مبنای گرایشهای پستمدرنیستی، جهانیشدن را از شاخصههای بارز دوران پسامدرنیته تلقّی نمودهاند. [6] پیش از ورود به بحث اصلی، لازم است به تبیین دقیق مفهوم «جهانیشدن»، «جهانیسازی»، و تفاوتهای این مفاهیم کلیدی بپردازیم.
جهانی شدن چیست؟
جهانی شدن یکی ازمهمترین مسائلی است که امروزه ذهن بسیاری ازدانشمندان واندیشمندان سیاسی، اقتصادی وسایر علوم را به خود معطوف کرده است. ابعاد مختلفی که این پدیده نوظهور دارد باعث شده است که درک صحیحی ازاین موضوع مشکل ودشوار باشد ونتوان تعریف روشنی ازآن کرد. ازدیگر مشکلاتی که جهانی شدن بوجود آورده است، تاثیرات مختلفی است که برکشورها وجوامع بشری می گذارد. تاثیرات بسیاری در زمینه اقتصادی، سیاسی، فرهنگ وادیان وسایر زمینه های دیگر که ممکن است کوچک شمرده شوند اما تاثیرات عمیق وقابل توجهی را درپی خواهد داشت. حال سئوالاتی مطرح می شود که این پدیده یعنی جهانی شدن را چه عاملی بوجود می آورد، آیا عامل سازنده آن نظام سرمایه داری جهان است یا قدرتهای پیشرفته وصاحب نفوذ وآیا اینکه تمام کشورها ناگزیر ازپیوستن به چنین مجموعه ای هستند یا میتوانند ازآن بگریزند. [7]
البته درزمینه جهانی شدن نظریات ومقالات گسترده ای نوشته شده که عده ای درصدد تایید آن وبرخی درپی نفی آن بوده ونقاط ضعف آن را بیان کرده اند.
اینک با توجه به مطالب گفته شده بهتر است تعریفی اجمالی از آن ارائه دهیم اگر چه نمی توان تعریفی ارائه داد که قابل قبول همه باشد: جهانی شدن، فرایندی است که به موجب آن دولتها ی مختلف جهان به یکدیگر نزدیک ووابسته می شوند و برحوادث ووقایع درزمان کوتاه درمکانهای دور تاثیر می گذارند. این موج تازه به وسیله رسانه های پیشرفته همه مرزهای جغرافیایی وتاریخی ومذهبی وملی را می پیماید وزندگی فردی واجتماعی ملتهای جهان را تحت تاثیر قرار می دهد. [8]
اصولا جهانی شدن خود بخود و طبیعی به سوی محقق شدن پیش می رود واین اعمال قدرت کشورهای قوی است که پدیده جهانی شدن را ازروند طبیعی خود خارج کرده است.
درغیراینصورت حتی کشورهای ضعیف وعقب مانده نیز می توانند درروند نقش داشته باشد. چرا که زمانی که جهانی شدن بطور کامل تحقق یابد می توان بوسیله ابزار بسیار ساده، اطلاعات کافی ومورد نیاز خودرا به دست آورد.
اما همواره عواملی هستند که براین پدیده تاثیر گذارهستند وازاینکه تمامی کشورها بتوانند دراین روند سهیم باشند جلوگیری می کنند.
دراینجا به دو علت به این عوامل اشاره می کنیم:
الف) اولین عامل را می توان درعقب ماندگی کشورها ونابرابربودن امکانات وتوانمندیها دانست. ازآنجا که بیشتر امکانات اطلاع رسانی دراختیار کشورهای قدرتمند وسرمایه دار وجود دارد بنابراین دسترسی به تمامی کشورها به این ابزار محدود می شود پس طبیعی به نظر می رسد که فقط کشورهای سرمایه داری تاثیرات عمیق درپدیده جهانی شدن داشته باشند.
ب) مادی گرایی غرب درروند جهانی شدن: اصولا مسیری که اکنون درجهانی شدن طی می شود ومنتهی به نظام سرمایداری است. آمریکا ازکشورهایی است که ازاین مسیر حمایت می کند، زیرا اگر این روند اینگونه که هست طی شود، کشورهای مصرف کننده ووابسته را بوجود می آورد که بسیار به نفع آمریکا ونظام سرمایداری است. بنابراین با حذف کامل بلوک شرق زمینه برای ظهور وخود نمایی غرب به طور کامل فراهم آمده است. اگر غرب این روند را طی کند وکشورهای جهان سومی فکری برای توقف این روند ناصحیح نکند نتیجه ای جز عقب افتادگی، تهاجم فرهنگی وتحمیل سیاسی وبسیاری ازمشکلات نخواهد بود، چه آنکه هم اکنون آثار زیادی از این پدیده درجهان دیده می شود من جمله اشغال کشورها، تحریمهای اقتصادی، بالا وپایین رفتن قیمت نفت که تمام این موارد زیر نظر نظام سرمایه داری جهان قرار دارد. [9]
جهانی شدن و هویت
سعی و کوشش برای ساختن هویتها وحفظ آنان دربرابر هجمه ها دردستورالعمل هرمکتبی قرار دارد. لذا سعی وکوشش خود را به کار می برند تا این معیار مهم انسانی را به نحو مطلوب حفظ وبازسازی نمایند.
درتعریفی که می توان ازهویت بیان کرد می توان گفت: هویت یک عنصر مبارزه درفرد است که فرد را دربرابر هجوم های د یگران تجهیز می نماید.
حال با توجه به مفهوم جهانی شدن باید ببینیم این پدیده چه تاثیری برهویت انسانی خواهد داشت وآیا این تاثیرات مثبت ویا منفی هستند ؟
دراین زمینه باید ازدو جهت درمورد مسئله هویت بحث شود یکی دربعد هویت ودیگری درمسئله ارتباط جهانی شدن با مسئله هویت. [10]
هویت
همانطور که درتعریف گفتیم هویت یک عنصر مبارزه درافراد است. حال ببینیم عناصر تشکیل دهنده هویت چه چیزهایی هستند این عناصر را می توان به موارد زیر تقسیم کرد، این عناصر یا ذهنی یا دارای نمود عینی و خارجی هستند، یا عناصر ثابتی هستند مثل سرزمین، د ین یا اسطوره یا متغیرند مثل تمدن تکنولوژی، اخلاق، وقایع وحوادث تاریخ ساز و... یا این عناصر اکتسابی هستند چون فن وعلوم وهنر یا موروثی هستند مثل میراث های فرهنگی، مادی ومعنوی.
هویت می تواند بوسیله عوامل مختلف بوجود آید مثلا جنگها وحوادث ناگوار که دریک جامعه رخ می دهد، می تواند درسرنوشت جامعه ونسلهای آینده آن سرزمین دخیل باشد یا نه فرهنگهایی که ازتمدنها وجوامع دیگر به جامعه ای وارد می شوند می توانند هویت ساز باشند. عموما ملتهایی که دارای فرهنگ غالب هستند با استفاده ازقدرت وگاها با غلبه سیاسی وقدرت سعی درتحمیل فرهنگ خود دارند که این را تهاجم فرهنگی گویند. فرهنگهای مغلوب عموما جوامع ضعیفی هستند که از رشد لازم برخوردار نیستند.
به همین سبب با وارد شدن حداقل یک هویت بیگانه بلا فاصله مورد هجوم قرار می گیرند وبلافاصله هویت خویش را کنارگذاشته وبسراغ هویت بیگانه می روند. نمود عینی این مطلب درجامعه خودمان که بعنوان یک –جامعه اسلامی است دیده می شود. [11]
جهانی شدن و فرهنگ
گفتیم که جهانی شدن تاثیرات زیادی درتمامی عرصه های زندگی انسانها دارد ازجمله عرصه های سیاسی، اقتصادی. اما بیشترین تاثیری که جهانی شدن دارد درعرصه فرهنگی است. جهانی شدن تاثیرات زیاد وبسیار عمیقی درفرهنگ کشورها دارد.
همانطور که قبلا اشاره کردیم، کشورهای پیشرفته با استفاده ازرسانه های اطلاع جمعی مثل اینترنت وماهواره درمسیرجهانی شدن تاثیرات بسیار زیادی خواهند داشت وازآنجا که تمامی این رسانه ها درزمینه های فرهنگی فعال هستند بنابراین جهانی شدن تاثیرات بسیار عمیقی برفرهنگها وهویت های ملی خواهد داشت که دراین میان کشورهای غربی وسرمایه داری براحتی می توانند فرهنگ ابتذال وغیر اخلاقی را برکشورهای جهان سوم تحمیل کنند.[12]
بهتر است تعریفی ازفرهنگ بیان کنیم تا بیشترین میزان تاثیر جهانی شدن برفرهنگ را بدانیم: فرهنگ، کلیت پیوسته ای ازارزشها واعتقادات وآداب وسنت، احساسات وگرایشات وعناصر تشکیل دهند ه شخصیت واخلاق واعمال هر قوم وملتی است.
فرهنگ همچنین دارای خصوصیاتی ازقبیل هویت دهندگی، توسعه خواهی وخلاقیت وپویایی است.
ازجمله عوامل زیر ساختی که سبب تغییر فرهنگها می شود می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1-نوگرایی ونوآوری: هرجامعه ای طبیعتا دارای فرهنگهای قدیمی وکهنه است که ازسوی بسیاری ازنسلهای جوان آن جامعه پذیرفته نیست: لذا وقتی فرهنگی ازجامعه دیگر موارد می شود هرچقدر آن فرهنگ درجامعه خود قدیمی باشد بازهم با روی باز پذیرفته می شود. حال اگر فرهنگ، یک فرهنگ خود باخته باشد ومظهر تمدن غرب وابتذال باشد، باید دید چه تغییری درفرهنگ وهویت جامعه بوجود می آورد.
2-پذیرش اجتماعی: میزان مقبولیتی که یک فرهنگ وارداتی یا یک فرهنگ داخلی درمیان مرد م یک جامعه دارد، درکارکرد آن فرهنگ بسیار موثر است. وفتی دریک جامعه فرهنگهای خودی دربین مردم جا نیفتاده باشد ودسته سازی مناسبی درزمینه پذیرش فرهنگهای خودی دربین اقشارجامعه وبویژه جوانان انجام شده است، پذیرش فرهنگ بیگانه امری طبیعی خواهد بود.
3-طرد انتخابی.
4-تلفیق وانتخاب [13]
نظریه ای که اکنون درباب جهانی شدن وفرهنگ درجهان بخصوص دراروپا حاکم است این است که فرهنگی که درجهانی شدن فراگیر خواهد شد فرهنگ غرب واروپا خواهد بود که بر این اساس تمامی مردم جهان دارای یک فرهنگ، یک زبان، یک نوع سلیقه درمورد لباس وغذا خواهند بود. واین درست براساس رویه ای خواهد بود که اکنون آمریکا ومحافل صهیونیستی طی می کنند. [14]
جریانهایی که ازکشورهای مختلف صادر می شوند زمانی که بعنوان فرهنگ غالب قرار گیرند، فرهنگهای مغلوب را شدیدا تحت تاثیر قرار می دهند وتمامی مراکز این کشورها اعم ازمراکز اقتصادی، نظامی وسیاسی وازهمه مهمتر مراکز فرهنگی آن کشورها تحت تاثیر شدید قرار می گیرند. مراکزی ازقبیل سینماها، مدارس، دانشگاها، مراکز اطلاعاتی و خبرگزاریها.
حتی درمقوله تغذیه یا پوشاک، رستورانها ی زنجیره ای مک دونالدی دربسیاری ازکشورها شیوه غذاخوری غرب را ترویج می کنند. مدهایی که توسط ماهواره تبلیغ می شود اعم ازنیتون، اسپرت و... ترویج می شود وبه تمام دنیا صادر می شود. درحوزه زبان وگویشها نیز همین گونه است. اکنون زبان انگلیسی بعنوان زبان رسمی درسراسر دنیا ترویج شده است، به گونه ای که حتی اگر شماره پشت پیراهن بازیکنان انگلیسی نباشد مورد توجه قرار نمی گیرند. به این ترویج وواحد ساختن فرهنگها یکسان سازی فرهنگ گویند. [15]
دردنیای جهانی شدن یک تک جامعه ویک فرهنگ درسرتاسر سیاره زمین مستقر خواهد شد. فرهنگ یکسان می شود. جهانی شدن به معنای دیگر فرآیندی کاملا اروپایی است.
ازاین بابت است که اندیشمندان ازجهت جهانی شدن نگران هستند زیرا باعث تقویت قدرت کشورها می شود وتهاجم فرهنگی را بطور گسترده ای به دنبال دارد که این عمل باعث ازبین رفتن هویتهای ملی وسست شدن زمینه دینی درافراد خواهد شد.
[1] دکتر محمد رحیم عیوضی، پژوهشنامه درحوزه فلسفه دین وفرهنگ قبسات 4 سال 1378 ص164
[2] علیاصغر کاظمی، جهانیشدن فرهنگ و سیاست، 1379، ص 16/ ص 17.
[3] امانوئل والرشتاین، «سیاست و فرهنگ در نظام متحوّل جهانی»، مطالعات راهبردی 13، ص 270.
[4] کیت نش، جامعهشناسی سیاسی معاصر، 1380، ص 82.
[5] چنگیز پهلوان، فرهنگشناسی و گفتارهایی در زمینه فرهنگ و تمدن، 1380، ص 423.
[6] کیت نش، جامعهشناسی معاصر، 1380، ص 7ـ13.
[7] عبدالرضا پویا، مقاله چالشهای فرهنگ ایرانی با جهانی شدن، نگاه حوزه 98-99، چاپ 1382 ص39 تا ص42
[8] جلیل مسعودی فر: مقاله حفظ فرهنگ ایرانی اصلاح درفرایند جهانی شدن، جهانی شدن ودین، قداستها وچالشها، محمد جواد صاحبی، 1382 ص317
[9] علی اکبر حصاری، به سوی حکومت جهانی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ 1382 ص72-73-74
[10] محمد حسین پژوهنده: مقاله جهانی شدن ومسئله هویت، نگاه حوزه 99-98 چاپ 1382 ص65
[11] دکتر محمد رحیم عیوضی، پژوهشنامه درحوزه فلسفه دین وفرهنگ، قبسات 4 سال 1378، ص165
[12] علی اکبرحصاری، به سوی حکومت جهانی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ 1382 ص78
[13] دکتر محمد رحیم عیوضی، پژوهشنامه درحوزه فلسفه دین وفرهنگ قبسات 4 سال 1378 ص164
[14] محمد جواد شجاعی شکوری، دین درعصر جهانی شدن، جهانی شدن ودین فرصتها وچالشها، سال 1382 ص 432
[15] محمد جواد شجاعی، دین درعصر جهانی شدن، جهانی شدن –دین فرصتها وچالشها، 1382 ص434